Atishpare_Shahi 1736 ارسال شده در 29 اسفند، 2010 « ماستها را کیسه کرد .» یعنی : ترسید ، جا خورد .داستان این ضرب المثل این است : ژنرال کریمخان ملقب بهمختارالسلطنه سردار منصوب در پایان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار در اصفهان بود.مختارالسلطنه پس از چندی از اصفهان به تهران آمد هدف او سامان بخشیدن به وضع خواربار تهران و مبارزه با گران فروشی بود. او همچنین گدایان و ولگردان و بیکاره ها را جمع آوری کرد . روزی به مختارالسلطنه اطلاع دادند که قیمت ماست که از خوردنی های عمومی است ؛منصفانه نیست و مغازه داران گران می فروشند. او با چهره ای ناشناس به مغازه ای رفت و ماست خواست . ماست فروش که مختارالسلطنهرا نشناخته و تنها نامش را شنیده بود پرسید: «چه جور ماست می خواهی؟» مختارالسلطنهگفت:«مگر چند جور ماست داریم؟» ماست فروش پاسخ داد:«پیداست تازه به تهرانآمده ای و نمی دانی که دو جور ماست داریم: یکی ماست معمولی، دیگری ماست مختارالسلطنه! مختارالسلطنه با شگفتی از این دو گونه ماست پرسید. ماست فروش گفت:«ماست معمولی همان ماستی است که از شیر می گیرند و بدون آنکه آبداخلش کنیم تا پیش از حکومت مختارالسلطنه با هر نرخی که دلمان می خواست به مشتریمی فروختیم. اکنون هم در پستوی دکان از آن ماست دارم که اگر بخواهید میتوانید ببینید و البته به قیمتی که برایم صرف می کند بخرید! اما ماست مختارالسلطنههمین طغار دوغ است که در جلوی دکان و بابر چشم شما ست و از یک سوم ماست ودو سوم آب درست شده است! از آنجایی که این ماست را به نرخ مختارالسلطنه می فروشیمبه این جهت ما لبنیات فروشها این جور ماست را ماست مختارالسلطنه لقب داده ایم! حالااز کدام ماست می خواهی؟ این یا آن؟! مختارالسلطنه که تا آن هنگام خونسردیشرا نگاه داشته بود بیش از این تاب نیاورده به فراشان حکومتی که پیرامون وی وگوش به فرمانش بودند دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش وارونه آویزانکردند و بند تنبانش را محکم بستند. سپس طغار دوغ را از بالا داخل دو لنگۀ شلوارشسرازیر کردند و شلوار را از بالا به مچ پاهایش بستند. بعد از آنکه فرمانش اجرا شدآن گاه رو به ماست فروش کرد و گفت:« آنقدر باید به این گونه آویزان باشی تا همه آبهایی که داخل این ماست کردی از خشتک تو خارج شود و لباسها و سر و صورت تو را آلودهکند تا دیگر جرأت نکنی آب داخل ماست بکنی. چون دیگر لبنیات فروشها ازکیفر شدید مختارالسلطنه نسبت به ماست فروش یاد شده آگاه گردیدند همه و همه ماستهارا کیسه کردند تا آبهایی که داخلش کرده بودند بیرون بیاید و مانند همکارشان گرفتار خشم مختارالسلطنه نشوند. از آن زمان صد سال است که این داستان در میان مردم ایران ضرب المثل شده است . 8
spow 44198 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 بعد میگند رادیکالیسم بده... :icon_razz:خیلی هم خوبه... داش وافن یک عالم بزرگواری فرموده بود یه زمانی کاری که بازور حل میشه هیچوقت با منطق وحرف حل نمیشه 1
Waffen 15118 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 داش وافن یک عالم بزرگواری فرموده بود یه زمانی کاری که بازور حل میشه هیچوقت با منطق وحرف حل نمیشه دقیقا... آخه خوب حرف با منطق رو باید با کسی گفت که خودش هم بویی از اون برده باشه... همه که توان فهمیدنش رو ندارند... گاها برای اینکه کار راه بیوفته باید حتما یکم از زور استفاده بشه... 1
Atishpare_Shahi 1736 مالک ارسال شده در 30 اسفند، 2010 ماست میخوریم از نوع مختارالسلطنهدی: ما که ماست معمولی میخوریم 2
spow 44198 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 ما که ماست معمولی میخوریم میان ماست ما تا ماست معمولی شما تفاوت از زمین تا اسمان هست بعدشم نوع خوردنش مسئله هست دی: 1
Waffen 15118 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 ما که ماست معمولی میخوریم مگه ماست معمولی هم الان وجود داره ؟ این چیزای سفید رنگی که به اسم ماست و پنیر و شیر اینجور چیزا به خورد مردم میدند "خدا" میدونه چیه... 2
Fo.Roo.GH 24356 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 مگه ماست معمولی هم الان وجود داره ؟ این چیزای سفید رنگی که به اسم ماست و پنیر و شیر اینجور چیزا به خورد مردم میدند "خدا" میدونه چیه... کی؟؟؟ 1
Atishpare_Shahi 1736 مالک ارسال شده در 30 اسفند، 2010 میان ماست ما تا ماست معمولی شما تفاوت از زمین تا اسمان هستبعدشم نوع خوردنش مسئله هست دی: مگه ماست معمولی هم الان وجود داره ؟ این چیزای سفید رنگی که به اسم ماست و پنیر و شیر اینجور چیزا به خورد مردم میدند "خدا" میدونه چیه... حالا من داشتم کلاس میذاشتم چرا این طوری میکنین :viannen_38: 1
Waffen 15118 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 کی؟؟؟ چرا مچ میگیری... خوب من گذاشتمش توی ("") در نتیجه به من چه اصلا... حالا من داشتم کلاس میذاشتم چرا این طوری میکنین :viannen_38: داشتیم حالت رو میگرفتیم با اجازت... تاثیری داشت ؟ 2
غایب 4790 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 چرا مچ میگیری... خوب من گذاشتمش توی ("") در نتیجه به من چه اصلا... داشتیم حالت رو میگرفتیم با اجازت... تاثیری داشت ؟ :ws28: 2
Atishpare_Shahi 1736 مالک ارسال شده در 30 اسفند، 2010 داشتیم حالت رو میگرفتیم با اجازت... تاثیری داشت ؟ :vahidrk: حالتو میگیرما :viannen_38: 2
Waffen 15118 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 :vahidrk: حالتو میگیرما :viannen_38: الان توی فرجه ها هستیم ها... حالی ندارم که بگیری... اگر چیزی بود خودم تقدیم میکردم که شما به زحمت نیوفتی... 3
سمندون 19437 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 الان توی فرجه ها هستیم ها... حالی ندارم که بگیری... اگر چیزی بود خودم تقدیم میکردم که شما به زحمت نیوفتی... :persiana__hahaha::persiana__hahaha: اینو گل گفتی 2
Waffen 15118 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 :persiana__hahaha::persiana__hahaha: اینو گل گفتی من همیشه گل میگم... میدونم الان میگی پیشته... :icon_razz: 1
سمندون 19437 ارسال شده در 30 اسفند، 2010 من همیشه گل میگم... میدونم الان میگی پیشته... :icon_razz: :persiana__hahaha::4chsmu1:نه ایندفعه میگم چخه 2
Atishpare_Shahi 1736 مالک ارسال شده در 30 اسفند، 2010 الان توی فرجه ها هستیم ها... حالی ندارم که بگیری... اگر چیزی بود خودم تقدیم میکردم که شما به زحمت نیوفتی... ایشششششششش :viannen_38:
ارسال های توصیه شده