ooraman 22216 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 تا حالا شده فک کنین یه آدم ویژه تو زندگیه یه نفر هستید؟....بعد با یه اتفاق ناگهانی بفهمید که اصلا اینطور نبوده و شما هم یکی هستید مثل بقیه واحساس فریب خوردگی و ساده دلی کنید؟!! درین صورت عکس العملتون چیه؟! خودتونو سرزش میکنید ؟ اصلاح میکنید؟.... طرفتونو طرد میکنید؟.... تلافی سرش در میارید؟.... به نظرتون مفید ترین کار چیه؟ 12
ooraman 22216 مالک ارسال شده در 19 بهمن، 2010 من به دنبال اون اتفاقه هستم،که ببینم صحت داره یا نه. خیلی ها از روی دشمنی و مرض سعی میکنند،حال آدم رو بگیرند.... من اگه کسی باهام اینکارو کنه و ازش مطمئن بشم،دیگه کاری به کارش ندارم........ عذاب درونیتو که اینجوری تو ذوقت خورده رو چیکار میکنی؟...... چطور بعضی آدما میتونن دیگران و بازی بدن؟!:icon_razz: 1
setiya 12665 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 كل زندگيمو ورق زدم ببينم كسي بوده يا نه!!! واسه يكي از دوستام فكر كنم هستم تاحالا كه اشتباهي نكرده كه ازين فكرا كنم اگه هم يه روزي كرد بد ميبينه 2
*mishi* 11920 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 من نمیدونم چرا همیشه احساس میکنم یه ادم خیلی مهم تو وجود همه مردم دنیام 4
ooraman 22216 مالک ارسال شده در 19 بهمن، 2010 من نمیدونم چرا همیشه احساس میکنم یه ادم خیلی مهم تو وجود همه مردم دنیام آفرین عزیزم خیلی خوبه احساس مهم بودن خیلی احساس خوبیه....شاد زندگی میکنی....:icon_gol::w14::w14: 3
yasi * m 5032 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 خوب منم مثل همه تو دل آدمای دورو برم تا حدودی مهم هستم.....همون طور که بقیه تو دل من... ولی اینکه واسه یه نفر به طور ویژه مهم باشم نه....فکر نمیکنم....سعی هم میکنم از این فکرا نکنم هیچ وقت .... :mornincoffee: اگه هم همچین فکری کردم و دیدم اشتباهه حقمه .... صد بار گفتم فکر بیخود نکن 4
ooraman 22216 مالک ارسال شده در 19 بهمن، 2010 خوب منم مثل همه تو دل آدمای دورو برم تا حدودی مهم هستم.....همون طور که بقیه تو دل من...ولی اینکه واسه یه نفر به طور ویژه مهم باشم نه....فکر نمیکنم....سعی هم میکنم از این فکرا نکنم هیچ وقت .... :mornincoffee: اگه هم همچین فکری کردم و دیدم اشتباهه حقمه .... صد بار گفتم فکر بیخود نکن :w16: درسته شاید ایراد از طرفی باشه که ناراحت شده...آدما واسه رفتارشون نیازی ندارن به کسی توضیح بدن.... 3
abie bicaran 2325 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 خیلی خیلی ناراحت می شم و تا یه مدتی افسرده ام اما بعدش شروع می کنم به ساختن دوباره زندگیم و اون طرف و تقریبا می بخشم 3
Sepideh.mt 17530 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 انقد به خودم میگم احمق این چه فکری بود آخه! بعد سعی میکنم باهاش کنار بیام و دیگه چیزی رو جدی نگیرم و فکر نکنم که راحت زندگی کنم و سرخورده نشم 2
هولدن کالفیلد 19946 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 همون اصلاحی که گفتی بهترین گزینه است سعی میکنم اونجه تو وجود اون ادم بوده که باعث میشده من ازش خوشم بیاد رو تو وجود خودم پیدا کنم یا شکل بدم...رفتن بعضی ادما بیشتر از ماندنشون می ارزه 2
Waffen 15118 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 من ناخواسته از اون فرد بدم میاد... ازش فاصله میگیرم و دیگه اصلا کاری به کارش ندارم... بود و نبودش برام فرقی نمیکنه... 3
just work 12354 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 همون اصلاحی که گفتی بهترین گزینه است سعی میکنم اونجه تو وجود اون ادم بوده که باعث میشده من ازش خوشم بیاد رو تو وجود خودم پیدا کنم یا شکل بدم...رفتن بعضی ادما بیشتر از ماندنشون می ارزه با سلام اقا ارش حرفی که گفتین خیلی خیلی قشنگه من این جمله ی شما رو تا ابد به خاطر میسپرم در جواب تاپیک : بله من این حسو داشتم ولی وقتی فهمیدم که دیگه دیر شده بود وقتی فهمیدم که اون طرف بسیار از من سو استفاده کرد در جهت رسیدن به اهدافش و من متاسفانه فقط فریب خوردم و فکر میکردم ... یادمه خیلی افسرده شدم خیلی منزوی شدم اون اتفاق تا الان که حدود 3 سال ازش میگذره روی تمام اخلاقیات من تاثیر سو گذاشت اینکه دیگه به هیچکسی اعتماد ندارم اینکه تند مزاج شدم اینکه سریع عصبانی میشم اینکه دیگه ... هم ی اینها هدیه ی دوستی بود که زمانی همه ی زندگی من بود هدیه ی " ح - غ " 2
shadmehrbaz 24772 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 تا حالا شده فک کنین یه آدم ویژه تو زندگیه یه نفر هستید؟....بعد با یه اتفاق ناگهانی بفهمید که اصلا اینطور نبوده و شما هم یکی هستید مثل بقیه واحساس فریب خوردگی و ساده دلی کنید؟!! درین صورت عکس العملتون چیه؟! خودتونو سرزش میکنید ؟ اصلاح میکنید؟.... طرفتونو طرد میکنید؟.... تلافی سرش در میارید؟.... به نظرتون مفید ترین کار چیه؟ يا من لياقتشو نداشتم توي زندگي اون يه آدم ويژه باشم يا اون لياقتشو نداشته ! در هر دو صورت فراموش كردن بهترين و لذت بخش ترين كار ممكنه ! 2
masoume 5751 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 پیش امده. من تو این شرایط فاصله گرفتم .نه فقط از اون ، کلا از ادما . یه مدت رفتم تو پیله تنهایی . برای خودم رفتم ، امدم و به خودم ثابت کردم تنها کسی که به فکر منه خودمم . 1
hodaa 5488 ارسال شده در 19 بهمن، 2010 واسه من پیش اومد که 4سال با این احساس زندگی کردم....البته سو استفاده ای از من نشد.....فقط این ذهنیت شدیدا هر روز به من القا شد بعد روزی که فهمیدم اینجوری نبوده(البته دقیقترش اینه که اونجوری که من فکر میکردم نبوده) شدیدا احساس حماقت کردم....یه عصابانیتی که تا حلا جز اون روز تجربش نکردم 1
سـارا 20071 ارسال شده در 20 بهمن، 2010 نه تا حالا نشده.....ولی امیدوارم هیچوقت این اتفاق نیفته چون خیلی ضربه می خورم :icon_pf (34): 1
ارسال های توصیه شده