AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ يارب به كه شايد گفت اين نكته كه در عالم رخساره به كس ننمود آن شاهد هرجايي 2 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۰ در نظربازي ما بيخبران حيرانند من چنينم كه نمودم دگر ايشان دانند 4 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۰ دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند 3 لینک به دیدگاه
مرید 1252 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ در خرابات مغان نور خدا میبینم این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم 3 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۰ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند 2 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۰ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادندواندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند دردم از یار است و درمان نیزهم دل فدای او شدو جان نیز هم 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۰ منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن منم كه ديده نيالودم به بد ديدن 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ نوش کن جام شراب یک منی تا بدان بیخ غم از دل برکنی 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ يارم چو قدح بدست گيرد / بازار بتان شكست گيرد 2 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند 2 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ دستارچهای پیشکشش کردم گفت وصلم طلبی زهی خیالی که توراست .... 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ تا بگويم كه چه كشفم شد از اين سير و سلوك به در صومعه با بربط و پيمانه روم 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ مرا میبنی و هردم زیادت میکنی دردم تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مهر، ۱۳۹۰ مدامم مست ميدارد نسيم جعد گيسويت خرابم مي كند هر دم فريب چشم جادويت 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آبان، ۱۳۹۰ تو بدین نازکی وسرکشی ای شمع چگل لایق بندگی خواجه جلال الدینی 2 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۰ یا رب این آتش که بر جان من است سرد کن زانسان که کردی بر خلیل 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ لب تو خضر و لب تو اب حیون است قد توسرو ومیان موی و بر به هیئت عاج لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع...که حکم اسمان این است اگر سوزی وگر سازی 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده