*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۹ وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد خدایا عقیده ام را از دست عقده ام مصون دار ارزش وجودی هر انسانی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد . مردان در صید عشق به وسعت نامنتهایی نامردند گدایی عشق میکنند تا وقتی مطمئن به تسخیر قلب زن نشدند اما همین که مطمئن شدند مردانگی را در کمال نامردی به جا می آورند حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی معرفی کردند. مرگ هراسناک نیست . هراس مرگ از آنست که گریبان آدمی را تنها می گیرد و جدا می کند. با هم به سراغ مرگ رفتن وحشتناک نیست. با هم مردن سخت نیست. با هم رنج بردن تلخ نیست. با هم زیستن و در زیر این آسمان دم زدن غربت نیست. همه بدی ها، سختی ها، تلخی ها و بی طاقتی ها و وحشت ها همه از تنهایی است. از مجهول ماندن است. جدا مردن است هم نشین نیک از تنهایی بهتر است و تنهایی از هم نشین بد بهتر ، مالی را به امانت بسپاری بهتر از آن است که مهر و موم کنی و مهر و موم کنی بهتر از آن است که کسی را متهم سازیم هر کسی را نه بدان گونه که « هست »، احساس می کنند بدان گونه که « احساسش » می کنند ، هست زیبایی همواره تشنه دلی است که به او عشق ورزد عشق در اوج اخلاصش ، به ایثار رسیده است و در اوج ایثارش ، به قساوت ! ببخشید.... اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند.... فقط از فهمیدن تو می ترسند وقتی در صحنه ی حق وباطل نیستی هر کجا خواهی باش ، چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب ،هر دو یکی است... زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مر گ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگه عشق نیست چرا عاشقیم در بی کرانه زندگی دو چیز افسونم کرد: آبی اسمان که می ببینم و می دانم نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم هست عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند. حتی خداوند نیز دوست دارد که بشناسندش نمی خواهد مجهول بماند مجهول ماندن است که احساس تنهایی را پدید می آورد و دردبیگانگی و غربت را. مجهول ماندن رنج بزرگ روح آدمی است. ( دکتر علی شریعتی ) 6 لینک به دیدگاه
زیباخانوم 68 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۹ دمه دکتر گرم اصلا کلا نباید حیوون باشیم خلاصه متن بالا 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۹ وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است ارزش وجودی هر انسانی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد . مردان در صید عشق به وسعت نامنتهایی نامردند گدایی عشق میکنند تا وقتی مطمئن به تسخیر قلب زن نشدند اما همین که مطمئن شدند مردانگی را در کمال نامردی به جا می آورند :w00: 1 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۹ ممنون :icon_gol: دمه دکتر گرم اصلا کلا نباید حیوون باشیم خلاصه متن بالا :w00: قبول کن که راسته....من بهش رسیدم لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده