رفتن به مطلب

يه سوال از بچه هاي گل انجمن...


ارسال های توصیه شده

با اجازه بزرگترها:icon_gol:

يه سوال از بچه هاي گل انجمن...:icon_gol:

شخصيت اجتماعي و بيروني شما چقدر ناشي از اينترنت و حضور شما تو تالارهاي گفتگو نشات گرفته؟اصلا" اين حضور روي شما تاثير گذاشته يا نه؟

.

.

.

 

خود من كه زياد تغيير كردم و به گفته خيليها تغييرات مثبتي هم داشتم.تو شرايط جامعه امروز ما كه حتي فرهنگ هم بصورت يكطرفه به مردم عرضه ميشه,و به بهانه هاي مختلف خودمون رو از خوندن كتاب محروم ميكنيم و به دلايل ديگه از نظرات سايرين محروميم بهترين جايي كه ميشه با ديگران و افكارشون آشنا شد و چيز تازه اي ياد گرفت اينترنته.

من زمانيكه ترم اول دانشجوييم بود بهترين دوستامو داشتم.يادمه همون اوايل جابر از بچه هاي اردبيل كه گفته هاش خيلي با پستاي سجاد شباهت داره بعد از بحث سر موضوعي بهم گفت هميشه به نظرات ديگران احترام بزار.اين جمله رو الان خيليها شايد ساده بدونن.اما اون زمان اين جمله و نظير اين جمله تو جامعه كم بيان ميشد و معمولا" نظرات مخالف جمع سركوب ميشد....باور كنين با شنيدن همين جمله ساده شخصيت جديدي تو من شكل گرفت....اين روزها تو اينترنت و تو همين انجمن خودمون مطالب مفيد و سازنده زيادي وجود داره كه معمولا" با گذاشتن تشكر زير مطلب از نويسنده مطلب تشكر ميكنيم.اما آيا واقعا" فقط بايد مثل واحدهاي نظري دانشگاه خوند و تشكر كرد يا سعيمون بايد بر اين باشه كه تو كارگاه عملي زندگي هم به كار ببريم؟

  • Like 25
لینک به دیدگاه

چی بگم؟

دی:

خب تاثیرات بسیار مثبتی داشته گاهی تاثیرات منفی هم داره

بالاخره باید یه روزی یاد بگیریم تو زندگیمون توازن داشته باشیم

ولی اینکه دسترسی داشته باشی به جایی که بتونی هرسوالی رو بی رودربایستی بپرسی یا دنبال هرمطلبی بری که شاید تو واقعیت به محال نزدیک باشه یا تمرینی باشه برای خیلی از مسایل ذهنی واقعا اعجاب انگیزه ومثبت

من کلا برداشتم مثبته نسبت به این قضیه

ویه نکته مهمتر اینکه با رعایت بعضی حریم هایی که نباید با فرض مجازی بودن فضا سعی بر دریدنشون داشت میشه به نتایج ودوستی ها وحرفهای بسیارارزشمندی رسید

موفق باشیم:icon_gol:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

راستش من هيچ جوري نظرم عوض نميشه وقتي نظرات بقيه رو هم ميخونم....خوبي اينجا اينكه نظراتمو ميگم ولي بيرون از نت يه كلمه حرف نميزنم.همه تو گلوم ميمونه.

  • Like 8
لینک به دیدگاه

اين تاپيك رو بخاطر اين زدم كه اطرافم آدمايي رو مي بينم واقعا" نياز به تغيير دارن و نميدونن.تو افكار خودشون موندن و با اطمينان از خودشون دچار روزمرگي شدن.بارها بهشون ميگم كه از اينترنت به غير از بريتني و جنيفر و انجلينا چيزهاي ديگه اي هم پيدا ميشه.حتي يه بار خودم نشستم پيش يكي و تو انجمن آن شدم.بعد از خوندن يكي دوتا از مطالب گفت اينا قشنگن فقط به خاطر اينكه بخوني و براي يكي ديگه تعريف كني.نميشه با اين چيزا به جايي رسيد:banel_smiley_4:

  • Like 10
لینک به دیدگاه
اين تاپيك رو بخاطر اين زدم كه اطرافم آدمايي رو مي بينم واقعا" نياز به تغيير دارن و نميدونن.تو افكار خودشون موندن و با اطمينان از خودشون دچار روزمرگي شدن.بارها بهشون ميگم كه از اينترنت به غير از بريتني و جنيفر و انجلينا چيزهاي ديگه اي هم پيدا ميشه.حتي يه بار خودم نشستم پيش يكي و تو انجمن آن شدم.بعد از خوندن يكي دوتا از مطالب گفت اينا قشنگن فقط به خاطر اينكه بخوني و براي يكي ديگه تعريف كني.نميشه با اين چيزا به جايي رسيد:banel_smiley_4:

خب بعضيا نميخوان خودشونم تغيير كنن مثل من:ws3:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

تنها انسانهایی میتونن تاثیر گذار باشند که میتونند تاثیر پذیر هم باشند. اونایی که عوض نمیشن اگه خوبن که هیچ . ولی اگر مثلا لجبازن و یا میخوان برای دیگران آقا بالا سری کنند نه تنها نمیتونن بلکه هر روز هم پس روی میکنند. انسانهای بی شیله پیله و مهربون رو همه دوست میدارند و همه هم از بودن با اونا لذت میبرند. البته اینم بگم که اونایی که فکر میکنند هر کاری بکنند دستشون رو نمیشه در اشتباهند. نهایت کار اینه که یه روزی پی میبرند که فقط خودشون موندن و قبا شون. پس برای خوب بودن باید خوبی ها را بیاموزیم و دیگران را هم در اون سهیم کنیم. انسانهای بخشنده محبوب ترین انسانهای روی زمین هستند.:icon_gol:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

خب واسه من اکثرا تاثیرش مثبت بوده هرچند منفی هم داشته:ws43:

من با خوندن مطالب یکم صبوری و یاد گرفتن و اعصابم و راحت کنترل میکنم در صورتی که قبلا اینجوری نبودمو خیلی زود جوش میاوردم ولی الان ریلکسم:girl_in_dreams:

با خوندن زندگی نامه های اشخاص فهمیدم مال دنیا ارزشی نداره و واقعا چرک کف دسته و هیچ وقت هم دنبال زیاده خواهی نیستم:girl_blush2:

و حسن دیگه ای که داشت دیگه غیبت کسی و نمیکنم:ws3:

  • Like 12
لینک به دیدگاه
اين تاپيك رو بخاطر اين زدم كه اطرافم آدمايي رو مي بينم واقعا" نياز به تغيير دارن و نميدونن.تو افكار خودشون موندن و با اطمينان از خودشون دچار روزمرگي شدن.بارها بهشون ميگم كه از اينترنت به غير از بريتني و جنيفر و انجلينا چيزهاي ديگه اي هم پيدا ميشه.حتي يه بار خودم نشستم پيش يكي و تو انجمن آن شدم.بعد از خوندن يكي دوتا از مطالب گفت اينا قشنگن فقط به خاطر اينكه بخوني و براي يكي ديگه تعريف كني.نميشه با اين چيزا به جايي رسيد:banel_smiley_4:

 

لازمه هرتغییری رسیدن به شناخت هست

اینکه ما دوست داریم دربرابریک سری قوانین وموضوعات چالش ایجاد کنیم ناشی از کمک دوستان خواست خودمون وایجاد زمینه ذهنی برای ایجاد یک تغییر وتحول بوده

شاید اگرباور داریم فکر ما درست هست تنها کار مفیدمون این باشه که این فکررو نه به زور وضرب واصرار که با منطق وحوصله وصبر جایگزین افکاری کنیم که عادتی هستند شرطی هستند تقلیدی هستند!

چندروز پیش با یکی از دوستان درمورد یکی از مسایل اعتقادی بیش از سه ساعت بحث داشتم

با اینکه ادمیم که زود از کوره درمیرم ولی چون هم ادم خوش اخلاقی بود ومنطقی ولی بشدت تحت تاثیر باورهای نهادینه شده سه ساعت دوام اوردم

اخر کار چیزی که برای من خوشایند بود ایجاد یک علامت سوال بود

این علامت سوال هرچند شاید خیلی کوچیک باشه ولی گذر زمان اون رو تبدیل به یک چالش اساسی میکنه

ممنون محسن جان:icon_gol:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

خب تاثیرات مثبت داشته ...

کم پیش میاد مقاله ای رو بخونم یا تو بحث ها شرکت کنم ...

ولی حداقلش تو زمینه گرافیک پیشرفت داشتم ... :w16:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

مطمعنا اگه تاثيير نداشت اين همه اينجا نبوديم

به نظرم اينجا شبيه يه كتاب ميمونه كه هر روز ما قسمتي از اونو مطالعه ميكنم و براي همديگه تعريف ميكنيم

علامت سوال هاي تو ذهنمون شكل ميگره و گاهي هم علامت هاي تعجب

به خيلي از باورهامون بيشتر پايبند ميشيم و به بعضي افكارمون شك ميكنيم با مقايسه افكارمون با همديگه نفطه ضعف هامونو پيدا ميكنيم و كلا در زندگي اجتماعيمون خيلي كاربردي تر از تالارهاي تخصصي هستش كه مديران ارشد اينجا سنگشو به سينه ميزنند

  • Like 7
لینک به دیدگاه

آورده شده است كه وقتي آدم و حوا از باغ بهشت رانده شدند، همانطور كه از دروازه

مي گذشتند، آدم به حوا گفت: "ما از بزرگترين تحول تاريخي گذر مي كنيم!"

نخستين انساني كه مي گويد و فكر مي كند: "بزرگترين تحول تاريخي...!"

و سپس هر زمانه اي مي پندارد كه اوضاع به اوج خود رسيده است و به نقطه ي پاياني و انتهايي خود رسيده است كه در آن همه چيز منفجر شده و چيزي تازه زاده خواهد شد!

ولي اين ها فقط اميد هستند، خواهش هاي نفساني هستند و معناي زيادي ندارند.

شما چند سالي اينجا خواهيد بود و سپس ديگران اينجا خواهند بود و همينطور فكر خواهند كرد. آن اوج رسيده شده است __ نه با زمانه، بلكه با وجود هر فرد.

آن اوج دست يافته شده، ولي هميشه با خودآگاهي به آن دست يافته شده، نه با ناخودآگاه جمعي.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

تو مي تواني يك موجود فوق العاده شوي. و زمان مناسب است. و خيلي به ديگران فكر نكن، زيرا اين مي تواند فقط يك گريز از خويشتن باشد. به عصر و زمانه و به بشريت فكر نكن __ زيرا ذهن بسيار حيله گر است، ذهن انسان بسيار حيله گر است، نمي دانيد...

نامه اي از يك دوست مي خواندم و مي گويد كه او از تمام روابط عاشقانه اش بسيار ناكام شده است: هرگاه كه عاشق شده، چنان مصيبتي بوده كه او از عشق ورزيدن به افراد دست برداشته و شروع كرده به عشق ورزيدن به كل بشريت!

حالا، عاشق تمام بشريت شدن كاري بسيار آسان است و كساني كه قادر به عشق ورزي نيستند، هميشه عاشق تمام بشريت هستند!

مشكلي در اين نيست. عشق ورزيدن به يك فرد بسيار بسيار دشوار است، مي تواند خودش يك جهنم باشد. مي تواند يك جهنم باشد، زيرا كه مي تواند يك بهشت شود.

ما به پرهيزكردن ادامه مي دهيم. مردم شروع مي كنند به فكركردن درمورد ديگران فقط براي اينكه از فكركردن در مورد خودشان پرهيز كنند.

آنان در مورد عصر و زمانه و سيارات و اينكه بر سر آگاهي انسان چه خواهد آمد فكر

مي كنند، فقط براي اينكه از رويارويي با مشكل اساسي پرهيز كنند: چه بر سر آگاهي من خواهد آمد؟

هدف بايد آگاهي خودمان باشد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خب واسه من اکثرا تاثیرش مثبت بوده هرچند منفی هم داشته:ws43:

من با خوندن مطالب یکم صبوری و یاد گرفتن و اعصابم و راحت کنترل میکنم در صورتی که قبلا اینجوری نبودمو خیلی زود جوش میاوردم ولی الان ریلکسم:girl_in_dreams:

با خوندن زندگی نامه های اشخاص فهمیدم مال دنیا ارزشی نداره و واقعا چرک کف دسته و هیچ وقت هم دنبال زیاده خواهی نیستم:girl_blush2:

و حسن دیگه ای که داشت دیگه غیبت کسی و نمیکنم:ws3:

بالاییهارو قبول دارم ولی جمله پایینیو اصلن:w00:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...