hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۸۹ به کار گیری رنگ در معماری دنیای ما متشکل از رنگ های گوناگون است و هر یک از این رنگ ها می تواند تاثیراتی به روی ذهنیت افکار و روحیات ما بگذارد.تا به حال به ابن مسئله فکر کرده اید که چه رنگی بیشتر برای شما جذابیت دارد و اینکه علت تفاوت این رنگ با باقی رنگ ها برای شما چیست؟ بسیاری از روان شناسان رنگ ها را دسته بندی می کنند و برای هریک از انها معانی وتعاریف خاصی بکار می برند.اما از نظر من رنگ ها نسبت به مکان و زمان و موقعیت برای هر فرد تعاریف و احساس متفاوتی را می افریند.پس درهنگام بکار بردن رنگ باید به مسائلی چون روحیات افرادی که در محیط طراحی شده شما ((در ادامه به اختصار محیط طراحی نوشته میشود)) قرار میگیرند و فعالیت هایی که در محیط انجام می شود و میزان نور و نوع اب و هوا و مقعیت جغرافیایی نیز توجه داشت. علاوه بردر نظر داشتن چنین جزئیاتی باید از هارمونی و طریقه بدست امدن رنگهای مورد نظر هم اطلاع داشت. رنگ های زرد و قرمز و ابی رنگ های اصلی هستند که از ترکیب این سه رنگ 1-قرمز + زرد = نارنجی 2-قرمز + ابی = بنفش 3-ابی + زرد = سبز رنگ های سبز و بفش و نارنجی بوجود می ایند. به این دسته رنگ های ثانویه گفته میشود. شما با کم و زیاد کردن نسبت ترکیب رنگ های روشن و تیره را بدست می اورید. هارمونی: تا به حال شده در یک رستوران بنشینید و احساس کنید در یک محیط کاملا اداری یا وسط جنگ جهانی قرار گرفتید. این احساس شما بخاطر طراحی داخلی نادرست ان رستوران است و رنگ ها هم قسمتی از این طراحی هستند.شما با رنگ ها به محیط طراحی خود روح میدهید . شما می توانید یک رستوران را محلی ارامش بخش و دلپذیر بسازید یا اینکه به محلی غیر قابل تحمل تبدیل کنید. رنگ ها را می توان به شکلهای متفاوتی در کنار هم بکار برد. می دانید تمام رنگ ها در نور مرئی وجود دارد. پس از تجذیه نور مرئی به دامنه تمام رنگها دست پیدا میکنیم. 3-شما می توانید برای پیدا کردن روشهای جدید و منحصر به فرد به محیط اطراف خود بیشتر توجه کنید و با دقت بیشتری به طبیعت نگاه کنید. در طبیعت چیزهای زیادی وجود دارد که ما باید یاد بگیریم. اگر از محلی در یک روز گرم و از همان محل در یک روز سرد عکس بگیرید و هر دو عکس را د کنار هم قرار دهید متوجه تغیراتی در نوع رنگ ها و تیرگی و روشنی محیط و ... میشوید . همه ی ما در محیط های گرم و یا سرد قرار گرفته ایم و تفاوت رنگ ها را در ای دو شرایط دیده ایم و در ذهن خود بطور ناخوداگاه یا اگاهانه ثبت کرده ایم. می توان گفت نسبت به بعضی رنگ ها تجربه گرمی داشتیم و نسبت به بعضی رنگ ها تجربه سرد.همین امر موجب این میشود که در هنگام قرار گرفتن در محیط با ترکیب رنگی محیط گرم احساسی شبیه به زمانی که در محیط گرم بودیم پیدا کنیم و این مطلب برای تجربه های رنگی دیگر نیز صدق میکند. البته این تنها توجیه علمی این مسئله نیست. و در پایان به شما پیشنهاد می کنم همیشه طرح های خود را بروی کاغذ یا نرم افزارهای کامپیوتری که امروزه کاربرد زیادی پیدا کرده اند پیدا کنید و نتیجه ان را پیشاپیش ببینید. البته رنگ در طرح اجرا شده ی شما کیفیت و جلوه ی بیشتری دارد و تاثیر بیشتری می گذارد. برداشت و کپی برداری از این بلاگ بدون ذکر منبع غیر قانونی میباشد. همانطور که میبینید رنگها با کوتاه ترین طول موج به ترتیب افزایش طول موج در کنار هم قرار دارند.یکی از روش هایی که برای بکار بردن رنگها در کنار هم استفاده میشود استفاده از همین ترتیب است. یعنی استفاده از رنگ هایی که در کنار هم قرار دارند. 1-روش دیگری که زیاد مورد توجه قرار میگیرد استفاده از رنگ های متضاد است. در این روش شما می توانید همه را غافل گیر کنید.البته باید هنرمندانه عمل کرد چون با انتخواب نادرست رنگ های متضاد و بکار گیری نا به جا محیط طراحی غیر قابل تحمل میشود. 2-در این بین روشی که هم به هنر شما نیاز دارد و هم خود به تنهایی چشم گیر است استفاده از رنگهای مکمل است . رنگ های مکمل به شما این امکان را میدهند که به راحتی محیط های زیبایی را بوجود بیاورید. شاید بپرسید رنگ مکمل چیست یا رنگهای مکمل کدامند؟ اگر دو رنگ اصلی با هم ترکیب شوند به رنگ سوم اصلی نیاز دارند تا به رنگ مشکی برسند. ترکیب دو رنگ اصلی با رنگ اصلی که در تکیب وجود ندارد مکمل یکدیگرند. بطور مثال: زرد + ابی = سبز سبز و قرمز مکمل یکدیگرند برای بدست اوردن رنگ های مکمل از دایره رنگ استفاده کنید. رنگ هایی که در مقابل یکدیگر قرار دارند مکمل یکدیگر هستند . نویسنده : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام - برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام منبع: i.r.i civil 7 لینک به دیدگاه
hilda 13376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۸۹ مختصري بر نقش رنگ در معماري يکي از ملاحظات روانشناختي رنگ که در کاربرد هنري رنگ اهميت دارد ، بررسي تأثير متقابل رنگ ها است . جلوه يا اثر هر رنگ در جوار رنگ ديگر تغيير مي کند هر رنگ نسبت به ديگري ميزان تيرگي يا روشني ذاتي اش را مي نماياند . معکوس کردن اين ترتيب طبيعي ، ناسازگاري رنگي به بار مي آورد.هر رنگ داراي سه صفت يا سه بُعد ديداري مستقلا ً تغيير پذير است : فام ، درخشندگي و پرمايگي فام ، صفتي از رنگ است که جايگاه آن را در سلسله ي رنگي ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج هاي مختلف در طيف مرئي – مشخص مي کند قرمز ، زرد و آبي را فام هاي اوليه مي نامند و چون مبناي ساير فام ها هستند ، رنگ هاي اصلي نيز نام گرفته اند . فام هاي ثانويه عبارتند از : نارنجي ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادير مساوي از دو فام اوليه حاصل مي شوند . فام هاي ثالثه از اختلاط فام هاي اوليه و ثانويه به دست مي آيند : زرد- نارنجي( پرتقالي) ، نارنجي- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغواني) ، بنفش- آبي ( لاجوردي) ، آبي- سبز (فيروزه اي) ، سبز- زرد (مغز پسته اي) . دوازده فام نامبرده را با ترتيبي معين در چرخه ي رنگ ، نشان مي دهند . در چرخه ي رنگ ، فام هاي ثانويه و ثالثه اي که بين يک زوج فام اوليه جاي گرفته اند ، داراي روابط خويشاوندي هستند و در کنارهم ساده ترين هماهنگي رنگي را پديد مي آورند .ماداميکه اين رنگها با رنگهاي خالص سفيد و سياه ترکيب شوندايجاد بيشماري از رنگها و سايه هاي مختلف مينمايند درخشندگي، دومين صفت رنگ است و درجه ي نسبي تيرگي و روشني آن را مشخص مي کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسايه را نيز در همين معنا به کار مي برند) . معمولا ً درخشندگي رنگ هاي فام دار را در قياس با رنگ هاي بيفام مي سنجند . در چرخه ي رنگ ، زرد بيشترين درخشندگي (معادل خاکستري روشن نزديک به سفيد) و بنفش کمترين درخشندگي ( معادل خاکستري تيره ي نزديک به سياه) را دارد . پرمايگي (اشباع)، سومين صفت رنگ است و ميزان خلوص فام آن را مشخص مي کند ( گاه واژه ي شدت را در اين مورد به کار مي برند ) . فام هاي چرخه ي رنگ صد در صد خالص اند ولي در طبيعت به ندرت مي توان فام خالصي يافت . همچنين ، کمتر رنگيزه اي حد اشباع فام مربوطه در چرخه ي رنگ را داراست . رنگهاي درخشان به تنهايي جذاب هستند اما اگر در يک الگو يا رديفي منظم قرارگيرند از نظر بصري تاثير بيشتري خواهند داشت. اين نوع آرايش يک ساختار ساده را بر اين رنگها حاکم ميکند و در نتيجه يک مفهوم و يا نوعي نظم را، وراي حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد. 5 لینک به دیدگاه
hilda 13376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۸۹ طرح رنگ در معماری معماران و طراحان داخلی به هنگام طراحی، ساختمان را از نظر فرم، فضا، نور، بافت و رنگ مورد بررسی قرار می دهند، اما متاسفانه یکی از اجزایی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد رنگ است. برای اینکه تاثیرات رنگ از همان ابتدا بر کل طراحی مشخص شود، باید آن را به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده از همان آغاز انتخاب نمود. نه اینکه بعد از اتمام طراحی، مبادرت به انتخاب آن کرد. لازم نیست که طراحی رنگ، چیزی به هزینه های ساخت و ساز و یا تعمیرات اضافه کند. باید برای کار در پیش رو برنامه ریزی کنیم. بهترین راه این است که رنگ های نقاشی و سایر مصالح را به عنوان ترکیب ساده رنگ در نظر بگیریم. موفق ترین طراحی رنگ در فضای داخلی باید در خور اهداف طراحی باشد و به آن واکنش نشان دهد. تناسب و تاثیرگذاری رنگ بر روند طراحی شامل موارد زیر است: - هماهنگی با حال و هوای محیط - جلب توجه - تعدیل کردن فضا از نظر بزرگ و کوچک جلوه دادن آن - تفکیک کردن و محدود کردن فضا - جداسازی و تعریف فضا - همسان و همگون کردن بافت فضا رابطه متقابل رنگ ها هر رنگی باید در ارتباط با رنگ های دیگر فضا انتخاب شود. بنابراین باید هر یک را با رنگ محیط اطراف سنجید. رنگ ها در مجاورت با یکدیگر تاثیرات مهم خود را به نمایش می گذارند. پس مهم است که بتوان تاثیرات آنها را بر هم ، کنتل و پیش بینی کرد. بسیاری اوقات آنها به تنهایی بی اثر هستند، اما وقتی در کنار یکدیگر قرار می گیرند، قدرت و زندگی را به نمایش می گذارند. درجه بندی و نسبت رنگ ها رنگ ها چرخه ای از رنگ را تشکیل میدهند. برخی تک رنگ ها در طبیعت و چرخ رنگ حتی اگر به درستی و به نسبت صحیح به کار برده شوند، نسبت به بقیه رنگ ها غالب هستند. به سادگی میتوان رنگ ها یا فام های غالب را در چرخ رنگ تشخیص داد. تغییر نسبت رنگ ها به هنگام کامل و یکپارچه شدن نشان میدهد که کدام رنگ غالب است. تشخیص رنگ های غالب در طراحی ها بسیار مهم است. تک رنگ های غالب به هنگام ترکیب، رنگ های گرم زودتر از رنگ های سرد خودشان را ظاهر می کنند. به ویژه زمانیکه رنگ های متفاوت به نسبت های مساوی با هم ترکیب شوند. رنگ های گرم تر نسبت به رنگ های سرد تر، زودتر از خود واکنش نشان می دهند، به همین دلیل است که رنگ های گرمتر در پس زمینه قرار می گیرند. از نظر روانی، رنگ های گرمتر مانند قرمز، نارنجی و زرد به طور طبیعی مهیج تر و محرک تر هستند و در عین حال رنگ های سرد مانند آبی، سبز و یا بنفش حس آرامش بخشی را ایجاد می کنند. مشخصه های رنگ غالب رنگ های خالص تر پیشتاز و غالب هستند، در حالیکه رنگ های ممزوج یا خاکستری این چنین نیستند. البته همان طور که گفته شد، این در حالتی است که نسبت های مساوی از هر کدام در کنار یکدیگر قرار گیرند. به یاد داشته باشید که چشم به طور طبیعی رنگ های پر رنگ و شدید را جذب میکند. آگاهی از این موضوع که کدام رنگ غالب است به ما کمک میکند تا آن را به دلیل قدرت بخشیدن سایر رنگ های دیگر به مقدار زیادی به کار نبریم. اگر می خواهیم فضا عمق بیشتری داشته باشد ، باید بدانیم کدام رنگ ها خود را زودتر ظاهر می کنند و کدامیک دیرتر. رنگ های غلیظ در پیش زمینه و رنگ های ضعیف (کمرنگ) در پس زمینه استفاده می شوند. رنگ های ضعیف، تورفتگی و عمق را بیشتر می کنند. نسبت رنگ ها به عنوان قانون کلی در طراحی رنگ در فضای داخلی، معقول تر آن است که از رنگ های قوی و غالب به مقدار کم استفاده کنید، در غیر این صورت در فضا غلبه کرده و باعث میشود فضا ناراحت کننده به نظر برسد. استفاده از رنگ های غالب و قوی به مقدار کم به رنگ های بی اثر روح می بخشد. چگونه میزان شدت رنگ تعیین میشود؟ یک پارچه رنگی، بدون توجه به رنگ بندی آن همیشه به عنوان وسیله زینتی مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی شما آن رنگ را از پارچه انخاب کرده اید که فقط چند اینچ را می توان با آن اندازه گرفت تصور کردن تاثیر رنگ در محوطه بزرگی کار دشواری به نظر میرسد. هر چه فضا بزرگتر باشد رنگ نیز بزرگتر به نظر می رسد. چیزی که خاکستری به نظر میرسد فقط با تماس جزئی با بنفش کمرنگ می تواند تبدیل به بنفش بی روح و ضعیفی شود وقتی در سراسر اتاق گسترش می یابد. وقتی مطمئن نیستید همیشه رنگ کمرنگ تر را انتخاب نمایید مخصوصا اگر به میزان زیادی در دسترس قرار دارند. برای جلوگیری از این مشکل همیشه با نمونه های زیادی از رنگ هایی کار کنید که می توانید به آن ها دسترسی داشته باشید. در صورت امکان ، رنگ را در محوطه کوچکی آزمایش نمایید. برای اینکه مطمئن شویم که نمونه رنگ در موقعیت نهایی چگونه خود را نشان میدهد،بهتر است نمونه های رنگ مربوط به هر بخش را بر روی همان بخش آزمایش کنیم. مثلا کف را روی کف، سقف را روی سقف و دیوار را روی دیوار آزمایش کنیم، زیرا سطوح مختلف یک اتاق ، نور متفاوتی را دریافت میکند. به عنوان مثال، یک شی رنگی را روی سقفقرار دهید و سپس همان شی را روی زمین قرار دهید، معمولا شی روی سقف تیره تر به نظر میرسد زیرا کمتر در معرض نور مستقیم قرار گرفته است. به همین دلیل بهتر است که نمونه را در روشنایی روز آزموده و سپس با ایجاد نور مصنوعی، هم وضعیت آن را مشاهده کنیم و هم سعی کنیم که رنگ را در سطح نمونه بزرگتری بیازماییم. منبع: کلیدها , برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده