رفتن به مطلب

عبرتی از یک داستان


ارسال های توصیه شده

عبرتی از یک داستان

 

دختر نا بینای جوانی بود که به دلیل نابینایی از خودش نفرت داشت او از همه متنفر بود به جز دوست پسر محبوبش که همیشه در کنارش بود. دختر به پسر می گفت :" اگر فقط می توانستم دنیا را ببینم باتو ازدواج می کردم. تا اینکه روزی یک جفت چشم به او اهدا شد .وقتی که پانسمان را از روی چشمهایش برداشتند / دختر قادر بودهمه چیز را ببیند/ منجمله دوست پسرش را. پسر از او پرسید : حالا میتوانی دنیا را ببینی / آیا با من ازدواج می کنی ؟

دختر نگاهی به پسر کرد ودید که او نیز یک نابیناست / دیدن پلکهای بسته ی پسر دختر را شوکه کرد / هر گز انتظار چنین چیزی را نداشت. فکر اینکه باید بقیه ی عمر خود را با دیدن چنین شکلی بگذراند باعث شد که از ازدواج با او امتناع کند .پسر با چشمانی اشک آ لود دختر را ترک کرد و چند روز بعد یاد داشتی برای دختر فرستاد / برایش نوشته بود: از چشمهایت به خوبی مراقبت کن عزیزم زیرا قبل از اینکه آنها چشمهای تو باشند / مال من بودند

در این داستان می بینیم که گاهی انسان با عوض شدن شرایطش چگونه عمل می کند. افراد اندکی هستندکه به خاطر می سپارند قبلا چگونه زندگی می کرده اند و چه کسی در شرایط دردناک زندگی بیشترین حضور را در کنارشان داشته است.

امروز قبل از اینکه حرف نامهربانانه ای بزنید / به کسی فکر کنید که توانایی سخن گفتن ندارد.

قبل از اینکه از مزه ّی غذایتان شکایت کنید / به کسی بیاندیشید که هیچ چیزی برای خوردن ندارد.

قبل از اینکه از زن یا شوهرتان شکایت کنید / به کسی فکر کنید که از درگاه خداوند تقاضای شریکی برای زندگی اش را دارد.

امروز قبل از اینکه از زندگی شکایت کنید / به کسی بیاندیشید که خیلی زود به یهشت ! رفته است.

قبل از اینکه از فرزندانتان شکایت کنید / به کسی فکر کنید که عاشقانه بچه هارا دوست دارد ولی قادر به بچه دار شدن نیست.

قبل از اینکه از منزل به هم ریخته یتان شکایت کنید که چرا کسی آ نرا مرتب نکرده است / به مردمی فکر کنید که در خیابان زندگی می کنند.

قبل از اینکه از طولانی بودن مسیری که باید رانندگی کنید/بنالید /به کسی فکر کنید که همیشه همین راه را پیاده طی می کند.

وقتی که خسته هستید واز شغلتان شاکی هستید / به کسی فکر کنید که بیکار است / ناتوان است و آ رزو دارد که شغل شما را داشته باشد.

امّا قبل از اینکه انگشت اتهام را به سوی کسی بگیرید ودیگران را محکوم کنید ؟ بخاطر داشته باشید که هیچ یک از ما بی گناه نیسنتیم.

وهر گاه افکار آزار دهنده شمارا در گیر می کند / لبخندی بر لبانتان بنشانید واز اینکه هنوز هستید وحضور دارید خشنود باشيد. اين يک هديه است!

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...