رفتن به مطلب

مدرنیته و مدرنیسم


ارسال های توصیه شده

چکیده :

 

هدف از اين موضوع درک مفهوم مدرنيسم ،علل پيدايش و پاره ای از خصوصيات آن است .در اين مقاله ابتدا به مفهوم مدرنيته و مدرنيسم وتفاوت آنها اشاره خواهد شد و سپس با ذکر يک نمونه شهر معاصر به جمعبندی نظرات و مباحثی چون :رابطه جامعه مدنی و آيين شهروندی،خصوصيات مدرنيزاسيون شهری و ثمرات ورود مدرنيته در شهرسازی ايران اشاره خواهد شد .

نویسنده: سميه حمصيان ،دانشجوی کارشناسی معماری ،دانشگاه آزاد خوراسگان

 

مقدمه :

واژه مدرنيسم به معنای نو گرايی و نو سازی است و مدرنيزاسيون عملی که منتج از مدرنيسم و مبتنی بر مدرنيته و افکار مدرن است .پيدايش مدرنيته با پيدايش جوامع مدرن (كشورهاي اروپاي غربي) هم زمان بوده است ولي در اينكه آغاز مدرنيته چه زماني است ميان محققان توافق نيست ولي عمدتاً از سال 1890 تا1930 مد نظر است.(1) آغاز عصر مدرن رويدادي بود كه در آن مجموعه انديشه‌ها قوام يافته بودند تا جنبش‌هاي جديدي را كه تجسم بخش روح جامعه صنعتي بودند شكل دهند، مصالح و روش هاي نوين ساخت وساز به معماران و مهندسين اين توان را داده بود تا شيوه‌هاي ساخت و ساز را كشف كنند.(2)

با ظهور عصر صنعت و گسترش صنايع توليد انبوه بسياري از مردم به سرعت از شيوه زندگي قرون وسطي به شيوه زندگي مدرن گرويدند. (3)

آغاز عصر مدرن با پيدايش خردگرايي، روشنفكري، علم مداري و دين پيرايي همراه بود.(4)

انگيزه اصلي مدرنيسم كم كردن توان سرمايه‌داري صنعتي كه به عنوان واسطه بين سرمايه‌دارانی عمل كرده بود كه شهر‌ها را توسعه داده بودند. شهرهايي كه بدون كيفيت مطلوب فقط براي توليد ساخته شده بودند.(5) هدف اصلي مدرنيسم حذف تدريجي ساختار اجتماعي منفرد و جايگزين كردن با يك بنيان واحد و جامع بود. مدرنيسم نوعي پيوستگي با اهداف اجتماعي دارد.(6)

نياز به پروژه‌هاي مسكن عمومي در اروپا و روسيه ، سبب تبلور ديدگاه‌هاي نوين در بين معماران و شهرسازان گرديد. (7) و پيدايش شهرسازي معاصر ممكن نبود مگر بعد از تغييرات مهم فني ، اقتصادي و اجتماعي كه به انقلاب صنعتي شهرت دارد و طي نيمه دوم قرن 18 در غرب اروپا به وقوع پيوست. (8)

نبوغ جامعه مدرن مرهون انديشه ای بود که مفروضات جامعه جديد صنعتی را بر اساس متغير های موجود در جامعه آن زمان ،سازماندهی و تبيين مي نمود.(9)

  • Like 4
لینک به دیدگاه

1- طرح موضوع

 

1-1- تعريف:

درباره مدرنيته و مدرنيسم نظر واحدي وجود ندارد10.ولی مدرنيسم در معانی زير بکار مي رود:

• گرايش فرهنگي كه از دل مدرنيته بر آمده11

• بر تجربه فرهنگي دلالت دارد كه ماهيت آن روشن و شفاف نيست. اين امر از ابهام مدرنيته سر چشمه مي‌گيرد.12

• روش نوين زندگي عصر جديد13

• جنبشي عظيم كه از دل حركت های اصلاح طلبانه و در واكنش به شهر‌هاي صنعتي قرن19بود.14

• كليه حركت ها و سبك‌ها در ادبيات ، هنر ومعماري 15

• عكس العملي فرهنگي به فرآيند مدرنيزاسيوني بود كه با رشد سرمايه داري در سده هاي 19و20 همراه مي‌شد.16

1-2- تفاوت مدرنيته و مدرنيسم

1-2-1- مدرنيته وضعيت و حالتي كه در تاريخ اتفاق افتاده و نوعي نگرش به هستي و زندگي است. ولي مدرنيسم ايدئولوژي و بنا به رويكردي فهم مدرنيته از خود است . 17

1-2-2- مدرنيته به سه حوزه (علم ، سياست، هنر) ولي مدرنيسم به دو حوزه (هنر و فرهنگ) مربوط است.18

 

2- اهداف تحقيق

هدف از ارائه اين بحث این است که برنامه ریزان از نيروها و نظرياتي كه شهر‌ها را شكل مي‌دهد, آگاه باشند در اين صورت ميزان درك و فهم ما از طبيعت برنامه‌ريزي شهري بالاتر مي رود. 19

آشنايی با فلسفه وجودی مدرنيته و نگاه از بالا بر اين چرخه پر تلاطم و ويران کننده و نگاه از اين منظر بر امور شهرسازی معاصر می تواند ما را به تعادل و حضوری آگاهانه در زمان و مکان رساند و طرح ها و برنامه های موجود را به طرح هايی آگاهانه و منعطف بدل کند و شهر و نوشهر ها را به مثابه يک امر در فرايندی تحليلی مورد توجه قرار دهد . در اين صورت ذهنيت شهر يا نوشهر ها با ذهنيت برنامه ريزان و ذهنيت ساکنين نزديک مي شود و فضاهای شهری و نوشهر ها معنای خقيقی خود را بدست می آورد .20

 

3- سوالات تحقيق

3-1- مدرنيسم چيست؟

3-2- خصوصيات مدرنيزاسیون شهری چيست؟

3-3- بحران ناشی از مدرنيزاسيون شهری چيست؟

3-4- ثمرات ورود مدرنيته به شهرسازی ايران کدامست؟

 

4- مروري بر ادبيات

4-1- شهر درخشان(شهر شعاعي)

ازميان چهره‌هاي شهر سازي معاصر لوكوربوزيه بيش از همه مورد تقليد و تحسين قرارگرفته. 21

طرح شهر درخشان كه در كنگره C.I.A.M ارائه گرديد ثمره تحقيقات قبلي او بود. اين طرح داراي عنصر يك شهر خطي نيز بود.

در اين طرح اماكن مناسبي جهت صنايع سبك و سنگين و هم چنين فضاهايي براي انبارها به موازات مناطق مسكوني امتداد يافته بوند. 22

لوكوربوزيه با ارائه اين طرح كه آن را توسعه ارگانيك و با قاعده مي ناميد به نحوه توسعه سنتي كه به صورت دواير متحده المركز دور مركز قديمی شهر رشد مي‌كردند به مخالفت برخاست.اين نقشه که به صورت کاملاً قرينه طراحی شده بود ،صرفاً به عنوان نموداری مطرح شد که قابليت تطبيق با موقعيت های واقعی را دارا بود . او يك شهر سبز با بناهاي مرتفع طراحي ‌كرد. ساختمان ها بر روي ستون قرارمي‌گرفت و اين امكان را فراهم مي‌كردند تا تمامي سطح زمين جهت عبور و مرور پياده ها در نظر گرفته شود. شبكه جاده‌ها و پاركينگ ها در ارتفاع 5 متري سطح زمين قرار داده شده بود . بلوک های آپارتمانی در تناسب با محور تابش خورشيد در اطراف حياط های باز و وسيع قرار می گرفتند .23

مركز اداري در شمال و اندكي پائينتر از آن ايستگاه قطار و فرودگاه و سپس مناطق مناسب جهت هتلها و مسافرخانه‌ها(B ) خانه‌ها (A) صنايع سبك © كارخانه‌ها(D) و صنايع سنگين (E) در نظر گرفته شده‌اند. فضاي مناسب جهت خدمات مختلف در طول جاده‌اي كه به مراكز اداري مي‌رسد و عمود بر مجموع رديفهاي نامبرده شكل گرفته است به طور قائم(در ساختمانها مرتفع) توزيع شده اند. (عکس شماره 3)

