*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۸۹ این نوع بدرفتاری یکی از نیرومندترین اشکال دستانداختن همسر است و زمانیکه یک همسر آگاهانه یا به طور ناخودآگاه دیگری را از طریق ایجاد ترس، گناه یا دلسوزی بهزور وادار به انجام خواستهاش میکند اتفاق میافتد. نمونههای اخاذی عاطفی شامل مواردی است که طی آن همسری تهدید میکند در صورت برآورده نکردن خواستهاش رابطه را پایان خواهد داد و یا همسری دیگر تا زمان برآوردهشدن تقاضاهایش، خود را از او دور نگه میدارد. اگر همسرتان هر موقع از شما دلگیر شد از رابطه جنسی و ابراز محبت خودداری کرده یا رفتار سکوت اختیار کرده و بیاعتنایی نشان دهد، تهدید به ارتباط با دیگری کرده یا از تاکتیکهای ترسبرانگیز دیگر در جهت کنترل شما استفاده کند، از تاکتیک اخاذی عاطفی استفاده میکند. تهدید به اخاذی عاطفی لزوماً آشکارا نبوده و گاهی وقتها خیلی ماهرانه صورت میگیرد. به عنوان مثال، زنی ممکن است به شوخی پیشنهاد کند که بهتر است شوهرش به او توجه بیشتری نشان دهد تا او را برای خود نگهدارد. مردی ممکن است زیرکانه زنش را تهدید کند که ازدواج مجدد برای زنی که دارای دو فرزند است، بسیار سخت است یا به منظور کنترل همسرش، مردی ممکن است به وی میزان خطرناک بودن ارتباطهای فرا زناشویی را گوشزد کند. برخی علائم هشداردهنده وجود اخاذی عاطفی عبارتند از: همسرتان از شما میخواهد بین خواستهتان و او یکی را انتخاب کنید. اگر کاری را که او دوست ندارد انجام دهید سعی میکند در شما احساسی شبیه خودخواه یا زشت بودن ایجاد کند. برای اثبات عشقتان از شما میخواهد با دیگران ارتباطتان را قطع کنید. تهدید میکند اگر تغییر نکنی ترکت میکنم. تهدید میکند اگر درخواستهای او را اجابت نکنی از دادن پول و خرجی خودداری میکند. واکنشهای غیر قابل پیشبینی این نوع سوءاستفاده عاطفی شامل نوسان خلقی جدی، انفجار هیجانی ناگهانی بدون دلیل آشکار و رفتارهای متناقض است. مثلاً در زمانهای متفاوت به رفتار یکسانی واکنش ناهمسانی نشان میدهد. روزی حرفی را زده و روز بعد انکار میکند. فکرش مکرر تغییر میکند (چیزی که امروز دوست دارد فردا ازش متنفر میشود). دلیل این رفتار آسیب زدن است، یعنی باعث میشود دیگران بالاخص همسرتان دائماً احساس کند در لبه پرتگاه قرار دارد. همیشه منتظر پرتاب کفش باید باشبد و هرگز احساس نمیکنید چی در انتظار شماست. زندگی با چنین فردی به شدت طاقتفرسا و اضطرابآور است (دائماً احساس ترس، آشفتگی و بیتعادلی میکنید) و بایستی گوشبزنگ انفجار هیجانی یا تغییر خُلق بعدی باشید. این نوع رفتار در افراد الکلی و معتادین شایع است. این افراد در موقع هوشیاری شخصیت خاصی نشان داده و در زمان مصرف یا مستی کاملاً متفاوت به نظر میرسند. همچنین میتواند نشانگر وجو بیماریهای روانی مانند اختلال شخصیت دو قطبی یا اختالات شخصیتی مشخصی مثل اختلال شخصیت مرزی باشد که باعث تغییرات خُلقی شدید و انفجار هیجانی (خشم ناگهانی، ترس طاقتفرسا یا حملات اضطرابی)، یا واکنش غیر قابل پیشبینی میگردد. نهایتاً، میتواند مشخصه افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه یا اختلال تجزیهای باشد و در مثال زیر توضیح داده شده است. گُلمَن: دو حالت بابک گلمن هرگز نفهمید از نامزدش چه انتظاری دارد، زمانی که او عزیزترین مردی باشد که تابحال شناخته است، برای او گل آورده، به رستورانهای مجلل برده و حتی شعر میسراید. این حالت چندین ماه میتواند ادامه یابد ولی روزی بهطور ناگهانی، بدون دلیل واضحی، خُلق وی تغییر میکند و به نظر میرسد بابک شخص کاملاً متفاوتی است. او بهشدت کمحرف و کنارهگیر شده و گاهیاوقات وقتی که او سعی میکند به شوهرش نزدیکتر شود، برای گریز از او به گوشهای میخزد. اگر از او بپرسد من چه خطایی کردهام؟ جوابش "هیچچیز"است و یا اینکه فرصت بیشتری لازم دارد. این حالت گاهیاوقات میتواند روزها و هفتهها همراه با صحبتهای نادری ادامه پیدا کند. بعد، بهیکباره بدون آگاهی، بابک روزی بیدار شده و بسیار خونگرم و دلنشین میشود. زمانیکه گلمن سعی میکند بفهمد چه اتفاقی افتاده است، نگاه عجیبوغریبی به وی کرده و میپرسد "منظورت چیه؟" مثل اینکه حالهای چندین روز یا هفته آخر حتی وجود نداشته است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده