غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ در روایت آفرینش بهشت از چهار عنصر ساخته شده است : باغ عدن،برهنگی، درخت زندگی ، درخت دانش .این چهار عنصر مطابق با چهار آرزوی بنیادین بشری است یعنی به ترتیب ، سعادت، زیبایی ، جاودانگی و حقیقت. باغ عدن یعنی اینکه جهان در هماهنگی با نیازهای شماست. یعنی لذت بردن از جهان . برهنگی ، یعنی شما و بدن تان در هماهنگی با جهان به سر می برد یعنی زیبایی و مصرف میوه ی درخت زندگی انسان را جاودانه می ساخت. آدم و حوا در بهشت به سه آرزوی بنیادین خود دست یافته بودند به جز آرزوی چهارم یعنی حقیقت و مصرف میوه ی درخت دانش.اکنون سئوال این است که مصرف میوه ی درخت دانش را چگونه می توانیم رمزگشایی کنیم ؟ چرا این مصرف سبب سقوط از بهشت می شود. در واقع ، بهشت نماد ِ زندگی در جهان بدوی و اسطوره ای است . انسانی که برهنه در دل طبیعت به سر می برد و در یک کودکی جاودانه و بدون هیچ رشد تاریخی می زید.اما وی اگاه نیست و در اصل به سبب عدم همین آگاهی است که گمان می کند زندگی اسطوره ای اش یک بهشت ازلی است. مصرف میوه ی درخت دانش نماد آگاه شدن است. اما این آگاه شدن به معنای سقوط از جهان بدوی است : آگاهی از مرگ ، درخت زندگی را نابود می سازد. انسان موجودی مرگ آگاه می شود. با آگاهی از نظم و حیات اجتماعی ، انسان دیگر برهنگی را زیبنده ی خود و روابط جنسی اش نمی داند. با آگاهی از نیازها و رنج های زندگی طبیعی ، انسان دیگر سلطه ی طبیعت را لذت بخش تصور نمی کند. نماد دیگر انسان بدوی که تجسمی از سه آرزوی آغازین یعنی لذت ، جاودانگی و زیبایی : ارس یا کوپید است. فرشته هایی کودکی که قدیسین را طواف می کنند : آنها تجسمی از هر سه آرزو هستند. کودک هستند یعنی نماد جاودانگی ابدی اند. بالدار هستند یعنی نماد برخورداری از لذت ( پرواز بهترین نماد خوشی و سعادت و حظ جنسی است)و البته زیبا و برهنه اند. این بهشتی که میگن , کجاست؟ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده