رفتن به مطلب

عجیب ترین اتفاقی که تا کنون برایتان اتفاق افتاده چیه؟


ارسال های توصیه شده

عجیب ترین اتفاق من:

بچه که بودم با بچه های محله قایم موشک بازی میکردیم

ما یه حیاط خیلی بزرگ داشتیم که با بچه های کوچه برا بازی کردن اونجا جمع میشدیم

موقع چشم گذاشتن من بود،همه رفتن قایم شدن،بعد من رفتم که بگردم پیداشون کنم،دوستام 3 تا بودن،من قشنگ دیدمشون که زیر پله ها 3 تایی چسبیدن به هم دیگه هی ریز ریز میخندن و منو نگه میکنن،تانصفه ها ی راه رفتم جلو،بعد داد زدم که دیدمتون و رفتم که ساک ساک کنم!

وقتی برگشتم دیدم دوستام از اون ور حیاط دارن میان!!

من اینجور ی موندم!!:w58:

:jawdrop::jawdrop::jawdrop:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
ما نفهمیدیم باید اینجا خواب تعریف کنیم یا اتفاق ؟

 

خواب که من زیاد میبینم ولی هیچکدومش عجیب نیست

 

اما اتفاق عجیب ...

 

ترم مهر سال 85 مقاومت مصالح 2 داشتم

انقدر درس نخوندیم و فتیم سراغ کارای جانبی ( خودتون حدس بزنید ) که میانترم از 7 شدم بیست و پنج صدم !!! رفیق فابریکمم شد نیم !!!

 

پایانترم 7 شباه روز خوندیم و رفتیم سر امتحان

 

از 5 تا سوال 2 تاشو نوشتم !!!

 

2 هفته بعد خونه بودم که یه بچه ها گفت فلانی الان کاشنه و نمره های مقاومتو دیده

 

بهش زنگیدم ازش نمرمو پرسیدم

 

شماره دانشجوییمم دادم 84853251

 

یهم گفت :

 

شدی 17 !!!

 

کلی خندیدم

 

اما جون مادرشو قسم خورد که 17 شدم

 

وقتی تو سایت زدن دیدم راس میگه ...

 

تازه بالاترین نمره کلاس شده بودم و نصف کلاس هم افتاده بودن

 

هنوز که هنوزه نفهمیدم چی شد که اینجور شد ...

 

دقیقا برای منم همین اتفاق افتاد درس عناصر جزییات بود و استادش خیلیییییییییییییییییی سختگیر بود (با این حال دوسش داشتم heart.gif:icon_redface:)توی کلاس ما که نزدیکه 50 نفر بودیم حدودای 30 نفر افتاده بودن و هر هفته بچه ها درسو حذف میکردن و فقطم با این استاد درس ارائه میشد خلاصه دو هفته اخر کلاس بود که دو تا کتاب معرفی کرد و گفت ازینا امتحان میگیره و ترم بالاییا هم میگفتن فقط از کتاب امتحان میده و منم اصن بری این درس فرجه نداشتم و کتابم حجمش خیلی زیاد بود با این حال فقط کتابو خوندم و وقتم کم اورده بودم طوری که صفحاتِ اخرو فقط روخونی میکردم و بالاخره رفتم سر جلسه دیدم همش از روی جزوه س :ws44::ws44::ws44:

واقعا داشتم منفجر میشدم و خیلی استرس داشتم هیچیم یادم نبود همه رو نصفه نیمه جواب داده بودم و بعد اینکه برگه مو دادم نشستم گریه کردم و دیدم میوفتم :ws44::ws44::ws44:

خیلییییییییییییی وحشتناک بود و منتظر بودم ببینم کی نمراتش اعلام میشه همش میرفتم سایت ببینم نمراتش اعلام شده یا نه ولی میدیدم هنوز نیومده و جالب اینجاس همش بابام میومد میگفت نمرش اعلام نشده :ws44: باعث میشد بیشتر استرس بگیرم ولی بالاخره نمرم اومد و شدم 17 نیم :w58::w58::w58:

بالاترین نمره کلاس شده بودم....هنوزم که هنوزه نمیدونم چجور 17نیم شدم :w58:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

ااا منم بچه بودم همیشه این خوابو می دیدم....:ws37:

کاش الانم تکرار میشد خیلی قشنگ بود...

یه خواب دیگه هم که بارها میدیدم این بود که داشتم از یه صخره ی بلند میفتادم پایین،دلم هرری میریخت!بعد دقیقا همون جا که باید میخوردم زمینو میمردم،از خواب میپریدم...!:ws37:

منم همینطور خیلی مزه میده :girl_in_dreams:

عجیب ترین اتفاق من:

بچه که بودم با بچه های محله قایم موشک بازی میکردیم

ما یه حیاط خیلی بزرگ داشتیم که با بچه های کوچه برا بازی کردن اونجا جمع میشدیم

موقع چشم گذاشتن من بود،همه رفتن قایم شدن،بعد من رفتم که بگردم پیداشون کنم،دوستام 3 تا بودن،من قشنگ دیدمشون که زیر پله ها 3 تایی چسبیدن به هم دیگه هی ریز ریز میخندن و منو نگه میکنن،تانصفه ها ی راه رفتم جلو،بعد داد زدم که دیدمتون و رفتم که ساک ساک کنم!

وقتی برگشتم دیدم دوستام از اون ور حیاط دارن میان!!

من اینجور ی موندم!!:w58:

:w58::w58::w58:

ولی ترسناک بودا :45645:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

بعضی وقتا تو یه زمانی که قرار میگیرم

نمیدونم چطور میشه

اما انگار میدونم چ اتفاقی میخواد بیفته!!!

نمیدونم بیشتر وقتا همین میشه

 

یه اتفاق عجیب هم آخرین بار واسمون افتاد

تو نواب بودیم

من یهو یه چیز سیاه دیدم از بغل شیشه ی ماشین رد شد

2 دقه ی بعدش تصادف کردیم

 

داداشمم قبلا همچین چیزی واسش اتفاق افتاده بود

تو جاده رشت همین هاله ی سیاه رو میبینه بعد چند دقه ماشین چپ میکنه

شانس آوردن زنده موندن...

حالا شاید به نظر خرافات بیاد

اما عجیب بود واسم

  • Like 6
لینک به دیدگاه
ما نفهمیدیم باید اینجا خواب تعریف کنیم یا اتفاق ؟

 

خواب که من زیاد میبینم ولی هیچکدومش عجیب نیست

 

اما اتفاق عجیب ...

 

ترم مهر سال 85 مقاومت مصالح 2 داشتم

انقدر درس نخوندیم و فتیم سراغ کارای جانبی ( خودتون حدس بزنید ) که میانترم از 7 شدم بیست و پنج صدم !!! رفیق فابریکمم شد نیم !!!

 

پایانترم 7 شباه روز خوندیم و رفتیم سر امتحان

 

از 5 تا سوال 2 تاشو نوشتم !!!

 

2 هفته بعد خونه بودم که یه بچه ها گفت فلانی الان کاشنه و نمره های مقاومتو دیده

 

بهش زنگیدم ازش نمرمو پرسیدم

 

شماره دانشجوییمم دادم 84853251

 

یهم گفت :

 

شدی 17 !!!

 

کلی خندیدم

 

اما جون مادرشو قسم خورد که 17 شدم

 

وقتی تو سایت زدن دیدم راس میگه ...

 

تازه بالاترین نمره کلاس شده بودم و نصف کلاس هم افتاده بودن

 

هنوز که هنوزه نفهمیدم چی شد که اینجور شد ...

 

من یک ترم اگر مشروط میشدم .دانشگاه گفته بود که اخراجی

تو یک درس اصلا کلاس نمیرفتم و در میان ترم هم شرکت نکرده بودم.به خاطر مشکلاتی که درروز اون کلاس داشتم

عوضش یک درس را به خاطر دلایلی خیلی وارد بودم و تو میان ترم از 5 گرفته بودم 4.5 و درسش پروژه هم داشت و از 5 اون هم گرفتم 4.5 و تمام جلساتش را میرفتم سر کلاس .

امتحانم خیلی خوب داده بودم و از 5 تا سوال 4 تای اون را نوشتم و اون اخری هم ناقص نوشتم.

یعنی انتظاری که داشتم که اگر استاد دیوونه هم باشه دیگه زیر 15 به من نمیده.

البته اون درس که اصلا سر کلاس نمیرفتم و حتی شب امتحان هم نخونده بودمش را افتادم و شدم 4 .ولی با بدبختی وبیچارگی .یعنی هر روز میرفتم محل کار استاد و براش گریه و زاری میکردم که اگر 12 ندی بدخت میشم.

یعنی فکر کنید یک روز امار گرفتم که مثلا این طرف قرار هست بیاد و نمره را نهایی کنه.من از ساعت 8 صبح تا 4 بعد از ظهر جلوی دانشگاه نگهبانی دادم که استاد را ببینم.یعنی 2 روز اینکار را کردم.و بالاخره تونستم ازش نمره بگیرم.

ولی همون روز که در اخرین لحظه نمره را ازش گرفتم.و داشتم از خوشحالی پرواز میکردم.

من طوری از اون درس دیگه مطمئن بودم که 3 روز نمره اون درس امده بود روی برد ولی نمیرفتم نگاه نمیکردم.ولی وقتی رفتم نمره را دیدم.دیدم به من داده 4 :icon_pf (34):

بالا هم نوشته بود که نمره نهایی.

جالب بود طبق عادت تا 1 ماه موبایلش را خاموش کرد و رفته بود شهرشون .

البته با کلی بدبختی و اشنا بازی و باج دادن از دانشگاه اخراج نشدم.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

حالا چیز خیلی خیلی عجیب که برایم اتفاق افتاده و همین 1 هفته پیش بود.

باور کنید من شلوارم را پوشیدم دست کردم تو جیبم دیدم پول ندارم که برم بیرون.از بابام با کلی زحمت یک 10 تومانی گرفتم و 4 تا فحش شنیدم که میگفت همین 3 روز پیش بهت 50 تومان بهت دادم و از این حرفا.

رفتم پاتوقم تو یک سفره خونه و قلیونم را کشیدم و با هیچ کسی هم برخورد نکردم از نزدیک .

همین که میخواستم حساب کنم.دیدم 220 هزار تومان پول تو جیبم هستیعنی همون جیبی که دست زده بودم 100 تومان هم توش نبود و فقط کلیدم توش بود.جیب جلویم بود و امکان نداشت کسی بتونه این پول را بزاره.

اون هم تو این دوره زمونه که پولت را نزنند هنر کردی

حالا یکی بگه این پول از کجا اومد؟؟

  • Like 8
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...