رفتن به مطلب

آسیب شناسی مدیریت در صنایع تولیدی و تبدیلی


ارسال های توصیه شده

آسیب شناسی مدیریت در صنایع تولیدی و تبدیلی

پر واضح است که , نتایج خودشان معلول بوده و در اثر علتهایی بوجود می آیند که در واقع نتیجه ی اجرا یا عدم اجرا و یا اجرای ناصحیح همان فرآيندها بوده اند و پیشگیری زمانی بوجود خواهد آمد که این فرآيندها شناسایی و اصلاح گردند. در صورت برخورد با هر نوع مشکل (معلول) در سیستم باید با تحلیل درست و منطقی بدنبال علت ریشه ای گشت که این علت در یکی از فرآيندهای حمایت کننده و پشتیبان و یا در خود روند فرآيند قرار دارد و با تهیه برنامه ارتقا برای فرآيند معیوب نسبت به برطرف نمودن دائمی معلول کمک نمود. قبل از برنامه ریزی برای رفع عیوب فرآیند باید یکی از مهمترین موانع را که ذهنیت کارفرمایان و مدیران ارشد هست را نسبت به موضوع روشن نموده و آنان را هم در این مسیر با خود همدل و همراه بسازیم . بقول قدیمی ها : روی مس کهنه نمیشود آب قلع داد . منظور از مس کهنه افکار سنتی و تجربی و تک بعدی مدیران و صاحبان صنایع هست که اولین سد محکم در برابر تغییرات بوده و گذار از این حصار محکم معادل فشارو سختی هشتاد در صد بقیه کار میباشد. برای شناخت فرآيندها بایستی نقشه و عملکرد آن تعیین گردد.منابع انسانی لازم که برای عملکرد فرآيند ضروری هستند. عمومآ دارای افکار شرطی شده و روزمره هستند و به روز نمودن دیدگاههای این افراد از اولین گامهای اساسی در پرداختن به مقوله ارتقاء میباشد . فکر ها را باید شست . کوتاه بینی و محدود انگاری صاحبان صنایع باعث میشود تا مشاورین روانشناسی کار نتوانند آنطور که لازم است نسبت به آسیب شناسی فرآیندها اقدام کنند و یا برنامه های پیشگیری کننده و یا ترمیمی برنامه هایشان را , بطور کامل مدیریت و پیاده سازی نمایند. صنعت توسعه‌يافته نياز به انسان‌هاي توسعه‌يافته دارد . مديريت منابع انساني امروزه مطرح مي‌كند که : براي استفاده از خلاقيت‌ها، بايد همه ابعاد انسان در محيط كار ديده شود بنابراين بايد دست، مغز، قلب و روح او را در محيط كار به‌طور همزمان ببينيم و در همهء اين ابعاد او را تغذيه كنيم.

مشکل عمده دیگری که همیشه مانع آموزش مدیران ارشد یا صاحبان صنایع هست روش تدریس آقایان اساتید و یا کارشناسان این رشته هاست . این حضرات به محض اینکه تنور را داغ دیدند , بدون رعایت ادبیات تدریس که تاکید دارد که باید با مخاطب به زبان قابل فهمش گفتگو شود , با ادای جملات و کلمات قلمبه سلمبه و گاهآ لاتین , چنان رعبی در ذهن و حواس شنونده پدید میآورند که او دیگر به هیچ وجه حاضر نمیشود در محضر این استاد فراگیری نماید. برخی از رایج ترین کلماتی که در یک سخنرانی بیش از دهها بار از زبان گوینده خارج شده و افکار شنونده را بهم میریزد را بعنوان مثال میآورم .

خودفعالانه (proactive)- نگاه دپارتمانی - talent based يا نظريهء هوشمندي‌مدار - تحليل ماركسيستي - اومانيسم صنعتي - ساختارهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي – ( intelligent risk management) - انسان صنعتي و هزاران نوع کلمات گنگ از این دست که شنونده را گیج میکند و او بجای آموزش و فراگیری بعد از ترک محل آموزش , متوجه میشود که داشته های خودش را هم فراموش کرده و یا دچار عدم اعتماد به نفس میشود و بیشتر بهم میریزد. بنابراین رسالت فرد آموزش دهنده از رسالت فرد فراگیر کمتر نبوده و باید این موارد را دقیقآ عمل نماییم. در مباحث آتی در این حوزه بیشتر خواهیم نوشت.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...