setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۸ نگاهی به وضعیت معماری معاصر عوامل گوناگونی بر روند پیشرفت جوامع بشری موثرند که از آن جمله میتوان به عواملی نظیر: اقتصاد، جامعه شناسی، سیاست، پیشرفتهای علمی، فلسفه و... اشاره کرد که همگی این عوامل بر دگرگونیهای هنر و معماری نیز بسیار موثرند؛ این تحولات در معماری، آنگونه که چارلز جنکز (منتقد شهیر معاصر)، از آن یاد می کند با دوره مدرن آغاز می شود و سپس با دو دوره پست مدرن و لیت مدرن پی گرفته می شود. مدرنیسم در معماری، پس از انقلاب صنعتی و از حدود سال 1920 م آغاز می شود؛ بهلحاظ شناختشناسانه معماران مدرن به یک سبک جهانی و شاید بتوان گفت به نوعی بی سبکی معتقد بودند. در معماری مدرن فرم، ناشی از «عملکرد» است. ساختمان حاصل از سبک در معماری مدرن دارای صراحت بیان است، فرم انتزاعی و دارای خلوص و سادگی است. از آنجا که معماری مدرن نفی کننده تاریخ است، لذا ضد هر گونه تزئینات، تمثیل و استعارهای است که رجعتی به تاریخ قلمداد شود. در حقیقت معماری مدرن بر اساس اصالت برنامه شکل می گیرد و در آن عملکرد، نقش مهمی را ایفا میکند؛ بدین معنی که سازماندهی فضایی پروژه تحت تاثیر مستقیم اقتصاد قرار دارد و پروژه بر مبنای اقتصادی ترین وضیعت عناصر برنامه به وجود می آید و فرم، صورت اقتصادی طرح است! فرم، عنصری جبری است که ناشی از عملکرد و برنامه است و زیباییشناسی آن زیبایی ماشینی و منتج از فناوری است. پس از سال 1960م، دو گرایش جدید پست مدرن و لیت مدرن، رخ مینمایند، هر یک دارای گرایش های مجزایی هستند، حتی ادامه تفکرات این سبکها تا سال های اخیر هم قابل پی گیری است. در اندیشه معماران پست مدرن، سبک به صورت دوگانهای به وجود می آید و دارای ظاهری عامه پسند و طرفدار عقاید جمع است. معماران این دوره که دیگر معماری مدرن را کارآمد و آرمانی نمییابند، با رجعت به گذشته و تاریخ معماری، نشانههایی را از آنها در معماری خود مورد استفاده قرار میدهند. در معماری پست مدرن نئوکلاسیک، برنامه طرد میشود و فرم فارغ از برنامه شکل میگیرد؛ در واقع این فرمها هستند که مساله اصلی معماری را تعریف می کنند. فرمهای اسطورهای ولی بیزمان. این معماری با برداشتهای تاریخی و استفاده از الگوهای کلاسیک نظیر تقارن، تعادل، تبدیل کثرت به وحدت و... فرمهای انتزاعی را خلق میکند که برنامه و عملکرد در ادامه درون آن گنجانده میشود. برای معمار پست مدرنیست علیالسویه است که یک کتابخانه طراحی شود یا یک موزه، یک مدرسه یا یک کارخانه، او تصویر سازی کرده، تمثیلها و استعارات تاریخی را از متن موجود برداشت میکند، به طرزی مملو از تزیینات آلی و کاربردی، سپس در نهایت، عملکرد در قالب فرمال ریخته میشود و شکل میگیرد، حتی به قیمت تغییراتی در برنامه! اندیشه «لیتمدرن» معتقد به سادگی ناخودآگاه است؛ «معمار لیتمدرن»، واقع بین است و معتقد به هر فرمی است که حاصل آید. ساختمان حاصل از این سبک دارای فرمی تندیس گونه است، فرمی رمزآلود با تکرار فوقالعاده و خلوص! این بناها در عین سادگی، پیچیده هستند و دارای دوگانگی و اشاراتی مبهم. معماران لیتمدرن همانند اسلاف خود با تمثیل و استعاره مخالف هستند لیکن، طراحی آنها به گونهای است که با ساختمان و سازه بهمانند تزئینات برخورد میشود؛ بناهای این سبک بسیار پرزرق و برق و تکنیکی است، قسمت اعظم زیباییشناسی آنها نتیجه زیبایی ماشین است البته با تعابیری نو از آن.... در سالهای اخیر گرایشهای جدیدی را در معماری شاهد هستیم که تقریبا همه آنها منتج از این سه جریان عمده هستند که بعضی از آنها را میتوان به طور مشخص به عنوان سبکی خاص نام ببریم؛ اما تکثر طرز تفکرات حاکم بر معماری امروز جهان به حدی است که می توان با توجه به اندیشه، نحوه طراحی، گرایش و موضعگیری معماران نسبت به معماری، سبکی خاص را برای هر معمار قائل شد، به طور مثال سبکی که برای معماری فرانک گری قایل هستیم یا سبک معماری افرادی نظیر آیزنمن و یا دانیل لیبسکیند کاملا متفاوت است و آنها را نمیتوان در یک قالب گنجاند و در عین حال نمی توان نام یک سبک خاص را بر روی آنها گذاشت بلکه هریک از آنها بر اساس اندیشه و استراتژی خود دارای سبکی منحصر به خویش هستند. البته ممکن است سبک کاری آنها توسط افراد دیگری مورد استفاده و اقتباس قرار گیرد. در ایران نیز، علیالخصوص در دهه اخیر، رویکردهایی خاص به معماری شکل گرفته است که در نگاهی عام میتواند به صورت یک رستهبندی کلی، حضور و نوع نگاه به معماری را در بین گروههای مختلف مطرح در کشور را طبقه بندی کرد؛ طبقهبندی این چنینی هرچند تا به حال شکل نگرفته (یا جدی گرفته نشده است!)، ولی کاملا در درک معماری و ساخت و ساز معاصر ایران میتواند راهگشا باشد. برگرفته از سایت آرونا 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده