Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۱ روا مدار خدايا كه در حريم وصال....رقيب محرم و حرمان نصيب من باشد 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ یا رب آن نوگل خندان که سپردی به منش می سپارم به تو از چشم حسود چمنش 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد بنده طلعت آن باش که آنی دارد 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ دور است سر آب ازین بادیه دشوار تا غول بیابان نفریبد به سرابت 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ ترا که هر چه مرادست در جهان داری چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ شیشه بازی سرشکم نگری از چپ و راست گر بر این منظر بینش نفسی بنشینی 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند در سر کار خرابات کنند ایمان را 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ آن که عمری شد که تا بیمارم از سودای او گو نگاهی کن که پیش چشم شهلا میرمت 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ ترکِ افسانه بگو حافظ و می نوش دمی که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۱ ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند در سر کار خرابات کنند ایمان را 1 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ اگـر خـواهی که جاویـدان جهان یکسر بـیارائی صبا را گـو که بـردارد زمـانی بـرقـع از رویت لینک به دیدگاه
m.memar 434 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم 1 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ مبين به سيب زنخدان كه چاه در راه است كجا همي روي اي دل بدين شتاب كجا لینک به دیدگاه
m.memar 434 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ از چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرک امن و شراب بی غش معشوق و جای خالی 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده