spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ شما یادت میاد که ادعا کردید که در همه جا قبل از کلمه تکامل کلمه theory میاد.پس تکامل را به عنوان یک نظریه قبول ندارید و اون یک تئوری هست وبه من کنایه زدید که دیکشنری در اختیار ندارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اخه عزیز من وقتی از چیزی سردرنمیاری چرا میخوای روی اون مانوربدی صدبار بهت گفتم اون حرف اخری که ته دلت مونده رو اول کاربگو هم کارماراحت میشه هم کارخودت الان میخوای برای من نظریه نسبیت انیشتین رو توضیح بدی یا توپولوژی درفضاهای قابل گسترش یا هندسه ریمانی؟ از این باب خاطرتو جمع کنم که هرچقدر دوست داشته باشی حوصله بحث رو دارم چون علایق من بودن وحداقلش سه چهارسالی با اینا زندگی کردم تو میخوای با فرگشت وجود خدارو رد کنی خب بیا یه تاپیک بزن بگو خدایی وجود نداره نمیدونم این همه صغری کبری چیدنت بر چیه؟ با این مستمسکات هم عمرا بتونی وجود خدارو زیر سوال ببری ! نقد وجود خدا یه بحثیه وجود نداشتنش هم یه بحث دیگه منم کم تو این وادی ها سیر نکردم که بیخبر مطلقی باشم ادعایی هم تو دونستن ندارم ولی وقتی یکی با این همه شور واحساس سعی درقالب کردن مفاهیم بهم داشته باشه یخورده خنده دار میشه هنوزم یادم نرفته که گفتی دیکشنری ها هیچ تفاوتی پیدا نکردن نمیدونم چرا دیکشنری های تو مثل منابع اماری بعضیا هستن که جفتمونم خیلی دوستش داریم لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ چرا قضیه را میپیچونیتو اصلا میدونی نظریه چیه؟؟؟یا باید بهت یاد بدم.؟؟؟ خیلی بامزه بود خندیدیم برو هروقت جواب سوال های منو پیدا کردی بیا سوال تازه بپرس حداقل از وافن بپرس که گیر نکنی اینجورجاها لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ اخه عزیز من وقتی از چیزی سردرنمیاری چرا میخوای روی اون مانوربدیصدبار بهت گفتم اون حرف اخری که ته دلت مونده رو اول کاربگو هم کارماراحت میشه هم کارخودت الان میخوای برای من نظریه نسبیت انیشتین رو توضیح بدی یا توپولوژی درفضاهای قابل گسترش یا هندسه ریمانی؟ از این باب خاطرتو جمع کنم که هرچقدر دوست داشته باشی حوصله بحث رو دارم چون علایق من بودن وحداقلش سه چهارسالی با اینا زندگی کردم تو میخوای با فرگشت وجود خدارو رد کنی خب بیا یه تاپیک بزن بگو خدایی وجود نداره نمیدونم این همه صغری کبری چیدنت بر چیه؟ با این مستمسکات هم عمرا بتونی وجود خدارو زیر سوال ببری ! نقد وجود خدا یه بحثیه وجود نداشتنش هم یه بحث دیگه منم کم تو این وادی ها سیر نکردم که بیخبر مطلقی باشم ادعایی هم تو دونستن ندارم ولی وقتی یکی با این همه شور واحساس سعی درقالب کردن مفاهیم بهم داشته باشه یخورده خنده دار میشه هنوزم یادم نرفته که گفتی دیکشنری ها هیچ تفاوتی پیدا نکردن نمیدونم چرا دیکشنری های تو مثل منابع اماری بعضیا هستن که جفتمونم خیلی دوستش داریم اتفاقا باز هم نگرفتی من چی میگم.اصلا نمیخواستم درباره نظریه انیشتین و خدا بحث کنم من فقط مشکلم با ادعای شما هست که گفته بودید که فرگشت یک فرضیه هست. فقط این را بهت میگم که بدونی. همانطور که قبل تکامل کلمه theory در انگلیسی میاد.قبل کلمه نسبیت انیشتین هم کلمه theory میاد . لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ خیلی بامزه بودخندیدیم برو هروقت جواب سوال های منو پیدا کردی بیا سوال تازه بپرس حداقل از وافن بپرس که گیر نکنی اینجورجاها شما مثل اینکه در جواب دادن های ساده مشکل دارید. یک بله و نه را چرا بزرگ میکنید. من 2 تا سوال کردم. ایافرگشت یک نظریه هست یا نه؟؟ ایا نسبیت انیشتین یک نظریه هست یا نه؟؟؟؟ لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ اتفاقا باز هم نگرفتی من چی میگم.اصلا نمیخواستم درباره نظریه انیشتین و خدا بحث کنممن فقط مشکلم با ادعای شما هست که گفته بودید که فرگشت یک فرضیه هست. فقط این را بهت میگم که بدونی. همانطور که قبل تکامل کلمه theory در انگلیسی میاد.قبل کلمه نسبیت انیشتین هم کلمه theory میاد . میدونی تو بیشتر وبهترمیدونی برو خوش باش هروقت ولی فرصت داشتی درمورد چیزایی که نمیدونی وادعاشون رو داری یه خورده مطالعه هم بکن برا خودت میگم ازما دیگه گذشته نسبیت انیشتین درفضای خودش جای هیچ بحثی نداره اگه تونستی اینو برا خودت معنی کنی بقیش هم برا خودت معنی میشه دیگه ادامه دادن این بحث ابکی برا من مقدور نیست خوش باشی لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ میدونی تو بیشتر وبهترمیدونیبرو خوش باش هروقت ولی فرصت داشتی درمورد چیزایی که نمیدونی وادعاشون رو داری یه خورده مطالعه هم بکن برا خودت میگم ازما دیگه گذشته نسبیت انیشتین درفضای خودش جای هیچ بحثی نداره اگه تونستی اینو برا خودت معنی کنی بقیش هم برا خودت معنی میشه دیگه ادامه دادن این بحث ابکی برا من مقدور نیست خوش باشی نظریه فرگشت هم مثل نظریه نسبیت در فضای خودش جای هیچ بحثی نداره و اکثریت دانشندان دنیا هر 2 تای انها را قبول دارند . حالا شما نمیخوای قبول کنی و این یکی را به خاطر تعصب و احساسات رد میکنی. دیگه جای بحث نداره. وقتی شما همین چند روز پیش ادعا میکنید که فرگشت یک نظریه نیست و دلیلش را وجود کلمه theory evolution میدونید و میگ ید یک تئوری هست و نظریه نیست و من وقتی به شما میگم که تئوری همون نظریه هست . و وقتی میبینیم که در همه جا کلمه therory در پشت کلمه نسبیت انیسشتین وجود داره و شما به زیرکی سعی میکنید جوابی ندید و این اشتباه خودتون را قبول نکنید. لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ گفتم که تو درست میگی با حرف خودت این بحث ها هیچ ربطی به عموم نداره وبهتره اگه بحثی دراین زمینه دارید درمباحث مرتبط با ژنتیک مطرح کنید نه تالارگفتگوی ازاد!! شما حتی برای نمونه یکی از سوالای منو جواب ندادی وحرف خودتو توجیه میکنی زمان میبره ولی بالاخره خیلی چیزا روشن میشه لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ تک سلولی ها از کجا اومدن؟:shame: در جواب تکامل چشم که وافن گفته هم توضیح بده دنی جان لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ تک سلولی ها از کجا اومدن؟:shame:در جواب تکامل چشم که وافن گفته هم توضیح بده دنی جان اول چشم را بگم 1:در ابتداي پيدايش سلول هاي پوستي حساس به نور، موجود تنها م يتوانست روشنايي را از تاريکي تشخيص دهد ولي قادر به تشخيص جهت نور نبود. 2:در برخي از جانداران بعدي، سلو لهاي پوستي حالت مقعر به خود گرفتند و موجود قادر به تشخيص جهت نور نيز شد. 3:به مرور زمان، سلو لهاي شفاف محافظ در ورودي اين چشم ابتدايي اضافه شدند. طي نسل هاي متمادي و به مرور سلول ها بيشتر شدند و باعث شکست نور