رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

استفاده از هفته‌ي هفت روزه، كه ريشه‌اي ميان‌روداني دارد، با تقويم زرتشتي ايران پيش از اسلام سازگار نيست، چرا كه اين تقويم زرتشتي دوازده ماهِ سي روزه داشت كه هر روز آن به ايزد معيني اختصاص داشت و بر اساس آن نام‌گذاري گرديده بود. با وجود اين، نشانه‌ها و اشاره‌هايي مبني بر شناخته بودن انگاره‌ي هفته در ميان خردمندان ساساني وجود دارد. چنان كه در آن روزگار، هفت «آهنگ شاهانه» (خسرواني)، هر يك در روزي خاص از هفته سروده و خوانده مي‌شده‌اند؛ و بازي تخته نرد با استفاده از طرحي كه ساعات شبانه روز، هفت روز هفته و 12 ماه سال را بازمي‌نمود، ابداع شده بود. يقيناً يهوديان، مسيحيان، و مانويان ايران نيز از اين شيوه‌ي روزشماري، به طور منظم در آيين‌ها و نظام گاهشماري خود استفاده مي‌كردند. اسناد سغدي مانوي نام‌هاي كهن هفت روز هفته را كه در دو نظام روزشماري اصلي به كار مي‌رفته‌اند، گواهي كرده‌اند.

نخستين نظام روزشماري، بر روز Shambedh (شمبذ) استوار بود و پنج روز بعدي پي آيند آن، كه با شماره‌‌هايي حساب مي‌شدند، با ewshambedh ايوشمبذ (”يك روز پس از شنبه“) آغاز مي‌شد و با panj/zh shambedh پنج/ ‍ـژ شمبذ (”پنج روز پس از شنبه“) پايان مي‌يافت. اما در اين نظام روز جمعه با نام Adenag/ adhene (آدينگ/ آذينه) معين شده بود. اين نظام تا به امروز به جاي مانده است. نظام دوم روزشماري از طرح سياره‌اي ميان‌روداني ِ نام‌گذاري هر روز هفته برپايه‌ي نام يك ايزد پشتيبان پي روي مي‌كرد. اما غالباً رابطه‌ي ميان روزهاي هفته و نام ايرد پشتيبان با اصطلاح j/zhamnu ج‍/ ژمنو (”روز/ زمانِ“) نشان داده مي‌شد. بدين ترتيب نام يك‌شنبه mir مير (”Mithra / Mehr يا خورشيد“) و mehr j/zhamnu ”روز/ زمان مهر يا خورشيد“ بود؛ دوشنبه maah j/zhamnu ”روز ماه“ بود؛ سه شنبه unxaan اونخان يا waashaghna واشغنه (از اوستايي verethraghna، در فارسي بهرام) ”روز بهرام (مارس، مريخ)“ بود؛ چهارشنبه tir ”روز تير (مركوري)“ بود؛ پنج شنبه ohrmazd j/zhamnu ”روز هرمزد (سياره‌ي ژوپيتر)“ بود؛ نام جمعه Anaahid اناهيد ”روز ناهيد (ونوس)“ بود؛ و شنبه Kewaan j/zhamnu ”روز كيوان (سياره‌ي ساتورن/ زحل)“ بود. در زماني پيش از سده‌ي هشتم ميلادي سغدي‌هاي مانوي اين نظام هفته‌ي سياره‌اي را در چين رواج دادند. ايغورها نيز هفته‌ي سياره‌اي را به شكل mir (مير)، maax (ماخ)، waanxaan (وانخان)، tir (تير)، urmuzd (اورموزد)، naxid (نخيد)، و kiwan (كيون) از سغدي‌ها وام گرفتند.

اسلامْ سال قمري و هفته‌ي هفت روزه را در ميان ايرانيان رسمي ساخت، و تأثير هفته‌ي سياره‌اي در متون اخترشناختي و اشعار ايراني (به ويژه هفت پيكر نظامي) و حتا برخي رسالات شيعي تحقق يافت. طرح هفته‌ي سياره‌اي، رابطه‌ي مستقيمي را ميان خصلت‌هاي هفت سياره، به عنوان حاميان ايزدي هفت روز هفته، با هفت اقليم، هفت كشور، هفت فلز، و هفت رنگ، كه گمان مي‌رفت همه‌ي آن‌ها بر فعاليت‌ها و سرنوشت انسان تأثير نيرومندي مي‌نهادند، در نزد مردم مجسم ساخته بود.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...