رفتن به مطلب

انتخاب همسر مناسب


ارسال های توصیه شده

کدام معيار براي انتخاب همسر مناسب تر است ?اگر شناسنامه تان را ورق بزنيد چهار واقعه زندگي در آن آمده است: تولد، ازدواج، طلاق و فوت؛ كه فقط در ازدواج و طلاق مختاريد، بنابراين ازدواج را نبايد سرسري گرفت بلكه بايد با مطالعه و براساس معيارهاي حقيقي همسر را انتخاب كرد. قبل ازدواج حتماً با يك متخصص يا يك مشاور خِـبره در امور خانواده و برخوردار از اطلاعات امروزي مشاوره كنيد.

اين كه مي گويند «به هم عادت مي كنيد»، «علاقه بعداً پيدا مي شود»همیشه و در همه جا صحيح نيست. زماني علاقه «بعداً» پيدا مي¬شود كه پايه و اساس ازدواج بر معيارهاي عقلاني استوار شده باشد. با عنوان هاي«دعواهاي پدر و مادرم مرا خسته كرده بود!»، «در تنگناي مالي بودم»، «همه دوستانم ازدواج كرده¬اند» و ... تن به ازدواج تحميلي و ناخواسته ندهيد. اگر از دعواهاي والدينتان خسته شد¬ه¬ايد دنبال فكر و چاره اساسي باشيد، براي فرار از محيط پر آشوب خانه ازدواج نكنيد كه ممكن است شما هم به همين مصيبت دچار شويد! براساس نيازهاي اقتصادي ازدواج نكنيد اگر مهر و محبت كه پايه و اساس يك زندگي مشترك است وجود نداشته باشد همه چيز براساس تصادف و شانس پيش مي رود، شايد تصادفاً خوب پيش رود و شايد هم برعكس؛ و به علت اين كه دوستانتان ازدواج كرده اند تن به ازدواج ناخواسته ندهيد. نبايد بدون جهت اعتماد به نفستان را از دست دهيد و نگران شويد كه مبادا كسي به سراغتان نيايد.

 

به یاد داشته باشید:

زماني مي‌توانيد فرد مناسبي را براي ازدواج پيدا كنيد، كه خودتان فرد مناسبي شده باشيد.

زمانی می توانید ارتباط خوبی با همسرتان داشته باشید که ارتباط خوبی با پدر، مادر، برادر و خواهر خود داشته باشید.

فردي را براي همسري خود انتخاب كنيد كه:

 ویژگی های خوب پدر یا مادرتان را داشته باشد و ویژگی های منفی آنها را نداشته باشد.

 همانند بهترين برادر یا خواهر شما باشد.

 بخواهيد از او فرزندي داشته باشيد.

 از اين‌كه شبيه به او شويد احساس بدي نداشته باشيد.

 او را همان‌گونه كه هست، بدون هيچ تغييري بپذيريد.

 بتواند برای فرزند شما، پدری بهتر از پدرتان یا مادری بهتر از مادرتان باشد.

 شبیه بهترین مرد یا زنی باشد که از کودکی می شناسید.

 

 

 

معيار اصولي و مناسب براي ازدواج چیست و کدام معيار براي انتخاب همسر مناسب¬تر است؟ در پاسخ به این سؤال چند نکته لازم به ذکر است:

• خانواده هر دو نفراز نظر فرهنگي و سنت هاي رايج نزديك به هم باشند.

• تا سر حد امكان، تمكن مالي دو خانواده متناسب با يكديگر باشد.

• اگر هر دو نفر اهل يك شهر نيستند حداقل در ساير زمينه ها و آداب و رسوم نزديك به هم باشند.

• ديدگاه هاي دو خانواده از نظر مذهبي- سياسي- اجتماعي و معاشرت نزديك به هم باشند.

• در خانواده دو طرف پدرسالاري يا مادرسالاري به صورت مطلق وجود نداشته باشد.

• تناسب جسمي- شكل- قيافه و اندام هر دو نفر به هم نزديك باشد تا حدي كه تفاوت¬هاي موجود خيلي چشمگير نباشد.

• از نظر سن و سال متناسب باشند و به اصطلاع عامه «به هم بيايند».

• از نظر ميزان تحصيلات، اختلاف فاحش نداشته باشند.

• در انتخاب محل سكونت يا محل كار اختلاف سليقه نداشته باشند.

• از نظر طرز تفكر و انديشه اجتماعي به هم نزديك باشند.

• ديدگاهشان نسبت به زندگي يكسان باشد.

• تفاوت هاي شخصيتي و خصوصيت¬هاي رفتاري فاحشي نداشته باشند.

• تا آنجا كه مقدور است بهره هوشي آنها نزديك به هم باشد.

• داراي ديدگاه هاي سياسي، گرايش هاي اعتقادي و افق هاي فكري نزديك به هم باشند.

• هر دو نفر استقلال رأي داشته باشند؛ يعني شخصاً در امور زندگي تصميم بگيرند نه با دهن¬بيني و تقليد از ديگران.

• از نظر تفكرات مذهبي در دو قطب مخالف هم نباشند كه بسيار مسئله ساز است.

• داشتن اختلافاتي در موارد اشاره شده گرچه زندگي را سخت مي¬كند و امكان تفاهم را به حداقل مي¬رساند ولي به شرطي كه طرفين اهل تغيير، رشد، تكامل و پيشرفت باشند، همزيستي را غير ممكن نمي سازد.

• كساني كه در زندگاني خويش درجا مي¬زنند و به فكر پيشرفت نبوده و اهل تغيير و تحول نيستند بايد سعي كنند گرد همسري كه با او اختلافات طبقاتي و فرهنگي زيادي دارند نگردند. آموخته¬هاي طول زندگي را مي¬توان تغيير داد زيرا همه آنها اكتسابي هستند و كافي است غلط بودنش به فرد ثابت شود تا ميل به تغيير آنها فزوني يابد ولي عوامل روان¬شناختي و ساختاري شخصيت افراد را به سختي مي¬توان تغيير داد.

• تغيير اين گونه عوامل و مواردي كه در شخصيت آدمهاست در صورتي حاصل مي¬شود كه هر دو طرف قبول كنند وجود تفاوت¬هاي فاحش مسئله ساز است، پس شخص بايد تغيير كند.

• اين تغييرات نياز به طول زمان، آموزش علمي، خواستن و به كاربردن تمرينات لازم دارد. تنها «خواستن» كافي نيست؛ گذشت آگاهانه در زندگي و پاكسازي ذهن از تعصبات، نقش اساسي در تفاهم و سازندگي دارد.

• اين همه تلاش زماني ثمربخش است كه عشق و علاقه در ميان باشد. عشق و علاقه زمينه ساز گذشت مي¬شود و نقش مؤثري در ميل به تغيير آدمي بازي مي¬كنند. اگر اينها نباشند هيچ¬كس براي هدفي اين چنين سخت تلاش نمي¬كند و اگر مهر و محبت باشد و سازندگي هم در پي آن بيايد، آن وقت زندگي معناي واقعي¬اش را پيدا مي¬كند و اين مهم نيز ميسر نيست مگر به لطف فداكاري هر دو طرف؛ كه تغيير در يك طرف هرگز كافي نبوده و نيست .

در ازدواج علاوه بر همسر، شناخت بستگان و خويشاوندان وي نيز ضرورت دارد بنابراين وضعيت دوستان و اقوام بخصوص بستگان نزديك در همسر گزيني نبايد ناديده گرفته شود.

توصيه مشاوران به مراجعان

1- در انتخاب همسر عجله و شتاب نكنيد. اين امر را با بررسي و تحقيق انجام دهيد.

2- در همسر گزيني وسواس به خرج ندهيد؛ سعي كنيد با ديده اغماض عوامل مختلف را بررسي و تصميم گيري کنيد.

3- چنانچه پدر و مادر و خانواده هاي وابسته، سختگيري كنند براي متقاعد كردن آنها از مشاور خانواده کمک بگيريد.

4-از ازدواج تحميلي خودداري كنيد.

5- در انتخاب همسر پس از بررسي معيارهاي طرف مقابل، وضعيت خود را با وي مقايسه كنيد و در صورت وجودهماهنگي تصميم بگیرید. بدون توجه به شرايط خود انتخاب غیرواقع بینانه و ايده آلي نکنيد.

6- در انتخاب همسر از پدر و مادر و خويشاوندان خود نظرخواهي كنيد ولي مواظب باشيد چون به علت عدم تخصص ممكن است نظر آنان تحت تأثير معيارهاي مناسب نباشد. حتماً با مشاور واجد شرايط مشورت كنيد.

7- براي شناخت همسر از هر دو روش مستقيم و غيرمستقيم استفاده نماييد و حتماً قبل از خواستگاري ، به طور مستقيم، از طريق مشاهده گفت و شنود، از او شناخت پيدا كنيد.

برای اطلاع بیشتر به سطح سوم مراجعه کنید

تصورات غلط در ابتدای آشنایی

1- شمـا تـصـور مي كنـيـد تنها به صرف آنكه شريك خود را دوست داريد ميتوانيـد وي را به دلخواه خودتان تغيير دهيد.

2- شما تصور ميكنيد خواسته و اميال شما همان خواسته و اميال شريك جديدتان ميباشد.

3- شما تصور مي كـنـيـد عشـق و رابــــطه جاودانه است: مادامي كه من عاشـق شريك زندگي خود باشم و انـرژي، پول و وقت خود را براي وي مصروف دارم، او نيز هميشـه در كنار من خواهد ماند.

4- شما تصور ميكنيد چون فداكاريهاي بسياري در حق وي روا داشته¬ايد همواره شريك زندگيتان بايد فرياد رس ودر دسترس شما باشد، حتي اگر شما در بدترين شرايط و سطح در زندگي باشيد..

5- شما تصور ميكنيد شريك زندگي شما مسئول شادي، خوشبختي و آرامش در زندگي شما است.

تمام تصورات فوق اشتباه ميباشد. اكنون به نكات زير براي هر چه توفیق بیشتر در رابطه جديدتان به دقت توجه كنيد:

1- شما قادر به تغيير دادن فرد ديگري نیستید. شما تنها می توانید خودتان را تغيير دهيد تا با تحولات پيرامون خود كنار بياييد. آيا شما ميخواهيد كه شريك شما شخصيت و ماهيت اصيل خود را حفظ كند و يا كسي باشد كه تمایل ندارد؟

2- عشق و رابطه عبارت است از: برآورده ساختن دو جانبه نيازها. ممكن است در مواقعي شريك شما در شرايط روحي نامساعد قرار گيرد و تمايلي نداشته باشد كه شما در كنار او باشيد و به تنهايي نياز داشته باشد. اين واقعيت را بپذيريد. عشق تبادل انرژي ميان دو انسان است.

3- بطور طبيعي ما همگي به سمت فردي گرايش مي يابيم كه از انرژي حیاتی بالاتري نسبت به ما برخوردار باشد. بنابراين كسي كه غرغرو، بد خلق، دمدمي مزاج، پرخاشگر، كينه توز و خودخواه باشد طبعا ما را جذب خود نميكند. بر عكس فردي كه بشاش، سرحال، شاد، و برخوردار از اعتماد بنفس و خودباوري بالا و سالمي باشد ما را مجذوب خود خواهد ساخت.

4- شادي و خوشبختي حالتی ذهني است كه ما در انتخاب آن صاحب اختیار هستیم. تمام شاديها ، رنجها و اندوهها توسط خود شما خلق مي شوند و از خارج شما و يا توسط ديگران سرچشمه نميگيرند. بنابراين شريك خود را مسئول خوشبخت ساختن خود ندانيد. خلاصه شما نبايد براي تامین نيازهاي احساسي خود به شريکتان وابسته باشيد. تنها اين شما هستيد كه مسئول احساسات خود و خلق لحظات مثبت و شيرين در زندگي خود ميباشيد.

5- منتظر شريك زندگي ايده آل براي آغاز يك رابطه نباشيد و يا از شريك خود انتظار كامل بودن نداشته باشيد. ممكن است روزي شريك شما کاری کند و يا حرفي بزند كه سبب رنجش، خشم و نا اميدي شما شود. اما بدانيد كه هيچكس كامل نيست حتي شما. بنابراين منصفانه جايز الخطا بودن انسانها را بپذيريد.