و تمرکز آن بر روي سلو لهاي چشمي شدند. جانداران صاحب اين چشم، شانس بيشتري براي کسب غذا و بقاء نسل کسب کردند 4:ميليو نهاي سال بعد، موجودات صاحب چش مهايي شدند که به شکل دقيق، نور را بر روي سلو لهاي حساس متمرکز م يکرد و تصوير دقيقي از اشياء را ارائه م يداد. نسل موجوداتي که صاحب اين نوع چشم شده بودند، به سرعت افزايش يافت. 2 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ اول چشم را بگم1:در ابتداي پيدايش سلول هاي پوستي حساس به نور، موجود تنها م يتوانست روشنايي را از تاريکي تشخيص دهد ولي قادر به تشخيص جهت نور نبود. 2:در برخي از جانداران بعدي، سلو لهاي پوستي حالت مقعر به خود گرفتند و موجود قادر به تشخيص جهت نور نيز شد. 3:به مرور زمان، سلو لهاي شفاف محافظ در ورودي اين چشم ابتدايي اضافه شدند. طي نسل هاي متمادي و به مرور سلول ها بيشتر شدند و باعث شکست نور و تمرکز آن بر روي سلو لهاي چشمي شدند. جانداران صاحب اين چشم، شانس بيشتري براي کسب غذا و بقاء نسل کسب کردند 4:ميليو نهاي سال بعد، موجودات صاحب چش مهايي شدند که به شکل دقيق، نور را بر روي سلو لهاي حساس متمرکز م يکرد و تصوير دقيقي از اشياء را ارائه م يداد. نسل موجوداتي که صاحب اين نوع چشم شده بودند، به سرعت افزايش يافت. خب این بیشتر به قصه شباهت داشت عزیز دل برادر چرا تنها در دونقطه بدن این فعل و انفعالات انجام شد؟ چرا فقط بر روی سر؟ چرا مثل حس لامسه همه جای بدن نشد؟ چطور شد که بدن موجودات یهویی دریافت که باید حسگر نوری داشته باشه؟ ولی لزوم امواج مغناطیسی اصلا به فکر بدن انسان خطور نکرد؟ شاید بگی موجوداتی این حسو دارن خب چرا انسان نداره؟ یعنی اصلا بدن انسان تو اینهمه مدتی که خلق شده این نیازو حس نکرده که سنسور امواج مغناطیسی داشته باشه؟(با بسامد زیاد)با وجود اینکه شدیدا به این امواج واکنش داره چرا از وقتی که چشم انسان کامل شده دیگه فرگشتی روی نداده؟ چرا چشم انسان کاملتر نشده؟ و خیلی خیلی سوالات دیگر .......خب جواب اونیکی سوالمو هم بدی ممنون میشم لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ در 13.7 ملیارد سال پیش کل کیهان خالی از هر ماده ای بود و فقط در یک نقطه کوچک انرژِی عظیمی وجود داشت. این نقطه منفجر شدو همون جریان بیگ بنگ که میدونی البته لازم هست بگم که هنوز دانشمندان درباره این که این بیگ بنگ چگونه و چطوری بوجود امده.اطلاعی کامل ندارند و چگونگی ان هم اکنون داره ازمایش های ملیارد دلاری برایش انجام میشه که بهش پی ببرند و فقط فرضیاتی وجود داره بر اثر این انفجار نخستین هسته های سبک مثل هیدروزن و هلیم تشکیل شدند. به خاطر دمای بسیار بسیار زیاد در حد ملیون ها درجه ساتیگراد الکترون ها نمیتونستند در مدار دور هسته دمام بیارند و جدا میشدند این شرایط تا 300 هزار سال بعد ادامه داشت تا اینکه هوا به قدری سرد شد که نخستین اتم های گازی تشکیل بشه.یعنی دما به چند هزار درجه رسیده بود. با گذشت ملیون سالها ابرهایی از اتم های گازی تشکیل شدند.و کل کیهان به صورت ابرهای سرد و تاریک در فضا معلق بودند. تا 400 ملیون سال بعد پروسه های انجام شد که توضیح دادنش طولانی هست.ولی در کل بگم که نخستین ستاره های این جهان تولید شدند بعد از اون کهشکشان ها بوجود امد. به هر حال ملیاردها سال پیش یک ستاره منفجر شد.و 4.5 ملیارد سال پیش توده های گازی و غبار عناصر گرد هم امدند و ستاره خودشید و سیارات ما پدید امد. حالا هم در مورد پیدایش حیات بر روی سیاره زمین در ابتدا کره زمین به شکل کره ای داغ و سوزان بود 500 ملیون سال طول کشید تا پوسته زمین سرد و جامد بشه. با افزایش بخار اب حاصل از گازهای اتشفشانی در جو زمین باران های سیل اسایی بوجود امد و ملیون ها سال بعد زمین پراز اقیانوس بود برسی ها و شواهد ومدارک نشون میده که اولین حیات حدود 3.5 ملیارد سال پیش اغاز شده. نظریه و فرضیه های زیادی وجود داره که یکی از مهمترین انها مدل سوپ بنیادین هست بر اساس این اتمسفر سیاره زمین از گازها دی اکسید کربن ونیتروژن و امونیاک ومتان و مقدار قابل توجه اب بود.بر اساس رعد وبرق ها یا تاپش های رادیواکتیو اولین مولکول های عالی بوسیله همین مواد خام بوجود امدند. این مولکول ها بعد از ورود به اقیانوس به هم وصل شدند و مولکول های الی به هم پیوسته بوجود امد. مولکولهای الی مانند rna و چربی و پروتئین استنلی میلر ویوری 2 دانشمند شیمی ازمایشی را انجام دادند که توضیح ان مفصل هست. میخواستند ببینند ایا در اون شرایط امکان بوجود امدن مولکول های الی هست یا نه. بعد از یک هفته انها دیدند که نه تنها مولکول های الی ساده تولید شد بلکه مولکول های الی پیچیده تر مثل اسید های چرب و قندها و امینو اسید ها یعنی به طور کلی مواد الی از مواد غیر الی ساده در حیاط بوجود امدند. میدونیم که مولکول های rna توانایی تکثیر و تولید مثل را دارند و دیگه خیلی علمی میشه و نیاز نیست بیشتر از این توضیح بدم. حالا اگر شما سوال میپرسید که چه چیزی باعث بیگ بنگ شده .سوال خوبی هست و همین الان داره ازمایشاتی در جهان انجام میشه. 1 لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ خب این بیشتر به قصه شباهت داشت عزیز دل برادرچرا تنها در دونقطه بدن این فعل و انفعالات انجام شد؟ چرا فقط بر روی سر؟ چرا مثل حس لامسه همه جای بدن نشد؟ چطور شد که بدن موجودات یهویی دریافت که باید حسگر نوری داشته باشه؟ ولی لزوم امواج مغناطیسی اصلا به فکر بدن انسان خطور نکرد؟ شاید بگی موجوداتی این حسو دارن خب چرا انسان نداره؟ یعنی اصلا بدن انسان تو اینهمه مدتی که خلق شده این نیازو حس نکرده که سنسور امواج مغناطیسی داشته باشه؟(با بسامد زیاد)با وجود اینکه شدیدا به این امواج واکنش داره چرا از وقتی که چشم انسان کامل شده دیگه فرگشتی روی نداده؟ چرا چشم انسان کاملتر نشده؟ و خیلی خیلی سوالات دیگر .......خب جواب اونیکی سوالمو هم بدی ممنون میشم برای همه سوال های شما جواب وجود داره. شما یک چیز را در نظر نمیگیری فرگشت یعنی حفظ بق.یعنی رسیدن به غذا و تولید مثل . شما همین الان میبینی که موجوداتی هستند که هنوز چشم ندارند یا فقط بعضی ها یک حسگر نوری دارند . شما دقت کنید قدرت چشم عقاب بییشتر از چشم انسان هست.چون این عقاب نیاز داشته برای بقا که چشم تیزی داشته باشه ولی انسان نداشته .یعنی انسان با همین توانایی ژنتیکی و با همین قدرت چشمش میتوسته شکار کنه و نسلش در خطر نبوده. قضیه این هست که شما میگید یهویی.اخه اصلا چیزی یهویی اتفاق نیوفتاده. قضیه ملیون ها سال هست. فرقی که من با 1000 تا جد گذشته خودم داشته باشم.شاید طوری نباشه که اصلا قابل مشاهده باشه. موضوع این هست که اون ماهی تو دریا این امواج مغناطیسی را داره و ازش استفاده میکنه.چون بدون اون ممکن نبود به بقایش ادامه بده. ولی انسان نیازی نداشت به این تا به بقا ادامه بده. اصلا یکی از دلایلی که ایراد میگیرند که نگید تکامل و بگید فرگشت این هست که این اشتباه بزرگ بوجود امده و کلمه پیشرفت در ذهن افراد تداعی میشه. اگر اینکه شما بپرسید که اگر فرگشت وجود داره پس چرا ما بال در نمیاریم و پرواز نمیکنیم. این یکی از ابتدایی ترین اشکالاتی هست که به فرگشت وارد میکنند که فکر کنم الان در مدارس ابتدایی اروپا و امریکا در موردش بحث بشه 2 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ در 13.7 ملیارد سال پیش کل کیهان خالی از هر ماده ای بودو فقط در یک نقطه کوچک انرژِی عظیمی وجود داشت. این نقطه منفجر شدو همون جریان بیگ بنگ که میدونی البته لازم هست بگم که هنوز دانشمندان درباره این که این بیگ بنگ چگونه و چطوری بوجود امده.اطلاعی کامل ندارند و چگونگی ان هم اکنون داره ازمایش های ملیارد دلاری برایش انجام میشه که بهش پی ببرند و فقط فرضیاتی وجود داره بر اثر این انفجار نخستین هسته های سبک مثل هیدروزن و هلیم تشکیل شدند. به خاطر دمای بسیار بسیار زیاد در حد ملیون ها درجه ساتیگراد الکترون ها نمیتونستند در مدار دور هسته دمام بیارند و جدا میشدند این شرایط تا 300 هزار سال بعد ادامه داشت تا اینکه هوا به قدری سرد شد که نخستین اتم های گازی تشکیل بشه.یعنی دما به چند هزار درجه رسیده بود. با گذشت ملیون سالها ابرهایی از اتم های گازی تشکیل شدند.و کل کیهان به صورت ابرهای سرد و تاریک در فضا معلق بودند. تا 400 ملیون سال بعد پروسه های انجام شد که توضیح دادنش طولانی هست.ولی در کل بگم که نخستین ستاره های این جهان تولید شدند بعد از اون کهشکشان ها بوجود امد. به هر حال ملیاردها سال پیش یک ستاره منفجر شد.و 4.5 ملیارد سال پیش توده های گازی و غبار عناصر گرد هم امدند و ستاره خودشید و سیارات ما پدید امد. حالا هم در مورد پیدایش حیات بر روی سیاره زمین در ابتدا کره زمین به شکل کره ای داغ و سوزان بود 500 ملیون سال طول کشید تا پوسته زمین سرد و جامد بشه. با افزایش بخار اب حاصل از گازهای اتشفشانی در جو زمین باران های سیل اسایی بوجود امد و ملیون ها سال بعد زمین پراز اقیانوس بود برسی ها و شواهد ومدارک نشون میده که اولین حیات حدود 3.5 ملیارد سال پیش اغاز شده. نظریه و فرضیه های زیادی وجود داره که یکی از مهمترین انها مدل سوپ بنیادین هست بر اساس این اتمسفر سیاره زمین از گازها دی اکسید کربن ونیتروژن و امونیاک ومتان و مقدار قابل توجه اب بود.بر اساس رعد وبرق ها یا تاپش های رادیواکتیو اولین مولکول های عالی بوسیله همین مواد خام بوجود امدند. این مولکول ها بعد از ورود به اقیانوس به هم وصل شدند و مولکول های الی به هم پیوسته بوجود امد. مولکولهای الی مانند rna و چربی و پروتئین استنلی میلر ویوری 2 دانشمند شیمی ازمایشی را انجام دادند که توضیح ان مفصل هست. میخواستند ببینند ایا در اون شرایط امکان بوجود امدن مولکول های الی هست یا نه. بعد از یک هفته انها دیدند که نه تنها مولکول های الی ساده تولید شد بلکه مولکول های الی پیچیده تر مثل اسید های چرب و قندها و امینو اسید ها یعنی به طور کلی مواد الی از مواد غیر الی ساده در حیاط بوجود امدند. میدونیم که مولکول های rna توانایی تکثیر و تولید مثل را دارند و دیگه خیلی علمی میشه و نیاز نیست بیشتر از این توضیح بدم. حالا اگر شما سوال میپرسید که چه چیزی باعث بیگ بنگ شده .سوال خوبی هست و همین الان داره ازمایشاتی در جهان انجام میشه. ممنون جوابمو گرفتم همش خزعبلات بود ....شما که اطلاعات کافی ندارین و نمیتونین از ادعاتون دفاع کنید پس بهتره سکوت کنید تا علم به مرور زمان همه چی رو توضیح بده نه این که به این حدت متکلم الوحده باشین منم میتونم از این داستانها بگم و اسمشو بذارم فرضیه .....ولی ادعایی ندارم من ....پس صبر میکنیم لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ برای همه سوال های شما جواب وجود داره. شما یک چیز را در نظر نمیگیری فرگشت یعنی حفظ بق.یعنی رسیدن به غذا و تولید مثل . شما همین الان میبینی که موجوداتی هستند که هنوز چشم ندارند یا فقط بعضی ها یک حسگر نوری دارند . شما دقت کنید قدرت چشم عقاب بییشتر از چشم انسان هست.چون این عقاب نیاز داشته برای بقا که چشم تیزی داشته باشه ولی انسان نداشته .یعنی انسان با همین توانایی ژنتیکی و با همین قدرت چشمش میتوسته شکار کنه و نسلش در خطر نبوده. قضیه این هست که شما میگید یهویی.اخه اصلا چیزی یهویی اتفاق نیوفتاده. قضیه ملیون ها سال هست. فرقی که من با 1000 تا جد گذشته خودم داشته باشم.شاید طوری نباشه که اصلا قابل مشاهده باشه. موضوع این هست که اون ماهی تو دریا این امواج مغناطیسی را داره و ازش استفاده میکنه.چون بدون اون ممکن نبود به بقایش ادامه بده. ولی انسان نیازی نداشت به این تا به بقا ادامه بده. اصلا یکی از دلایلی که ایراد میگیرند که نگید تکامل و بگید فرگشت این هست که این اشتباه بزرگ بوجود امده و کلمه پیشرفت در ذهن افراد تداعی میشه. اگر اینکه شما بپرسید که اگر فرگشت وجود داره پس چرا ما بال در نمیاریم و پرواز نمیکنیم. این یکی از ابتدایی ترین اشکالاتی هست که به فرگشت وارد میکنند که فکر کنم الان در مدارس ابتدایی اروپا و امریکا در موردش بحث بشه اگه جواب داره بیا جواب بده خو چرا طفره میری عجبا اونطور که از پستت فهمیدم منظورت این بود که اگر ما از عضوی بیشتر استفاده کنیم و واسه حیاتمون بیشتر از اون کار بکشیم اون عضو متکامل میشه و درمقابل اگر از عضوی کار نکشی از بین میره باید بگم که دوست عزیز تو هنوز فرق نظریه داروین و لامارکو نمیدونی ....در رد این ادعات هم بهتره رجوع کنی به آزمایش جالب دکتر ویسمن آلمانی تبار که روی 1592 موش آزمایش کرد و دماشونو کوتاه کرد که طی 22 نسل کوچکترین تغییر طولی در دم موشها پدیدار نشد ..... من 23 دقیقه منتظرم جواب بودم که متاسفانه جوابی داده نشد واسه همین رفع زحمت کردم گویا در پی یافتن منبعی برای کپی پیست بودی ......به هرحال .....هر وقت تونستی گذر ماده به حیات رو از نقطه نظر علمی نه رویا ثابت کنی من هر حرفی که زدی قبول میکنم 1 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ ممنون جوابمو گرفتمهمش خزعبلات بود ....شما که اطلاعات کافی ندارین و نمیتونین از ادعاتون دفاع کنید پس بهتره سکوت کنید تا علم به مرور زمان همه چی رو توضیح بده نه این که به این حدت متکلم الوحده باشین منم میتونم از این داستانها بگم و اسمشو بذارم فرضیه .....ولی ادعایی ندارم من ....پس صبر میکنیم چرا اینقدر تو این تاپیک بد صحبت میکنید؟ برای چی میگی خزعبلات بود آخه؟ در موردبیگ بنگ منظورته؟ حیف! مثل اینکه این بحثا در ادامه یه سری بحث دیگس که من نبودم... غیر از این مثل اینکه غرض ورزی هم در کاره... البته ربطش رو نمیدونم چون تاپیک رو اصلا دنیلو شروع نکرده منم خواستم یه سری چیزا بگم ولی با شرایط فعلی مثل اینکه نمیشه 5 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ چرا اینقدر تو این تاپیک بد صحبت میکنید؟ برای چی میگی خزعبلات بود آخه؟ در موردبیگ بنگ منظورته؟ حیف! مثل اینکه این بحثا در ادامه یه سری بحث دیگس که من نبودم... غیر از این مثل اینکه غرض ورزی هم در کاره... البته ربطش رو نمیدونم چون تاپیک رو اصلا دنیلو شروع نکرده منم خواستم یه سری چیزا بگم ولی با شرایط فعلی مثل اینکه نمیشه نه وحید جان من با دنی جان شوخی دارم .....ایشون میاد میگه علم تاحالا هیچ چیزی رو اثبات نکرده ولی مصرانه میگه فقط ادعای من ......آدم باید آکادمیک بحث کنه نه از روی فرضیات .....ما منکر فرگشت نیستیم ولی این پازل تکه هایی کم داره ......خداوند گویا خیلی تاس بازی دوست داره اینجور بحثا میره میرسه به اینکه ماده از کجا اومد و چون مغز انسان از ماده است و نمیتونه بیشتر از اون درک کنه آدم سردرگم میمونه ....میشه مث انشتین و هاوکینگ و... که یه روز میگن خدا نیست و یه روز میگن هست باز میگن نیست باز میگن هست ...... 1 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ نه وحید جان من با دنی جان شوخی دارم .....ایشون میاد میگه علم تاحالا هیچ چیزی رو اثبات نکرده ولی مصرانه میگه فقط ادعای من ......آدم باید آکادمیک بحث کنه نه از روی فرضیات .....ما منکر فرگشت نیستیم ولی این پازل تکه هایی کم داره ......خداوند گویا خیلی تاس بازی دوست داره اینجور بحثا میره میرسه به اینکه ماده از کجا اومد و چون مغز انسان از ماده است و نمیتونه بیشتر از اون درک کنه آدم سردرگم میمونه ....میشه مث انشتین و هاوکینگ و... که یه روز میگن خدا نیست و یه روز میگن هست باز میگن نیست باز میگن هست ...... اها باشه! پس هدف اینه؟ ولی خوب چه اشکالی داره حالا درباره این فرگشت! صحبت بشه؟ جای صحبت داره ولی طوری که به قول شما به یه سمت خاص هدایت نشه تازه اگر هم بشه و از این طریق بخوان عدم وجود خالق رو اثبات کنن اونم بازم جواب داره فکر کنم همون بحث چشم رو خود داروین گفته 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ خب وحیدجان با خیلیا این بحث رو داشتیم هیچ ایرادی نداره درمورد موضوعی صحبت بشه که مورد علاقه بسیاری از اندیشمندان ومورد تایید بسیاری از علماست ولی اینکه هجمه احساس باعث بشه همه چیز رو برای رسیدن به یه صحبت انکار کنیم موضع گیری هم ایجاد میکنه دراین مورد با وافن شاید دوسه تا پست بیشتر بحث نداشتیم ولی هردومون حرف همدیگه رو گرفتیم وبه یه نقطه مشترک وبه یه سری اختلافات رسیدیم! دیگه هم موردی وجود نداشت که بیاییم وتوضیح اضافی بدیم حالا هی کپی پیست از اینجا واونجا ومطالبی گاه واقعا خنده دار وبی پایه واساس برای بحث نیازی نیست از منطق وسوال جواب مستقیم دوربشیم که من اگر درمورد مطلبی ادعایی داشته باشم نمیرم که با تناقضات طرفمو بپیچونم به هرحال دیگه این بحث برا من هیچ ارزشی برای ادامه دادن نداره وبا ادمایی که بیشتر از دانیلو عاشق فرگشت بودن خیلی راحتتر به نتیجه رسیدیم خوش باشید 1 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ خب وحیدجان با خیلیا این بحث رو داشتیمهیچ ایرادی نداره درمورد موضوعی صحبت بشه که مورد علاقه بسیاری از اندیشمندان ومورد تایید بسیاری از علماست ولی اینکه هجمه احساس باعث بشه همه چیز رو برای رسیدن به یه صحبت انکار کنیم موضع گیری هم ایجاد میکنه دراین مورد با وافن شاید دوسه تا پست بیشتر بحث نداشتیم ولی هردومون حرف همدیگه رو گرفتیم وبه یه نقطه مشترک وبه یه سری اختلافات رسیدیم! دیگه هم موردی وجود نداشت که بیاییم وتوضیح اضافی بدیم حالا هی کپی پیست از اینجا واونجا ومطالبی گاه واقعا خنده دار وبی پایه واساس برای بحث نیازی نیست از منطق وسوال جواب مستقیم دوربشیم که من اگر درمورد مطلبی ادعایی داشته باشم نمیرم که با تناقضات طرفمو بپیچونم به هرحال دیگه این بحث برا من هیچ ارزشی برای ادامه دادن نداره وبا ادمایی که بیشتر از دانیلو عاشق فرگشت بودن خیلی راحتتر به نتیجه رسیدیم خوش باشید ممنون از توضیحتون من اصولا سعی میکنم عاشق هیچ موضوعی نباشم! یعنی همیشه اقلا درصد کمی شک و عدم یقین میزارم تا اون مسئله برام به یه بت تبدیل نشه. کاری که معمولا مهندسا یا اونایی که ریاضی خوندن کمتر انجام میدن... معمولا اونایی که رشتشون فنی هست وقتی وارد مباحث عل.م انسانی یافلسفه میشن انتظار دارن همونطور که تو ریاضی 2*2=4 میشه اونا هم اثبات کنن یا جواب بگیرن... بگذریم... در این که شما میگی کپی پیست... 100 درصد با شما موافقم. گاهی دو خط اسپم رو موثر تر و با ارزش تر از دو صفحه کپی پیست میدونم ولی مهندس جان دلیل خصومت شمارو با مسئله تکامل درک نمیکنم. آخه چه مشکلی دارید؟ ببینید! انسان چه از نسل میمون بوده یا نبوده اونقدرها مهم نیست در زندگی امروزی ما. ما که در انسان بودن که نمیتونیم شک کنیم یا حالا اگر بفهمیم انسان از تکامل میمون بوجود اومده که برای ما خجالتی نداره که! خوب بزارید منم یه چیزی بگم. فکر میکنید دلیل نزدیکی بعضی موادی که در گیاهان هست به جانوران چیه؟ خود زیست شناسان معتقد هستن که این میتونه یکی از مدارک و شواهد درستی تکامل باشه. یعنی سرمنشا حیات گیاهی و جانوری یک چیز بوده. وگرنه وجود موادی در گیاهان که مشابه هورمونهای جانوری هستن برای گیاهان هیچ ضرورتی نداره یا اینکه -اگر اشتباه نکنم- حدود 99 درصد بین ژنوم انسان و شامپانزه شباهت ژنتیکی وجود داره. البته همون یک درصد یعنی کلی ژن و لی خوب جای تفکر داره. این کتاب هم مثل اینکه در همین مورد هست که البته خودم نخوندم ... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در ضمن فکر نمیکنم توی نظریات جدید انسان رو تکامل یافته میمون بدونن. بلکه ظاهرا نیای انسان رو از نیای میمون جدا میدونن حتی اسکلتهایی هم از نوعی میمون-انسان هم پیدا شده که بازهم اعتقاد به این است که نیای آنها با انسانهای مدرن تفاوت داشته که ظاهرا نسلشون هم منقرض شده... غیر از این در مورد مغز انسان و سایر پستانداران هم صحبتهایی هست... اینکه قسمتهای ساده تر مغز که با دیگر جانوران مشترک هست و مربوط به غرایز و این دست امور است ابتدا شکل گرفته و بعدها قسمتهای پیشرفته تر مغز اضافه شدن... در کل به نظر میرسه انسان به واسطه عقلی که داره گاهی خودش رو خیلی تافته جدا بافته از سایر مخلوقات و طبیعت میبینه... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده