pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۹ ملا و شراب فروش ! سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد. ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل!. یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید. ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود. اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست !ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند ! قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : نمی دانم چه بگویم ؟! سخن هر دو را شنیدم :یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند !وسوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد …! 8 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ چه ملای ناشی و بی تجربه ای معلومه تربیت شده فیضیه نبوده 2 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ چه ملای ناشی و بی تجربه ای معلومه تربیت شده فیضیه نبوده ورژن 2011شه دیگه 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده