رفتن به مطلب

تاثیر خشونت و بدرفتاری پدر و مادر كودكان


ارسال های توصیه شده

تاثیر خشونت و بدرفتاری پدر و مادر كودكان

 

تأثیرات خشونت و بدرفتاری های پدر و مادر كودكان، از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد. افردی كه خودشان در دوران كودكی مورد اذیت و آزار اطرافیان شان قرار گرفته اند، به احتمال زیاد همین رفتارها را به فرزندان شان منتقل می كنند. خشونت نسبت به كودك به دو گروه تقسیم می شود:

الف) خشونت های روانی، مثل محرومیت های عاطفی، تهدید، شرمنده كردن، تمسخر، بی توجهی به نیازهای روانی - جسمی كودك، ناسزاگویی، تحقیر و....

ب) خشونت های بدنی، مثل كتك زدن، پرت كردن، سوزاندن، ضربه زدن با اشیا و....

كودكان و نوجوانانی كه مورد بی مهری و محرومیت های عاطفی قرار می گیرند، رفتارهای مخالفت آمیزتر، مقاومت كننده تر، خشن تر و پرخاشجویانه تری از خود بروز می دهند. تنها پیامی كه خشونت و تنبیه های بدنی برای كودك دارد این است كه پدر و مادر هیچ علاقه ای به نیازها و خواسته های او ندارند و از این كه جثه ای بزرگ تر و قدرتی بیشتر از كودك دارند، نهایت سوءاستفاده را می كنند و او را با اعمال زشت و خشن مورد سركوب و ایذا قرار می دهند. كودك (یا نوجوان) نیز در این بین درمی یابد، كسانی را كه با علاقه دوست می داشته است و به آنها اعتماد كامل كرده است، موجب غم، ناراحتی و آزار او می شوند.

والدین بدرفتار و خشن دارای خویی تند، عصبی و پرخاشگر هستند و بیشتر از آن كه رفتارهای سازنده و مثبت از خود نشان دهند، در كلام و اعمال شان انتقاد، تهدید و خشونت دیده می شود. زمانی كه بچه های این والدین تحت فشارهای روحی شدید قرار می گیرند و شروع به گریه و بی تابی می كنند، به جای آن كه مورد محبت و نوازش واقع شوند، مورد اذیت و واكنش های تند آنها واقع می شوند. این گونه فشارهای عصبی بر كودك موجب شب ادراری، هراس، رفتارهای ضداجتماعی، ممانعت از نظم و انضباط در آنها دیده می شود و به نوعی آنها را به سمت اذیت و آزار هم كلاس ها و دوستان شان هدایت می كند. ادامه این روند منجر به انحطاط اخلاقی و پیامدهای منفی مثل بزهكاری، سیگار كشیدن، اعتیاد، مصرف دارو و... در آینده خواهد شد. تحقیقات نشان می دهند كسانی كه بیش از ۴ حادثه بدرفتاری و آزار در كودكی تجربه كرده اند، ۱۲ برابر بیشتر با خطر اعتیاد به موادمخدر، الكل و... روبه رو هستند.

رفتارهای این دسته از والدین قابل پیش بینی نیست و كمتر با رفتار و اعمال كودك مرتبط است. برای مثال، كودك چه رفتار خوبی داشته باشد و چه كج خلقی و بداخلاقی كند، آنها كماكان او را مزاحمی كوچك می دانند. این والدین، كودك گریان و یا كودك خندان را به یك اندازه آزاردهنده می بینند. خشونت های بدنی در این والدین به طور ناگهانی بروز نمی كند، بلكه همراه با انواع دیگر پرخاشگری های لفظی و بدنی زیاد می شود. اینان توقعات نامتناسب و وارونه ای از فرزندان خود دارند. برای مثال، خودشان را كودك و فرزندان شان را مسئول زندگی و نان آور خود می دانند. معمولاً یكی از والدین (یا پدر و یا مادر)، نقش آزاردهندگی فعال را به عهده می گیرد و دیگری با سكوت اختیار كردن در برابر خشونت های او، نقش منفعلانه به خود می گیرد و با آزار كودك توافق می كند.

كودك آزاری یك بیماری طبی - اجتماعی است كه روز به روز بیشتر در جوامع رسوخ می كند و بازتاب آن در تمام آمارهای جنایی مشهود می شود. خشونت و آزار كودكان مخصوص جامعه یا طبقه خاصی نیست، اكنون همه كشورهای دنیا و طبقات اجتماعی مختلف با آن دست به گریبانند.

برای مثال، طبق گزارش پلیس انگلستان، كودك آزاری در این كشور از سال ۱۹۹۶ بیش از ۲۰ درصد افزایش داشته است و علت آن هم افزایش خشونت در جامعه و خانواده است. در همین سال، حدود ۱۰ هزار مورد كودك آزاری در ایالات متحده منجر به مرگ كودكان شده است. آمار نشان می دهد كه والدین بدرفتار معمولاً بین ۳۵ - ۳۰ سال دارند و كودكان آزار دیده هم در اكثر موارد زیر ۱۰ سال هستند.

بیشترین آزار نیز از نوع جسمانی بوده است.تهیه آمار دقیقی از بدرفتاری و آزار بدنی كودكان مشكل است، زیرا افرادی كه این بدرفتاری های را انجام می دهند و نیز قربانیان آنها از این گونه رفتارها شرمسارند و از پذیرش این موضوع كه دست به چنین اعمالی می زنند، وحشت دارند. علاوه بر آن، در بیشتر موارد این بدرفتاری ها در خلوت صورت می گیرد، و كودكانی كه مورد آزار قرار می گیرند، از بازگو كردن آن چه بر آنها گذاشته است، ناتوانند.

تنها با بررسی و جمع آوری اخبار روزنامه ها در سال ۱۳۷۷ _ ۱۳۷۵ (و نه همه موارد بدرفتاری و خشونت علیه كودكان)، می توان دریافت، كه بیشترین خشونت و آزار در مورد دختران زیر ۱۰ سال (۳۵ درصد) صورت گرفته است و بیشترین آزارگران مردان (۷۰درصد) بوده اند. هم چنین ۷۰ درصد این آزارگری ها در محیط خانه صورت می گرفته است. در مورد كودك آزاری ها، بیشترین درصد مربوط به كودكانی بوده است كه والدین آنها از هم جدا شده اند. به عبارت دیگر، فرزندان حاصل طلاق و گسستگی های خانوادگی در معرض بیشترین اذیت و آزار و خشونت (۴۰درصد) بوده اند. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی هم، روزانه بیش از ۲۳ كودك در نتیجه بدرفتارهای والدین خود تلف می شود.

علل كودك آزاری

كودك آزاری پدیده ای آگاهانه است كه عوامل متعددی در ایجاد آن نقش دارند. از جمله؛

1- اعتیاد: به ویژه اگر پدر و مادر هر دو معتاد باشند.

۲ - فقر و فشار اقتصادی : تحقیقات نشان می دهند كه خانواده های فقیر و مستمند بیشترین خشونت و فشار را بر روی كودكان می آورند. با این وجود نمی توان گفت كه تمام خانواده های بی بضاعت با كودكان خود بد رفتاری می كنند.

۳ - ناآگاهی و فقر فرهنگی: متأسفانه برخی از خانواده های سنتی هنوز به نقش تنبیه برای پرورش كودك معتقدند. تأكید بیش از حد بر نمرات درسی، انتظارات نابجای والدین و معلمان، ایجاد فشار روانی و اضطراب در محیط مدرسه و خانه و... از عوامل كودك آزاری محسوب می شوند.

۴ - پرجمعیت بودن خانواده و داشتن اختلافات و آشفتگی های شدید خانوادگی.

۵ - مشكلات روانی والدین: در موارد بسیاری دیده شده است كه پدر و یا مادر كودك آزار به علت عدم تعادل روانی و داشتن سوابق اختلالات روان شناختی، دست به چنین اعمالی می زنند.

۶ - ناسازگاری و ناآرامی كودك: در بعضی موارد والدین به علت عدم آگاهی از بیماری های كودكان مثل، بیش فعالی، ضعف قوای ذهنی، عقب ماندگی های گوناگون و... درصدد خشونت و بدرفتاری با كودك برمی آیند.

به منظوركاهش رفتارهای خشونت آمیز علیه كودكان می توان برنامه ریزی های مفیدی در جهت آگاه سازی والدین و مربیان تدوین كرد. از جمله؛ آموزش رفتار با كودكان با توجه به ارزش ها و معیارهای نوین روان شناختی در رسانه های گروهی، آموزش احترام به حقوق كودك در جامعه، اعتبار بخشیدن به جایگاه كودك در خانواده ، توجه به نقش مادران در پرورش كودك، برخورداری كودكان از كمك های اجتماعی مثل، كسب مشاوره های حقوقی - قضایی و كارشناسی های امور كودكان و تشكیل سمینارها و كنفرانس های متوالی در زمینه تثبیت حقوق كودك در جامعه.كودكان در دفاع از خود ناتوان و آسیب پذیرند و نیاز به حمایت و مراقبت دارند.

در این بین بزرگسالان می توانند با عنصر آگاهی، مهربانی و رفع ستم های زیان بار علیه كودكان، محیطی عاری از هرگونه خشم و خشونتی برای آنها بسازند. لازم است والدین با آگاهی و تسلط كافی، وظیفه خطیر تربیت فرزندان شان را به عهده بگیرند و تا سرحد امكان كمتر خود را در معرض آسیب های روانی _ اجتماعی قرار دهند تا بتوانند مسئولیت رشد و پرورش كودكان خود را به نحو مطلوب انجام دهند

.

منبع سایت تبیان

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...