ساختمانهاي اداري 220 متر و خانه‌هاي بانقشه‌هاي دندانه‌اي ،50 متر ارتفاع دارند. بلوكهاي مسكوني شامل مجموعه‌اي جهت سكناي 2700 نفر است كه هر مجموعه ورودي جداگانه دارد و براي هر گروه دوتايي از اين مجموعه هاي كه يك واحد4500 نفري را تشكيل مي‌دهند يك مهد كودك يك دبستان و يك كودكستان در نظر گرفته شده تراكم محلات مسكوني در حدود 1000 نفر در هكتار است. اين طرح ترافيك را در سه سطح تقسيم مي‌كند:

4-1-1- مترو

4-1-2- سطوح مخصوص پياده ها : كه در بين پيلوتي هاي ساختمانها و در سطح هم كف واقع مي‌شود.

4-1-3- جاده‌هاي اتومبيل رو: كه در ارتفاع 5 متري از سطح زمين قرار گرفته اند و سطوح لازم براي پاركينگ‌هاي آنها طراحی گرديده است. نمودار خيابانها در مركز بازرگاني نشان مي‌دهد كه به علت تمركز جمعيت اداري ،‌راههاي ماشين رو و پاركينگ‌ها سطوح وسيعي را به خود اختصاص مي‌دهند. بنابراين پارك بزرگي كه پيش بيني مي‌شد ساختمانها را احاطه نمايد خيالي بيش نبود. به همين ترتيب به علت تراكم جمعيت در محلات مسكوني قسمت بزرگي از فضاي باز به خيابانها، مدارس و ساير بناها اختصاص خواهد يافت. 24

4-2- نظريات :

• لوكوربوزيه : روح عصر مدرن داراي ويژگي هندسي است كه روح ساختمان و تركيب است. اين روح بر انگيزاننده شور و اشتياق قرن خواهد شد.25

• فريتس شوماخر (شهرساز آلماني): اين معماران نيستند كه شهر‌های بزرگ معاصر را مي‌سازند. قانونگذاران يك قالب آفريدند و كاسبكاران آن را پر کردند.26

• گدیس :طراحی شهر ها بايستی بر اساس اطلاعات علمي مانند تاريخ ، جغرافيا، زمين شناسي اقليم شناسي ، خاك‌شناسي، جمعيت شناسي، جامعه شناسي، و غيره باشد. ارگانيسم شهري را می توان به مثابه تجمعي بشري كه در مسير تحول خود همواره متأثر از محيطهاي دور و نزديك خويش است در نظر گرفت. 27

• هنری جورج: از شهرهاي بزرگ به عنوان غده ياد كرد. وي گفت جمعيت شهري كه ازبرخورد روح افزا با طبيعت محروم گشته به نوعي انحطاط جسمي و روحي و فرهنگي محكوم گشته.28

• فيليپ کوک : ويژگی های محلی ، برای مدتی بسيار طولانی به وسيله تمرکز گرايی شديد ،تسلط گرايی و فرهنگ مدرنيستی ، مورد بی اعتنايی واقع شدند .29

• هاروی : منطق مدرنيسم حول و حوش بسندگی ، کارکرد گرايی و غير شخصی بودن دور می زد ؛ و همان طور که حس مکان را از بين می برد ، حس هويت را نيز از درون تخريب می کرد ، يا ترجيحاً ارتباط بين هويت و آرامش را قطع می کرد .30

 

5-تحقيق

5 -1- رابطه جامعه مدرن وآئين شهروندي

در تمامي مسير تطور انسان مدرن تجمع آدميان در شهر پديده‌اي به نام جمعيت شهري را فراهم آورده است شهروندي و جامعه مدني دو مفهومي هستند كه همواره با يكديگر در ارتباط بوده‌اند جامعه مدرن همان جامعه مدني است. چون مهمترين ويژگی جامعه مدرن پيوستگی تفکيک ناپذير آيين شهروندی و مشارکت مدنی است و در مركزي بنام شهر و حركت مردم به سمت تكوين جامعه مدني است كه از مفهوم Town به مفهوم city مي‌رسيم. پس قهرمان اصلي جامعه مدني شهروند است كه مشاركت از حقوق اوست.

جرياني كه انديشه مدرن به راه انداخت باعث شد تا درك اين واقعيت فراهم گردد كه شهر اندام واره‌اي است كه كالبد فيز يكي وابنيه منفرد تنها بخشي از آن است و ساكنين شهر اصلي ترين بخش شهریا محتواي شهر را تشكيل مي دهند كه با مدرن شدن شهر خواسته‌هاي جديدي پيدا كردند.

در اين زمان مسئله اصلي در تغيير شهر‌ها مسافت كالبدي نبود بلكه اين تغيير رفتارها و خواسته هاي ساكنان در شهر بود كه تغييرات فيزيكي را به دنبال داشت كه در ادامه به تعدادي از اين تغييرات اشاره‌خواهدشد. 31

5-2-خصوصيات مدرنيزاسيون شهري:

برنامه ريزان مدرنيستي به آرمان شهر‌ها پرداختند و آينده اي كه مشكلات اجتماعي قابل حل بود معماران مدرن به طراحي شهر‌هايي پرداختند كه كيفيات صنعتي را توسعه مي‌داد و در عين حال در مقابل كمبود هاي انبوه سازي به استاندارد كردن انواع مسكن‌هايي كه قابل توليد شدن به صورت انبوه بود مي پرداختند .32

از مشخصات اين مدرنيزاسيون :

5-2-1- تفكيك عملكردها يكي از بنيان هاي اساسي سازماندهي شهرهاي جديد 33

5-2-2-قطعه قطعه سازي در بافت شهري 34

5-2-3- وحدت شکلی 35

5-2-4-معماري بودن تزئينات : طراحي بر اساس خواسته‌هاي شخصی معمار36

5-2-5-همگاني شدن37

5-2-6-نابرابري38

5-2-7-سيستم هاي حمل و نقل انبوه : براي از بين بردن شكاف فاصله ها و با استفاده از نيروي برق 39

5-2-8- تكنولوژي : با بكارگيري بتن مسلح ، پلان هاي طبقاتي آزاد و تكنيكهاي ساختاري شفاف و بي حفاظ براي معضل انبوه مسكن ‏40

5-2-9- اقتصاد فضا: به عنوان اولين و شايد مهمترين اصل در فضاسازي قلمداد مي‌شد. 41

5-2-10- انتزاع گرايي: به منظور هدايت جوامع به از دست دادن حس هويت مكاني ، اجتماع شهري و فضاي جمعي مورد انتقاد قرار گرفته است42

5-2-11- ايجاد مفاهيمي چون تکاثر ، انعطاف، پايداري فضا و خوانايي در شهر (نشانه‌ها) 43

5-2-12- ايجاد بلوار و خيابان به عنوان صحنه اتفاقات و محل نمايش اضداد 44

 

5-3- بحران ناشي از مدرنيزاسيون شهري

بحران ناشي از مدرنيزاسيون شهري به دو دسته تقسيم بندي مي‌شوند اول مقياس مشكلات اجتماعي و كالبدي در شهر مدرن( نابرابري ، قطعه‌قطعه سازي و بيگانگي ، در منظر اجتماعي و كالبدي شهرها) و ديگري مسائلي كه در سطح بالاترين مطرح مي‌شوند: هدف از وجود شهر چيست ؟ ارزش ها كدامند ؟ هويت شهر چيست؟ (به نظر مي‌رسد كه نظام ها و مجموعه هاي نوين شهري از ايده هاي سنتي فرهنگ و زندگي شهر فاصله دارند.) 45

 

5-4- مدرنيته در شهر سازي ايران

مدرنيته دو عنصر را وارد شهر سازي ايران كرد.46

5-4-1- تفكر اجتماعي ، انديشيدن به ساختمان نه به مثابه زيستگاه‌هاي فردي بلكه به عنوان سكونتگاه‌هاي جمعي.

معماري معاصر در هر حال رنگ شهرسازي گرفته و در همه حال شهر را در افق دور يا نزديك خود مي‌بيند و ناچار است با ذهنيت شهري يا بهتر بگوييم با ذهنيت دموكراتيك خود كه ناشي از شكل جديد دولت ملي است دست به طراحي بزند.

5-4-2- کاركرد: كاركردي بودن تبلوری از شكل گيري طبقات اجتماعي ، مكانيسم كار اجتماعي (جامعه در قالب شهر و كاركرد در قالب رفاه اجتماعي ) 47

 

 

5-5- ثمرات ورود مدرنيته در شهر سازي معاصر ايران

بحث مدرنيته در شهرسازي ايران دهها سال است ك بدون يافتن نتيجه‌اي موثر و كاربردي ادامه دارد. نبود هويت در شهر سازي معاصر ، پديده اي است كه اهل فن به آن معترفند اما بيهوده است كه نبود چنين هويتی را در كل به معناي نبود اجزاي هويتي در جاي جاي اين معماري بپنداريم. آنچه نتوانسته در شهرسازي معاصر انسجام و پيوستگي با مفهوم مليت ايجاد كند, نبود محتوا در آن است. شايد بتوان گفت مدرنيته ، بيش از هر چيز گوياي نوعي پيشان مغزي (Schizophernie) جدايي و ناهمگني كامل ميان دال و مدول بوده كه تبلور كالبدي آن را در انتخاب اشكالي به كلي ناهمگون و حتي متضاد با انديشه‌ها و محتواها ديده‌ايم .48

از ثمرات ورود مدرنيته به شهر سازي معاصر:

5-5-1- ساختمان ‌هاي بدون دليل بلند49

5-5-2- تقسيم بندي هاي غير منطقي فضاهاي مسكوني 50

5-5-3- شريانهاي نامناسب حمل و نقل51

5-5-4- انتقال كالبدهاي عمومي به خصوصی (حمام بدون از ميان رفتن نياز به فضاي‌هاي عمومي ) 52

5-5-5- تقسيم بندي شهرها بر اساس طبقات اجتماعي با يك تحرك اجتماعي بسيار شديد وبي پايه و غير منطقي موجب حركت غير قابل كنترل اقشار اجتماعي در سطح بافتهاي شهري 53

5-5-6- رشد شهرنشيني بي منطق, بدون مهار و بدون كوچكترين توجهي به حفظ محيط زيست 54

5-5-7- آلودگي تمام منابع و زيستگاه هاي انساني و اتلاف عمومي منابع انساني, مادي و ثروتهاي زير زميني55

 

6- چارچوب نظر (تحليل و ارزيابي داده ها)

چارچوبهاي اساسي هر يك از آثار قابل ذكر در شهرسازي مدرن عبارت انداز دخالت وسيع مجموعه‌اي از مسائل اجتماعي كه مسلماً در گذشته موجب نگراني طراحان شهرها نبوده‌اند، يا اينكه حداكثر نقشي ثانويه در طراحي شهر‌ها بازي كرده‌اند. شهرسازي معاصر به اين عقيده استوار پايبند است كه تمامي جمعيت شهري محق هستند تا در يك محيط مناسب زيست كنند. محيطي كه متعاقباً جامعه و مسئولان آن موظف به تأمين مسكن مناسب ، كه همانا تشكيل دهنده بافت زنده شهر است, براي همه باشند. اين شهر سازي بر آن است كه براي اصلاح كيفي يك محيط شهري متشكل از قشرهاي مختلف اجتماعي، چاره كار، سرمايه گذاري عمومي است نه سرمايه گذاري ای كه در پي منافع بيشتر است.56

هم چنين هدف بنيادين اين جنبش(مدرنيسم) در حقيقت حذف تدريجي بنيان ساختارهاي اجتماعي منفرد و جايگزين نمودن آن با يك بنيان واحد و جامع بود.57

 

7- نتيجه گيري :

آينده معماري در گرو ارزش يافتن حقيقي و تبلور عنصر انساني در مركز تفكري اجتماعي است كه بتواند ريشه ‌ها و عناصر تاريخي، فرهنگي ، اين سرزمين و فرآيند جهاني شدن و تأثير گذاري عمومي فرهنگ‌هاي معاصر را به يكديگر آشتي دهد.

آشنايي با فلسفه وجودي مدرنيته و نگاه از بالا به اين چرخه پر تلاطم و ويران كننده و نگاه از اين منظر بر امور شهري معاصر مي‌تواند ما را به تعادل و حضوري آگاهانه در زمان و مكان رساند و طرحها و برنامه‌هاي موجود را به طرحهايي آگاهانه و منعطف بدل كند و شهر و نو شهر‌ها رابه مثابه يك امر در فرايندي تحليلي مورد توجه قرار دهد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

پاورقی :

1. ضميران ، م ، مدرنيسم چيست؟ ، ص62

3,2. کاتسيماتايدز ،آ،روح معماری در بنيان مدرنيسم ، ص 10.

4. قباديان ، و ،معماری معاصر غرب

5. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص 96

6. . کاتسيماتایدز ،آ،روح معماری در بنيان مدرنيسم،ص13

7. همان ص 11

8. اوستروفسکی ، و ، شهر سازی معاصر ، ص 4

9. کاتسيماتایدز ،آ،روح معماری در بنيان مدرنيسم ، ص 10

10,11. ضميران ، م ، مدرنيسم چيست؟ ، ص 62

12. همان ص 63

13. کاتسيماتایدز ،آ،روح معماری در بنيان مدرنيسم ، ص 11

14. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص96

15. ضميران ، م ، مدرنيسم چيست؟ ، ص62

16. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص96

17. قباديان ، و ،معماری معاصر غرب ، ص 19

18. ضميران ، م ، مدرنيسم چيست؟ ، ص 62

19. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص 96

20. جابری مقدم ، م ، شهر مدرنيته

21. اوستروفسکی ، و ، شهر سازی معاصر ، ص 73

22. همان ص 74

23. همان ص 75

24. همان ص 86

25. همان ص 75

26. همان ص 10

27. همان ص 13

28. همان ص 28

29,30. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص 97

31. جابری مقدم ، م ، شهر مدرنيته

32. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص 96

33. کاتسيماتایدز ،آ،روح معماری در بنيان مدرنيسم ، ص 11

34. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص 96

35,36,37. همان ص 97

38. همان ص 96

39،40,41. کاتسيماتایدز ،آ،روح معماری در بنيان مدرنيسم ، ص 11

42. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص 97

43,44. جابری مقدم ، م ، شهر مدرنيته

45. مک کلود ،د ، پست مدرنيسم و بر نامه ريزی شهری ، ص 96

46. فکوهی , ن , نگاهی بر تفکر اجتماعی ايران در آيينه سنت و مدرنيته ، ص 29

47. همان ص 31

48. همان ص 25

49. 49,50,51,52,53,54,55. همان ص 31

56. اوستروفسکی ، و ، شهر سازی معاصر ، ص 13

57. کاتسيماتایدز ،آ،روح معماری در بنيان مدرنيسم، ص 13

 

منابع :

1. اوستروفسكي , واتسلاف ، 1371، شهر سازي معاصر ، لادن اعتضادي ، مركز نشر دانشگاهي تهران

2. قباديان ، وحيد، 1382، معماري معاصر غرب ، دفتر پژوهشهاي فرهنگي

3. هادی جابری مقدم , مرتضی , 1384,شهر مدرنيته , انتشارات فرهنگستان جمهوری اسلامی ايران

4. ضميران ، محمد، مدرنيسم چيست؟ ، معماري و فرهنگ ، سال ششم، شماره 19و18, ص 62

5. كاستياتايدز, آنتوني روح معماري در بنيان مدرنيسم، آبادي ، زمستان 81 ,شماره37, ص 8

6. فكوهي ، ناصر، نگاهي بر تفكر اجتماعي معماري ايران در آئينه سنت و مدرنيته، معماري و شهر سازي ، شماره 41 و40 , صفحه 25

7. كلود، ديويد، پست مدرنيسم و برنامه ريزي شهري، معماري وفرهنگ ، ترجمه غزال كرامتي و امين يارزاده ، صفحه 96

8. www. Modernism. Com، Date:2005/11/17،TIME.23:30

9. www . planet . com / features / modernrots. Htm/،Date :2005/11/23،TIME.20:00

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...