زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم جرس فریاد میدارد که بربندید محملها لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردمجرس فریاد میدارد که بربندید محملها اعتمادی نیست بر کار جهان بلکه بر گردون گردان نیز هم عاشق از قاضی نترسد می بیار بلکه از یرغوی دیوان نیز هم لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ ماهی که قدش به سرو می ماند راست آیینه به دست و روی خود می آراست دستارچه ای پیشکشش کردم گفت وصلم طلبی زهی خیالی که تو راست لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق هر دم آيد غمي از نو به مباركبادم لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ می نماید عکس می در رنگ روی مه وشت همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ می نماید عکس می در رنگ روی مه وشتهمچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب به بارگاه تو چون باد را نباشد بار کی اتفاق مجال سلام ما افتد چو جان فدای لبش شد خیال میبستم که قطرهای ز زلالش به کام ما افتد لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ در سنبلش آویختم از روی نیاز گفتم من سودازده را کار بساز گفتا که لبم گیر و زلفم بگذار در عیش خوش آویز نه در عمر دراز لینک به دیدگاه
M4jid 1507 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۲ زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 شهریور، ۱۳۹۲ ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۹۲ درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد نهال دشمني بركن كه رنج بي شمار آرد لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۲ دلا بسوز که سوز تو کارها بکند دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۲ در خرابات مغان نور خدا مي بينم اين عجب بين كه چه نوري ز كجا مي بينم لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۲ مرا چشمی ست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان صد فتنه خواهد دید، از آن چشم و از آن ابرو لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۲ واعظان كاين جلوه در محراب و منبر مي كنند چون به خلوت مي روند آن كار ديگر مي كنند لینک به دیدگاه
toghgrol 267 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۲ بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت تمام هنر دوستان انجمن - و با کسب اجازه از محضر اساتید گرامی - این تاپیک و برای ارج نهادن به ارزش والای جناب حافظ که دین بزرگی به گردن ادبیات ایران زمین دارند و ایجاد کردیم، باشد برگ سبزی تحفه درویش. الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز/ کنار دامن من همچو رود جیحون است لینک به دیدگاه
fateh1 15 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۲ تو بدری و خورشید تو را بنده شده ست تا بنده ی تو شده ست تابنده شدست 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۳ تو آفتاب ملکی و هر جا که میروی... چون سایه از قفای تو دولت بود دوان... 1 لینک به دیدگاه
mahya mir 16 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۳ تو آفتاب ملکی و هر جا که میروی...چون سایه از قفای تو دولت بود دوان... نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۳ نه هر که چهره برافروخت دلبری داندنه هر که آینه سازد سکندری داند دارای دهر شاه شجاع آفتاب ملک... خاقان کامگار و شهنشاه نوجوان.... لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۳ نقدها را بود آیا که عیاری گیرند تا همه صومعه داران پی کاری گیرند لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده