رفتن به مطلب

« تو ديگه چي مي گي بچه»


ارسال های توصیه شده

دوستان عزیزم ( وحید و میلاد ) تذکر داده بودند که کوتاه و گزیده بگم ولی چه کنم گاهی وقتها نمیشه مطلبو کوتاه کرد. و در ادامه و با عرض پوزش :

همه ما این جمله معروف « تو ديگه چي مي گي بچه» را از دهان پدر و مادرها و بزرگترها مي شنويم؟ و همان بچه حالا که بزرگ شده و مدیر و فلانی هم شده اند , احساس میکنند که به جایی رسیده اند که میتوانند حرف بزنند و حرفهایشان خریدار پیدا کرده است , لذا بدون فکر و بدون مطالعه هر طوری که میخواهند حرف میزنند و به معنای آن هم زیاد توجه نمیکنند. وقتي نفس خلاقيت در سخن ، به دليل کلیشه گویی ها به فراموشی سپرده شود ، جای آن را کلنجار رفتن مخاطب با خودش پر میکند. ,شنونده هم بلافاصله از خیر شنیدن این مهملات گذشته و توجهی به مصاحبه نمیکند. شاید میترسند که نتوانند درست صحبت کنند و به همین خاطر از کار اخراج شوند , بنا براین سعی میکنند به بهای فریب شنونده هم که شده باشد , بجای سخن گفتن , مدام با کلمات بازی کنند و سر و صدا راه بیاندازند و هیچ چیزی هم نگویند. من خیلی وقت ها که به مصاحبه های این افراد توجه خاص نموده ام به این نتیجه رسیده ام که شاید اینان فکر میکنند که در عالم خیال و یا در خواب حرف میزنند و شاید به همین دلیل اینقدر راحت جواب میدهند و فکر هم نمیکنند که چه میگویند و یا شنوندگان چی میشنوند؟ آیا اگر فردی در اجتماع ما خودش مسئول یکی از حوزه های فرهنگی باشد و در عین حال بشقاب ماهواره او از دیگر همسایگانش هم کمی پهن تر بوده و صدای موزیک ماشین فرزندش خواب بعد از ظهر همسایه ها را از آنها بگیرد, میتواند به فرهنگ و اعتلای آن کمک کند یا همین فرد خودش یک عنصر ضد فرهنگ است؟

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...