civil.7 37 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ :banel_smiley_52::banel_smiley_52: وای بچه ها دیشب (جمعه) ساعت 2.5 شب بود من هم نشسته بودم پای لپ تاپ و مشغول بودم :putertired: یهو زمین لرزید و صدای تق تق بلندی ایجاد شد خدایا حالا دارم تکون میخورم اما باورم نمیشد زلزله باشه :banel_smiley_52: از ترس یخ کردم سر گیجه هم گرفته بودم اصلا خیلی بد بود مرگو جلو چشام میدیدم منتظر بودم آرومتر شه بپرم مامان اینا رو بیدار کنم خلاصه لرزشش قطع شد اما من کل شب بیدار بودم و آماده باش واسه زلزله اصلیه:w165: 2 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ خیلی سخته که تو مواقع بحرانی بتونی عکس العمل درست از خودت نشون بدی بعد از بحران هم تا چند وقت اثار ترس و دلهره تو بدن میمونه 1 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ :banel_smiley_52::banel_smiley_52:وای بچه ها دیشب (جمعه) ساعت 2.5 شب بود من هم نشسته بودم پای لپ تاپ و مشغول بودم :putertired: یهو زمین لرزید و صدای تق تق بلندی ایجاد شد خدایا حالا دارم تکون میخورم اما باورم نمیشد زلزله باشه :banel_smiley_52: از ترس یخ کردم سر گیجه هم گرفته بودم اصلا خیلی بد بود مرگو جلو چشام میدیدم منتظر بودم آرومتر شه بپرم مامان اینا رو بیدار کنم خلاصه لرزشش قطع شد اما من کل شب بیدار بودم و آماده باش واسه زلزله اصلیه:w165: :banel_smiley_4: پس چرا هر بار که زالزله اومد من فقط خندیدم آخرین بار من و مهسا و خالم اینا و مامانم بودیم یه زلزله اومد مامانم جیغ بنفش زد خاله ها وحشت کردن یه قیامتی شده بود ولی من و مهسا فقط قهقهه میزدیم :ws47: چرا ما میخندیم و نمیترسیم 3 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ اره تا چند روز سوژه خنده داشتیم 3 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ اره تا چند روز سوژه خنده داشتیم تازه چند روز پرده گوشم واسه خودش میلرزید از جیغ مامانم 3 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ تازه چند روز پرده گوشم واسه خودش میلرزید از جیغ مامانم :w16::ws28::ws28: 1 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ :banel_smiley_4:پس چرا هر بار که زالزله اومد من فقط خندیدم آخرین بار من و مهسا و خالم اینا و مامانم بودیم یه زلزله اومد مامانم جیغ بنفش زد خاله ها وحشت کردن یه قیامتی شده بود ولی من و مهسا فقط قهقهه میزدیم :ws47: چرا ما میخندیم و نمیترسیم اگه یه زنبور هم دنبالت کنه میخندی:Ghelyon::Ghelyon::Ghelyon: 1 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ اره تا چند روز سوژه خنده داشتیم بذار مامانت بیاد ماما نتو تو نت دس میندازی 2 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ اگه یه زنبور هم دنبالت کنه میخندی:Ghelyon::Ghelyon::Ghelyon: :icon_razz::icon_razz: تو میدونی من از زنبور میترسم چرا میپرسی:vahidrk::brodkavelarg: لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ بذار مامانت بیاد ماما نتو تو نت دس میندازی صد بار گفتم دامادا تو کاره فامیل زناشون دخالت نمیکنم دهه:brodkavelarg::brodkavelarg: لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ :icon_razz::icon_razz:تو میدونی من از زنبور میترسم چرا میپرسی:vahidrk::brodkavelarg: یعنی وقتی زنبور ببینی جیغ بنفش میزنی :ws28: لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده