رفتن به مطلب

مشاعره با اشعار حافظ


surgun

ارسال های توصیه شده

یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست

خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند

دردم از یار است و درمان نیزهم

دل فدای او شدو جان نیز هم

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
×
×
  • اضافه کردن...