آيا شما براي شروع يك رابطه جديد آمادگي كافي داريد؟

1- فهرستي از آسيبهاي روحي گذشته خود تهيه كنيد سپس يكايك آنها را مرور كرده و منصفانه قضاوت كنيد كه چگونه با آنها كنار آمده یا آن ها را حل كرده و يا پذيرفته ايد. اگر تصور ميكنيد مسايلي در گذشته شما وجود دارند كه به آن ها نپرداخته و بطور جدي و كافي با آنها برخورد نكرده ايد و هنوز لاينحل باقي مانده اند بهتر است پيش از آنكه قدم در يك رابطه تازه بگذاريد آنها را رفع کنید. آسيبهاي روحي ميتوانند شامل سوء رفتارهاي احساسي، فيزيكي و جنسي در دوران كودكي شما، طلاق والدين، از دست دادن والدين و يا يك عزيز، و يا روابط ناهنجار، ناكام و ناسالم شما در گذشته باشند. زيرا همان مسايل ميتوانند در رابطه جديدتان رخنه كنند و خود را به اشكال مختلف نمايان سازند و مانع شكل گيري يك رابطه سالم گردند.

2- خودآگاهي و عزت نفس شما تا چه حدي است؟ فقدان خودآگاهي و اعتماد بنفس لازم شكل گيري يك رابطه صميمي و سالم را دشوار و غير ممكن ميسازد. براي آنكه متوجه گرديد تا چه اندازه خودتان را ميشناسيد سعي كنيد به پرسشهاي زير پاسخ گوييد:

*آيا قادر به بيان مهمترين و عميقترين ارزشهاي زندگي خود مي¬باشيد؟

* آيا قادر به بيان انتظارات و نيازهاي خود از رابطه دلخواهتان مي¬باشيد؟

* آيا اهداف زندگي خود را شناخته ايد؟ و آيا براي دستيابي به آنها از برنامه مدوني پيروي ميكنيد؟

* آيا نقاط ضعف و قوت خود را كاملا ميشناسيد؟

براي پي بردن به ميزان عزت نفستان به پرسشهاي زير پاسخ گوييد:

* خود را چگونه ارزيابي ميكنيد؟

* آيا نظر مثبتي نسبت به خود داريد؟

* ديگران چگونه شما را ارزيابي ميكنند؟

اگر پاسخهاي شما گوياي آن ميباشند كه شما در پذيرش و دوست داشتن خود مشكل دارید و غالبا با واكنش منفي ديگران مواجه ميگرديد بايد براي ارتقاي سطح اعتماد بنفس و عزت نفس خود بيشتر تلاش كنيد. عشق به خويشتن پايه و اساس يك رابطه سالم است.

3- آيا روابط پيشين شما حقيقتا در گذشته بوده و پايان پذيرفته اند؟ اگر شما بطور كامل تجارب و مسايل دردناك و ناخوشايند گذشته خود را كنار نگذاشته و به دست فراموشي نسپرده باشيد (البته پس از درس عبرت گرفتن از آنها)، احتمال آنكه آنها را به رابطه كنوني و يا آتی خود بكشانید بسيار زياد است. زيرا مشكلات تا زماني كه كاملا حل و رفع نگردند مجددا در مغز مرور گشته و تكرار ميگردند. بنابراين بسيار اهميت دارد كه پيش از آنكه وارد رابطه جديدي شوید با تمام رنجها و مشكلات روحي عمده روابط پيشين خود بطور سازنده اي كنار آمده باشيد.

4- آيا حقيقتا از خواسته، نيازها و اميال خود از يك رابطه آگاهي داريد؟ ما همگي با انتظارات و دلايل گوناگون گام در يك رابطه جديد ميگذاريم. با آگاهي كامل از اين انتظارات و خواسته ها قادر خواهيد بود مناسب بودن رابطه فرا روي خود را با ديد باز تري تعيين كنيد. اغلب افراد همان شخصي را براي آغاز رابطه خود برميگزينند كه در ضمير ناخودآگاه شان خواهان آن هستند. ضمير ناخودآگاه مكاني است كه ما عميق ترين نيازها و آرزوهاي ناكام مانده و همچنين ترسهاي خود را در آن نگهداري ميكنيم. بنابراين بسيار اهميت دارد كه پيش از گام نهادن در يك رابطه جديد تمام احساسات گذشته و نيازهاي مربوط به رابطه آينده خود را مورد بررسي قرار دهيد. منصفانه درباره هر آنچه كه از يك رابطه و همچنين از ويژگيهاي شريك زندگي خود انتظار داريد مطمئن و آگاه گرديد.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...