رفتن به مطلب

یک


spow

ارسال های توصیه شده

نه!

 

هنوز رگ غیرتمو با تیغ روشنفکر بازی نزده بودم. مرامم رام اسپرسو و پست مدرنیسم و شب شعر نشده بود. البته هنوزم نزدم. هنوزم نشده.

 

وقتی اونجوری دیدمش تو کافه، از خواهرش و حالت هیستریکش که گفت، بغضم گرفت. حرصم گرفت. می دونید؟ رفیق، خونش خون آدمه. جونش ، جون آدمه. ناموسش، ناموس آدمه.

 

یه لحظه غمشو هم نتونستم ببینم. چشاش خیس بود. هم از اشک، هم از خون. گفت شب چشم رو هم نذاشته. گفت: "به خدا دستشو قلم می کنم. همون دستی رو که باهاش به خواهرم دس زده."

 

طرفو می شناختم. کم الواط نبود. می دونستم تنها نمی شه گیرش آورد. بهش گفتم: "به قول یارو گفتنی رفاقت فقط سر دیزی نیس، وقت تیزی هم هست. تو شوخ و شنگش باهات بودم، تو جور و جنگشم باهاتم."

 

بله آقای قاضی. من کردم. سرمم بالاست که کردم: دستشو گذاشتم لای در ماشین و درو کوبیدم. بار اولو زدم که کارش عار بیاد. بار دومیشو به سلامتی ناموس پرستی. سومیش اما حساب شخصی بود، آخه رفیق، ناموسش ناموس آدمه، حسابش ، حساب آدم.

 

برای مسعود کیمیایی!

  • Like 4
لینک به دیدگاه
جناب مدیر به چیز گفتن افتادین:ws3:

 

این اهنگ چیز شاهین نجفی چیزمون کرده هی چیز مینویسیم اما چیزی از چیزامون درنمیاد تا چیز بشیم:ws3:

 

:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
این اهنگ چیز شاهین نجفی چیزمون کرده هی چیز مینویسیم اما چیزی از چیزامون درنمیاد تا چیز بشیم:ws3:

 

:icon_gol:

مواظب باش اهنگ لس انجلسی هاش چیزتون نکنه که اوضاع خراب خراب میشه

لینک به دیدگاه
مواظب باش اهنگ لس انجلسی هاش چیزتون نکنه که اوضاع خراب خراب میشه

 

دیگه اوضاع که ازباب خرابی اشباع هست

میخواد چی بشه بدتر ازاین

ای بابا

زنده باشی داداش:icon_gol:

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...