رفتن به مطلب

اصل موفقیت قورباغه ای


ارسال های توصیه شده

اصل موفقیت قورباغه ای

 

اگر یک قورباغه را بردارید وداخل یک ظرف آب جوش بیندازید قورباغه چه کار می کند؟ بیرون می پرد! درواقع قورباغه فورا به این نتیجه می رسد که لذتی در کار نیست وباید برود! حالا اگر همین قورباغه را بردارید وداخل یک ظرف آب سرد بیندازید وبعد ظرف را روی اجاق بگذارید وبه تدریج به آن حرارت بدهید قورباغه چه کار می کند؟ استراحت میکند...چند دقیقه بعد به خودش می گوید: ظاهرا آب گرم شده است وتا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است.

 

نتیجه اخلاقی داستان! زندگی به تدریج اتفاق می افتد.ماهم می توانیم مثل قورباغه داستانمان ابلهی کنیم و وقت را از دست بدهیم وناگهان ببینیم که کار از کار گذشته است .همه ما باید نسبت به جریانات زندگی مان آگاه وبیدار باشیم. سوال؟ اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید وببینید که بیست کیلو چاق شده اید نگران نمی شوید؟ البته که می شوید!

 

 

سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید :الو ،اورژانس ،کمک،کمک ،من چاق شده ام اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه،یک کیلو ماه آینده و...آیا بازهم همین عکس العمل را نشان می دهید؟ نه! با بی خیالی از کنارش می گذرید. برای کسانی که ورشکسته می شوند ،اضافه وزن می آورند یا طلاق میگیرند یا آخر ترم مشروط

 

می شوند! این حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد یک ذره امروز،یک ذره فردا وسر انجام یک روز هم انفجار و سپس می پرسیم :چرا این اتفاق افتاد؟ زندگی ماهیت انبار شوندگی دارد.هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره های آب که صخره های سنگی را می فرساید. اصل قورباغه ای به ما هشدار می دهد که مراقب تمایلات خود باشید! ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم :به کجا دارم می روم؟

 

آیا من سالمتر، مناسبتر، شادتر وثروتمندتر از سال گذشته ام هستم؟ واگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم. خلاصه کلام : شاید این نکته رعب انگیز باشد اما واقعیت این است که هیچ ثباتی در کار نیست یا باید به جلو پیش بروید یا بلغزید وپایین بیفتید.

 

برگرفته از کتاب ارزشمند آخرین راز شاد زیستن نوشته آندره متیوس

  • Like 18
لینک به دیدگاه

جدی،یعنی حتی وقتی آب جوش میاد،قورباغه بیرون نمیپره !!!!!!

 

شاید اصل قورباغه ای تا یک مرحله نیمه خطر در مورد آدم صدق کنه،اما مطمئنا یک کم که دوز خطر بره بالاتر،اصل قورباغه رونقش را از دست میده.

 

و با اصل آدمی روبرو خواهیم شد.

  • Like 9
لینک به دیدگاه
جدی،یعنی حتی وقتی آب جوش میاد،قورباغه بیرون نمیپره !!!!!!

 

شاید اصل قورباغه ای تا یک مرحله نیمه خطر در مورد آدم صدق کنه،اما مطمئنا یک کم که دوز خطر بره بالاتر،اصل قورباغه رونقش را از دست میده.

 

و با اصل آدمی روبرو خواهیم شد.

 

جدی جدی!

این همون مفهوم پارادایم هست که متاسفانه به اکثر پارادایم ها گرفتار میشیم بدون اینکه خودمون علاقه ای داشته باشیم یا بخواهیم

حالا بماند که چقدر از این پارادایم های رفتاری درجامعه چه تاثیرات مهلکی به جای گذاشته اند!

درمورد بنددوم صحبتات بیشتر توضیح میدی؟

  • Like 8
لینک به دیدگاه

حالا بماند که چقدر از این پارادایم های رفتاری درجامعه چه تاثیرات مهلکی به جای گذاشته اند!

درمورد بند دوم صحبتات بیشتر توضیح میدی؟

 

منظورم این بود که درسته انسانها تا یک مرحله ای از اصل قورباغه ای پیروی میکنند،اما دو جا تفاوت وجود داره:

 

1- همه قورباغه ها مثل هم هستند،اما همه آدم ها مثل هم نیستند.

 

2- آدم ها هرچقدر هم که از اصل قورباغه پیروی کنند،بالاخره یکجایی کاسه صبرشان لبریز میشه و منفجر میشن.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
منظورم این بود که درسته انسانها تا یک مرحله ای از اصل قورباغه ای پیروی میکنند،اما دو جا تفاوت وجود داره:

 

1- همه قورباغه ها مثل هم هستند،اما همه آدم ها مثل هم نیستند.

 

2- آدم ها هرچقدر هم که از اصل قورباغه پیروی کنند،بالاخره یکجایی کاسه صبرشان لبریز میشه و منفجر میشن.

 

همه ادما مثل هم نیستند ولی همه ادما بجز استثناهای اندکی عادت پذیر هستند ودچارپارادایم های رفتاری میشن

بله قبول دارم ولی این کاسه ها انگار لبریز شدنی نیست ووقتی هم که لبریز میشن با عصبانیت وفشار لبریز میشن نه با فکر

یعنی روزی رو میبینیم که فکر حاکم بررفتارها باشه

شاید باید امیدوار بود فقط!

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 9 ماه بعد...
به قول خودت

عادت بهترین و بدترین ویژگی آدمه.

 

یه مسئله ای درمدیریت بازار مطرح میشه که ریشه درعلم روانشناسی داره واونم مسئله استانه سطح تحریک هست که تو تالارش تاپیکش رو هم زدم قبلا

به مسئله گران شدن شیر توجه کن

یه روز اومدن گفتن قیمت شیررو دوبرابر میکنیم

از فرداش سیل تکذیبیه وجوابیه بود که سرازیر شد وگوینده هم به تاریخ پیوست ولی ظرف یه سال قیمت شیر بیشتر از دوبرابر شد

چرا؟

چون اگه یهو قیمت رو میبردن بالا ملت دادشون درمیومد واحتمال عکس العمل منفی وجود داشت

ولی اومدن سطح کنترل واستانه تحمل رو مورد سنجش قرار دادن

بعد ذره ذره بالابردن بدون اینکه حساسیت ها تحریک بشه وملت هم چون تو ذهنشون دوبراب رحک شده بود استانه تحریکشون با قیمت داده شده منافاتی نداشت لذا عکس العملی نداشتیم واگر هم بود این بود که خوبه که دوبرابرش نکردن هنوز!!

وما ملتی هستیم که درهمه عرصه ها شاهکار تحمل پذیری هستیم چون خوب تشخیص میدن تا کجا میتونیم تحمل کنیم لذا امپول رو یه ذره پایینترش میزنن تا داد نزنیم فقط جیغ جیغ کنیم!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

چند روز پیش داشتم کتابی که spowعزیز در مورد mathematical economics تو سایت گذاشتند رو میخوندم

تو این کتاب کالاها رو به چند دسته تقسیم کرده بود

یک سری کالاها، کالاهای لوکس هستند که توان خرید اونها برای همه امکان پذیر نیست و اینکه اگه قیمت اونها افت شدید هم داشته باشه، از مشتریان پر و پا قرص اونها کاسته میشه، مثل ماشین ferrari. یعنی قیمت کاهش پیدا بکنه ، عرضه هم کم میشه و بالعکس

و یه سری کالاها هستند که lower shelf هستند یعنی کالاهای پست، اگه تغییری تو قیمت اونها ایجاد بشه، ما به این فکر نمی افتیم که مقدار زیادی از اونها بخریم و .... مثل نمک...

و نکته جالبی که وجود داشت این بود اگر ما فرض کنیم که سیب زمینی یک کالاهایی هست که همه میتونند اون رو خریداری کنند و در کنارش مرغ رو در نظر بگیرید که یه کالای نسبتا گرون حساب میشه و هر کسی از عهده خریدش شاید بر نیاد ( تو دنیای امروز البته) و حالا تصمیم بر این گرفته بشه که قیمت سیب زمینی افزایش پیدا کنه و حتی دو برابر بشه.... شاید از لحاظ سطح قیمتی با مرغ تفاوت چندانی نکنه ولی باز مردم به خاطر اینکه توانایی خریدشون برای مرغ کمتر هست، میزان مصرف سیب زمینیشون افزایش پیدا میکنه ... در صورتی که به نظر من باید میزان مصرف سیب زمینی کم میشد و میزان مصرف مرغ یه مقدار بیشتر میشد.... و ممکنه در آینده ای نه چندان دور سیب زمینی جزو کالاهایی مثل مرغ بشه و هر کسی از عهده خریدش برنیاد .. همونطور که تخم مرغ اینطوری داره میشه.

 

به نظر من مدیریت مارکتینگ ، خیلی خیلی پیچیده ست و خیلی راحت میشه با تبلیغات، یا اعداد یا هرچیز دیگه ، ذهن آدمها رو عادت داد ، بدون اینکه در مدت کوتاه خودشون غیر از ضد و نقیض چیزی حس نکنند و وقتی هم که متوجه میشن، برابر با قورباغه ای هستند که مجبوره یا به سوختن ادامه بده و یا اینکه از ذات انسان بودنش استفاده کنه که .......

  • Like 2
لینک به دیدگاه

جانا سخن از دل ما میگویی

این ترم پروژم روی همین مسئله ومدیریت بازار هست دی:

کتاب رفتار مصرف کننده دکتر صمدی رو هم بخونی کتاب جالب وکم حجمی هست

  • Like 2
لینک به دیدگاه
جانا سخن از دل ما میگویی

این ترم پروژم روی همین مسئله ومدیریت بازار هست دی:

کتاب رفتار مصرف کننده دکتر صمدی رو هم بخونی کتاب جالب وکم حجمی هست

 

ممنون از شما

میشه لینک کتاب رو بدید

  • Like 1
لینک به دیدگاه
ممنون از شما

میشه لینک کتاب رو بدید

 

خواهش میکنم عزیز

متاسفانه باید بخریدش!دی:

اون لینک دانلود پارادایم مدیریتی هم مشکلی نداشتا:JC_thinking:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...