Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۸ هر پدیده ای در جامعه، یك وجه اجتماعی و فرهنگی دارد. چون هر جا انسان ها كنارهم قرار می گیرند و اجتماعی را شكل می دهند، در اثر كنش و تعاملات متقابل، وجوه مختلف اجتماعی و فرهنگی خود را نشان می دهند. در میان اجتماعات انسانی، شهر را می توان با توجه به تراكم جمعیت، سرعت و پویایی فعالیت ها، تخصص گرایی و تقسیم كار اجتماعی متمایز دانست. ساختار ارگانیكی شهر بهگونه ای است كه سطح مراودات اجتماعی بسیار پر حجم اما سطحی، گذرا، ناپایدار و نسبتارسمی است و بیشتر از آن كه هنجارهای سنتی شكل روابط بین شهرنشینان را تعیین كند این قانون و هنجارهای رسمی است كه بر روابط اجتماعی سنگینی می كند. چنین فضایی موجب میشود تا روابط بین مردم ساكن در شهر (در مقایسه با جوامع كوچك روستایی) از عمق و كیفیت كافی برخوردار نباشد. در نتیجه خلاء های عاطفی و ضعف در هویت جویی افزایش مییابد و نیاز به تعلق اجتماعی كمتر تامین می شود. در چنین شرایطی انسان شهرنشین درتكاپوی رفع نیاز به تعلق اجتماعی و هویت یابی، توسعه روابط اجتماعی را دنبال میكند. اما آن چه تلاش او را می تواند تا حد زیادی خنثی كند بافت و ساختار و كالبد وشكل انجام فعالیت در شهر است كه سطح ارتباطات و تعاملات اجتماعی شهرنشینان را محدودمی كند. حال اگر در برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری بتوان به گونه ای این بافت وساختار و فعالیت ها را تنظیم كرد كه به توسعه تعاملات و ارتباطات عمیق و كیفی كمككند، طبعا بیشترین كمك به ارتقاء حس تعلق اجتماعی، هویت یابی و تامین نیازهایعاطفی شهروندان شده است. از آن جا كه نگاه انسانی به شهر و شهروندان می طلبد كه آسایش و تامین نیازهای روحی و اجتماعی شهرنشینان مورد توجه باشد، ضروری است كه برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویكردی فرهنگی و اجتماعی متر صد توسعه سطح روابط ومناسبات انسانی در شهر باشد. برخی از موانع ساختاری شهر كه مانع از توسعه سطحروابط و تعاملات اجتماعی عمیق می شوند عبارتند از : • بافت و معماری غلط بناها،میادین، خیابان ها، و بازار • طراحی غلط و استقرار ناصحیح بخش های مختلف مسكونی،تجاری، اداری و فرهنگی • آشفتگی ظاهری در منظر و مرآی شهر به نحوی كه این آشفتگی بصری در روح و روان شهروندان تاثیر منفی به جای می گذارد. از جمله راه هایی كه می توان این وضعیت را اصلاح كرد، پیوند زدن بین جنبه هایزیباشناختی، فرهنگی و هنری با وجوه مختلف زندگی جمعی است مثلا تبدیل گذرگاه هایپیاده به باغ راه ها، ارایه جلوه های بصری بدیع و چشم نواز بر دیوارها و بناهای شهر، توسعه فضای سبز، ایجاد فرصت های جمعی برای گذران اوقات فراغت از جمله سالم سازی و مناسب سازی بوستان ها و پارك ها برای حضور خانواده ها، اصلاح شكل استقرار واحدهای مسكونی، تجاری، اداری به گونه ای كه شهر را در دسترس و دریافت خدمات راآسان سازد. باید در نظر داشته باشیم كه سازه های شهری و نیز فعالیت های اجتماعیدر شهر، باید به گونه ای با مقتضیات فرهنگی و اجتماعی پیوند داشته باشند كه آرامشدرونی و ذهنی شهروندان را دچار آشفتگی نسازند. با این مقدمه بد نیست نگاهی داشته باشیم به دو رویكرد در مدیریت شهر: رویكردی كه شهرداری را صرفا سازمانی خدماتی میداند و رویكردی كه از شهرداری به عنوان نهادی اجتماعی انتظاری بالاتر دارد و علاوهبر ارایه خدمات شهری توقع دارد شهرداری بین كالبد شهر، فعالیت های شهری و شهروندان ارتباطی منطقی و متناسب ، با نگاهی فرهنگی و اجتماعی داشته باشد. به طور مثال اگراز زاویه فرهنگی و اجتماعی به احداث یك میدان نگاه نكنیم، كاربری میدان را محدود به كاركرد ترافیكی آن خواهیم كرد و درباره آثاری كه این میدان در شكل گیری اجتماعات مردمی در میان و اطراف آن خواهد داشت برنامه ریزی نمی كنیم و بعدا باید به فكر رفع و رجوع تبعات اجتماعی آن از جمله شكل گیری مزاحمت ها و ناهنجاری باشیم. همین مثالدر مورد احداث پل ها و بزرگ راه ها و سایر بناهای شهری مصداق پیدا می كند. حال آن كه رویكرد اجتماعی و فرهنگی از ما می خواهد كه كالبد و ساختار شهر را اساسا با در نظر گرفتن كاركردهای فرهنگی و اجتماعی توسعه دهیم. یعنی از ابتدا اندیشه كنیم كه چگونه می توان به موازات تامین نیازهای خدماتی شهروندان، نیاز آنها به رابطهاجتماعی، كمال و تعالی، آرامش روحی و روانی و معنوی را هم تامین نمود. اگر برخی از كلان شهرهای جهان امروزه با تراكم معضلات اجتماعی، بزهكاری، تشویش ، خشونت،پرخاشگری، و آلودگی شناخته می شوند دلیل آن چیزی نیست جز غفلت از ابعاد و جنبه های فرهنگی و اجتماعی در فضای زیست شهری. و به همین خاطر تاكید می شود كه در برنامه ریزی و مدیریت شهری بایستی در باره سازگار نمودن تغییرات تكنولوژیك با تغییراتاجتماعی و فرهنگی دغدغه دائمی داشت. به همین خاطر است در رویكرد اجتماعی و فرهنگی به مدیریت شهر تاكید می شود كه هیچ توسعه و رشد كالبدی در شهر پذیرفته نیست مگر اینكه از قبل درباره ابعاد و آثار فرهنگی و اجتماعی آن فكر شده باشد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده