captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ خدايا چگونه زندگي کردن را به من بياموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ "تهمت و دروغ"را دشمن سفارش ميدهد و منافق ميسازد و عوام فريب پخش ميکند و عامي آن را ميپذيرد 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ خدايا شهرت مني را که ميخواهم باشم قرباني مني را که "ميخواهند باشم" نکن 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ "زماني مصاحبه گري از معلم صداقت و صميميت دکتر علي شريعتي پرسيد : به نظر شما چه لباسي را به زن امروز بپوشانيم ؟ دکتر علي شريعتي در جواب گفتند : نميخواهد لباسي بدوزيد و بر تن زن امروز نمائيد . فکر زن را اصلاح کنيد او خود تصميم ميگيرد که چه لباسي برازنده اوست" 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ انسان به اندازه اي که به مرحله انسان بودن نزديک مي شود ، احساس تنهايي بيشتري مي کند. 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ خدايا هر که را عقل دادي ، چه ندادي؟ و هر که را عقل ندادي ، چه دادي؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ با شيطان هم داستان شدم, تا در برابر هيچ آدمي, سر تسليم فرود نياورم. *********************** 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ هرگز از کسي که هميشه با من موافق بود ، چيزي ياد نگرفتم . . . 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ مادرم ميگفت عاشقي يک شب است و پشيماني هزار شب؛ هزار شب است پشيمانم که چرا يک شب عاشقي نکرده ام 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ يه مرداب براي بدست آوردن يه نيلوفر سالها ميخوابه تا آرامش نيلوفر به هم نخوره پس اگرکسي رو دوست داري براي داشتنش حتي شده سالها صبر کن 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ خوش به حال مسافركش هاي ميدان آزادي هر روز آزادانه فرياد ميزنند : آزادي، آزادي.... 4 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ کسی گفت: چه خوب فرموده حق سبحانه و تعالی که " آدم سفله را هر جا یافتید بکشید." گفتند: چنین آیه ای در قرآن نیست. گفت: بگذاریدش در قرآن، چیز خوبی است. 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ به کسی گفتند چرا حاکم شهری نمی شوی تا قدرت داشته باشی؟ گفت: شیردادنش شیرین است و از شیر گرفتنش بسیار تلخ است. 4 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ حکایت کرده اند که بر در کاخ هرات نوشته بودند: به در پادشاهان راه نیابد کسی مگر با سه چیز، بخشندگی، عقل، پایداری. کسی گفت: آنکه این سه چیز را داشته باشد که به کاخ پادشاه نمی رود. 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ حاکمی امر کرد به شلاق زدن به کسی. مرد گفت: آنقدر بزن که روز قیامت طاقت خوردنش را داشته باشی. 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ میان مالک بن انس و زنش دعوا شد. مالک گفت: به خدا نفرینت می کنم. گفت: بکن، یک عمر است حجاج بن یوسف را نفرین می کنی و هر روز گردنش کلفت تر می شود. 3 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ تک درختم سوخت ...... بگذار جنگل هم بسوزد ..... 3 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ شده ام معادله چند مجهولی !!!! این روزها ، هیچ کس ، از هیچ راهی ، مرا نمی فهمد .... 3 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ یک نقطه بیشتر فرق رحیم و رجیم نیست .... از نقطه ای بترس که شیطانیت می کند..... 3 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ گفتم خدایا سوالی دارم ؟ .... گفت بپرس ..... پرسیدم : چرا وقتی شادم همه با من می خندندولی وقتی ناراحتم کسی با من نمی گرید ؟ جواب آمد : شادیها را برای جمع کردن دوست آفریده ام ولی غم را برای انتخاب بهترین دوست .... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده