mohsen-gh 405 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۸۹ فلسفه دین خداشناسي، مقدمه ای برای شناخت دین واقعا، کاملا الهی عمده نتيجه عملي خداشناسی برای استفاده از «دین الهی» است پس در واقع عملاً نتيجه خداشناسی به «شناخت دین واقعاً الهی» برميگردد که «آیا بشر اصلا به دین واقعاً الهی، نیازی دارد یا ندارد». البته اخیراً در قرن بیستم فیلسوفاني همچون اگزیستانسیالیستها برای شناخت خدا، فایده هائی قائل شدند چه اگزیستانسیالیست های خداشناس همچون «کی يرکه گورد»، یاسپرس و مارسل و چه اگزیستانسیالیست های ملحد همچون ژان پل سارتر لکن ملحدین، موضوع را منتفی می دانند باینکه وجود خدا، محال است یا آنکه لااقل خدا، عقلاً قابل اثبات نیست اما در هر حال، قبول دارند که اعتقاد بخدا می تواند زندگی را با معنی و انسان معتقد به «خدای دانا و مهربان و مختار» را در کارهایش امیدوار و تقویت کند و اینکه الحاد در نتيجه، انسان را در جهان، بی پناه و تنها می گذارد و به وادی پوچی و در شرائطی به ناامیدی و حتی خودکشی، سوق می دهد. «راسل و بسیاری از فیلسوفان قرن بیستم»، به این باور رسیدند که تکنولوژی و علوم تجربی، مفید است اما برای سعادت بشر، کافی نیست و بشر علاوه بر آنکه به علوم تجربی و تکنولوژی، نیاز دارد به اخلاق و دین هم نیاز دارد زیرا علوم تجربی و تکنولوژی، رسیدن به هدف را آسان می کنند اما در باره خوبی و بدی هدف، هیچ بما نمی گویند و در قسمت هدف، تنها «اخلاق و دین» است، که هدف نیک را از هدف بد، مشخص می کند و انسان را از خودخواهی به نوع دوستی و خیرخواهی و حق خواهی، سوق ميدهد و اگر نه، چه بسا بشر با استفاده از تکنولوژی و پیشرفت، به نابودی یکدیگر و حتی به نابود نسل خود، اقدام می کند همچنانکه در جنگ های جهانی اول و دوم که بشر به علوم تجربی بیشتر و تکنولوژی پیشرفته تر، مجهز شده بود، میزان بسیار زیادی نسبت به جنگ های قبل از آنها، به خسارات مالی و جانی رسید و حتی در سال 1961 – میلادی میرفت که نسل خود را نابود کنيد. خلاصه اینکه خداشناسی، چنانچه فلسفه اگزیستانسیالیسم، میگوید برای تقویت روحیه فرد و سلامت روان فرد، لازم است همچنانکه طبق اعتراف فیلسوفان قرن بیستم، برای اصلاح اخلاق بشر و جامعه بشری نیز «اخلاق و دین» که تضمین کننده درونی اجرای اخلاق اند، لازم و مفید می باشند. اما اینکه علاوه بر مفید بودن خداشناسی و دین الهی «آیا بشر واقعاً به دین الهی نیازمند است» مطلبی است که پس از شناخت کامل «مشخصات انسان» در میان جانداران روشن می شود که چرا در میان جانداران، تنها انسان دیندار، سیاستمدار و. .. است و به اینها نیازمند است که درصفحات آینده به آن می پردازیم سید محمد رضا علوی سرشکی لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده