رفتن به مطلب

تفاوت آزادی با بی بند باری


ارسال های توصیه شده

معنی آزادی مسلما خیلی گستردس اما ساده ترین معنی که میشه برای آزادی بکار گرفت : آزادی عبارت است از اسوده بیان کردن ، رفتار کردن ، زندگی کردن به شرط آنکه امنیت ما ، احترام ما و حقوق ما رعایت شود و در عین حال آ زادی ما باعث خدشه دار شدن حقوق دیگران نشود. افراد آزاد اندیش را در عام افرادی با ذهنیت باز ( Open Mind) خطاب میکنند این افراد دارای ظرفیتهای بالا در پذیرش انتقادات و رویاروئی با مسائل جاری اجتماع هستند به نوعی واقع بین و حقیقت جو .

 

ایده افراد ازاد اندیش از نظر اعتقادی اینگونه است که انها به اعتقادات دیگران احترام میگذارند و اعتقادات را امری شخصی میداند هر کسی دین خود آئین خود و تا جایی که اعتقادات دیگری باعث تجاوز به حریم خصوصی انها و اعتقادات شخصی انها را زیر سوال نبرد قابل احترا م است . بعنوان مثال در خانواده ای دختری پوشش مانتو را انتخاب میکند دختری چادر و ... . و پدر و مادر در عین حال که برای فرزندان خود ارزش قائل هستند تا جای یکه امنیت انها به خطر نیافتد برای انها ازادی رفتار و کردار و عمل قائل می شوند. در این خانواده ها همه اعضا می توانند ازادانه نظر خود را ابراز کنند به انتخابهای هم احترام میگذارند و ...

 

پدر ومادرهای آزاد اندیش نباید کاری کنند که فرزندانشان مجبور به دروغگویی بشوند . به هر حال باید با وقایع جاری زندگی کرد مسلم بدونید هر انسانی در سنی خاص جذب جنس مخالف خود می شود( همانند خوده شما ) با برخورد صحیح و کنترل دو را دور که باعث حس بی اعتمادی در فرزندان نشود با شناخت طرف مقابل به جای انکه کاری کنید که فرزندتان مخفیانه اقدامی انجام دهد و متاسفانه در دادم افراد دیگر بیافتد و نتواند مشکلش را با شما در میان بگذراد ، با نظارت شما و اطلاع شما فردی مناسب را انتخاب کند نظارت به معنای محدودیت نیست اما محدودیت بخشی از نظارت میباشد. . یک اعتماد دو طرفه پدر فرزندی یا مادر فرزندی میتونه لازمه ارتباط نزدیک اعضای خانواده باشه .

 

معنی بی بند وباری :

 

بی بند وباری عبارت است از آسوده بیان کردن ، رفتار کردن ، زندگی کردن بدون در نظر گرفتن مرز و حقوق دیگران و البته عموما در بی بندو باری امنیت فرد به خطر می افتد . بعنوان مثال اینگونه افراد با شعار من اونطور که دوست دارم زندگی میکنم ، اونطور که دلم بخواد میپوشم ، هرجا که دلم بخواد میرم ، به کسی ربط نداره من چه کار میکنم ، با هر کی بخوام میرم تا هر زمان که بخوام و ... این افراد در عین حال که خود را ازاد اندیش عنوان میکنند به هیچ وجه در مقابل انتقادات واکنش صحیحی انجام نمیدهند و عموما یا محلی که در ان انتقاد صورت میگیرد را ترک ویا پرخاشگری و یا فحاشی می کنند و جبهه گیری می کنند . این افراد قدرت پذیرش اعتقادات دیگران را ندارند وهر اعتقادی خلاف اعتقاد خود را به تمسخر میگیرند - این افراد اگر چه واقع بین هستند اما حقیقتجو نیستند . در جمع این افراد اگر کسی اهل دین و مذهبی و ... فورا تردش می کنند و واژه امول را به او نسبت می دهند .

 

سوالیکه مطرح میشه ایا فردی که قدرت پذیرش اعتقادات دیگران و انتقادات دیگران را نداره میتونه ادعای آزاد اندیش بودن را داشته باشه ؟

 

جدیدا تو کشور ما مد شده اگر فردی قید و بندی قائل نشه همه میگن وای چه پسر فهمیده ای چه پدر روشنفکری چه خانواده با فرهنگی مثلا اگر برای پدری مهم نباشه که دخترش شب تا چه ساعتی بیرون بوده کجا بوده با کی بوده چی خورده چه کار کرده اصلا دختر ( باکره) برگشته خونه یا نه همه دوستهای اون دختر میگن فلانی چه پدر روشنفکری داره خوش به حالش - ببینید ، ارزش قائل شدن با اعتماد داشتن فرق داره مسلما اکثر پدرها به دخترشون و به سایر اعضای خانوادشون اعتماد دارند اما ارزش داشتن شما برای پدرتان زمانیست که پدرتون بدانند کجا میروید این یعنی ازادی و ان پدر این اجازه را به شما بدهد و اگر جایی باشد که امنیت شما در خطر است حداقل هشدار اولیه بدهد یا اگه یه مرد پیدا بشه که براش مهم نباشه زنش چی می پوشه کجا میره با کی میره یا حتی جدیدا دوست پسر داشته باشه میگن چقدر شوهرت روشنفکره . کلا نبود قید و بند رو روشنفکری میدانیم ، ببخشید می دانند .

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...