spow 44198 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 سلام ما چقدر تو برداشتهامون میتونیم اشتباه کنیم؟ همه تصمیم گیری های ما یا براساس برداشتهای شهودی یا ذهنیتهای قبلی(چه اکتسابی وچه دیکته شده)هستش بازخورد اشتباه ما درتصمیم گیری هامون ونتیجش برروی زندگیمون چی میتونه باشه؟ ایا همیشه فرصتی برای جبران هست؟ چقدر دربرابر اعمال ورفتارمون مسئولیت پذیر هستیم؟ همه اشتباهات ایا قابلیت جبران دارند؟ این بحث رو با خوندن این حکایت ادامه بدیم! سرباز از برج دیده بانی نگاه می کرد و عکاس را می دید که بی خیال پیش می آمد. سه پایه اش را به دوش می کشید. هیچ توجهی به تابلوی«منطقه نظامی/ عکاسی ممنوع» نکرد. هوا سرد بود و حوصله نداشت از دکل پایین بیاید. مگسک را تنظیم کرد و لحظه نفس در سینه اش حبس شد. تلفن که زنگ زد، تیرش خطا رفت. ـ جک خواهرت از مینه سوتا آمده بود تو را ببیند. همان که می گفتی عکاس روزنامه است. فرستادمش سر پستت تا غافلگیر شوی ... 13
غایب 4790 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 کسی که اهل شعور و درک است، پیوسته خلاق است. نه این که سعی کند خلاق باشد ـ بلکه طرز نشستن انسان هم عملی مبتکرانه است. نشستن آدمهای مخلص را تماشا کن؛ در حرکات او کیفیتی خاص از رقص ـ متانتی خاص ـ را پیدا میکنی. همین چند شب پیش داستان استاد ذنی را خواندم که در قبر با متانتی بینظیر ایستاده بود ـ او مرده بود. حتی مرگش عملی خلاقانه بود. واقعاً شیرین کاشته بود. از آن بهتر نمیشد ایستاد ـ حتی در حالت بیجان با جلال و متانت خاصی ایستاده بود. وقتی نکته را دریافتی، هر کاری ـ چه آشپزی، چه نظافت و … ـ خلاقانه است. زندگی از چیزهای کوچک و پیش پا افتاده تشکیل شده است. فقط نفس ما مدام نق میزند که اینها چیزهای پیش پا افتادهای است و میخواهد کار عالی و بزرگی انجام دهیم. ـ یک شعر عالی. تو دلت میخواهد شکسپیر، کالیداس یا میلتون شوی. این نفس توست که این دردسر را برایت درست میکند. نفس را رها کن و آن وقت همه چیز خلاقانه است و اشتباهاتمون هم کم کم به صفر میرسند. هر چند بقول میشل استروگف اگر انسان اشتباهاتش را هم با اخلاص مرتکب شود , خائن نیست. 3
spow 44198 مالک ارسال شده در 13 تیر، 2012 کسی که اهل شعور و درک است، پیوسته خلاق است. نه این که سعی کند خلاق باشد ـ بلکه طرز نشستن انسان هم عملی مبتکرانه است. نشستن آدمهای مخلص را تماشا کن؛ در حرکات او کیفیتی خاص از رقص ـ متانتی خاص ـ را پیدا میکنی. همین چند شب پیش داستان استاد ذنی را خواندم که در قبر با متانتی بینظیر ایستاده بود ـ او مرده بود. حتی مرگش عملی خلاقانه بود. واقعاً شیرین کاشته بود. از آن بهتر نمیشد ایستاد ـ حتی در حالت بیجان با جلال و متانت خاصی ایستاده بود. وقتی نکته را دریافتی، هر کاری ـ چه آشپزی، چه نظافت و … ـ خلاقانه است. زندگی از چیزهای کوچک و پیش پا افتاده تشکیل شده است. فقط نفس ما مدام نق میزند که اینها چیزهای پیش پا افتادهای است و میخواهد کار عالی و بزرگی انجام دهیم. ـ یک شعر عالی. تو دلت میخواهد شکسپیر، کالیداس یا میلتون شوی. این نفس توست که این دردسر را برایت درست میکند. نفس را رها کن و آن وقت همه چیز خلاقانه است و اشتباهاتمون هم کم کم به صفر میرسند. هر چند بقول میشل استروگف اگر انسان اشتباهاتش را هم با اخلاص مرتکب شود , خائن نیست. ایا این مسئله کمی دوراز ذهن نیست؟اینکه همگان را ملتزم به دوری از منفعت طلبی به عنوان یکی از شاخصترین نمودهای انسانی نماییم واینکه ایا این خلاقانه بودن خود نیز میتواند موجب فرصت سوزی شود یا فرصت های نابرابری ایجاد کند که صدالبته نشانگر تفاوت درمیزان خلاقیت ادمهای مختلف است؟ 1
شــاروک 30242 ارسال شده در 13 تیر، 2012 همه ما باید طوری رفتار کنیم که انگار هیچ فرصتی برای جبران نیست با این تفکر هیچ وقت دل کسی رو نمیشکنیم و کسی از دستمون ناراحت نمیشه 1
spow 44198 مالک ارسال شده در 13 تیر، 2012 همه ما باید طوری رفتار کنیم که انگار هیچ فرصتی برای جبران نیست با این تفکر هیچ وقت دل کسی رو نمیشکنیم و کسی از دستمون ناراحت نمیشه ممنون واقعا خودتون به این مسئله ماسوای زیبایی شعاریش اعتقاد دارین وعمل میکنین؟ واگه صادقانه جوابتون اره هست چطوری؟ چه مشکلاتی تا حالا با این مسئله داشتین؟ 1
شــاروک 30242 ارسال شده در 13 تیر، 2012 ممنونواقعا خودتون به این مسئله ماسوای زیبایی شعاریش اعتقاد دارین وعمل میکنین؟ واگه صادقانه جوابتون اره هست چطوری؟ چه مشکلاتی تا حالا با این مسئله داشتین؟ بله بهش اعتقاد دارم و همه تلاشم اینه که بهش عمل کنم تو خیلی از شرایط که دوستانم سعی میکنن باهام با لحن تندی حرف بزنن و از نظر خودشون تحقیرم کنن با اینکه میتونم خیلی راحت جوابشونو بدم چون شدیدا حاضر جوابم کوتاه میامو ازش میگذرم میبینم ارزششو نداره . بزرگترین مشکل اینه که افرادی که باهاشون اینجوری رفتار میکنی و دلشونو نمیشکنی فکر میکنن تو ساده ای و میخوان ازت سوءاستفاده کنن ولی گاهی از بعضی حرفا واقعا دلم میشکنه و بغض میکنم و پیش خودم میگم چرا من مثل بقیه نباشم؟!! ولی بعدش زود پشیمون میشم از حرفم..... 1
El Roman 31720 ارسال شده در 13 تیر، 2012 فرصتی برای جبران نیست همه اینو میدونیم و همه نمیخوایم اینو بدونیم 2
شــاروک 30242 ارسال شده در 13 تیر، 2012 فرصتی برای جبران نیست همه اینو میدونیم و همه نمیخوایم اینو بدونیم همه میدونن ولی نمیخوان بهش عمل کنن 1
ارسال های توصیه شده