مشاعره با اشعار حافظ

[مرید 1252]

دوش میگفت که فردا بدهم کامت دل

 

سببی ساز خدا یا که پشیمان نشود

 

(دیر است)ببخشید اشتباه تایپ شده (دیریست)

[آریوبرزن 13988]

 

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود

 

از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

 

ممنون بابت تذکرتون اصلاحش کردم.....

[مرید 1252]

تا بغایت ره میخانه نمی دانستم

 

ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد

[آریوبرزن 13988]

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

 

 

 

[مرید 1252]

تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار

 

که غنچه غرق عرق گشت وگل بجوش آمد

[آریوبرزن 13988]

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت

عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

 

 

 

 

 

[مرید 1252]

تو با خدا ی خو انداز کار ودل خوش دار

 

که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

[surgun 729]

دلفریبان نباتی همه زیور بستند

 

دلبر ماست که با حسن خدا داد آمد

[مرید 1252]

دل کز طواف کعبه کویت وقوف یافت

 

از شوق آن حریم ندارد سر حجاز

[Astraea 25351]

زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه

رند از ره نياز به دارالسلام رفت

[مرید 1252]

تو کز مکارم اخلاق عالم دگری

 

وفای عهد من از خاطرت نرود

[Astraea 25351]

دريغ و درد که تا اين زمان ندانستم

که کيمياي سعادت رفيق بود رفيق

[مرید 1252]

قیاس کردم وتدبیر در ره عشق

 

چو شبنمی است که بر بحر میکشد رقمی

[surgun 729]

یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب

 

بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند

[تینا 15116]

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شدو جان نیز هم

انکه میگویند ان بهتر ز حسن

یار ما این داردو ان نیز هم

[مرید 1252]

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر

 

سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

[Astraea 25351]

مرا که نیست راه و رسم لقمه پرهیزی

چرا ملامت رند شرابخواره کنم

[AFARIN 7196]

مرا می بینی و هر دم زیادت می کنی دردم

تو را می بینم و میلم زیادت می شود هر دم

[مرید 1252]

من از بازوی خود دارم بسی شکر

 

که زور مردم آزاری ندارم

[دشتستان 68]

تونیزباده باده به چنگ اروراه صحراگیر

که مرغ نغمه سرا سازخوش نوااورد