mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۸۹ محل كارم جايي كنار درياست.محوطه اي هم داريم كه با تلاش بچه هاي باغباني قشنگ و دلچسبه.اما با اومدن هر بارون به دليل نزديكي به دريا و بالا بودن سطح آب,باغچه هاي محوطه رو آب ميگيره و آب به كندي تو خاك نفوذ ميكنه. اما حلزوناي كوچيكي كه تو باغچه زندگي ميكنن به خاطر فرار از آب مجبور ميشن از باغچه بيان بيرون و از محل آمد و شد كاركنان عبور كنن تا بتونن كنار ديوار يا جاي امن ديگه اي پناه بگيرن.اين وسط خيلي از حلزونا زير پاي ما له ميشن و از بين ميرن.من و تعدادي از بچه ها خيلي سعي ميكنيم كه زير پامونو نگاه كنيم و لگدشون نكنيم اما هستن كسايي كه تو پيگيري كاراي روزانشون اونا رو له ميكنن و ككشون هم نميگزه.داشتم فكر ميكردم كه تو كاراي روزمرمون چقدر به فكر كسايي هستيم كه از ما پايينترن و شايد با نگاهي به اونا بتونيم زندگيشونو نجات بديم؟ديروز فقيري رو ديدم كه كفش پاش نبود و با پارچه پاهاشو بسته بود و راه ميرفت.تو اين بارون شديدي كه الان همه دارن ميگن خدا رو شكر اون كجاست و كجا پناه گرفته؟امام علي ميگه از كاخها كوخها ساخته شدن.تو بدبختي اون ما هم مقصريم چيكار ميشه كرد؟تو شمالي كه داشتن 200 متر زمين مايه دارت ميكنه يكي هكتارها زمين داره و يكي هيچ!مگه ميشه؟كي سند اون زمين رو به اسم من يا ديگري زده؟كي گفته كه قطعه اي از زمين خدا مال من ياشه .... 8 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۸۹ fek konam in avalin tapike jalebi bod k didam ... tanx 3 لینک به دیدگاه
morta 3323 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۸۹ fek konam in avalin tapike jalebi bod k didam ...tanx نه خدا رو شکر اینجا وضعش بهتر از جاهای دیگست ... در کل ما که پایی نداریم که زیرش رو نیگا کنیم ولی ارزوم که اگه یه وقت پا دار شدم ، زیر پامم نگاه کنم ، در کل فکر نکنم ادمی باشم که دوست داشته باشه دیگران رو اذیت کنه ... البته هنوز تالا درستو حسابی امتحان نشدما اقا محسن چه تاپیک های خوبی منم بعضی وقتا این ایده ها به فکرمیرسه ( البته وقتی بیشتر جو گیر میشم ) ول بعد حسش میره ... :icon_gol: 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده