Mohammad Aref 120457 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ موقعیت شهرستان مرودشت:شهرستان مرودشت به مرکزیت شهر مرودشت با وسعت 4649، کیلومتر مربع به عنوان دومین شهرستان بزرگ استان 3.7 درصد کل مساحت خاکی استان را به خود اختصاص داده است. این شهرستان در محدوده جغرافیایی 53 درجه و 32 دقیقه طول شرقی و 30 درجه و 37 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.این شهرستان در شمال استان فارس قرار گرفته و از شمال به شهرستان اقلید، از جنوب به شهرستان شیراز، از شرق ه شهرستان های پاسارگاد و ارسنجان و از غرب به شهرستان سپیدان محدود می شود. این شهرستان که دارای 3 شهر(مرودشت،سیدان،سعادت شهر)،4 بخش( درودزن، کامفیروز،سیدان،مرکزی)و 14 دهستان و 251 آبادی دارای سکنه می باشد. 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ تنگ بستانک (بهشت گمشده) تنگ بستانک دره اي زيباست كه در حوالي شمال باختري دشت كامفيروز قرار گرفته و ارتفاع متوسط آن از سطح دريا 1740 متر است. اين دره در ميان كوه هاي نسبتا مرتفع در مرز انتهايي دهستان هاي كامفيروز و بيضا در شهرستان هاي مرودشت و سپيدان پديد آمده است. در ابتداي روستاي مهنجان (مهنگان) كه در دامنه كوه هاي شمال باختري و باختر دشت كامفيروز قرار دارد، خطي سبز شروع مي شود و به طرف باختر امتداد مي يابد. اين خط سبز، در عمق دره و حاشيه رودخانه مملو از درختان بيد و چنار است. تنگ بستانک در حوزه آبريز سد درودزن واقع شده است. همجواري تنگ با درياچه سد درودزن و نزديكي آن به مناطق سردسير و زيباي تنگ گنبيل، آبشار مارگون، تنگ براق، چشمه شش پير، قلعه رنج، برم فيروز و ديگر مناطق ييلاقي اين منطقه را به يک مجموعه وسيع و زيباي گردشگاهي تبديل كرده است. چشمه ابوالمهدی اين چشمه در فاصله شهرهاي سيوند و سعادت شهر و در ناحيه حفاظت شده محيط زيست شهرستان مرودشت واقع شده است. از جذابيتهاي چشمه ابوالمهدي، طبيعت زيبا و دست نخورده ي اطراف آن است كه مناظر بسيار ديدني را بوجود آورده است. چشمه بناب قادر آباد در نزديكی كارخانه يک و يک مرودشت، چشمه ای وجود دارد كه درخت زاری محدوده اطراف آن را احاطه كرده است. اين مكان كه از گردشگاه های اهالی سعادت آباد می باشد در حال حاضر مورد استفاده مسافران اين مسير نيز قرار می گيرد لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ رودخانه تنگ چاهو رودخانه تنگ چاهو يک رود فصلی به طول 22 كيلومتر است که مسير كلی آن جنوب خاوری می باشد. سرچشمه اين رود كوه های آب غار و قلاتون در 73 كيلومتری شمال باختری مرودشت می باشد و به رود كر می ريزد. رودخانه قره آغاج اين رودخانه كه شاخه اصلی رودخانه مند است، از كوه های چهل چشمه در شمال شهرستان مرودشت سرچشمه می گيرد و پس از آبياری دشت كوار، از اين شهرستان خارج می شود. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ مجموعه کاخ های تخت جمشید مجموعه کاخ هاي تخت جمشيد که شاهکار مديريت باستاني و حاصل تلاش دستان آفرينش گر معماران چيره دست دوره هاي باستاني ايران است، بر فراز تپه سنگي كوه رحمت در جلگه مرودشت با شکوه تمام خود نمايي مي کند. اين بناي عظيم باستاني يکي از 4 اثر ملي ايران است که به ثبت تاريخي سازمان بين المللي يونسکو رسيده است و از شهرتي همسان با ديوار عظيم چين و اهرام ثلاثه مصر برخوردار است. عظمت منحصر به فرد بناي تخت جمشيد به تنهايي گوياي تاريخ تمدن شکوهمند ايران است و با بناهاي هم عصر خود تفاوت هاي اساسي دارد. معماران و کارگراني که در طول سال ها کار ساخت اين بناي عظيم باستاني را به عهده داشتند، بر خلاف ديگر تمدن ها از حقوقي مشابه با تمدن امروزي جهان برخوردار بودند و با آزادي و ابتکار عمل تحت مديريت پادشاهان وقت، اين بنا را برپا نمودند. نقشه کلي تخت جمشيد از پيش طرح ريزي شده بود. سيستم هاي کانال کشي و آب رساني و مجاري فاضلاب که در سطوح مختلف متناسب با کاربرد آن ها قبلا در دل کوه کنده شده دليلي بر اين مدعاست. داريوش براي ساختن مجموعه كاخ ها، خزانه و سكونتگاه ها يا به عبارت ديگر ارگ حكومتي در دامنه كوه رحمت فرمان داد تا صفه يا سكويي بزرگ به درازاي 455 متر و پهناي 300 متر آماده كنند. براي اين كار مي بايست بخش هايي از دامنه كوه را مي بريدند و صاف مي كردند و بخش هاي ديگري را كه گودتر از سطح دلخواه بود، با خرده سنگ و ملاط پر مي كردند و همچنين در برخي جبهه ها به ويژه جبهه باختري و قسمت هايي از جبهه جنوبي و شمالي ديوارهايي با ضخامت زياد با سنگ درست مي كردند تا سطح صفه به شكل مورد نظر فراهم شود. ارتفاع اين ديوارها در برخي جاها تقريبا به 15 متر مي رسيد. ابعاد سنگ هايي که در اين ديوار ممتد به کار رفته گاهي به 150 متر و وزن 30 تن مي رسد. اين سنگ ها را بدون ملات بر روي هم سوار کرده با بست هاي آهنين به هم پيوند داده اند. اتصال اين سنگ ها چنان با مهارت انجام گرفته که در پاره اي مواقع درزي در ميان آن ها ديده نمي شود. اين ديواره سنگي بر فراز خود ديواري ديگر از خشت خام داشته که لااقل قسمتي از آن را با کاشي هاي ملون(قهوه اي، زرد، سبز و آبي) مانند آن چه در شوش به کار رفته بود نماسازي کرده بودند. راه ورود به صحنه، خود به تنهايي از ابداعي قدرتمند و جالب سخن مي گويد. پلکاني با شکوه و دو جانبه به پهناي 6/6 متر که از هم جدا گشته و باز هم در نقطه اي به هم مي رسند. اين پله ها به جاي اين که از تخته سنگ هاي جداگانه به هم ترکيب يافته باشد از يک قطعه سنگ عظيم الجثه حجاري شده است. داريوش فرمان داد بر ديواره اين پلكان نبشته اي به چند خط ميخي، عيلامي و بابلي پديد آيد. وي فرمان داد در متن عيلامي اين سنگ نبشته چنين نگارند:" پيش از اين در اين مكان دژي وجود نداشت. به خواست اهورامزدا من اين دژ را ساختم... و من آن را استوار، زيبا و مقاوم ساختم. همان طور كه ميل من بود. " داريوش در اين كتيبه اشاره كرده كه وي براي نخستين بار فرمان ساختن دژ يا عرصه تخت جمشيد را داده بود. اين عرصه را صفه تخت جمشيد نيز مي نامند زيرا سطح آن از محيط اطرافش بالاتر است. اين راه پله بزرگ و شکوهمند با يک شيب تدريجي که مناسب سوارکاران است به سطح صفه متصل مي شود و بلافاصله به يک عمارت با هيبت مي رسد. در زمان داريوش، كاخ آپادانا، كاخ سكونتگاهي داريوش و عمارت خزانه بر روي اين صفه ساخته شد. مجسمه هاي عظيم گاو بال دار با سر انسان از اين عمارت پاسداري مي کنند. اين بناي منفرد که به صورت کوشک است، سنگ نبشته اي از خشايار شاه در بر دارد. اين سنگ نبشته اعلام مي دارد:« اين دروازه همه ملتهاست.» اين اعلاميه به اين معناست که همه ملت ها از اين جا به سوي قلمرو نيروهاي روحاني عبور مي کنند. اين صفه به صورت سکوهاي مختلف السطوح ساخته شده بود به طوري که هر بنا بر روي تراس ويژه خود ساخته شده توسط پله هاي مخصوص به آن راه مي يافتند. فضاهاي ميان بنا حياط هايي را تشکيل مي داد که هر يک باغچه اي مخصوص خود داشت. مشرف بر همه بناهاي تخت جمشيد کاخ آپادانا قرار دارد. بر اساس كتيبه هايي كه در تخت جمشيد پيدا شده است، گفته اند كه در دشت پايين صفه سكونتگاهي پرجمعيت به نام خوادايتشيه وجود داشته كه در منابع بابلي نيز به آن اشاره شده است. پس از داريوش كارهاي عمراني مهمي در زمان خشايارشا در صفه تخت جمشيد صورت گرفت. درباره چگونگي ساختن بناهاي روي صفه هنوز اطلاعات روشن و جامعي به دست نيامده و انتشار نيافته است. البته كتيبه اي از داريوش درباره شيوه ساختن كاخي در شوش وجود دارد كه گوياي چگونگي انجام فعاليت هاي بزرگ ساختماني در آن دوران است و مي توان حدس زد كه در ساختن تخت جمشيد از همان شيوه استفاده شده است. متن آن كتيبه به نقل از كتاب معماري ايران، پيروزي شكل و رنگ چنين است: "اين كاخ را من (داريوش) ساختم - زيور آن از راه دور آورده شد... زمين كنده شد تا به خاک سفت (كف سنگي) رسيدم وخندقي درست شد. سپس قلوه سنگ و شفته در آن انباشته شد. در طرفي به بلندي 40 ارش و سوي ديگر تا حدود 20 ارش. روي آن شفته كاخ بنا گرديد. كند و كوب و انباشتن و خشت هايي كه در قالب زده شد كار مردم بابل بود. الوار كاج از كوهي آورده شد كه آن را لبنان گويند. مردم آشور آن را به بابل و مردم كاركه و يونانيان آن را از بابل به شوش آوردند. چوب يكا از گاندهارا و كرمانا آورده شد. زر از سارد و بلخ آمد و در اين جا روي آن كار شد. سنگ لاجورد گران قيمت و عقيق شگرفي را از سغد آوردند و فيروزه را از خوارزم. سيم و آبنوس از مصر آمد. تزييني كه ديوارها با آن زيور يافته از يونان، عاج از اتيوپي و هند و رخج آورده شد ولي در اين جا روي آن ها كار شد. سنگ هايي كه در اين جا به صورت ستون درآمده از شهري در الام به نام آبي رادو آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان كه آن ها را ساختند از مردم سارد و يونان بودند. آن هايي كه طلاها را به كار گرفتند مادي و مصري بودند. منبت كاران، ساردي و مصري بودند. آنان كه از عاج خاتم مي ساختند، بابلي و يوناني بودند. آن ها كه به تزيين ديوار پرداختند، مادي و مصري بودند. به ياري و لطف اهورامزدا كاخي باشكوه در شوش بنا نهادم. اهورامزدا مرا و پدرم و كشورم را از هر آسيبي نگه دارد."چنان كه از متن اين كتيبه آشكار است، در ساختن بناهاي بزرگ و مهم، از مصالح و مواد غير بومي نيز استفاده مي شد و در برخي از بخش هاي ساختمان از بهترين انواع سنگ، چوب و ساير مواد و مصالح اصلي و نيز مواد تزييني شناخته شده در سرزمين هاي تابع امپراتوري هخامنشي بهره مي بردند. افزون بر اين از معماران، صنعتگران و هنرمندان اقوام غيرايراني نيز استفاده مي شد و به اين ترتيب از همه يا بخش مهمي از تجربيات معماري و هنري آن دوران- در ايران و ساير سرزمين هاي تابع ايران- به بهترين شكل بهره برداري مي شد. البته با اطمينان مي توان اظهار داشت كه برنامه ريزي، طراحي و نظارت كارها در مقياس كلان بر عهده معماران و هنرمندان ايراني بوده است و چنان كه در بخش بعدي اشاره خواهد شد، الگوهاي اساسي طراحي معماري و شهري در اين مجموعه كاملا ايراني است. مجموعه تخت جمشيد داراي تالارها، کاخ هاي حکومتي و تشريفاتي، کاخ هاي سکونتي، و فضاهاي ورودي و دروازه هاي متعددي بوده که از آن جمله مي توان به تالار آپادانا، کاخ صد ستون، کاخ داريوش يا تالار آينه، کاخ هديش، کاخ اندرون، کاخ مرکزي، پلکان بزرگ ورودي و دروازه ورودي، دروازه نيمه تمام و دروازه اصلي اشاره کرد. همچنين در اين مجموعه، فضاهايي براي استفاده هاي گونا گون در امور مختلف وجود داشت که برخي از آن ها عبارتند از: عرصه زندگي خانوادگي(اندروني يا حرمسرا): بخش اندروني يا حرمسرا در منتهي اليه جبهه جنوبي صفه تخت جمشيد قرار دارد. اين بخش از سمت جنوب به انتهاي صفه و از جبهه شمال به چند كاخ سكونتگاهي- تشريفاتي محدود شده است و از تالارها و فضاهايي نسبتا كوچک تشكيل شده كه با زندگي خانوادگي پادشاه و اطرافيان نزديک او متناسب است.خزانه: خزانه محل نگهداري انواع اشيا و لوازم مهم مانند بخشي از جواهرات و اشياي گران قيمت، جنگ افزارها، آذوقه، لوحه هاي مربوط به فرمان ها و حسابرسي ها و ساير كالاها و لوازم با ارزش بود. خزانه در جبهه جنوب خاوري صفه و به شكلي مجزا و مستقل از ساير بخش ها ساخته شده بود.عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي: عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي متعددي در بخش ها و قسمت هاي گوناگون صفه تخت جمشيد وجود دارد. از جمله، فضاهايي در جبهه خاوري كاخ صدستون هست كه گفته اند محل نگهداري ارابه ها و اسب هاي شاهي بوده است. هم چنين آثاري از حصارها و برج هاي نگهباني در جبهه هاي خاوري و نيز در امتداد محدوده و حصار شمالي صفه يافته اند كه براي نگهباني و محافظت از مجموعه تخت جمشيد ساخته شده است. در گوشه جنوب خاوري صفه نيز آثاري يافته اند كه آن را بقاياي برج نگهباني دانسته اند. لازم به ذکر است که مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد، در سال 330 پيش از ميلاد به دست اسكندر مقدوني به آتش كشيده شد و تمام بناها به صورت ويرانه درآمد و امروزه تنها يادگارهايي از آن ها در صفه تخت جمشيد بر جاي مانده است. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ کاخ آپادانا آپادانا يعني سالن ستون دار، كاخ آپادانا يا كاخ بار داريوش كه تقريبا در ميانه جبهه باختري صفه تخت جمشيد قرار دارد، مهم ترين بناي اين مجموعه به شمار مي آيد و به نظر مي رسد نخستين بناي مهم ساخته شده در اين عرصه بوده است. ساختن اين بنا كه از حدود سال 515 پيش از ميلاد به فرمان داريوش آغاز شد، نزديک به سي سال طول كشيد و در زمان خشايارشاه به اتمام رسيد. نقشه كاخ آپادانا از لحاظ اصول معماري به نقشه كاخ بار كوروش در پاسارگاد شباهت دارد و اين نكته نشان مي دهد كه طرح كاخ مزبور الگوي آن بوده است. در مركز اين كاخ، تالاري ستون دار و مربع شكل وجود دارد كه در سه جانب آن(جبهه هاي شمالي، خاوري و باختري) ايواني ستون دار و در جانب جنوبي فضاها و اتاق هاي سكونتگاهي و خدماتي قرار دارد. در چهارگوشه بنا چهار فضاي برج مانند با نقشه اي مربع شكل وجود دارد. اين كاخ بالاتر از سطح صفه قرار دارد و با شماري پله به روي آن مي رفتند. اندازه هر يک از اضلاع تالار مربع شكل 5/60 متر و مساحت تالار اندكي بيش از 3600 متر مربع است كه در هر ضلع آن شش رديف ستون و در مجموع در داخل تالار 36 ستون و هر يک از سه ايوان كاخ نيز 12 ستون داشت. به اين ترتيب در مجموع 72 ستون در كاخ وجود داشت. ارتفاع ستون هاي اين كاخ نزديک به 20 متر بود. هر ستون داراي 48 يا 36 شيار بوده است، برفراز ستونها، سر ستونهايي نيز به اشکال شير و جانوري خيالي با بيني عقاب حجاري گرديده بود که گويا مورد پسند واقع نشده بودند. داريوش دستور داد متني خاص به مناسبت بناي آپادانا بر روي چهار لوحه سيمين و چهار لوحه زرين، هر يک به اندازه 33×33 سانتي متر به سه خط فارسي باستان، عيلامي و بابلي بنويسند و در چهارگوشه آپادانا در زير پي بنا قرار دهند. يكي از مجموعه هاي سيمين و زرين پيدا شده و در گوشه هاي ديگر، جاي قرارگيري محفظه لوحه ها را يافته اند كه البته لوحه هاي آن ها غارت شده است. متن لوحه پيدا شده چنين است. داريوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ هخامنشي. داريوش شاه مي گويد: اين كشوري كه من دارم، از سرزمين سكاهاي آن سوي سغد تا حبشه، از هند تا سپارت(سارد، ليبي) را اهورامزدا، بزرگ ترين خدايان به من ارزاني داشت. اهورامزدا مرا و شاهنشاهي مرا بپاياد. در اندرون كاخ آپادانا جنگلي از ستونها بود كه در ميان آن ها ديوارهاي خشتي، تقريبا از نظر پنهان مي ماند. چون در چنين فضايي دشوار بود كه شخص بتواند خود را توجيه كند، امكان داشته كه از نظر او رويايي غير واقعي در وراي اين جهان خاكي، مانند باغهاي مقدس بهشتي جلوه كرده باشد. چون آپادانا يک تالار عام بزرگي بوده كه گنجايش ده هزار نفر را داشته است. كاملا محتمل است كه هيات باريافتگان در دايرههاي متحدالمركز به سوي شاه كه در مركز مستقر بوده، پيش مي رفتهاند. اين موضوع را مي توان از روي حجاري هاي آن دوره استنباط كرد. اين كاخ در روزگار آباداني شكوه و عظمتي خيره كننده داشته است.ايوان و پلكان خاوري آپادانا: ايوان خاوري 12 ستون در دو رديف شش تايي دارد كه درگاه ورودي تالار را در وسط آن ساخته اند. به نظر مي رسد كه ورودي اصلي كاخ آپادانا در ابتدا از جبهه خاوري آن بوده است و به همين سبب است كه مهم ترين نقشي كه در تخت جمشيد حجاري شد و حاكي از اهميت اين مجموعه به عنوان مركز حكومتي امپراتوري هخامنشي بود، در نماهاي پلكان خاوري ايجاد شد، زيرا همه ميهمانان، سفرا و نمايندگان ايالت هاي زير فرمان امپراتوري و كشورهاي ديگر از طريق آن به كاخ وارد مي شدند. ورودي اين ايوان مانند ايوان شمالي از دو پلكان دوطرفه تشكيل شده كه يكي در جلوي ديگري قرار گرفته است. شكل كلي نماي پلكان جلويي از سه بخش تشكيل شده است. در بخش وسط كه به شكل مستطيل است، نقشي متشكل از هشت سرباز پياده وجود دارد كه در دو طرف يک سطح مستطيل شكل بدون نقش، رو به روي هم ايستاده اند. افراد هر يک از دو گروه چهار نفره به صورت يک در ميان لباس مادي(كلاه نمدي و لباس ساده) و لباس پارسي(كلاه ترک دار استوانه اي شكل و لباس بلند چين دار) پوشيده اند. در سطح مستطيل شكل وسط شايد مي خواسته اند نقشي يا متني حجاري كنند كه آشكار نيست به چه دليل موفق به اين كار نشده اند. در وسط سطح حاشيه بالاي سطح فوق، نقش حلقه بال دار كه آن را نماد فر ايزدي يا نيروي اهورايي و برخي نمادي از قدرت الهي دانسته اند، وجود دارد و در دو سوي آن دو مجسمه از حيواني بال دار يا سر انسان كه احتمالا نماد نگهباناني فوق بشري بوده است، وجود دارد. بر اساس بررسي هاي چند تن از باستان شناسان كتيبه سنگي حجاري شده اي كه در محل خزانه كشف شد، به اين پلكان تعلق داشت و در جاي سطح مستطيل شكلي كه توضيح داده شد، قرار داشت و به دلايلي كه هنوز كاملا روشن نيست، آن را از جاي خود در آورده اند و به محل خزانه انتقال داده اند و سنگي را كه نقش هشت سرباز بر روي آن است، در جاي آن قرار داده اند. بر روي سطح حجاري شده اي كه در خزانه كشف شد، نقش مجلس (بار عام شاهي) حجاري شده است. در آن سوي حياط تالار معروف به صد ستون قرار دارد. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ کاخ صد ستون همان طوركه از اسم آن پيداست، صد ستون كل بنا را نگه مي داشت و جايگاه مهمانان بود. نكته قابل توجه اين كه تزيينات اين كاخ هم بر حسب عدد 100 بود. احتمالا اين كاخ اقامتگاه موقت ويژه در دوره برگزاري مراسم بوده است. کاخ داریوش كاخ داريوش معروف به تچر در جبهه جنوب باختري آپادانا قرار دارد و به نظر مي رسد بناي آن هم زمان يا اندكي پس از شروع ساختمان آپادانا آغاز شد.اين كاخ از يک تالار مركزي مربع شكل با 12 ستون و ايواني در سمت جنوب تشكيل شده است. حياطي نيز در جلوي اين ايوان وجود دارد. در جبهه شمالي تالار مركزي دو اتاق بزرگ ستون دار وجود دارد كه در يک طرف هر كدام و در ميان آن ها اتاق هايي كوچک يا پستوهايي قرار دارند كه به نظر مي رسد براي انبار از آن ها استفاده مي شده است. برخي از درگاه ها، قاب پنجره ها و طاقچه هاي سنگي اين كاخ بر جاي مانده است. بعضي از اين عناصر از يک قطعه سنگ يکپارچه ساخته شده اند. سنگ هاي مورد استفاده در اين كاخ از جنسي خاص و با سطحي بسيار صاف و صيقل شده و به گونه اي است كه تصوير اشياي و اشخاص در آن منعكس مي شود، به اين سبب در دوره معاصر آن را تالار آيينه نيز ناميده اند. نگاره اي از داريوش در محل ورود به تالار اصلي كاخ وجود دارد كه او را در حال خارج شدن از كاخ نشان مي دهد. در اين نگاره، دو نفر در پشت سر داريوش قرار دارند، يک نفر يک چتر آفتابي و ديگري يک مگس پران در يک دست و حوله اي در دست ديگر دارد. اين دو نفر كوچک تر از شاه نقش شده اند. در نزديک اين نگاره، كتيبه اي است كه متن آن چنين است: داريوش شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ هخامنشي اين كاخ را ساخته است.از تالار اصلي دو درگاه به سمت دو اتاق بزرگ در طرف شمال تالار وجود دارد كه نگاره اي بر آن ها تصوير شده است. در اين نگاره شاه در حال وارد شدن به تالار از اتاق نشان داده شده است. در اين نگاره نيز ملازماني در پشت سر شاه قرار دارند. در درگاه هاي خاوري و باختري اتاق بزرگ واقع در گوشه شمال خاوري تالار مركزي نگاره اي وجود دارد كه خدمتكاري را با روغن دان و حوله نشان مي دهد. اين نگاره حاكي از جنبه سكونتگاهي اين كاخ است.در درگاهي در تالار اصلي نيز نقشي وجود دارد كه نبرد پهلواني را با حيواني افسانه اي (با بدن شير، دم عقرب، با شاخ و بال) نشان مي دهد كه ظاهرا پهلوان كه بسيار استوار ايستاده است، در حال غلبه بر حيوان است.حجاري ها و كتيبه هاي اين كاخ نشان مي دهد كه از آن به عنوان محل و فضاي پذيرش برخي مراجعه كنندگان نيز استفاده مي شده است. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ تنگ براق آبادي تنگ براق كه راه دسترسي به آن از دهستان سده مي گذرد محلي مناسب براي جذب ايرانگردان است. اين محل با جمعيتي اندک داراي آب آشاميدني (از طريق چشمه سارهاي محل) و قابل دسترسي مناسب است. بيشتر بازديدكنندگان تنگ براق را مسافراني از شهرهاي شيراز، آباده، اقليد و اصفهان تشكيل مي دهند. تنگ براق در شمال روستايي به همين نام، در منطقه كامفيروز، تقريبا روبه روي آبشار مارگون قرار دارد. اين تنگ محل عبور يكي از شاخه هاي اصلي آب سد درودزن است. منطقه مورد نظر به صورت دره اي عميق و زيبا بين ديواره هاي صخره اي قرار دارد و قسمت انتهايي آن بن بست است. مجموعه آب هاي بالا دست اين منطقه با عبور از يک دشت، در شكافي عميق سرازير مي شود و آبشاري زيبا پديد مي آورد. در ديواره صخره سمت چپ تنگ، غاري زيبا پديد آمده است كه منشاء آهكي دارد و از سقف آن، آب به صورت قطرات باران به كف غار مي ريزد. ديواره و سقف غار پوشيده از خزه است. ارتباط شيراز با تنگ براق از سه طريق امكان پذير است. از طريق منطقه كامفيروز و با عبور از دشت كامفيروز و مناطق جنگلي امتداد جاده خاكي منطقه كامفيروز به دو بلوک كمهر و كاكان و سرحد چهاردانگه متصل مي شود. بعد از روستاي تنگ براق، جاده بن بست است بخشي از راه آن سوي روستا به طرف تنگ، جاده ماشين رو ندارد. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ سنگ نبشته پهلوی سنگ نبشته پهلوي در شمال باختري پاسارگاد در تنگ براقي واقع است. ابعاد اين سنگ نبشته 40/1 × 1 متر، مشتمل بر 16 سطر است كه هر سطر 90 سانتي متر درازا دارد. تخت گوهر یا تخت رستم در نزديكي نقش رجب و پايين آرامگاه كوروش، تخت سنگ هاي منظمي به صورت ناتمام وجود داردند كه به تخت رستم معروف هستند. نقش رجب نقش رجب به نقش هايي گفته مي شود که در پس رفتگي کوهستاني در شمال تخت جمشيد حجاري شده است. اين نقش داراي سه تصوير برجسته از اردشير بابكان، شاپور اول، علامت خاندان او و شخصيت هاي بزرگ دوره اردشير است. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ پل بند امیر پل بند امير بر روي سد قديمي بند امير که در دوره هاي باستاني ساخته شده، احداث شده است. زمان ساخت پل به دوره عضدالدوله ديلمي باز مي گردد و از مهم ترين بناهاي قرون اول اسلامي است. اين پل در جنوب خاوري جلگه مرودشت روي رود كر احداث شده است. پل خان پل خان كه در مرودشت قرار دارد در زمان شاه عباس صفوي به همت امامقلي خان فرزند الله وردي خان (فرمانرواي فارس) ساخته شد. پل نو این پل كه امروزه تنها بقایای پایه های آن برجای مانده، در دشت مرودشت و راه كاروان رو شیراز – اصفهان، روی رودخانه كر قرار دارد و احتمالاً از آثار دوره صفوی است كه در دوره های بعد تعمیر و مرمت شده است. نزدیك این پل، آثار شناخته شده كوه قلعه – از جمله كاروانسرا و آثار هخامنشی كوه ایوب قرار گرفته است.از آنجا كه این بنا به پل نو شهرت داشت، می بایست در این محل پل قدیمی تری بوده باشد. امروزه آثار اندكی از پل قدیمی قابل شناسایی است. در سال های اخیر، برای گذر از رودخانه، لوله های بتونی بزرگی در كنار هم و در بستر رودخانه قرار داده اند كه آسیب های زیادی به این پل وارد آورده است. پل شهر قدیمی استخر بقایای این پل در شمال شرق و خارج از حصار و دروازه شهر قدیمی استخر- واقع در جلگه مرودشت – و بر بستر رود پلوار واقع شده و ظاهراً از آثار دوره ساسانی است. این پل در مسیری كه به طرف سیوند، پاسارگاد و نقش رستم می رفت و بر سر راه قدیم شاهی شوش به پاسارگاد، قرار داشت. پل حدود56 متر طول و پنج پایه داشت. پایه جانب حصار شهر20/8 متر طول و شش متر پهنا دارد. پایه های دیگر به فاصله 40/8 متر از یكدیگر قرار گرفته، 20/8 متر طول و 60/4 متر پهنا دارند. در این محل بقایای دو سد شناسایی شده كه احتمالاً برای تأمین آب مصرفی شهر استخر كاربرد داشت. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ نقش رستم نقش رستم يكي از مهمترين و زيبا ترين مجموعه اثار باستاني سرزمين هميشه جاويد پارس مي باشد كه اثار مهمي را از دورن عيلام ي.هخامنشي و ساساني درخود نگهداشته است .دردل كوه نيز اثار بسیار عظيمي كنده اند كه شهرياران هخامنشي درانجا اراميده اند اين ارامگاه ها از راست به چپ، قبور منسوب به خشيارشا ، داريوش كبير، اردشير اول و داريوش دوم يم باشند .دراين منطقه اثاري از سه دوره تاريخي ايران .دوره عيلامي 2000 تا 600ق.م. دوران هخامنشي 550تا 330 ق .م و دوران ساساني 224 تا 651 ميلادي برسينه كوهستان حجازي شده است نام منحل يعني نقش رستم نامي نسبتا تازه است و اصولا درزبان پارسي ( نقش ) به معناي حجاري مي ايد و رستم هم بزرگترين قهرمان ملي ايرانيان است و داستانهاي او درشاهنامه ، كه يكي از شاهكارهاي ادبي ايران بلكه جهان مي باشد و سروده فردوسي ،شاعر حماسه سراي ايران درقرن چهارم هجري ،جاويدان شده است . ازاين جهت دربسياري از جايها مردمان محلي نقوش باستاني را كه از اصل و تاريخشان بي اطلاع بوده اند ، به رستم و ديگر قهرمانان اساطيري نسبت مي داده اند .درحقيقت رستم را مي توان با هر كول قهرمان اساطيري يونان همتا دانست .با خواندن كتيبه هاي پهلوي وميخي دراخر قرن هيجده واوايل قرن نوزده ميلادي تاريخ واقعي اين اثار روشن گرديد.هم چنين اكتشافات باستان شناسي دراين ناحيه درسال 1316 شمسي، 1937 ميلادي توسط اريك اف- اشميت وابسته به مركز مطالعات ، تحقيات شرق شناسي دانشگاه شيكاگو شروع گرديد و بعد از او زمانهاي قديم بعنوان يكي از مهمترين مناطق مقدس مورد توجه بوده است . دليل اصي ان موقعيت با شكوه طبيعي انجا است كه كوه و اب و راه دركنار هم واقع شده اند و هرگاه اين سه عامل كنار هم جمع بودند ، محل انها محترم و حتي مقدس شمرده مي شدواز اين رومي توان پنداشت كه اينجا درزمان هخامنشيان بعنوان معتبرترين محل اجراي مراسم تشريفاتي و ديني مورد استفاده بوده است و بخاطر نگهداري قبور شاهان تقدس هم داشته است بعدها ساسانيان كه خود را جانشين هخامنشيان مي دانستند ،تقدس ان محل را ادامه داده اند و دژ محكمي دران محل ساخته اند كه نقوش بسيار مهمي از تاجگذاري و كارهاي مردانه انها را در برداشته و كتيبه هاي بسيار با اهميتي هم درانجا حجازي كرده اند . لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120457 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ برج زندان سلیمان برج زندان سليمان در نزديكي كاخ اختصاصي كوروش به شکل ويرانه يک برج سنگي و بلند برجاي مانده بود كه امروزه تنها ضلع باختري آن باقي مانده و سه ضلع ديگر آن منهدم شده است. ارتفاع آن نزديک به 12 متر است كه 16 رديف سنگ هاي بزرگ با تراش سفيد و بسيار منظم و دقيق تشكيل شده است. پلكان منظم سنگي برج، ساكنان آن را به درون اتاق بالاي برج مي برده و اكنون تنها مدخل اتاق بر ديوار باقي است و از پلكان آن اثري بر جاي نمانده است. بسياري از باستان شناسان اين برج را آرامگاه كامبيز و برخي هم آتشكده دانسته اند. قلعه استخر قلعه معروف استخر كه در دوران عضد الدوله ديلمي ايجاد شده در بالاي كوه استخر در انتهاي شمال باختري جلگه مرودشت قرار گرفته است. به غير از کوه استخر، دو كوه منفرد ديگر به نام هاي «شكسته» و «اشكنون» در ميان صحرا به دنبال هم قرار گرفته اند. در اين محل، يک استخر بزرگ آب بنا شده بود و اكنون درخت سرو چندين صدساله اي در كنار بقاياي استخر و در ميان ويرانه هاي ابنيه سنگي قلعه سر به فلک كشيده است. لینک به دیدگاه
serato2011 72 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۸۹ راستی این شهرستان یه روستا داره به نام سلطان ولایت .این روستا در 10کیلو متری شرق تخت جمشید قرار داره.توی این روستا یه امامزاده هست که خیلی خیلی زیباست .یه سری به اونجا زدن ضرر نداره 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده