رفتن به مطلب

مشاعره با اشعار حافظ


surgun

ارسال های توصیه شده

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم

جرس فریاد میدارد که بربندید محملها

 

اعتمادی نیست بر کار جهان

بلکه بر گردون گردان نیز هم

 

عاشق از قاضی نترسد می بیار

بلکه از یرغوی دیوان نیز هم

لینک به دیدگاه
می نماید عکس می در رنگ روی مه وشت

همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

به بارگاه تو چون باد را نباشد بار

کی اتفاق مجال سلام ما افتد

چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم

که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد

لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...
  • 4 هفته بعد...
  • 4 هفته بعد...
  • 2 هفته بعد...
  • 1 ماه بعد...
  • 1 ماه بعد...

بسم الله الرحمن الرحیم

 

با عرض سلام خدمت تمام هنر دوستان

انجمن - و با کسب اجازه از محضر اساتید گرامی - این

تاپیک و برای ارج نهادن به ارزش والای جناب حافظ

که دین بزرگی به گردن ادبیات ایران زمین دارند

و ایجاد کردیم، باشد برگ سبزی تحفه درویش.

 

 

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

 

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

 

 

 

به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

 

ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

 

 

 

 

 

از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز/ کنار دامن من همچو رود جیحون است

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...
  • 4 ماه بعد...
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند

نه هر که آینه سازد سکندری داند

 

 

دارای دهر شاه شجاع آفتاب ملک...

خاقان کامگار و شهنشاه نوجوان....

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...
×
×
  • اضافه کردن...