رفتن به مطلب

هویت شهری و عناصر ساختاری آن


ارسال های توصیه شده

مقــدمه

شهرها و فضاهای شهری گذشته ما از استقلال، شخصیت و هویت ویژه خود برخوردار بوده اند؛ مفاهیمی که نهایتا منجر به تعریف مفاهیم بزرگتری چون تعلق خاطر و حس شهروندی گشته اند؛ درحالیکه آنچه از اغلب شهرهای کنونی ما در ذهن عموم شکل می گیرد جز مجموعه ای از ساختمانهای بلند، خیابانها، ادارات، پارک ها نیست.

 

اما واقعیت آن است که جدای از تعاریف فوق شهر جایی است که تعاملات شهری در آن به وقوع می پیوندد و مردم حس شهروندی نسبت به شهر خود دارا می باشند. بعبارتی آنچه شهر را می سازد، ساختمانهای عظیم و پارکها نیستند بلکه مردم خود شهرند با تمام سلایق و ویژگیهای منحصر بفردشان و در حقیقت هویت شهری و شهروندیشان.

 

بنابراین آن چیزی که از آن به عنوان هویت شهری نام مي‌بریم در حقیقت یافتن تناسب یا معیارهایی از آن میان نظام شهرسازی و معماری با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان است و البته ابعاد گوناگونی از هویت که بدان خواهیم پرداخت.

 

 

 

urbandidentity01.jpg

1- تعریف هویت

«هویت»، یکی از مهمترین مسائل و چالش های پیش روی جوامع در حال توسعه، در طی فرآیند جهانی شدن و جهانی سازی عصر حاضر است که تعاریف متعددی از این واژه به عمل آمده است؛ در فرهنگ لغات واژه هویت بصورت زیر معنی شده است:

حقیقت ‌شی ‌یا شخص‌ که ‌مشتمل ‌برصفات‌ جوهری ‌او باشد, شخصیت, ذات, هستي ‌و وجود, منسوب ‌به‌هو, شناسنامه، چیستی، خود، کیستی، همانی و همانستی.

اما طبق تعریف متداول، ”هویت، احساس تعلق خاطر به مجموعه‌ای مادی و معنوی است كه عناصر آن از قبل شكل گرفته‌اند.”

هویت در انسان شناسی، به معنای نوعی از خودآگاهی فردی یا جمعی نسبت به وجود مجموعه ای از خصوصیات فرهنگی - اجتماعی که فرد یا گروه مزبور را از فرد، افراد یا گروه های «دیگر» که به مثابه هویت های «دیگری» طبقه بندی می شوند، متمایز می کند و عموما خود را با یک نام و یا لااقل با ضمیر «ما» مشخص می کند.

در خصوص واژه لاتین هویت (identity) گفته اند که از قرن چهاردهم در زبان های اروپایی رایج شده و ریشه آن به دو واژه لاتین identitas به معنی «خصوصیت چیزی همانند» و idem به معنی «همان» و معادل قدیمی تر یونانی آنها می رسد.

 

علی اکبر علیخانی در کتاب مبانی نظری هویت و بحران هویت دو پسوند واقعی و تقلیدی را به هویت افزوده است. وی برون رفت از چالش های امروز را در تعریفی سیال از هویت و دوری از هویت های تقلیدی می داند و می گوید: « هویت ما نه در گرو میراث گذشته و نه در گرو میراث دیگران - به عنوان دیگری- بلکه در گرو حقیقت طلبی و روش اصیل ما خواهد بود».

 

با این توصیف بدیهی است که در شرایط مكانی و زمانی مختلف، زمینه های متفاوتی برای هویت منظور گردد که هرکدام نیز دارای تعاریف و ابعاد خود باشند؛ نظیر هویت شخصی، هویت اجتماعی و هویت شهری.

 

1-1- هویت شهری

از آنجایی که «هویت»، مجموعه‌ایی از صفات و مشخصاتی است که باعث «تشخص» یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر مي‌گردد؛ شهر نیز به تبعیت از این معیار، شخصیت یافته و مستقل مي‌گردد. هویت در شهر به واسطه ایجاد و تداعی «خاطرات عمومی» در شهروندان، تعلق خاطر و وابستگی را نزد آنان فراهم کرده و شهرنشینان را به سوی «شهروند شدن» که گستره‌ای فعال‌تر از ساکن شدن صرف دارد، هدایت می کند. پس هرچند که هویت شهر خود معلول فرهنگ شهروندان آن است؛ لیکن فرآیند شهروند‌سازی را تحت تاثیر قرار داده و می تواند باعث تدوین معیارهای مرتبط با مشارکت و قضاوت نزد ناظران و ساکنان گردد.

 

هویت یك معیار رشد برای شهر است؛ به عبارتی دیگر وقتی یك شهر یا جامعه رشد می كند، بخشی از صفات هویتش در جریان رشد تغییر می كند و ساماندهی جدیدی می یابد. در این ساختار باید هویت شهری به عنوان یك معیار برای توسعه و عاملی برای ارتقای كیفیت محیط مطرح شود تا بتواند زمینه های مشاركت و امینت افراد را فراهم كند.

 

هویت شهری را باید نوعی هویت جمعی به حساب آورد که البته با عنوان هویت محله ای و شهری زمانی معنی دار خواهد بود كه تبلور عینی در فیزیك و محتوای شهر داشته باشد؛ به شرطی كه هنجار هویت درست فهمیده شود.

 

کیومرث مسعودی پژوهشگر و جامعه‌شناس شهری معتقد است «اگر درمورد هویت شهری یا هویت معماری صحبت مي‌کنیم، منظور در واقع یک نظام ‌یافتگی ساختاری و کاربردی در شهر و یک انتظام در معماری شهر است»؛ بنابراین بدیهی است که این انتظام یا سازمان دارای ابعاد درونی خود باشد که در اینجا با عنوان عناصر هویتی شهر بدانها پرداخته می شود.

لینک به دیدگاه

1-2- عناصر هویتی یک شهر

از آنجا که هر شهر دارای دو بعد کارکردی و کالبدی است، لذا ابعاد مختلف هویت وابسته به آن نیز دارای دو وجه مذکور خواهد بود. بنابراین در یک تقسیم بندی کلی ابعاد هویت شهری را می توان در قالب همین دو بعد مجزا ساخت:

 

1-2-1- عناصرکالبدی یا سیمای شهری

بدیهی است که اولین برخورد با هر شی، پدیده یا موجودی، سیما و کالبد ظاهری آن است؛ وجهه ای قابل ادراک که با حواس پنچگانه براحتی قابل تشخیص و بازشناسی است. بنابراین اولین تفاوت میان دو موجود عینی نیز از طریق ظاهر آن معین می گردد. با این توضیح حال اگر در تعریفی اولیه، شهر را مجموعه ای از ساختمانها، عناصر و مراکز شهری بدانیم، بی شک می بایست ظاهری برای آن متصور گردیم که در صورت هویت دار بودن یا ساخته شدن و هر فعل دیگری بتواند منحصر به خود باشد.

urbanidentity01.gif

urbandidentity05.jpg

الف) عناصر طبیعی و بستر مکانی یک شهر

نمود ظاهری از یک شهر در نگاه نخست می تواند شامل عناصر طبیعی و بستر مکانی آن باشد که اغلب به عنوان عناصر و میراث طبیعی در نظر عامه مردم خود نمایی می کنند. زاینده رود اصفهان، عون بن علی تبریز، مثالهایی از عناصر هویت بخش شهرهای ما هستند که امروزه برخی از آنها بدلیل عدم توجهات بصری و شتابزدگی طرحهای توسعه کمرنگ تر شده اند.

 

ساختار طبیعی یک منطقه به عنوان نخستین بستر فعالیتهای اولیه تلقی می شود. تمامی معماران، طراحان و برنامه ریزان با واژگان تجزیه و تحلیل سایت که در وهله اول مربوط به ساختار طبیعی آن است، آشنایی دارند، اما در اغلب موارد برداشتی غیرکارکردی از آنها به عمل می آید. مثالی ساده از این برداشت آنکه ارائه طرحی برای منطقه ای کوهستانی با اقلیمی سرد و فاقد پوشش گیاهی خاص، چندان متفاوت از منطقه ای ساحلی منظور نمی شود؟! و یا آنکه در اغلب موارد، ابعاد توپوگرافیک و عوارض زمین جایگاهی در طراحی ندارند؟!

 

با این مقدمه باید اذعان نمود که شناخت عناصر محیطی به عنوان بستر فعالیت های انسانی می تواند به درک و تحلیل بهتر اشکال مختلف زندگی و فعالیت های انسانی بینجامد. بنابراین فاکتورهای طبیعی، اکولوژیکی و جغرافیایی اولین عناصر هویت بخش به یک شهر و عناصر درون آن تلقی می شوند.

این فاکتورها می توانند شامل عناصر زیر باشند:

- رودها و نوار ساحلی

- ویژگی های اقلیمی( شامل: بارش، دما، رطوبت، باد و غیره)

- منابع آبهای سطحی و زیرزمینی

- ساختار زمین شناسی و توپوگرافیک

- پوشش گیاهی و جانوری

- منابع و سایر جاذبه های طبیعی

 

ب) عناصر مصنوع یا ساخته شده یک شهر

شکل و ساختار ظاهری یک شهر علاوه بر ساختار طبیعی، توسط عناصر و سازندهایی مصنوع به دست انسان شکل می گیرد.

هویت کالبدی، آن عامل غالب هویتی است که بافت و ساختار و شکل شهر به آن هویت وابسته است. از دیدگاه کوئین لینچ عناصر هویت بخشی شهر عبارتند از :

1- راهها و شبکه ارتباطی

2- لبه ها

3- محله ها

4- گره ها

5- نشانه ها

 

به تعبیری بافت کالبدی و ساختار مکانی شهرها یکی از مهمترین ابعاد هویتی شهرها را شکل می دهد. از طرفی همین محیط مصنوع است که بعنوان آیینه ای تمام نما از تاریخ و رویدادهای آن مطرح می گردد. از این روی وجه حاضر از شهر مهمترین وجه تمایز میان شهرهای نو و کهن تلقی شده و در طراحی یا توسعه یک شهر می بایست مدنظر باشد. از نگاهی دیگر بافت کالبدی را می توان به دو گروه زیر تقسیم بندی نمود:

الف) عناصر باستانی و کهن (معمولا بعنوان بافت تاریخی مطرح می گردد)

ب) عناصر جدید

هرکدام از این عناصر نیز براساس عملکرد خود می توانند به عناصر عرصه های عمومی و باز شهری و فضاهای کارکردی و بعبارتی بسته شهری (فضاهای مسکونی، خدماتی، تجاری و ...) تفکیک شوند که از این میان نماهای شهری و فضاهای شهری براساس ویژگیهای کالبدی و نقش کارکردی ویژه خود بعنوان اولین رکن هویت بخش این بخش از عناصر شهرهای امروزی مطرح می گردند.

 

1-2-2- عناصر کارکردی یا محتوای شهری

با قبول شهر بعنوان موجودی زنده دیگر نمی توان تنها به بعد ظاهری آن نگریست. حال اگر بعد محتوایی یک شهر را منبعث از ابعاد هویتی انسانهای آن بدانیم، می توانیم شاخصه های محتوایی یا کارکردی هویت شهر را بصورت زیر طبقه بندی نماییم:

urbandidentity03.jpg

urbandidentity04.jpg

الف) عناصر اجتماعی (سیاسی و فرهنگی) شهر

این عناصر که غالباً با عنوان جغرافیای انسانی شناخته می شوند شامل جمعیت (کمی و کیفی) و فرهنگ شهر یا شهروندان (نژاد، زبان، هنر، پوشش و ...) می گردند؛ بنابراین در این بعد انسان بعنوان محوریت اصلی تلقی می شود.

 

علوم، فنون، مهارت ها، اندیشه ها و تجارب باارزش و سودمندی که از دیگران یا از گذشته می گیریم و یا بدست می آوریم در تحلیل نهایی در این بعد از هویت قرار خواهند گرفت؛ همان گونه که خط، لباس، روشهای تولید، آداب و رسوم و عقاید، جشنها و اعیاد و بسیاری از چیزهای دیگر که از مولفه های ملی و عناصر هویت و متعلقات فرهنگی خویش می دانیم نیز در میان این عناصر طبقه بندی می شوند. بر این اساس توجه به هویت اجتماعی (فرهنگی- سیاسی) در راستای شناخت هویت واقعی شهری گریزناپذیر است.

 

ب) عناصر اقتصادی شهر

آخرین بعد از ابعاد هویت بخش در فضاهای شهری فعالیت هایی است که توسط ساکنان آن از گذشته تا به امروز پایه های اقتصاد شهری را تشکیل می دهد. این فعالیتها را می توان با عنوان عناصر اقتصادی مطرح نمود. برخی از این فعالیت ها که به طور ویژه در مکانها و یا شهرهای خاصی وجود دارند و به یک مکان ویژه جغرافیایی اختصاص دارند، به عنوان یکی از مهمترین ارکان هویتی شهر یا مکان خود نمایی می کنند که از آن میان می توان به فعالیتهای گردشگری، صنایع دستی و فعالیت های ویژه و یا بومی موجود در هر مکان یا شهر اشاره نمود.

منبع : آرک نویز

لینک به دیدگاه
  • 3 سال بعد...

در طراحي منظر شهري ، اصل توجه به كيفيت فضاها، امري ضروري و اجتناب ناپذير است.پاسخگويي به نيازهاي مثبت انساني براي گروه هاي مختلف استفاده كننده از فضاهاي سبز شهري يكي از اهداف و اصول هاي بنيادي است. مردم هر شهر،كاربران فضاهاي سبز عمومي،آن شهر هستند. اساسا هدف از ايجاد فضاهاي سبز عمومي،

ارتقاء شرايط سلامت جسماني و روحي شهروندان است. هر چه فضاي سبز عمومي شهر در جذب جمعيت و خدمات رساني به شهروندان موفق تر باشد، بهره وري اجتماعي فضاهاي سبز نيز ارتقاء بيشتري خواهد يافت.متأسفانه در جامعه ما عوامل دخيل در ارتقاء كيفيت را صرفا عوامل منطقي و حساب شده مي دانند. در حاليكه شهروندانم به فضاهاي منطقي و حساب شده مي دانند. در حاليكه شهروندان به فضاهاي هويت دار نيازمندند تا بتوانند به آنها احساس تعلق كنند.فضا زماني براي انسان داراي هويت خواهد بود كه از طرفي آن فضا مستقل و عيني تلقي شده و از طرف ديگر انسان به عنوان موجودي عيني در آن فعاليت و رفتار نموده و جزئي از فضا باشد.

 

انسان با فضا احساس اسن هماني كرده و آنرا قسمتي از "من" يا "ماي" جمع مي پندارد؛به معناي ديگر آنرا بخشي از هويت مي پندارد.مدرسه دوران كودكي و يا خانه ي پدري گوشه اي از ما يا هويت ما شده اند.اين هويت امكان مي دهد كه در آن فضا مطمئن تر و آرام تر حركت كنيم. چون شناخت و تسلط ذهني فضا،نه تنها نيروي زيادي را براي ادراك طلب نمي نمايد بلكه آسودگي خاطر و در نتيجه احساس امنيت را به دنبال دارد. در واقع فضاي با هويت وحدت اضدادي است ميان قابليت بازشناسي و نوآؤري،فضايي كه بتواند گذشته،حال و آينده را به هم پيوند دهد.

 

حقيقت تاسف آور اينكه، امروزه در حيطه معماري منظر و تدوين منظر شهري ، ظاهرسازي جايگزين فلسفخه منظر شده و همسازي با محيط به دور از واقعيت و خواست شهروندان در فضاي كوچك طلايي خود محبوس است. اهميت اين موضوع كه معيارها و ارزشهاي بيان شده از جانب طراحان و معماران منظر نبايد با توقعات شهروندان از فضاي سبز شهري (توقعات عام)در تناقض باشد، تا حد زيادي مستتر و مهجور مانده است.

 

فضاهاي سبز شهري به عنوان بخشي از منظر شهري ،بايد پاسخگوي نيازهاي مادي و تامين كننده ي ارزشهاي زيبا شناختي در ارتباطات بصري،تصورات ذهني مردم و توقعات فضايي آنان باشد. با عنايت به اين مطلب كه،فضاهاي شهري نقطه ي عطف و اشتراك شهروندان هستند؛لذا نظرسنجي و مشاركت مردمي از جمله تمهيداتي است كه در جهت تبيين هويت فرهنگي شهروندان و خواسته هاي آنان، مي توان در پيش گرفت.

 

شهروند- مشارکت

بارها در سطح گستردهاي اين واقعيت مورد تاكيد قرار گرفته كه فضاهاي سبز شهري در صورتيكه مفهوم مشاركت مردمي در ساختار و شكل گيري و توسعه آنها لحاظ نشود، با اجتماع همزيستس نخواهند داشت.

 

بنا به اظهار يكي از صاحب نظران و دست اندركاران مديريت زيست محيطي سازمان "رشد و گسترش فضاهاي سبز به طور مطلوب زماني امكان پذير خواهد بود كه سطح زندگي و آموزش عمومي به نحو چشم گيري ارتقاء يابد".

 

زمانيكه ساطح زندگجي و آموزش عمومي ارتقاء پيدا كرد، شهروندان در جهت پيشبرد اهداف زيست محيطي و توليد فضاي سبز شهري احساس مسئوليت نموده و مشاركت فعال خواهند داشت.ُ

 

مشاركت درگيري ذهني و عاطفي اشخاص در موقعيت هاي گروهي است تا آنان را برمي انگيزاند كه براي دستيابي به هدفهاي گروهي يكديگر را ياري دهند و در مسئوليت كار شريك شوند. در اين تعريف سه جزء مهموجود دارد:درگير شدن،ياري دادن و مسئوليت. هري سرينيواس بر اساس تحليلي كه "موسسه تحقيقات مديريت زيست شهري" از طرح ها ، رويدادها،مطالعات موردي و ديگر فعاليتهاي شهري انجام داده،چند استنتاج و آموزه مهم را در ارتباط با برنامه8 ريزي و مديريت شهرها كه مبتني بر همكاري و شراكت و ساختار نوين است به شرح زير مطرح مي كند:

 

1- شراكت مهم تر از مشاركت است.

 

2-ايجاد تفاهم مهم تر از تصميم گيري است.

 

3- تسهيم در منابع، بيش از تخصيص منابع اثر دارد.

 

4- ظرفيت سازي مهم تر از تعليم مي باشد.

 

5- اداره كردن كارآمدمهم تر از برنامه ريزي است.

 

6- ترغيب و برانگيختن عقايد مهمتر و مؤثرتر از بهترين تجربيات است.

 

 

بنابراين در يك نتيجه گيري كلي نكات زيررا يه عنوان نقاط قوت و خصوصيات اصلي مشاركت مردمي مي توان برشمرد:

 

1-مشاركت مردمي در شرايط متغير و پيچيده اجتماعي،گروه ها و افراد مختلف را در روند برنامه ريزي و مديريت توسعه فضاي سبز شهري دخالت مي دهد.

 

2- مشاركت مردمي ، برنامه ريزي و مديريت فضاي سبز شهري را پويا و انعطاف پذير مي سازد.

 

3- مشاركت مردمي ،برنامه ريزي و مديريت فضاي سبز شهري را پويا و انعطاف پذير مي سازد.

 

4- مشاركت مردمي موجب ايجاد و تقويت حس هويت و تعلق خاطر نسبت به فضاهاي سبز شهري مي شود.

 

5- مشاركت مردمي مي تواند موجب تسريع و تسهيل در تصميم گيري و اجراي برنامه ها گردد.

 

6- مشاركت مردمي در فرهنگ سازي براي ايجاد و حفاظت فضاهاي سبز بسيار موثر است.

 

 

 

احساس تعلق شهروندان به فضاهاي عمومي شهر كه به عنوانت منظر شهري مورد تاكيد است،باعث ارتباط و درگيرشدن شهروندان با معماران منظر و شهرسازان بوده و در نهايت موجب اريه پيشسنهادات برنامه ريزي هاي مدون هويت دار ، در ساختار شهر و ف6ضاهاي زيستس خواهد شد. كه در اين خصوص سهم شراكت شهروندان در حيات بخشيدن به منظر شهري به طور كامل مشهود و نمودار خواهد شد.

 

نتيجه:

 

-ايجاد انگيزه براي مشاركت شهروندان.

 

-آموزش و تبليغ مشاركت شهروندان در فضاي سبز شهري از طريق آموزش و پرورش،راديو و تلويزيون،روزنامه ها و ... .

 

-استفاده از زمان و اوقات فراغت شهروندان در جهت توليد ونگهداري فضاهاي سبز شهري.

 

-مشاركت مردم در برنامه ريزي و طراحي فضاهاي سبز شهري در كنار مشاورين و متخصصين و مسئولين.

 

-به وجود آوردن فرصت ها و حمايت هاي لازم از شهروندان در جهت ايجاد تشكل هاي مردمي تحت عناوين انجمن سبز و ...

 

-بازنگري و بررسي الگوهاي تجربه شده مشاركتي شهروندان و ارائه راهكارهاي جديد و موفق.

 

-بهره گيري از حضور شهروندان براي طراحي منظر هويت شهري هويت دار.

 

منابع و ماخذ:

 

1.الكساندر،كريستوفر؛چرمايف،سرج؛عرصه هاي زندگي جمعي و زندگي خصوصي؛ترجمه مزيني،منوچهر؛انتشارات دانشگاه تهران؛چاپ سوم؛زمستان 1376

2.پاكزاد،جهانشاه؛كيفيت فضا؛مجله آبادي؛ شماره 37 ؛ سال1381

3. پاكزاد،جهانشاه؛هويت و اين هماني با فضا؛ مجله ي صفه؛شماره 22 و 21

4.حناچي،سيمين؛بررسي نظام برنامه ريزي و مديريت توسعه شهري؛مجله آبادي ؛شماره 42سال 1383.

5.سعيدنيا،احمد؛كتاب سبز شهرداري؛جلد نهم:فضاي سبز شهري؛انتشارات سازمان شهرداريهاي كشور؛چاپ دوم سال 1382.

6.علوي تبار،عليرضا؛بررسي الگوهاي مشاركت شهروندان در اداره امور شهرها ؛ جلد اول ؛ انتشارات سازمان شهرداريهاي كشور؛چاپ دوم 1382.

7. قاسمي ، ناصر؛حقوق كيفري محيط زيست؛انتشارات سازمان حفاظت محيط زيست؛چاپ اول 1380.

8.مرتضوي،شهرناز ؛روان شناسي محيط و كاربرد آن

؛ انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي تهران سال 1380.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...