amir.d 1211 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۸۸ در این بخش مقالات عمومی باغبانی را اقرار میدهم 3 لینک به دیدگاه
amir.d 1211 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۸ درختان میوه ایران -------------------------------------------------------------------------------- فهرستی از درختان میوه و میوه هایی که از ایام گذشته در ایران وجود داشته و یا امروزه در کشورمان کشت می شود . در این نوشته سعی شده به نکته های کوچک ولی مفید نیز از میوه کاری اشاره کنیم میوه ها را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد . · میوه های استوایـــــــی (گرمسیری) · میوه های مدیترانه ای · میوه های مناطق معتدل · میوه های بومی · میوه های مغزدار · میوه های وحشی · میوه های غیرخوراکی آلبالو : بهترین راه تکثیر خوابانیدن است ولی با قلمه نیز تکثیر می شود . ازگیل : ( mespilus germanica) جزء میوه های شفت دار و زمان برداشت پائیز است . انار : میوه انار یک سته است (berry) که کاسبرگ لایه بیرونی و یا پوست میوه را تشکیل می د هد و بهترین راه تکثیر؛ خوابانیدن است ولی با قلمه نیز تکثیر می شود . آلو : شامل چندین گونه وحشی و کشاورزی و میوه های هسته دارشفتهای نوع prunus ( آلو بخارا ؛آلو برقانی ؛ آلو قطرهطلا و آلوکک ) انجیر: (ficus spp ) نیمه گرمسیری میوه در شاخه سال جاری تشکیل می شود و انواع دیگر( انجیرهندی – هلو انجیری ) آناناس :( ananas comosus) جزء میوهای استوایـی انبه : ( mangifera indica) جزء میوهای همیشه سبز واستوایـی(گرمسیری) آووکادو : (avocados) جزء میوهای استوایـی انگور ( مو) : نیاز به هرس زیاد دارد ؛ میوه مو به صورت جوانه های مخلوط جانبی روی شاخه های سال جاری تشکیل می شود . آگلی : )پیوندی از پرتقال ، نارنگی و گریپ فروت , ( جزء مرکبات استوایی بادام :( amygdalus communis) جهت جلوگیری از سرمازدگی شکوفه از هورمون جیبرلین استفاده کنید . بالنگ : ( citrus medica ) و جزء سیتروسهاست به : (gydonia oblanga)؛ دانه دار وجزء میوه های شفت دار پاپایا (خربزه درختی) پرتقال : دارای گونه های شیرین و ترش است ؛ جزء مرکبات استوایی پسته : مقاوم به خشکی و شوری تمرهندی : (tamarindus indica) ؛ جزء میوهای استوایـی تمشک ؛ تمشک سیاه : دارای گونه های متعدد است از طبقه rubus توت فرنگی : (frigaria spp) میوه ای کاذب است به هیچ وجه میوه محسوب نمی شوند اما در آشپزی به شکل میوه کاربرد دارد خربزه : علائم رسیدگی نوک میوه نرم ؛ در ناحیه دم شیار به وجود بیایید وشبکه پوست برجسته شود و گیاهی از خانواده کدوئیان است خرما : phoenix dactylifera) ) ؛ ( تامار- رطب- خلال و کال مراحل مختلف رشدی میوه خرماست ) ؛ مقاوم به خشکی و شوری و تکثیر از پاجوش خرمالو : ( diospyros kaki) ؛ از میوههای بومی آسیاست زرشک : نیمه گرمسیری زیتون : نیمه گرمسیری زالزالک : (crataegus spp. ) ؛ جزء میوه های شفت دار زردآلو : ((prunus armenica ؛ میوه های هسته دارشفتهای نوع prunus و دارای واریته هائی از جمله شکرپاره ؛ نادری و شاه پسند مشهد می باشد سیب : جزء میوه های شفت دار ؛ دانه دار ؛ به چهارپایه تقسیم می شوند : خیلی پاکوتاه em9 . پاکوتاه em7,em26 . قوی em2 . خیلی قوی . em 16 کوکبی (میوهٔ ستاره) کیوی : سفرس چینی actinidia spp )) گواوا (زیتون محلی) : ( (psidium guajava ؛ جزء مناطق نیمه حاره ای گیلاس : میوه های هسته دارشفتهای نوع prunus گلها روی شاخه های 2 ساله و 2 سال به بالا تشکیل می شود گریپفروت : جزء مرکبات استوایی گلابی :pyrus commonis)) ؛ جزء میوه های شفت دار ؛ گلها روی اسپورهای 2 ساله تشکیل می شود ؛ دانه دار ؛ پیوند مناسب اسکنه ؛ دارای گونه های اروپا و آسیایی pyrus spp و تخمدان گلابی اپی جین است لایچی :( litchi chinensis) ؛ جزء مناطق نیمه حاره ای لیموشیرین : حساس به سرما و جزء مرکبات استوایی موز : جزء میوهای استوایـی نارگیل : (cocos spp) ؛ جزء میوهای استوایـی نارنج : مقاومت به امراض و نسبت به سرما بیش از پرتقال هلو :برای کشت هلو در اراضی قلیایی وآهکی پایه زرد الو – اراضی سنگین گوجه – اراضی سنگلاخی بادام استفاده می شود – البته از خود هلو نیز می توان برای پایه استفاده کرد و میوه های هسته دارشفتهای نوع prunus ؛ واریته های زودرس هلو قرمز رضائیه ؛ شاه پسند و انجیری دانشکده می باشد 0 هندوانه : (citrullus vulgaris ). طالبی . بادام زمینی . بلوط ؛ توت . خیار . دارابی . ذغالاخته . شاهتوت . شفتالو . شلیل . فندق . کُنار . لیمو ترش . نارنگی . بلوط .گوجه . گردو البته در ایران میوه های متعدد دیگری نیز وجود دارد که بصورت وحشی پرکنده اند و به دلایل مختلف استفاده نمی شوند و یا در مناطق محلی استفاده میشود . irangolara.com 4 لینک به دیدگاه
amir.d 1211 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۸ راهکارهای مناسب مدیریت بقایای گیاهی در نخلستانهای کشور رحیم خادمی ـ عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر رضا بهسرشت – وزارت جهاد کشاورزی کارشناس ارشد اداره کل نخیلات ناصر فرّار - هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر چکیده: نخل خرما با نام علمی phoenix dactilifera یکی از محصولات مهم در باغبانی کشور محسوب میشود. بر اساس آمار منتشر شده بیش از 180 هزار هکتار اراضی کشور زیر کشت این محصول میباشد و تعداد زیادی از استانهای کشور بویژه استانهای جنوبی به نوعی با کشت این محصول سروکار دارند. هر اصله درخت نخل در سال 15 تا 25 برگ تولید میکند. طول عمر برگ نخل با توجه به شرایط متفاوت اقلیمی، آبی و خاکی و روشهای داشت نخلستان بین 3 تا 7 سال میباشد. برگ های مسن وقتی که شروع به خشک شدن مینمایند از درخت خرما هرس و قطع میشوند. در طول یک سال قریب به 15 تا 25 برگ از یک درخت میبایست هرس شوند. افزون بر آن قاعده برگ و الیاف اطراف آن نیز میبایست حذف و هرس شوند (عمل تکریب). وزن متوسط هر برگ خرما 2 تا 3 کیلوگرم میباشد. بنابراین تعمیم این مقدار به چند میلیون اصله، حجم زیادی خواهد بود که در حال حاضر مدیریت صحیح و بهینهای در بهره برداری از این بقایا وجود ندارد. در حال حاضر در بسیاری از باغات خرما این بقایا سوزانده میشوند. در برخی مناطق نیز از برگ خرما جهت ساخت سایهبان (shade)، آلاچیق، بادشکن و پوشش نهالهای تازه کشت شده درختان میوه از جمله خرما استفاده می شود. انجام این پژوهش در جهت استفاده از ضایعات و بقایای نخلستانها در تولید خوراک دام، بستر تولید قارچ خوراکی، تولید کمپوست و کود گیاهی و خرد کردن و استفاده مستقیم جهت حفظ حاصلخیزی خاک باغ و همچنین استفاده از الیاف نخل جهت بسترهای کاشت و تکثیر در محیطهای گلخانهای نتایج مطلوبی را به همراه داشته است لذا ضرورت دارد مدیریت بقایای گیاهی در باغات مورد استفاده و ترویج قرارگیرد و از بروز خسارات زیست محیطی حاصل از روش های معمول جلوگیری شود. مقدمه در نواحی جنوب و جنوب غربی ایران سطح وسیعی از اراضی را نخلستانها به خود اختصاص دادهاند. اگرچه درخت خرما گیاهی همیشه سبز میباشد اما بطور میانگین بسته به شرایط نگهداری بعد از 3 تا 7 سال برگهای مسن آن خشکیده میشوند و میبایست از درخت حذف و هرس شوند. در هر درخت خرما بسته به رقم و شرایط زراعی در طول سال حدود 15 تا 25 برگ خشک میشود که هر کدام بطور متوسط 5/1 تا 5/2 کیلوگرم وزن دارد. تعمیم این مقدار بقایای گیاهی به چند میلیون اصله نخل موجود در کشور رقم بزرگی بوده که نیاز به مدیریت بهره وری و استفاده بهینه را میطلبد. در حال حاضر نه تنها استفاده مطلوبی از این بقایا نمیشود بلکه بدلیل سوزاندن آنها توسط اغلب نخلکاران مشکلات زیست محیطی را نیز به همراه داشته است. . طی سالهای اخیر استفاده از ضایعات درختان خرما در موارد متعددی گزارش شده است. استفاده از این ضایعات بعنوان بستر پرورش قارچ خوراکی بصورت موفقیتآمیزی توسط محققین زیادی گزارش گردیده و امروزه جایگاه تجاری پیدا نموده است (3 ). استفاده از یرگ درختان خرما (قسمت انتهایی برگ) برای تولید غذای دام در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است و نتایج مثبت این پژوهش توسط محققین مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر گزارش شده است ( 1 ). در این روش قسمت انتهایی برگهای درختان خرما پس از خرد شدن مورد غنی سازی قرار می گیرند که پس از مدتی نگهداری جهت تغذیه دام قابل استفاده خواهند شد. در سال های اخیر استفاده از ضایعات برگی خرما جهت تولید کمپوست نیز مورد توجه قرار گرفته است و تحقیقاتی در زمینه تهیه کمپوست از بقایای گیاهی در دست اجرا میباشد که تاکنون نتایج مطلوبی به همراه داشته است (2). در این تحقیق روشهای موجود و مطلوب در راستای بهرهوری مناسب از این ضایعات و جلوگیری از اثرات سوء زیست محیطی مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج و بحث: روشهای متداول در نخلستانهای کشور هر ساله ضایعات و بقایای زیادی در سطح نخلستانها تولید میشود. بیشترین بقایا بعد از عملیات حذف برگهای خشک و دمبرگهاو همچنین جداسازی الیاف در نتیجه عمل تکریب درختان خرما جمعآوری میشوند. از گذشته تا کنون در مناطق خرماخیز با توجه به نیاز ساکنان و کاربرد بقایا از آنها در موارد متعددی استفاده میشده است. شاید تا دو دهه قبل سرپناه درون باغات و حتی بخشی از منازل با استفاده از چوب تنه و برگ خرما با مهارتها و روشهای خاص خود ساخته میشد. چوب تنه درختان مسن نخل سقف بسیاری از خانههای روستایی را در مناطق خرماخیز تشکیل داده است. از طرف دیگر حصار بسیاری از چراگاه های موقت صحرایی و اطراف باغات با استفاده از برگ های ردیف شده خرما در کنار هم محدود و محصور میگردد. این موارد استفاده به دلیل ترویج فنآوری نوین کم رنگ و کاربرد خود را به جزء در مواردی محدود، از دست داده است. استفاده عمده دیگر از ضایعات و بقایای خشک شده نخلستانها بعلت عدم وجود و رایج بودن سوختهای فسیلی در دهههای گذشته بکارگیری این بقایای به عنوان هیزم در ایجاد حرارت جهت طبخ غذا بویژه در مراسمات می باشد. اگرچه استفاده از آتش در موارد مختلف هنوز در میان مردم این نواحی رایج میباشد اما در همین خصوص نیز با وفور سوختهای فسیلی در سال های اخیر، کاربرد ضایعات به میزان زیادی محدود شده است. ایجاد بادشکن از جمله مواردی است که از زمانهای قدیم کاربرد داشته و اکنون نیز در حاشیه مزارع و باغات از آن استفاده میشود. همچنین ایجاد سایهبان و پوشش نهال درختان میوه با استفاده از برگ درختان خرما روش مرسوم و متداول در این مناطق میباشد، اما نکته مهم این است که بعد از پایان استفاده از برگ درختان خرما بعنوان بادشکن یا سایهبان مجدداً آنها را جمعآوری کرده و می سوزانند. نکته مهم و قابل توجه دیگر اینکه اگرچه در گذشته به نوعی از این بقایا در موارد مختلف استفاده میگردید و اما در سال های اخیر با ظهور مصالح ساختمانی متنوع و فنآوریهای نوین، این بقایای گیاهی در سطح نخلستانهای کشور کاربرد خود را از دست دادهاند و اکنون نخلکاران با حجم وسیعی از این ضایعات روبرو میباشد که به دلیل عدم توصیه و ترویج روشهای مناسب جهت بهرهبرداری، اقدام به سوزاندن آن می نماید. راهکارهای مناسب و روشهای نوین آثار و بقایای درختان خرما از منابع مواد آلی محسوب میشوند که در سیستم پایدار و در راستای حفاظت از منابع محیط زیست میبایست با روش مناسبی حتی بعد از موارد گوناگون بهرهبرداری، بصورت فرآیند شده به خاک نخلستان برگردد. کاربرد این ضایعات چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم، در راستای تامین بخش مهمی از مواد آلی خاک و ماده اولیه بستر کشت قارچ و همچنین خوراک دام، گامی ارزنده در راستای توسعه و افزایش منابع پروتئینی گیاهی و حیوانی محسوب می شود، ضمن اینکه بازگشت صحیح این منابع غنی سازی خاک از مواد آلی و حفظ حاصلخیزی را به همراه خواهد داشت. کاربرد ضایعات و بقایای گیاهی درختان خرما جهت تولید قارچ خوراکی و خوراک دام ضایعات چوبی منابع ارزشمندی برای تولیدقارچهای خوراکی به شمار میرود. امکان استفاده از ضایعات مختلف درخت خرما جهت تولید قارچ خوراکی و همچنین بقایای عملآوری شده جهت تغذیه دام در چندین تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و نتایج رضایت بخشی نیز به همراه داشته است. امکان پرورش قارچهای خوراکی صدفی (pleurotus spp.) در مناطق خرما خیز کشور وجود دارد و از طرفی جهت پرورش قارچ نیاز به بستر اولیه ای (بقایای لگنینی و سلولزی) می باشد که مواد اولیه این بستر بصورت معمول و فراوان در باغات خرما یافت میشود. گونهای از این قارچها به صورت خودرو بر روی تنه درختان واجدالیاف در زمستانها می رویند. هرچند که محصول دهی قارچهای خوراکی صدفی بر روی ضایعات به مانند کاه بهتر از بقایای چوبی میباشد اما مواد چوبی منبع غذائی غنی تری برای قارچها محسوب میشوند. از طرف دیگر قارچها با حذف لیگنین موجود در ضایعات چوبی در اثر عمل تجزیه میتوانند منبع خوبی از کربوهیدرات را جهت تغذیه دام فراهم نمایند. در بیشتر تحقیقات، برگ و دمبرگ خرما به عنوان ترکیبی مناسب جهت تولید قارچ پاسخ مطلوب داده است. با این حال در خصوص استفاده از ضایعات چوبی خرما جهت خوراک دام ممکن است دوره دوماهه چرخه رشد رویشی و زایشی قارچ مدت زمان کافی برای تجزیه تمام لگنین موجود در بافتهای اینگونه ضایعات نباشد که در این رابطه انجام مطالعات بیشتر ضرورت می یابد. استفاده از برگ خرما در تغذیه دام: با استفاده از روشهای ساده و کم هزینه میتوان برگ درخت خرما را به خوراک دام تبدیل نمود. معمولاً قسمت انتهایی برگ که شامل برگچهها میباشد، برای غنیسازی و تهیه خوراک دام استفاده میشود. در این روش، ابتدا قسمت انتهائی برگ به قطعات کوچک (3 تا 4 سانتی متری) خرد میشوند و سپس با استفاده از برخی مواد افزودنی عمل غنی سازی بروی آنها انجام می پذیرد و بعد از مدتی برای خوراک دام قابل استفاده میشود. با فرموله کردن این ماده خوراکی با مواد علوفهای میتوان به جیزه غذائی کامل و باارزشی دست یافت. بدین ترتیب بخش اعظمی از ضایعات موجود در نخلستانها را میتوان به مواد ارزشمند تبدیل نمود. تهیه کود گیاهی کمپوست از برگ و ضایعات درخت خرما: استفاده از ضایعات نخل خرما جهت تهیه کود گیاهی به صورت عملآوری شده یکی از راهکارهای مناسب و اقتصادی در مدیریت نخلستان میباشد. جهت عمل آوری برگ و تهیه کمپوست از روشهای متعددی میتوان استفاده نمود که با توجه به امکانات موجود از نظر مواد افزودنی، اندازه قطعات خرد شده برگ و شیوههای نگهداری و انبار کردن توده ضایعات و ... روشها متفاوت میباشد. در یکی از روش ها ابتدا ضایعات قسمت های مختلف درخت جمع آوری و سپس به قطعات کوچک خرد میشوند و پس از آن عملآوری، میکروارگانیسمهای عامل بوشانیدن به آن اضافه میشود. توده مذکور در محلی با رطوبت و تهویه مناسب نگهداری میشود تا کود گیاهی آماده گردد. در حال حاضر حجم زیادی از بقایای گیاهی در سطح نخلستانها قابل تبدیل به کود گیاهی میباشد که میبایست روشهای آن در بین باغداران ترویج شود. تهیه قطعات (خرد کردن) از بقایا و افزودن به خاک باغ: شاید سادهترین روش و حداقل استفاده ممکن از بقایای نخل خرما استفاده مستقیم و برگشت آن به خاک نخلستان به منظور بهبود ساختار فیزیکی خاک و افزایش مواد آلی آن باشد. بر اساس اندازهگیریهای بعمل آمده خاک اغلب نخلستانها از میزان مواد آلی بسیار پایینی (کمتر از نیم درصد) برخوردار میباشند. طبق تحقیقات انجام شده تاثیر مواد آلی بر خصوصیات کمی و کیفی محصول در باغات خرما بسیار مثبت بوده است. لذا با توجه به وضعیت موجود شاید سادهترین و ارزانترین روش افزایش مواد آلی خاک استفاده از بقایای گیاهی حاصل از خود درختان خرما باشد. این عمل در برخی مناطق خرماخیز کشور آغاز شده است. عمدهترین مشکل این روش عدم وجود دستگاه مناسب جهت خرد کردن بقایا به قطعات کوچک بوده است که با توجه به اهمیت موضوع، مطالعه در جهت طراحی دستگاه مناسب این کار و یا وارد نمودن نمونه های خارجی بسیار مفید می باشد. سایر موارد استفاده از ضایعات: از ضایعات خرما در موارد متعدد میتوان استفاده نمود. برخی از این روشها نیاز به فنآوری پیشرفته دارند و برخی نیز با امکانات محدود قابل اجرا می باشند. علاوه بر موارد یادشده استفاده از ضایعات چوبی خرما جهت ساخت نئوپان و تولید mdf مورد توجه قرار گرفته و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است. همچنین امکان استفاده از ضایعات نخل در تولید مواد گیاهی جهت بسترهای کشت گلخانهای وجود دارد. قابل ذکر است که سالانه ارز زیادی جهت تهیه مواد مذکور از کشور خارج میشود. این موضوع در دست بررسی است و موفقیتهایی نیز در بر داشته است. پیشنهادات: بقایای گیاهی و چوبی نخلستانهای کشور حجم بسیار زیادی میباشد که با بکارگیری راهکارهای مناسب مدیریتی میتوان علاوه بر بهرهبرداری اقتصادی از آن، اثرات سوء زیست محیطی را نیز کاهش داد. در حال حاضر سادهترین روش جهت جلوگیری از هرگونه خسارت استفاده از این بقایا جهت افزایش مواد آلی خاک در مدیریت نخلستان میباشد که پیشنهاد میشود تکنولوژی ساده آن در کلیه مناطق خرما خیز، ترویج و بکار گرفته شود. علاوه بر آن توصیه میشود بهینهسازی روشهای ارائه شده جهت بکارگیری ساده و کم هزینه آنها و ترویج در سطوح بزرگ در دستور کار آینده باشد. /irangolara.com 3 لینک به دیدگاه
amir.d 1211 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۸ نخل روغنی گیاهشناسی : نخل روغنی با نام علمی guineensis elaeis متعلق به خانواده نخیلات palmaceae بوده از سواحل غربی آفریقا و کشورهای آسیایی نظیر اندونزی و مالزی منشاء گرفته است. نخل روغنی گیاهی یک پایه بوده و برخلاف خرما تولید پاجوش نمی کند. ساقه گیاه واحد و رشد آن منحصر به وجود جوانه انتهایی می باشد.برگها به صورت مارپیچ و با میانگره های کوتاه روی تنه ظاهر می شوند. با اینکه نخل روغنی گلاذین خوشه ندارد ولی میوه ها به صورت cluster (مجتمع) تشکیل می شود. خصوصیات گیاهشناسی و ژنتیکی نخل روغنی : باتوجه به اینکه این گیاه تولید پاجوش نمی کند، تنها از طریق بذر و یا کشت بافت قابل تکثیر می باشد.بذر گیاه در شرایط محیطی گرم و مرطوب بعد از طی 100 -90 روز جوانه می زند، با این وجود در شرایط نامساعد سالها جوانه نمی زند، از این رو اغلب باغداران تمایل به خرید و تهیه نهال هایی دارند که حاصل جوانه زنی و رشد بذور می باشد (در این حالت گیاه دارای 5 -4 برگ می باشد). میوه های نخل روغنی به صورت متراکم در نزدیک یکدیگر به حالت cluster رشد و نمو می کند و به لحاظ تقسیم بندی بوتانیکی سته می باشد (نظیر نخل خرما). گیاه بالغ نخل روغنی، هرسال 25 -20 عدد برگ تولید می کند. باتوجه به نقش مستقیم برگها در میزان فتوسنتز، تعداد برگ، اندازه و وضعیت سلامت برگ بسیار مهم و قابل توجه می باشد. با این وصف باید اضافه نمود که چون گلها در قاعده برگ (leat base) تشکیل می شود، هرچه مقدار برگها بیشتر باشد، تعداد گلهای بیشتری تولید شده و در نتیجه به تعداد کلاسترهای میوه افزوده می شود. از زمان کشت بذر و جوانه زنی آن، گیاهچه حاصل را به گلدان های پلاستیکی به مدت 5 -4 ماه منتقل می کنند. بعد از این مدت، گیاه رشد کرده را به خزانه منتقل کرده و به مدت یک سال در آنجا نگهداری می کنند. در این مدت نگهداری، گیاه تولید حدود 15 برگ می کند که در این زمان به عنوان یک پایه بذری 18 -16 ماهه آماده انتقال و کشت به زمین اصلی می باشد. (بطور معمول هر ماه تولید یک برگ جدید می کند). باردهی گیاه پس از گذشت 4 -3 سال از سن پایه بذری آغاز می گردد. در این سن گیاه ارتفاعی در حدود 2 متر دارد و بعد از آن بسته به رقم و شرایط اقلیمی منطقه کشت سالانه 70 - 35 سانتیمتر رشد طولی خواهد داشت. گیاه در سن 10 -6 سال بیشترین میزان عملکرد و تولید را دارد و این میزان تا سن حدود 30 سالگی به صورت اقتصادی خواهد بود، با این وجود بعد از این سن نیز گیاه باردهی خوبی دارد. عملکرد متوسط نخل روغنی 4 -3 تن در هکتار می باشد. گیاه کاشته شده در زمین اصلی ابتدا به مدت چند ماه تنها تولید گلهای نر می کند که این گلها در قسمت لیف (قاعده برگ) ظاهر می شود. بعد از این مدت، تولید گلهای ماده آغاز می شود و بعد از این مرحله تولید توام گلهای نر و ماده را خواهیم داشت. نگهداری و شرایط مناسب در خزانه : طبق مباحث اخیر، پایه های بذری که تولید 5 -4 برگ نموده اند برای رشد و استقرار بهتر، توسعه ریشه و افزایش ذخایر کربوهیدرات در بافتها به خزانه منتقل می گردد. معمولاً باغداران در انتخاب پایه ای که تولید بذر می کند، دقت زیادی بکار می برند تا بهرحال بذر مربوط به گیاهی خوب و قوی و با عملکرد بالا باشد. برای نگهداری مطلوب پایه های بذری و به دست آوردن پایه ای با رشد و قدرت مناسب، موارد زیر حایز اهمیت و توجه می باشند: 1 - انتخاب مکان خوب و مناسب برای خزانه: از جهت، قابل کنترل بودن، در دسترس آسان قرار داشتن قابل کشت و کار و سایر موارد فنی انتخاب باغ یا خزانه. 2 - انتخاب پایه های بذری مناسب : در انتخاب پایه های بذری همان طور که قبلاً گفته شد، ضمن اینکه باید از پایه مادری مولد بذر اطلاع حاصل نمود، باید از بین پایه های بذری رشد کرده، آنهایی انتخاب شوند که قوی، شاداب، سالم،رشد معمولی (نه کند و نه سریع) و قطرتنه مناسبی داشته باشند. علی رغم اینکه نخل روغنی معمولاً به صورت دگرگشنی لقاح می یابد و حالت هتروزیگوتی در بذور (نتاج) بارز می گردد ولی در نظر داشتن سلامت گیاه مادری، عملکرد مطلوب، مقاومت به شرایط نامناسب و سایر ویژگیهای مطلوب به عنوان پایه مادری باید مدنظر واقع شود تا بذور تحت کشت، حتی الامکان از این دسته پایه های مادری انتخاب شوند. 3 - آبیاری منظم و دقیق، کوددهی مناسب و مطلوب : براساس آزمون خاک، مراقبت علیه بیماریها و آفات گیاهی و مبارزه دائمی با علف های هرز باید بطور دائم صورت گیرد. 4 - از مکانهایی که قبلاً محل کاشت گیاهانی چون کاکائو، قهوه و نخل روغنی بوده است نباید به عنوان خزانه استفاده کرد چرا که مواد مترشحه از ریشه این گیاهان از رشد مطلوب پایه های بذری می کاهد. 5 - خاک خزانه باید تا عمق 40 سانتیمتر شخم بخورد. 6 - کاشت گیاهان لگوم و برگرداندن آنها همراه با شخم اثر مطلوب و مفیدی در رشد و توسعه نهال بذری خواهد داشت. 7 - برای داشتن خزانه ای منظم و قابل رسیدگی، تسطیح خزانه ضروری می باشد. 8 - بلوک های استاندارد برای کشت در خزانه (منظور از بلوک همان کرت میباشد) به ابعاد 5/3 ×45 متر می باشد. 9 - کود کامل 20 :10: 10 به مقدار 250 کیلوگرم در هکتار اثرات خوبی در رشد داشته و در اغلب خزانه های پرورش نهال بذری نخل روغنی غیرقابل چشم پوشی می باشد. 10 - آبیاری باید در خارج از زمانهای گرم روز و در زمان طلوع یا غروب انجام گیرد با این وجود نیاز آبی این گیاه بالاست. 11 - برای جلوگیری از تبخیر سطحی خاک استفاده از پوشش مالچ توصیه می شود. با این وجود دورتادور نهال تا قطر 20 سانتیمتر را نباید پوشاند. 12 - استفاده از سایبان در خزانه نخل روغنی به دلیل حساسیت نهال های تازه کشت شده به آفتاب سوختگی و blast الزامی می باشد. این موضوع در مناطق بسیار گرم جهان ضرورت بیشتری می یابد. ارتفاع مناسب برای این سایبان 5/2 متر می باشد. 13 - در صورت استفاده از سایبان (البته در نه مناطق بسیار گرم) نیازی به استفاده از مالچ نیست ولی مبارزه با علفهای هرز باید بطور مستمر و مفید انجام گیرد. 14 - با رعایت تمام موارد فوق و با نگهداری نهال بذری به مدت یک سال در خزانه، گیاه آماده کشت در زمین اصلی خواهد بود. کاشت : نهال های رشد کرده با شرایطی که قبلاً بیان شد آماده کشت در زمین اصلی می باشند. حفر گودال با ابعاد 1 متر و مخلوط نمودن خاک سطح الارض با کود پوسیده حیوانی اولین قدم در این مهم میباشد. خاک باغ باید عمیق و مسطح باشد. ریشه نخل روغنی در هنگام برخورد با قسمت سخت خاک از رشد می ایستد و این توقف رشد، تأثیر منفی مستقیمی در عملکرد و رشد قسمت هوایی گیاه خواهد داشت. تا جائیکه گیاه حتی قادر به جذب مقدار مناسب و مورد نیاز آب نیز نخواهد بود و باتوجه به نیاز آبی بالای این گیاه، کاهش عملکرد اولین تبعه منفی این موضوع خواهد بود. علی رغم موارد فوق، خاک مزرعه باید حاصلخیز و دارای تهویه کافی باشد چراکه ریشه این گیاه به هوا و در اصل اکسیژن بالایی نیز نیازمند است. از آنجا که این گیاه نیاز حرارتی و رطوبتی بالایی دارد، توجه به این دو اصل مهم و کلیدی در انتخاب منطقه مناسب کشت آن در کشور بسیار حائز اهمیت است. شرایط محیطی مناسب برای کشت نخل روغنی : اولین شرط لازم برای مناسب بودن یک منطقه جهت کشت نخل روغنی تأمین نیازهای حرارتی این گیاه است. باتوجه به منشاء این محصول روغنی که نواحی آفریقایی و استوایی بوده است، نیاز حرارتی آن نیز کاملاً روشن است. این گیاه به حرارت روزانه 30 - 25سانتیگراد در طول سال نیازمند است. یکی از عوامل مهم در تحریک گیاه به تولید برگ جدید حرارت می باشد. در ضمن با عنایت به این موضوع که به دلیل تشکیل گلها در قاعده هر برگ، مقدار برگهای تولید شده در گیاه نمایانگر تعداد کلاسترها یا همان عملکرد گیاه است. رابطه مستقیم بین تعداد برگ و عملکرد گیاه قابل استنتاج می باشد. براساس تحقیقات انجام گرفته، کاهش دما از میزان یاد شده تولید برگ جدید را کاهش داده و در نتیجه آن تعداد گلها به دلیل تولید نشدن گل جدید نیز کاهش می یابد که در پی آن کاهش عملکرد صورت خواهد گرفت. علاوه بر این کاهش دما، حساسیت گیاه را نسبت به بیماریها افزایش داده و گیاه برای ابتلا به بیماری و حتی حمله آفات مساعدتر خواهد شد. از دیگر موارد مورد نیاز گیاه، نور فراوان می باشد. نیاز نوری این گیاه بیش از حالت معمول است. چنانچه در مناطقی که در طول سال زمانهای ابری زیادی دارند توصیه نمی شود. نیاز بالای نوری این گیاه به دلیل ماده سازی بالا و تولید روغن در آن می باشد. آزمایشات انجام شده، نشان می دهدکه نور زیاد باعث رشد برگها شده و متعاقب آن به دلیل افزایش سطح برگ که در واقع سطح فتوسنتزکننده است و افزایش در ماده سازی عملکرد گیاه افزایش می یابد و حتی تعداد گلهای بیشتری نیز تولید می شود. نیاز دیگر گیاه آب فراوان است، بطوریکه کاهش میزان بارندگی بطور مستقیم رشد برگها و حتی تعداد برگهای جدید را کاهش می دهد. این کاهش در سطح و مقدار برگ مکانیسم مقاومتی گیاه در برابر کمبود رطوبت است تا حتی الامکان رطوبت موجود به هر نحو حفظ شده و از دست گیاه خارج نشود. با این تفاسیر در اثرکاهش رطوبت و کاهش سطح وتعداد برگها، تعداد گلها و در نتیجه عملکرد گیاه نیاز کاهش می یابد. طی بررسیهای انجام شده بهترین عملکرد این گیاه مربوط به مناطق گرمسیری دارای 1500 میلی متر بارندگی یا حتی بیشتر می باشد. این ویژگی در انتخاب منطقه موردنظر برای کشت نخل روغنی باید دقیقاً مدنظر واقع گردد. با این وجود در صورت وجود بارندگی با میزان یاد شده، انجام عملیات آبیاری منظم و کافی برای رسیدن به مقدار رطوبت گفته شده الزام می یابد. باید اضافه کرد که با وجود نیاز آبی بالای نخل روغنی ولی بارندگی زیاد (در حد 300 میلی متر) در زمان گرده افشانی و لقاح، باعث کاهش میزان گرده افشانی و کاهش محصول خواهد شد. نگهداری پس از کاشت : یکی از مهمترین و شاید اصلی ترین مرحله تعیین کننده میزان عملکرد نخل روغنی و حتی سایر محصولات باغی مرحله داشت می باشد.این مرحله در مورد نخل روغنی نیز اهمیت خاص خود را دارد. در اینجا به برخی موارد مهم اشاره می شود: 1 - مبارزه دقیق و مستمر با علفهای هرز باغ حداقل تا محدوده ای 2 متری اطراف نهال. 2 - قطع دائمی برگهای خشک شده و یا با سن بیشتر از 6 سال از نزدیکی ساقه (تنه) 4 - قطع کلیه گلهای نر ظاهر شده روی گیاه تا زمان ظهور گلهای ماده (همانطور که قبلاً گفته شد در ابتدای رشد و توسعه نهال کشت شده نخل روغنی، گیاه صرفاً تولید گلهای نر می کند و ظهور گلهای ماده حداقل بعد از 6 ماه آغاز می شود. گلهای نر بودن وجود گلهای ماده عملاً جز مصرف مواد غذایی گیاه کاری نخواهد کرد. 5 - نخل روغنی به نمک های معدنی نیاز دارد. این نیاز معمولاً بالاتر از سایر گیاهان است، لذا این گیاه چنین خاکهایی را می پسندد. 6 - نخل روغنی در زمان جوانی به دلیل رشد قوی خود نیاز زیادی به کودهای ازته و به عبارتی نیتروژن دارد. 7 - پس از به بار نشستن نیاز گیاه به سوی پتاس تغییر جهت می دهد. افزایش میزان پتاسیم باعث افزایش تعداد کلاسترهای میوه و همچنین افزایش اندازه میوه ها می گردد. بیماریها و آفات : گیاه نخل روغنی دارای بیماریها و آفات چندی می باشد که اغلب با نخل خرما مشترک می باشند. بعنوان مهمترین آفت این گیاه، سوسک سرخرطومی حنایی می باشد که البته نخل روغنی را بیشتر از نخل خرما می پسندند تا جائیکه بعنوان میزبان اول این حشره شناخته شده است. از دیگر آفات مهم می توان به strategus beetle, augo some beetles, rhinoceros beetles و palm weevil یا همان rhynchophora نام برد. سایر آفتاب نظیر زنجره ها، شته و کنه نیز از مهاجمان این گیاه می باشند. جهت مبارزه با سوسکهای این گیاه اغلب روش طعمه سموم با استفاده از خاک اره و سوین در جوانه انتهایی استفاده می شود. باید دقت کرد که گیاه زخمی نشود چرا که حشرات معمولاً تخمهایشان را درون اینگونه زخم ها می گذارند. برای مبارزه با موشها استفاده از پوشش توری فلزی اطراف تنه گیاه با ارتفاع مناسب مرسوم می باشد. تنها نکته مهم بررسی وضعیت قرنطینه ای و پیش بینی وضعیت سوسک حنایی می باشد که در مناطق خرماخیز جهان می تواند مشکلات جدی به لحاظ میزبان بودن نخل روغنی ایجاد کند. برای این منظور تهیه نهال از نهالستانهای کاملاً تأیید شده و مورد اطمینان با ایجاد قرنطینه های ایزوله و فنی حداقل به مدت یک سال قابل بررسی و تأکید می باشد. برداشت : زمان برداشت در مورد نخل روغنی بسیار مهم است، چرا که بالاترین عملکرد به لحاظ روغن در میوه هایی حاصل می شود که در زمان مناسب برداشت شوند. کلاستری که به این وضعیت مناسب رسیده باشد دارای میوه هایی در حالت تغییر رنگ به قرمز هستند و معمولاً در این زمان 6- 5 عدد میوه از آن کلاستر جدا شده و روی زمین می افتد. اگر از این زمان بیشتر صبر کنیم، میوه ها می ریزند و علی رغم جمع آوری بسیار مشکل، مقدار روغن میوه و حتی کیفیت آن نیز به دلیل طولانی شدن زمان، پایین خواهد آمد. همچنین اگر بخواهیم میوه ها را زودتر از موعد برداشت کنیم، به دلیل نارسی میوه ها، جداسازی آنها از کلاستر جهت عملیاتهای بعدی مشکل و هزینه برخواهد بود. هرکلاستر در نخل روغنی با نام اختصاری ffb (fresh fruit brunch) شامل 3000 -1000 عدد میوه که کلاً به وزن 20 -10 کیلوگرم می رسد و در نهایت می توان عملکرد گیاه را 35 -10 تن در هکتار تخمین زد. وضعیت ساختاری میوه : میوه نخل روغنی سته بوده که در مباحث باغبانی به قسمت گوشتی آن pulp و به قسمت سفید رنگ درون هسته عبارت kernel اطلاق می شود. هر دو قسمت نامبرده شده حاوی روغن می باشند. اطراف kernal را پوسته ای چوبی احاطه کرده است که ضخامت این پوسته در ارقام مختلف، تفاوت می کند. بطور مثال رقم dura دارای پوسته ضخیم و رقم tenera پوسته نازک تری دارد. همچنین رقم pisifera پوسته ندارد. باتوجه به اینکه بیشترین کاربرد میوه نخل روغنی در تهیه روغن می باشد، می توان گفت که عملکرد این گیاه را میزان روغن آن مشخص می کند. در این خصوص بهترین میوه آن است که دارای پالپ زیاد، پوسته نازک و kernal بزرگی باشد. تحقیقات انجام شده بیانگر آن است که بهترین میوه برای تولید روغن میوه ای است که حاصل تلاقی گرده رقم pisifera و ماده رقم dura باشد. نگاهی به نخل روغنی پس از برداشت : میوه برداشت شده باید حداکثر ظرف 24 ساعت تحت عملیات روغن گیری قرار گیرد چون با گذشت زمان طولانی تر از آن، شکل گرفتن اسیدهای چرب آزاد باعث تغییر در مزه و بد شدن طعم روغن خواهد شد، لذا احداث تأسیسات فرآوری نخل و روغن گیری باید در نزدیکی باغ باشد. روغن اولیه حاصل از میوه cpo (crude palm oil) رنگی بین قرمز و زرد دارد که باید تحت فرایندهای شفاف سازی و خالص سازی قرار گیرد. باتوجه به اینکه حدود 20% از میوه را روغن شامل می شود می توان عملکرد روغن گیاه را بسته به رقم بین 7 -2 تن در هکتار ارزیابی نمود. در کشور مالزی این مقدار برابر با 2/3 تن در هکتار می باشد که این میزان روغن در هکتار از کلیه محصولات روغنی دیگر بیشتر می باشد. این مقدار در مورد گیاه سویا برابر با 5/0 تن روغن در هکتار می باشد. در اغلب کشورهای زیرکشت نخل روغنی،تفاله میوه پس از روغن کشی به عنوان مالچ قابل استفاده می باشد. بطور کلی محصول نخل روغنی شامل 2/3 تن در هکتار روغن گوشت (cpo)، 34/0 تن روغن کرنل (pko)و 42/0 تن گوشت کرنل (pkm) می باشد. kernel در نخل روغنی شامل 45% روغن و 55% گوشت می باشد. موضوع جالب در مورد روغن نخل روغنی این است که ترکیبات روغن میوه با روغن kernal متفاوت است. این تفاوت خصوصیات خاصی را به هرکدام از این دو نوع روغن می بخشد. روغن حاصل از گوشت میوه (pulp ) شامل پلاسمتیک و اولئیک اسید می باشد که 5% اشباع شده است. روغن حاصل از kernel شامل میرسیتیک و لائوریک اسید و میزان 82% اشباع شدگی می باشد. عملیات های فرآوری روغن : برای استفاده از روغن نخل، فرایندهایی روی روغن اولیه صورت می گیرد که عبارتند از: 1 – neutralisation (degumming)نترالیزاسیون طی این فرایند اسیدهای چرب آزاد از روغن خارج شده از میوه جدا می گردد. باتوجه به اینکه اسیدهای چرب آزاد می توانند به راحتی با اکسیژن ترکیب شوند و حاصل این ترکیب طعم بدی به روغن می دهد، انجام این مرحله الزامی می باشد. 2 - bleaching (رنگ زدایی) همانطور که قبلاً گفته شده، روغن استخراج شده از میوه رنگ قرمز تا زرد تیره دارد. این خصوصیت از موارد منفی در رابطه با صنایع روغن کشی بوده که از بازارپسندی آن به شدت می کاهد. به همین دلیل همواره در کارگاه های روغن سازی قسمت مهمی را به خود اختصاص می دهد. 3 - deodorizing (از بین بردن طعم و بو) معمولاً روغن استخراج شده از کلیه محصولات گیاهی دارای طعم و بوی اولیه نامطلوب بوده و از بین بردن آنها به بازارپسندی کمک فراوانی می کند. گرچه معمولاً روغن بدون انجام این مرحله قابل استفاده نمی باشد. برای این منظور اغلب از روش عبور بخار آب از میان روغن گرم شده تحت شرایط خلإ استفاده می شود. پس از انجام 3 مرحله فوق بر روی روغن اولیه مایعی شفاف و روشن حاصل می شود که با نام rbdpo یا refined,bleached,deodorized palm oil شناخته می شود. این روغن در دمای اتاق به صورت نیمه جامد می باشد و قابلیت های بالایی نظیر استفاده در ساخت مارگارین، مواد شوینده، ساخت بستنی و حتی پخت و پز را داراست. 4 - froctionating of refind palm oil طی این فرایند که فقط روی rbdpo انجام می گیرد، دو نوع محصول (روغن) حاصل می شود. انجام این فرایند به طریق سردکردن روغن تحت شرایط کنترل شده خاص صورت می گیرد. در پایان این مرحله محصولات زیر حاصل می شود: روغن اولئین 1- rbd palm olein روغن اسیترین 2- rbd palm stearin روغن اول مایع زرد شفاف در دمای اتاق که درصد اولئیک آن بیش از پلاسمتیک می باشد. روغن شماره 2 در دمای اتاق به صورت جامد سفید رنگ می باشد که البته با کمی حرارت سریعاً به مایع تبدیل می شود. در این روغن درصد اولئیک کمتراز پلاسمتیک می باشد. از روغن شماره 1 به دلیل گفته شده اغلب در آشپزی، سرخ کردن و000 استفاده می شود در حالیکه روغن شماره 2 بیشتر در تولید مواد شوینده، مارگارین و سایر فرآورده های روغنی کاربرد دارد. کاربردها: پزشکی و داروسازی: 1 - تولید اسیدهای چرب 14c و 12c از روغن kernel (هسته) 2 - تولید اسیدهای چرب 18c و 16c از روغن pulp (میوه) 3 - تولید گلیسرین 4 - تولید الکل های چرب (اینگونه الکل ها از مهمترین ضدعفونی کننده ها به شمار می روند) 5 - تولید مسهل های طبی – گیاهی 6 - استفاده در قرص ها و شربتهای حاوی ویتامین های محلول در چربی صنایع غذایی : 1 - تولید مارگارین 2 - انواع مایونز 3 - انواع سس های چرب و نیمه چرب 4 - ساخت روغن سالاد 5 - پخت نان، کیک 6 - صنایع بیسکویت سازی 7 - ساخت و پخت شکلات 8 - ساخت کرم و خامه مخصوص قهوه 9 - صنایع بستنی سازی 10 - مصارف پخت پز خانگی از جمله سرخ کردن، پخت کیک و شیرینی و000 صنایع آرایشی : به دلیل جذب سریع و راحت روغن نخل روغنی توسط پوست بدن می توان در تولید و ساخت انواع مواد زیر از آن استفاده نمود. 1 – لوسیون و مرطوب کننده پوست 2 – کرمهای آرایشی 3 – کرمهای تغذیه و تقویت پوست 4 – انواع شامپوهای شستشو 5 - انواع شامپوهای نرم کننده مو 6 – شامپوهای بدن 7 – صابون های آرایشی صنایع فلزی : از روغن این گیاه بعنوان عامل خنک کنندگی در اغلب ابزارهای برنده، سوراخ کننده و تراشکاری و ابزارهای برنده با لبه های بسیار نازک استفاده می شود. همچنین این روغن بسیار مناسب جهت خنک نمودن تیغه های الماسی مته ها و سایر ابزار می باشد. صنایع چرم : استفاده این روغن در صنایع چرم بیشتر به عنوان جلادهنده، نرم کننده و ساخت واکس می باشد. قابل ذکر است که این گیاه کاربردهای جزئی دیگری نیز دارد که از حوصله این بحث خارج می باشد. irangolara.com 4 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : بررسي ميزان كربوهيدرات و عناصر معدني نهالهاي جوان چند رقم گلابي آسيايي (Pyrus serotina Rehd.) بر روي پايههاي بذري گلابي اروپايي (Pyrus communis L.) دراقليم اصفهان در راستاي بررسي سازگاري ارقام گلابي آسيايي با شرايط آب و هوايي ايران كه توسط گروه علوم باغباني دانشگاه تربيت مدرس در دست انجام است پژوهش حاضر به منظور بررسي اوليه سازگاري 9 رقم گلابي آسيايي در دو منطقه اصفهان انجام شد. بدين منظور ارقام گلابي آسيايي (Pyrus serotina Rehd.) پيوند شده بر روي پايههاي دانهالي گلابي اروپايي (Pyrus communis L.) در فصل رويشي 1387 در منطقه پير بكران اصفهان جهت اندازهگيري ميزان عناصر غذايي ازت، فسفر و پتاسيم و ميزان كربوهيدرات كل در 3 مرحله رشد رويشي بر روي برگهاي برداشت شده مورد بررسي قرار گرفتند. همچنين اين اندازهگيريها در منطقه كبوترآباد اصفهان و بر روي ريشه و قسمتهاي هوايي (برگ و شاخه) و بصورت تخريبي بر روي نهالهاي پيوند شده و در طي فصل رشد رويشي در سال 1388 تكرار شد. نتايج نشان داد كه ارقام گلابي آسيايي از نظر صفات ياد شده به صورت معنيداري تحت تأثير قرار گرفتند و در مقايسه با ارقام بومي اين منطقه يعني سبري (SB) و شاه ميوه (SH) در شرايط بسيار مناسب قرار دارد. نتايج تجزيه عناصر غذايي ازت، فسفر و پتاسيم برگ و نيز كربوهيدرات محلول برگ در هر دو سال و در هر سه مرحله نمونهگيري نشان از تفاوت معنيدار در بين ارقام گلابي داد. در طول فصل ميزان ازت و فسفر برگ به طور معنيداري كاهش يافت اما ميزان پتاسيم به طور معنيداري افزايش داشت. كربوهيدرات محلول برگ نيز در هر سه مرحله نمونهگيري تفاوت معنيداري نشان داد، به طوري كه مقدار كربوهيدرات برگ در سال اول به طور معنيداري به تدريج از اوايل فصل تا اواسط فصل رو به افزايش گذاشته و از اين زمان تا اواخر فصل مقدار آن كاهش پيدا نمود. اگرچه ميزان كربوهيدرات برگ در سال دوم تا اواسط فصل رو به كاهش گذاشته و سپس مقدار آن اواخر فصل افزايش داشت. ريشهها مهمترين اندام ذخيره كننده كربوهيدرات بوده و مقدار كربوهيدرات محلول ساقه، ريشه و نيز فسفر و پتاسيم ريشه در طول فصل رشد شروع به كاهش كرد. مقدار درصد ازت و پتاسيم ساقه در طول فصل كاهش يافته و مقدار فسفر آن ابتدا كاهش و سپس افزايش پيدا كرد. مقدار ازت ريشه نيز در طول فصل افزايش پيدا كرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : جمعآوري و ارزيابي تنوع مورفولوژيكي ژنوتيپهاي گلمحمدي ايران ذخاير توارثي پايههاي اساسي برنامههاي اصلاحي گياهان بوده و مخزن ژني براي اصلاح ارقام با ويژگيهاي مطلوب را فراهم ميكنند. در اين بين شناسايي دقيق ژنوتيپها پيش نياز بهرهبرداري كامل از آن محسوب ميشود. در اين تحقيق پاجوشهاي26 ژنوتيپ گلمحمدي جمعآوري شده از مناطق عمده كشت و پرورش آن در ايران (استانهاي فارس، اصفهان، كرمان، آذربايجانشرقي و خراسان رضوي) در ايستگاه تحقيقات گروه علوم باغباني دانشگاه تهران در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي كاشته شدند. در طي دو سال تعداد 50 صفت كمي و كيفي در اين گياهان مورد ارزيابي قرار گرفتند. بر اساس نتايج تجزيه واريانس دادهها غالب صفات مورد بررسي در محدوده ژنوتيپها معنيدار بودند و ژنوتيپها بر اساس تجزيه آماري خوشهاي به روش وارد در فواصل اقليدسي محاسبه شده در 7 گروه قرار گرفتند. 14 ژنوتيپ در گروهي واحد قرار گرفتند كه نشاندهنده نزديكي ژنتيكي تعداد زيادي از ژنوتيپهاي گلمحمدي جمعآوري شده از استانهاي فارس، اصفهان و كرمان ميباشد. ژنوتيپهاي آذربايجان شرقي نيز گروهي مستقل را تشكيل دادند. از بين ديگر ژنوتيپها يك ژنوتيپ پاكوتاه (3 Gاز تهران) و يك ژنوتيپ با تعداد خار كم (24 Gاز خراسان رضوي) در گروههايي مستقل قرار گرفتند. مقايسه بين انحراف ميانگين صفات كمي گروههاي حاصل از آناليز خوشهاي از ميانگين كل هر صفت و نتايج حاصل از مقايسه جمعيتها تأثير حضور برخي از ژنوتيپها را در متمايز شدن نمونههاي برخي از استانها مشخص كرد. مطالعه حاضر افقهاي تازهاي را در ارتباط با ذخيره توارثي گلمحمدي در ايران نشان داد كه ميتواند در برنامهريزيهاي اصلاحي آن مورد توجه قرار گيرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : تعيين و شناسايي آللهاي خودناسازگاري (S-آلل) در ژنوتيپهاي و ارقام منتخب ايراني و خارجي بادام به روش PCR بادام با نام علمي Prunus dulcis Miller [D.A. Webb] داراي خودناسازگاري گامتوفيتيك است. براي كشت وسيع و تجاري بادام استفاده از ارقام خودسازگار و كشت حداقل دو رقم سازگار با هم الزامي است. تعيين خودناسازگاري در بادام روشهاي متعددي دارد كه جديدترين آنها استفاده از آغازگرهاي اختصاصي به روش PCR است. در اين آزمايش از جفت آغازگر اختصاصي AS1II و AmyC5R براي تعيين آللهاي خودناسازگاري در بعضي ارقام ايراني، ژنوتيپهاي برتر در كلكسيون پرديس كشاورزي دانشگاه تهران و چند رقم خارجي به عنوان شاهد، استفاده شد. اين جفت آغازگر براي تعيين آللهاي خودناسازگاري (S- آلل) S1، S2، S3، S5،S7 ،S9 ، S10، S11، S12 وS13 مناسب است. نتايج به دست آمده در اين آزمايش نشان داد كه اندازه باندهاي ارقام خارجي با گزارشهاي ارائه شده به طور كامل مطابقت دارد. بنابراين باندهاي شناخته شده مربوط به ارقام خارجي ملاك مقايسه باندهاي مربوط به ژنوتيپها و ارقام ايراني مورد بررسي قرار گرفت. با مقايسه اندازه باندها نوع آلل خودناسازگاري مربوط به ژنوتيپ يا رقم مورد مطالعه پيشبيني گرديد. اندازه باندهاي ارقام ايراني و ژنوتيپهاي برتر مركز تحقيقات باغباني پرديس كشاورزي دانشگاه تهران عبارتند از: "يلدا" به اندازه 1100 و 2000 جفت باز متعلق به S1 وS7 ؛ "شاهرودي-5"، "آذر" و "شكوفه" به اندازه 1200 جفت باز متعلق به Sf يا S3؛ "تلخ-13" با باندي به اندازه 2000 جفت باز متعلق به S7 و باندي به اندازه 1600 جفت باز متعلق به S12؛ ژنوتيپ ديرگل شماره 5 به اندازه 1200 و 1400 جفت باز كه متعلق به S1 و S13؛ ژنوتيپ ديرگل شماره 11 به اندازه 1400 جفت باز متعلق به S13 مي باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : تأثير محلولهاي غذايي مختلف بر عملكرد، عناصر غذايي و خصوصيات فيزيولوژيكي خيار رشد يافته در آبكشت استفاده از آبكشت و تأمين محلولهاي غذايي مناسب عامل مهم در بهينهسازي توليد و رسيدن به كشاورزي پايدار است. در ايران توليد محصولات گلخانهاي از جمله خيار رو به توسعه است ولي محلولهاي غذايي مختلفي پيشنهاد ميشود كه مزيت نسبي آنها مطالعه نشده است. به اين منظور تأثيرات شش نوع محلول غذايي رايج دنيا شامل محلول غذايي هوگلند (NSHog)، محلول استاينر (NSSt)، محلول ناپ (NSKnop)، فرمول انگلستان (NSU.K)، فرمول هلند (NSNeth) و فرمول دانشگاه تبريز (NSUT) بر رشد، عملكرد و كيفيت دو رقم خيار گلخانهاي به نامهاي نگين (Negeen) و كاترينا (Katrina) مورد مطالعه قرار گرفت. طرح آزمايش از نوع بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار (هر تكرار 48 گياه) بود. بذور خيار 48 ساعت پس از جوانهزني در كانالهاي حاوي پرلايت و ورميكولايت (به نسبت V:V 3:1) كاشته شده و گياهان تا نخستين برداشت با يك چهارم غلظت و از زمان نخستين برداشت تا انتهاي آزمايش با نصف غلظت محلولهاي غذايي مختلف تغذيه گرديدند. ميوهها يك روز در ميان برداشت و نهايتاً پس از گذشت شش ماه عملكرد نهايي محاسبه گرديد. خصوصيات رويشي و فيزيولوژيكي گياه در دو مرحله يعني در طول رشد گياه و انتهاي رشد اندازهگيري شدند. نتايج نشان داد كه محلولهاي غذايي تأثير معنيداري (01/0P?) بر عملكرد خيار داشتند به طوري كه NSU.K و NSHog حداكثر عملكرد و محلول NSKnop حداقل عملكرد را داشتند. با همان محلولهاي غذايي، رقم نگين نسبت به رقم كاترينا 30 درصد افزايش محصول نشان داد. خصوصيات رويشي و كيفي گياه نيز تحت تأثير محلولهاي غذايي و ارقام قرار گرفت. سطح برگ گياهان در محلولهاي NSU.K، NSHog و NSKnop حداكثر بود. همچنين سطح برگ رقم نگين نسبت به رقم كاترينا افزايش معنيداري را نشان داد. همبستگي قوي (76/0r2=) بين سطح برگ و عملكرد به دست آمد. حداقل شاخص كلروفيل در تيمارهاي NSStو NSNeth ديده شد. تأثير تيمارها و ارقام بر درصد مواد جامد محلول (TSS) ميوهها معنيدار شد به طوري كه حداكثر TSS در تيمار NSHog و حداقل در NSNeth و NSU.T ديده شد ولي حداكثر TSS دمبرگ در تيمار NSNeth مشاهده گرديد. نيتروژن برگ براي تيمار NSSt بيشترين ميزان را دارا بود كه با محلولهاي ديگر متفاوت بود (05/0 P?) در حالي كه نيتروژن برگ رقم كاترينا با رقم نگين تفاوت معنيدار داشت. پتاسيم برگ در تيمار NSU.K بيشترين ميزان را نشان داد ولي در بين ارقام تفاوت معنيداري مشاهده نشد. فسفر برگها نيز در بين ارقام معنيدار شد. در نهايت ميزان اسيد قابل تيتراسيون (TA) ميوهها در.... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : اثر حلقهبرداري، تنك ميوه، اوره، سولفات روي و ساكاروز بر ماندگاري جوانههاي گل پسته رقم "اوحدي" به منظور بررسي اثر حلقهبرداري، تنك ميوه، اوره، ساكاروز و روي بر ماندگاري جوانههاي گل پسته آزمايشي با 12 تيمار شامل حلقهبرداري، تنك ميوه، اوره )5/0 درصد(، ساكاروز )3 و 5 درصد( و تركيب هر دو با اوره، سولفات روي )05/0 درصد و 1/0 درصد روي خالص( و تركيب هر دو با اوره در 3 تكرار و طي دو مرحله در سالهاي 1386 و 1387 به اجرا در آمد. تيمارها در دو مرحله رشد سريع اندوسپرم و هضم اندوسپرم و شروع تشكيل لپههاي بذر اعمال شدند. براساس نتايج به دست آمده دراين پژوهش تيمارهاي مذكور باعث كاهش درصد ريزش جوانه گل و افزايش وزن خشك آن شدند. كمترين مقدار ريزش و بيشترين وزن خشك جوانه گل مربوط به تيمار حلقهبرداري بود. همه تيمارها به جز روي 05/0 درصد و ساكاروز 3 درصد سبب كاهش معنيدار ريزش جوانهها شدند. همچنين اختلاف وزن خشك جوانههاي گل كليه تيمارها با شاهد معنيدار بود. بررسي روند ماندگاري جوانههاي گل نيز نشان داد كه بيشترين ميزان و سرعت ريزش جوانههاي گل در فاصله بين 15 تير تا 15 مردادماه ميباشد كه نقش تيمارها كاهش سرعت و مقدار ريزش در اين فاصله بود. بين مراحل مختلف تيمار از نظر آماري تفاوت معنيداري وجود نداشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : تأثير كاربرد بهاره روغن ولك و تركيب آن با عناصر غذايي بر صفات فيزيولوژيك، عملكرد و كيفيت ميوه پسته به منظور بررسي تأثير كاربرد بهاره روغن ولك (3 و 5 در هزار) به تنهايي و تركيب آن با 4 نوع كود كامل بر صفات فيزيولوژيك، عملكرد و كيفيت پسته، اين تحقيق در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با 12 تيمار در سه تكرار بر روي رقم پسته اوحدي در منطقه چترود كرمان به مدت دو سال اجرا گرديد. محلولپاشي هر تيمار طي دو مرحله (10 و 30 ارديبهشت) با مقادير توصيه شده مربوط به هر كود براي هر تيمار انجام شد. بعد از محلولپاشي مرحله دوم، صفات اكوفيزيولوژيك شامل تعرق، دماي سطح برگ، هدايت روزنهاي، ميزان فتوسنتز، ميزان فلورسنس كلروفيل حداكثر (fm)، متغير (fv)، متغير به حداكثر (fv/fm) و صفات كيفي شامل درصد خنداني، درصد ناخنداني، درصد پوكي، وزن 100 دانه، اونس و وزن كل محصول، همچنين عناصر غذايي برگ شامل ميزان فسفر، پتاسيم، آهن، روي، منگنز و مس در نمونههاي برگي تهيه شده از درختان در مرداد ماه اندازهگيري شد. نتايج نشان داد كه مصرف مكملهاي غذايي به تنهايي ميتواند باعث افزايش درصد خنداني و پوكي در محصول گردد ولي اختلاط آنها با روغن ولك در فصل بهار بر روي خصوصيات كيفي محصول اثر منفي دارد. همچنين اختلاط روغن ولك با مكملهاي غذايي باعث كاهش درصد خنداني و پوكي در محصول ميشود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : تأثير زمان برداشت سوخ، ايندول بوتيريك اسيد و تغييرات تنظيمكنندههاي رشد درونزا در خلال تكثير از طريق فلسبرداري سوسن چلچراغ (Baker) Boiss Lilium ledebourii اين آزمايش به منظور بررسي اثرات زمان برداشت سوخ و تنظيمكننده رشد ايندول بوتيريك اسيد و همچنين بررسي تغييرات تنظيمكنندههاي رشد ايندول استيك اسيد (IAA) و آبسايزيك اسيد (ABA) در خلال تكثير از طريق فلسبرداري سوسن چلچراغL. ledebourii (Baker) Boiss اجرا گرديد. تيمارهاي آزمايش شامل زمانهاي برداشت سوخ از رويشگاه طبيعي واقع در منطقه داماش در استان گيلان (صفر، 50، 100 و150 روز پس از گلدهي) و غلظت ايندول بوتيريك اسيد (صفر، 300 و 600 ميليگرم در ليتر) بود. فلسهاي بيروني سوخ پس از جدا شدن از محل طبق و تيمار با IBA جهت باززايي سوخك در بستر ماسه و پيت (50:50) قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه زمان برداشت سوخها تأثير معنيداري بر روي شاخصهاي سوخكهاي باززايي شده ندارد. بيشترين تعداد سوخك توليد شده در سوخهاي برداشت شده در 100 روز پس از گلدهي و تيمار 300 ميليگرم در ليتر IBA مشاهده گرديد، اين سوخكها همچنين داراي بيشترين قطر نيز ميباشند. تأثير موقعيت فلس و زمان برداشت سوخ بر غلظت تنظيمكنندههاي رشد IAA و ABA درونزا معنيدار بود. نتايج نشان داد كه در مرحله گلدهي ميزان ABA در فلسهاي مادري بيشتر از فلسهاي دختري ميباشد و به تدريج مقدار آن تا 100 روز پس از گلدهي كاهش مييابد. محتواي IAA در فلسهاي مادري و دختري تا 100 روز پس از گلدهي به تدريج افزايش مييابد و مجددا در 150 روز پس از گلدهي هم در فلسهاي مادري و هم در فلسهاي دختري كاهش مييابد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : اثر پيوند بر عملكرد و برخي صفات رويشي دو رقم خيار گلخانهاي اثر پيوند بر عملكرد و برخي صفات كمي و كيفي دو رقم خيار گلخانهاي روبرتو و دانيتو روي 5 پايه كدو به نامهاي شينتوزا و كايروشينتوزا (Cucurbita maxima × C. moschata)، كدو تنبل (C. maxima cv. Goriki)، كدوي برگ انجيري(Cucurbita ficifolia. cv. Korodame) و كدو قلياني (siceraria Lagenaria) مورد بررسي قرار گرفت. عمليات اجرايي اين طرح در سال 1386 و در گلخانههاي تجاري امزاجرد همدان انجام گرفت. براي اجراي اين طرح از آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در 4 تكرار استفاده شد. نتايج نشان داد كه نوع پايه تأثير معنيداري روي عملكرد و شاخصهاي رشد دارد. خيار پيوندي روي پايه رقم گوريكي داراي بالاترين عملكرد (5/8 كيلوگرم در بوته) بود ولي اختلاف معنيداري با پايه شينتوزا (13/8 كيلوگرم در بوته) نداشت. گياهان پيوند شده روي كدو قلياني و گياهان غيرپيوندي (شاهد) هر كدام به ترتيب با 6/6 و 8/6 كيلوگرم در بوته، پايينترين ميزان عملكرد را دارا بودند. خيارهاي پيوندي روي پايه گوريكي، زودرستر و گياهان غير پيوندي ديررستر از سايرين بودند. شاخصهاي رشدي نظير ارتفاع بوته، تعداد گره، تعداد شاخه فرعي، تعداد كل ميوه، درصد وزن تر و خشك بوته، ساقه و ريشه، در پايه كدو برگ انجيري بيشتر و در پايه كدو قلياني و گياهان شاهد كمتر از ساير پايهها بود. نوع رقم خيار بر هيچ يك از صفات رويشي تأثير معنيداري نداشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : بررسي ويژگي هاي سيتوژنتيكي برخي از توده هاي پياز مورد كشت در ايران پياز خوراكي (Allium cepa L.) يكي از محصولات مهم و استراتژيك بوده كه با توجه به اهميت اين محصول در ايران انجام يك بررسي جامع در تعيين خصوصيات سيتوژنتيكي تودههاي مربوطه امري اجتنابناپذير است. لذا، ده توده پياز بومي مورد كشت در سطح كشور شامل: سفيد كاشان، قرمز آذرشهر، درچه اصفهان، سفيد قم، قولي قصه زنجان، محلي ياسوج، هرسين، اسحاقآباد نيشابور، ابركوه يزد، رامهرمز، در مقايسه با دو رقم خارجي شامل: تگزاس ارلي گرانو و سوييت اسپانيش انتخاب و ويژگيهاي سيتولوژيكي آنها شامل: تعداد كروموزوم، طول بزرگترين و كوچكترين كروموزوم، نسبت طول بزرگترين به كوچكترين كروموزوم، ميانگين نسبت بازوي بلند به كوتاه، ميانگين نسبت بازوي كوتاه به بلند، ميانگين طول كروموزومها و تقارن كاريوتيپي در هر رقم مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه، عدد پايه كروموزومي در همه تودههاي مورد بررسي X=8 و تعداد كروموزوم 2n=2x=16 بوده و كروموزومهاي ژنوم دوازده توده مورد مطالعه از نوع متاسانتريك، ساب متاسانتريك و ساب تلوسانتريك ميباشند. تجزيه، كاريوتيپي تودهها نيز با استفاده از پارامترهاي طول نسبي كوتاهترين كروموزوم (S%)، شكل كلي كاريوتيپ TF%)) و اختلاف دامنه طول نسبي كروموزوم DRL)) تعيين شد. شكل كلي كاريوتيپها حاكي از تقارن نسبي هر دوازده توده است. بررسي طول نسبي كوتاهترين كروموزوم S%)) و اختلاف دامنه طول نسبي كروموزوم (DRL) نشان داد، با توجه به فاكتور طول نسبي كوتاهترين كروموزم تودههاي رامهرمز و سفيد كاشان به ترتيب داراي نامتقارنترين كاريوتيپ ميباشند و تودههاي هرسين و قرمز آذرشهر به ترتيب داراي متقارنترين كاريوتيپ هستند. همچنين، به لحاظ اختلاف دامنه طول نسبي كروموزم نيز تودههاي هرسين و سفيد كاشان داراي نامتقارنترين كاريوتيپ و تودههاي رامهرمز و تگزاس ارلي گرانو داراي متقارنترين كاريوتيپ ميباشند. البته، ساير تودههاي مورد آزمون در حد واسط اين دو طيف واقع شدند. همچنين، با توجه به مطالعات انجام شده تودههاي درچه اصفهان، سفيد كاشان، قولي قصه، محلي ياسوج، رامهرمز و اسحاقآباد نيشابور داراي ماهواره كوچك بودند كه مشابه رقم خارجي تگزاس ارلي گرانو بود و تودههاي ابركوه، سفيد قم، هرسين و قرمز آذرشهر داراي ماهواره بزرگتر و مشخصتر بودند كه مشابه رقم خارجي يلو سوييت اسپانيش بود. همچنين، دياگرام مربوط به پراكنش تودهها بر اساس دو مؤلفه A1 و A2، جمعيتهاي مورد بررسي را در سه گروه متمايز قرار داد كه اين امر مويد نتايج حاصل از تجزيه خوشهاي بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : ارزيابي صفات مورفولوژيك مارچوبه خوراكي (Asparagus officinalis L.) وحشي بومي ايران مارچوبه خوراكي (L. (Asparagus officinalis يك سبزي قديمي بومي اروپا، آسيا و آفريقا ميباشد. منبع ژنتيكي مارچوبه در ايران محدود است و تنها تعداد بسيار كمي بوته مارچوبه خوراكي در كوههاي شهرستان طالقان پيدا شدهاند. به منظور ارزيابي صفات مورفولوژيك اين سبزي ارزشمند، 58 بوته درون توده طالقان مطالعه و با رقم مري واشينگتن مقايسه گرديد. نتايج نشان داد كه ميانگين بعضي صفات مورد ارزيابي از جمله ارتفاع بوته، تعداد شاخه درجه يك، قطر ساقه اصلي، طول شاخه درجه يك و تعداد فلس تا محل اولين انشعاب پانيكولي به ترتيب 81/133 سانتيمتر، 38/38، 3/5 ميليمتر، 6/39 سانتيمتر و 78/14 بودند. ژنوتيپهاي مورد بررسي 97/68 درصد نر و 03/31 درصد ماده بودند. ميانگين طول اسپير (3/6%)، قطر اسپير (4/30%) و وزن تر اسپير (2/52%) در ژنوتيپهاي وحشي مارچوبه از رقم مريواشينگتن كمتر بودند. در گياهان مورد بررسي گلها از نيمه دوم ارديبهشت تا نيمه اول خرداد ظاهر و در اواسط تير ميوههاي سبزرنگ تشكيل شدند. تعداد بذر در ميوههاي حبه رسيده قرمز كه در اواسط شهريور جمعآوري گرديدند، از چهار تا شش عدد در ميان گياهان مورد بررسي متغير بود. ضرايب همبستگي ساده بين صفات اندازهگيري شده نشان داد كه قطر اسپير با طول فلسهاي روي اسپير بالاترين همبستگي مثبت را در سطح 99 درصد داشتند. در تجزيه عاملها، صفات در چهار عامل اصلي قرار گرفتند كه دو عامل اول 74/44 درصد از واريانس كل را توجيه كردند و نه صفت را شامل شدند. همچنين ژنوتيپهاي مورد بررسي در تجزيه خوشهاي به پنج گروه تقسيم شدند و گروه سوم كه همگي جنسيت نر داشتند، از لحاظ ميانگين كليه صفات اندازهگيري شده، بالاتر از ميانگين كل قرار گرفتند. نتايج اين تحقيق نشان داد كه ژنوتيپهاي مارچوبه وحشي از تنوع قابل توجهي برخوردار بودند و اين منطقه ميتواند به عنوان يكي از رويشگاههاي طبيعي مارچوبه خوراكي معرفي شود و لازم است كه تنها منبع ژنتيكي اين گياه ارزشمند حفظ گردد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : اثر تنش رطوبتي بر صفات كمي و كيفي ميوه هلو به منظور بررسي اثرات تنش رطوبتي در مراحل مختلف فتولوژيكي رشد ميوه بر صفات كمي و كيفي ميوه هلو آزمايشي در باغ تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه تهران (كرج) در قالب طرح كرت هاي خرد شده با آرايش بلوك هاي كامل تصادفي در چهار تكرار اجراء گرديد چهار رقم (ردمون جي اچ هيل سفيد مشهد سرخ و سفيد مشهد) به عنوان عامل اصلي و پنج تيمار تنش رطوبتي (تنش در دوره اول رشد ميوه تنش در دوره دوم تنش در دوره سوم تنش در دورههاي اول و دوم و شاهد به عنوان عامل فرعي مورد مقايسه قرار گرفتند نتايج نشان داد كه تنش رطوبتي در دوره سوم رشد ميوه به طور معني داري متوسط وزن ميوه اندازه ميوه و مقدار آب ميوه را كاهش ميدهد در حالي كه مقدار كل مواد جامد محلول ميوه (TSS) و اسيديته ميوه افزايش مي يابد تنش رطوبتي در دوره دوم رشد ميوه (مرحله سخت شدن هسته) وزن ميوه را با اختلاف معني داري در سطح 1% نسبت به ساير تيمار ها افزايش داد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ عنوان : مطالعه گرده افشاني سازگاري و انتخاب بهترين گرده زا براي ارقام زيتون براي بررسي ميزان سازگاري و تعيين بهترين گرده زاي مناسب باري ارقام روغني بليدي ماري و مانزوانيلا در سالهاي 1378 - 1376 تيمار هاي گرده افشاني بصورت گرده افشاني آزاد و دگر گرده افشاني مورد مطالعه قرار گرفت نتايج اين تحقيق نشان دادكه كليه ارقام مورد مطالعه داراي خود ناسازگاري مي باشد اما درجه خود ناسازگاري تحت تاثير عوامل رقم و سال مي باشد در بررسي رشد لوله گرده به روش رنگ آميزي با آنيلين آبي خود ناسازگاري موجود در زيتنون بصورت گامتوفيتيك تشخيص داده شد. در تلاقي متقابل بين بعضي از ارقام نيز ناسازگاري وجود داشت ولي اين روابط بصورت متقابل نبود با توجه به شاخص سازگاري بهترني گرده زا براي ارقام مورد مطالعه بر حسب اولويت به ترتيب زير تعيين گرديد 1- روغن زرد لچينو بليدي روغني و مانزانيلا ماري مانزانيلا ماري و زرد بليدي ماري روغني لچينو بليدي و مانزنيلا مانزانيلا زرد ماري بليدي و مانزانيلا. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
morvaridtalaee 2591 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ سلا عالیه تشکر موفق باشید لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۲ بررسی تراكم بوته وسطوح مختلف كود فسفر برصفات زراعی وعملكردمیوه ودانه گیاه دارویی كدوی تخم كاغذی [TABLE] [TR] [TD]كدوي تخم كاغذي Cucurbita pepo con var.styriaca ازگياهان دارويي يكساله وبسيار ارزشمند مي باشد كه درچند سال اخير وارد ايران شده است. ازمواد موثره موجوددردانه اين گياه براي بيماريهاي هيپرپلازي پروستات،سوزش مجاري ادراري،تصلب شرائين،تنظيم دستگاه گوارش وتنظيم هورمونهاي جنسي درزنان ومردان دركشورهاي پيشرفته سالهااست كه داروهايي تهيه ميشود و اين دانه هادردهه اخير به عنوان يك منبع مهم دارويي مطرح شده.فسفر ازجمله عناصرپرمصرف بوده كه بررشد ونمو،توسعه ريشه وعملكرد ميوه ودانه موثر مي باشدهمچنين به دليل گسترش زياد بوته اين گياه در طول فصل زراعي تعيين تراكم مناسب وفاصله كاشت كافي جهت نيل به بيشترين عملكرد و توليدميوه هاي باكيفيت بسيار مهم است. درتحقيقي كه به همين منظوردرسال 1383 درايستگاه تحقيقاتي فيض آباد مركزتحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي قزوين انجام شد،سه تراكم بوته 10000،13000،16000 درهكتاربه همراه كاربرد 4 سطح فسفرخالص 0،50،100،150 كيلوگرم درهكتار بااستفاده ازطرح فاكتوربل درقالب بلوكهاي كامل تصادفي درسه تكراربررسي صورت گرفت. ازبوته هادرسه مرحله شروع گلدهي ،اوج ميوه دهي ورسيدگي كامل نمونه برداري انجام شد آناليزنتايج ومقايسه ميانگين به روش دانكن نشان دادازنظررشدوگسترش بوته تيمارتراكم 10000 بوته درهكتاراختلاف معني داري درتعدادگره ،طول بوته ،تعدادبرگ ،وزن خشك برگ وتعدادساقه فرعي باسايرتيمارهاي تراكم داشته وكودفسفرنيزبررشد گياه موثربوده بطوري كه بيشترين وزن خشك برگ مربوط به تيمار150كيلوگرم فسفرخالص درهكتار همچنين بيشترين تعدادگره درتيمار100كيلوگرم فسفر درهكتار مشاهده شد.ازنظرعملكردميوه ودانه نيزتراكم 10000 بوته درهكتار عملكردميوه ،تعداددانه دربوته و وزن خشك دانه بيشترازساير تيمارها داشته همچنين تيمار100 كيلو فسفردرهكتار نيزبيشترين تعداددانه دربوته،وزن خشك دانه دربوته وبيشترين وزن خشك دانه درمترمربع رادرمقايسه باساير تيمارهاي كودي ازخودنشان داده است.تيمارهاي تراكم وكودفسفر برروي درصد روغن دانه ها تاثير معني داري نداشت. [/TD] [/TR] [TR] [TD][/TD] [TD] [h=2] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h][/TD] [/TR] [/TABLE] لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۲ (Rosa chinensis Jacq. minima)مطالعه ریز ازدیادی رز مینیاتوری [TABLE] [TR] [TD]غالباً تكثير رز مينياتوري(Rosa chinensis Jacq. “minima”) در محيطهاي جامد صورت ميگيرد. يكي از محيطهاي مرسوم تجاري كه ميتواند كاربردهاي زيادي در صنعت رز مينياتوري داشته باشد محيط MS است. غلظت هورمونها در محيط روي تكثير نوساقهها و ريشهزايي آنها بسيار مؤثرند. در اين آزمايش به منظور مطالعه تكثير نوساقهها از سطوح مختلف BAP(0،8، 16 و 24 ميكرومول بر ليتر) در مقابل سطح ثابت از هورمون NAA(07/0 ميكرومول بر ليتر) استفاده شده است. آزمايش در غالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي و با 20 تكرار اجرا شده و سپس ريشهزايي نوساقههاي منتخب مورد آزمايش واقع شده است. براي ريشهزايي از سطوح مختلف هورمون NAA(1/0، 4/0، 7/0 و 1 ميكرومول بر ليتر) در مقابل سطح ثابت BAP(2 ميكرومول بر ليتر) استفاده شد و آزمايش در غالب طرح بلوكهاي كامل تص3ادفي با 10 تكرار اجرا گرديد. در تكثير نوساقهها پارامترهايي مانند ميزان تكثير، وزن تر و وزن خشك و براي مقايسه ريشهزايي پارامترهايي چون تعداد ريشه، طول ريشه و حجم ريشه مورد اندازه گيري واقع گرديد. نتايج حاصله نشان ميدهد كه ميزان كثير نوساقهها در غلظتهاي بالاتر BAP (16 و 24 ميكرومول بر ليتر) نسبت به غلظتهاي پايين تر (0 و 8 ميكرومول بر ليتر) بيشتر است، اما نو ساقههاي تكثير شده در غلظت 8 ميكرومول بر ليتر از BAP وزن تر و خشك بيشتري از نوساقه اي تكثير شده در غلظتهاي بالاي اين هورمون دارند. اين نوساقهها پس از چهار هفته واكشت به محيط ريشهزايي برده شدند. نتايج حاصل از اين آزمايش نشان ميدهد كه ريشه اي توليدي در غلظت پايين NAA(4/0 ميكرومول بر ليتر) طول بيشتري دارند، اما تعداد و قطر ريشهها در غلظتهاي بالاتر(7/0 ميكرومول بر ليتر) بيشتر است. همچنين در طول اين آزمايش پديده شيشهاي شدن به ندرت روي داد(در دومورد به صورت جزئي)، اما در چند مورد بدشكلي ريشه مشاهده شد كه احتمالاً مربوط به وجود آگار در محيط است. [/TD] [/TR] [TR] [TD][/TD] [TD] [h=2] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h][/TD] [/TR] [/TABLE] 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۲ اثرات کودهای باکتوسول، اوره و فسفات آمونیوم بر کمیت و کیفیت گوجه فرنگی [TABLE] [TR] [TD] به منظور بررسی اثرات کود باکتوسول، اوره و فسفات آمونیوم بر کمیت و کیفیت گوجه فرنگی زمینی به مساحت 3000 مترمربع واقع در منطقه فسا، استان فارس انتخاب شد. پس از کاشت بذر (Cal J) در خزانه و آماده سازی زمین اصلی، نشاها در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار به مزرعه اصلی انتقال داده شد. بوته ها به فاصله 45 سانتمیتر روی ردیفهایی با فاصله 60 سانتمیتر از یکدیگر کشت و بین هر دو ردیف یک پشته با عرض 90 سانتیمتر درنظر گرفته شد. هر تیمار دارای 4 خط 10 متری بود. فاکتورها عبارت بودند از فاکتور A ، کود باکتوسول در چهار سطح صفر، 1500، 2000 و 2500 کیلوگرم در هکتار و فاکتورB ، کودهای اوره و فسفات آمونیوم، به این ترتیب که سطح b1 بدون استفاده از هیچ کود شیمیایی، سطح b2 بدون استفاده از کود شیمیایی در مرحله نشاء و 200 کیلو فسفات آمونیوم یک ماه بعد از کاشت و 200 کیلوگرم اوره به صورت سرک در سه مرحله. سطح b3 ، استفاده از 200 کیلوگرم در هکتار فسفات آمونیوم در مرحله نشاء، 200 کیلوگرم در هکتار فسفات آمونیوم یک ماه بعد از کاشت. و200 کیلوگرم اوره به صورت سرک طی سه مرحله. عملیات داشت طبق عرف محلی انجام و در زمان برداشت محصول از شش بوته از وسط دو خط میانی انجام و عملکرد محاسبه گردید. در هر مرحله صفات کمی و کیفی اندازه گیری شد. ارزیابی کمی و کیفی نشان می دهد که تیمارهای مختلف باکتوسول بر ویتامین ث، اسیدیته، واکنش، چگالی، اندازه میوه، اندازه متوسط میوه، عملکرد، وزن گوجه فرنگی قرمز، و وزن گوجه فرنگی سبز اثر نداشته است ولی بر کل مواد محلول اثر داشته و آن را افزایش داده است. افزایش کودهای شیمیایی باعث افزایش اسیدیته، عملکرد و کاهش گوجه فرنگی های با قطر کمتر 60 میلیمتر شده است، اما کودهای شیمیایی روی سایر صفات اثر معنی دار نداشته است. اثرات متقابل کود آلی باکتوسول و کود شیمیایی روی صفات کمی و کیفی گوجه فرنگی متفاوت بوده است. [/TD] [/TR] [TR] [TD][/TD] [TD] [h=2] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h][/TD] [/TR] [/TABLE] 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده