Architect 3224 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۸۸ نقش آب در شكل گيري نخستين زيستگاه هاي انساني پاسخي است به يك نياز زيستي. اما وقتي فراتر از يك نياز، خانه سازي و بناي مجموعه هاي مسكوني بار فرهنگي مي گيرد، معماري پديد مي آيد و آب در زندگي انسان جايگاه هنري پيدا مي كند و از خلاقيت هنرمندان و معماران مايه مي گيرد. درك مفهوم آب در معماري همان درك معماري آب است. درك قوانين فيزيكي رفتار آب، احساسات ما در مقابل كنش و واكنش آب و مهمتر از همه نقش و تمثيل و ارتباط آن با زندگي انسان ها است. آب استعاره اي متناقض است و به همراه خاك، آتش و هوا، عناصر چهارگانه تشكيل دهنده جهان هستي به شمار رفته است. آب يكي از عناصر طبيعي به شمار مي رود كه ماهيتي تغيير ناپذير دارد. هرجاكه ظاهر مي شود، كاربرد آن بايد منعكس كننده برداشت طراحان و سازندگان از طبيعت باشد. دسترسي به منابع آب از ديرباز به عنوان يكي از مهم ترين عوامل موثر در مكان يابي شهري مورد توجه بوده است. بررسي كلي جغرافيايي شهرهاي ايران به خوبي وابستگي ميان زندگي شهري و دسترسي به منابع آب را نشان مي دهد. فلات ايران به دليل تنوع اقليمي و چشم انداز محيط طبيعي درهمه جا از منابع آب سطحي مطمئن برخوردار نيست، زيرا همان طور كه آب هاي سطحي زمين، چون دريا و رودخانه و درياچه در معماري و به وجود آمدن آن نقش دارد، دربسياري از مناطق كه از اين منابع سطحي به دورهستند، نياز مردم از راه منابع زيرزميني، چون قنات و چاه ها حاصل مي شود. . ساحل رودخانه ها بستر پيدايش و رشد بيشتر فرهنگ هاي كهن جهان است. در ايران نيز هرجا رودخانه اي جاري بوده، به سرعت و شتاب فرهنگي افزوده است وخود نيز در درون فرهنگ جا باز كرده است. و بايد گفت آب در گذشته هاي بسيار دور باعث به وجود آمدن مراكز حياتي و روش اقتصادي وشهرنشيني بوده است. پيش از ظهور اسلام، در ايران، معماري در كنار آب و دردامن طبيعت بدون آنكه آن را مخدوش سازد، حضور خودرا اعلام مي كند ونقش آب بيشتر نقش تجردي است. نيايش گاه ها و معابد وآتشكده ها دركنار آب و درنهايت احترام به وجود آب شكل گرفت. گويي آب گذزگاه انسان براي ورود به دنياي ديگر بود. آب نقش معنوي خود را در معماري ايران نشان داد، به گونه اي كه گردش آب نمايش تجردي آب درطبيعت است وتمام جوهر وخواص آب به صورت مجرد كه ظاهرا جنبه نمايشي پيداكرده و در نيايش آب منظور بوده است. پس رودخانه ها وچشمه ها و درياچه ها داراي جايگاه آييني و اعتقادي بودند. اين جايگاه به خودي خود شكل نمي گرفت. ساخت و وجود بناي مكان ها بود كه باورها و افسانه ها و آداب و رسومات را متجلي مي ساخت. آب هايي كه از دهانه سراب هاي بزرگ از دل كوه و درون غار و ازميان سنگ وخاك بيرون مي زند و روي زمين جاري مي شوند، چشمه هاي كوچك و بزرگي هستند كه ازميان سنگ وصخره مي جوشند و درساخت بناهايي كه در اطراف آنها ساخته مي شود نقش مهمي دارند. و در اينجا مي بينيم كه دو عامل آب وصخره در امر احداث بناهاي بوجود آمده نيز مدخليت دارند. پس همانطور كه آب در ساخت باغ نقش دارد، باغ نيز در به وجود آمدن شهر نقش خود را ايفا مي كند. تحولات مربوط به شهرها و رابطه ساختار ميان باغ وشهر آن چنان است كه مي توان از سويي باغ را شهر و شهر را باغ ناميد و از سوي ديگر باغ را به مثابه كارگاه طرح اندازي شهز تلقي كرد كه نمونه اين مطلب را مي توان درگفتار ، سياح دوره تيموري بيان كرد كه رابطه ساختاري ميان باغ شهر در آن شهر موقت كه درازاي سراپرده ها وخرگاه ها وخيمه هارا به روشني بازسازي كرده است. نمونه ديگر اين باغ شهر را در اصفهان مي توان ديد و چهارباغ و كو چه هايي كه در جهات مختلف آن امتداد داشت و اين يكي از اصول طرح اندازي شهري بود. در ايران باستان، معماري به سوي آب حركت مي كند و دركنار آن آرام مي گيرد. ولي در دوره اسلامي آب در معماري حالت كاربردي پيدا مي كند و معماران آگاهانه سعي مي كنند تا به طبيعت تسلط يافته و آن را به نظم بكشانند و باشناخت قوانين فيزيكي و رفتار آب و درك نقش و تمثيل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماري بكشانند. آب در شكل هاي هندسي در اكثر بناها متجلي مي شود و به نوعي مركزيت وحدت معماري در آب شكل مي گيرد. حركت پرموج آن در مفاهيم مذهبي و ادبي هنري در فرهنگ ما جاري مي شود. به اين ترتيب آن چنان در ساخت و تركيب بناهاي ما وارد مي شود كه عملانمي توان آن را ازشكل ساخته شده جدا دانست. آب در مركز كوشك ها وباغها و غيره ظاهر مي شود. در مناطق كويري، آب كمياب و زندگي بخش سبب شكل گيري معماري آب انبار ها و پاياب ها و رباط ها و يخچال ها مي شود. و به گونه اي ديگر خودرا نشان مي دهد. آب در باغ و كوشك، نهر ها و آب نماها و جويبار و حوض و استخر و فواره ها را به وجود مي آورد و هركلام از اينها نمايانگر تسلط انسان به طبيعت است. تا تمام اينها را دركنار خود به نمايش بگذارد. آب در معماري حوض ها به عنوان سمبل آب راكد استفاده مي شود و به اشكال هندسي منظم، عامل تكميل كننده بنا مي شود. حوض هاي جلو بناها مكمل معماري شده و مانند آيينه آنها را در خود منعكس مي كند. حوض هايي كه در معماري مساجد شاهد هستيم نيز غير از نقش تطهير، جنبه نمادين پيدا كرده و آب هم نماد زندگي و هم نماد مرگ را به وجود آورده است. و انسان را هم از نظر جسمي پاك مي كند و هم از نظر روحي و به طور كلي اينجاست كه درك مفهوم آب در معماري همان درك معماري آب است. 3 لینک به دیدگاه
Architect 3224 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۸۸ نقش آب در معماري ايران باستان در ايران باستان آب پيامآور روشنايي و پاكي به شمار ميرفت و از ارزش زيادي برخوردار بود. شايد به علت اينكه ايران كشوري كمآب بوده، اين مايع حياتي بين ايشان قدر و منزلتي والا داشته است. آب در نزد ايرانيان نه تنها براي رفع نيازها مورد استفاده قرار ميگرفته، بلكه از لحاظ معنوي و روحي نيز تاثير بسياري داشته است. آب با قابليتهاي مختلف خود مانند حيات، تازگي، درخشندگي، پاكيزگي، رونق و رواج روشنايي، سكون و آرامش و تحرك، احساسهاي متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همين دليل همواره در مكانهايي كه ساخته دست بشر هستند، به صورتهاي مختلف براي خود جا باز كرده است. اين مساله در رابطه با مكانهايي مانند پارك يا باغ بيشتر چشمگير است. زيرا عنصر آب به عنوان يكي از زيباترين زمينههاي ديد و يكي از موارد تكميلي فضاي سبز مورد استفاده قرار ميگيرد. البته در اين مكانها وجود آب براي پاكيزگي محل و آبياري درختان و گلها يا استفاده براي سرويسهاي بهداشتي، ضروري و پراهميت است. در سدههاي گذشته ايرانيان باغها را بيشتر در زمينهاي شيبدار احداث ميكردند و با ايجاد پلكان در مسير آب، جريان ملايم آب، تند و پر سر و صدا ميشد.اصليترين عاملي كه همواره به باغهاي ايراني حيات ميبخشيد، آب جاري بود كه در چهارباغها، جويبارها و جويهاي كمشيب و مارپيچي به حركت در ميآمد و هواي باغ را مطبوع و دلپذير ميساخت. در باغهاي تزييني كه به حوضها ميپيوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته ميشد. در كف آبنماها و بيشتر جاهايي كه آب در جريان بود، اغلب تخته سنگي با تراش سفيدرنگ يا با طرحهاي مختلف كار ميگذاشتند كه به موج آب، جلوه زيبايي دهد.باغهاي قديمي ايران اغلب در مناطق گرم و خشك و كمآب ساخته شدهاند و دليل احداث آنها در چنين مناطقي، وجود چشمههاي طبيعي و يا كاريز است. وسعت هر باغ بستگي به حجم و مقدار آب موجود براي آبياري آن دارد. باغهاي شهرهاي خشك و كويري به علت گرمي هوا در تابستان، همواره اهميت خاصي داشتهاند كه از آن جمله باغهاي كاشان را ميتوان نام برد. باغ فين كاشان كه از باغهاي معروف دوره صفويه، زنديه، قاجاريه و همچنين زمان ما است به علت وفور آب چشمه سليماني و حوض و استخر و فوارههاي فراوان و درختان كهنسال و عمارتهاي تاريخي، همواره جزو معرف ترين و پرجاذبه ترين باغهاي كشور ما بوده است. در باغهاي ايراني، براي ايجاد محيطي آرام، خنك و پرسايه، چارهاي جز احداث جويهاي آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا اين جويها در تقاطعها به حوضچه تبديل ميشدند. آب از جويها كه اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصلههاي منظم با استفاده از شيب طبيعي زمين با تكرار آبشارها به داخل حوضچهها روان ميشد. آبنما كه از ضروريترين عناصر ايجاد باغ محسوب ميشد، بيشتر در مقابل عمارت باغ احداث ميشد و بعد اصلي آن در جهت طول ساختمان و به شكلهاي مستطيل، مربع، چند ضلعي و دايره بود. گاهي در داخل عمارتهاي باغهاي قديمي نيز آبنما ساخته ميشد كه در اصطلاح به آن محل، حوضخانه ميگفتند. ساكنان باغ در روزهاي گرم تابستان، به ويژه هنگام نيمروز، در كنار آبنما به آسايش ميپرداختند. 3 لینک به دیدگاه
Architect 3224 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۸۸ آب و روانشناسي انسان مجموعهاي است پيچيده از روح و ذهن و جسم. همانگونه كه جسم آدمي به غذا نيازمند است، ذهن و روح او نيز طالب عناصري است كه به او آرامش ببخشد. در جامعه شهري كه ساختمانهاي بلند و خيابانها و زندگي ماشيني همه جا را احاطه كرده است، جلوههاي زيبايي و هنر، بهترين پناه براي روح خسته و آرامشطلب آدمي است.امروزه در شهرها شاهد عناصري با بافت سخت مثل بتن و ... به جاي عناصر طبيعي (پوشش گياهي) هستيم. لذا بايد با بهكارگيري عناصري كه بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زيبايي فراهم كرد تا به روان انسان آرامش بخشيد. اين مكانها ميتوانند پاركها و باغهاي شهري باشند. آب يكي از اين عناصر به شمار ميرود و چه در حالت سكون و چه در حالت حركت نوازشدهنده روح انسان است. حركت و موسيقي آب، در جلوهگري بيشتر فضاي سبز نقشي در خور توجه دارد. ميتوان آب را به صورت جويبار و چشمه براي نقاط آرام و بي سر و صدا و به صورت آبشار و فوارههاي بزرگ براي نقاط پرازدحام و شلوغ طراحي كرد. آب و انعكاس سطح آب ساكن، با انعكاس نور مانند آينه عمل ميكند و پديده هاي اطراف خود را با چرخش 180 درجه نمايش ميدهد، همچنين انعكاس پوشش گياهي در آب و تابش نور خورشيد روي گياهان آبزي موجود روي آب، تصوير زيبايي براي بيننده به وجود ميآورد. آب در حال حركت نيز منعكسكننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوري كه از يك جويبار روان روي برگ درختان منعكس ميشود. آب و تاثير آن در كاهش درجه حرارت و افزايش رطوبت:آب در پاركها و باغها به هر يك از صور مختلف، خود به نحوي در متعادل كردن درجه حرارت هوا، تامين رطوبت نسبي براي گياهان و ايجاد طراوت، موثر است. مجموعه اين عوامل از يكنواختي و خشكي محيط ميكاهد. 3 لینک به دیدگاه
Architect 3224 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۸۸ طراحي آب در سبكهاي مختلف: جذابيت آب از ديگر عناصر موجود در پارك بيشتر است. آبنما عنصري است كه اگر در پاركها خوب و كامل طراحي شود. تركيب مناسبي ايجاد مينمايد و اگر به طور صحيح مورد استفاده قرار نگيرد. باعث ضايع شدن شيوه طراحي خواهد شد. براي احتراز از بروز چنين مشكلاتي بايد با احتياط عمل كرد.آبنماها را ميتوان به دو صورت منظم يا غيرمنظم طراحي كرد. منظم (Formal) منظور از طراحي منظم، دادن شكل كاملا هندسي به آبنماها و آبراهههاست. اين نوع آبنماها وقتي در يك چشمانداز كه به شيوه منظم طراحي شده است، قرار گيرند، بهترين نماي خود را نشان ميدهند. اشكال به حالت قرينه و كلاسيك به كار ميروند. چشمهها و مجسمهها شكل مشخصي دارند و مواد به كار رفته، سنگ و بتنهاي صاف و منظم است. البته از فايبرگلاس هم در اندازههاي دلخواه و به فرم منظم ميتوان استفاده كرد. آبنماهاي منظم وقتي كه داراي لبه برجسته باشند، جذابيت بيشتري دارند. چرا كه نشستن روي لبه برجسته استخر جالب است و از طرفي براي كودكان امنيت دارد. در باغها و پاركهاي كوچك شهري، بهتر است كه آبنما به شيوه منظم طراحي شود .غيرمنظم (Informal) - آبنماهاي غيرمنظم ميتواند از اجسام قالبريزي شده و ظروف با اشكال غيرهندسي و خيالي و يا سنتي ساخته يا به فرم آزاد با پيروي از آبگيرهاي طبيعي طراحي شود. در اين صورت آبنماها داراي گوشههاي راست و ديوارهاي عمودي و حاشيههاي منظم و دستساز نيستند. يا دست كم در ظاهر اين طور به نظر ميآيند. براي ساخت آنها، بيشتر از سنگ و خاك و گياهان بومي استفاده ميشود. براي ايجاد آبنماهاي طبيعي بايد فضاي كافي وجود داشته باشد. پس از مشخص شدن سبك طراحي پارك، مساحت و فرم استفاده از آب (جاري - ساكن) تعيين ميشود. وسعت كل آب بستگي به مساحت پارك و شرايط اقليمي منطقه دارد.در مناطقي كه آب و هواي خشك دارند، بايد پرش آب (فواره، آبشار) بيشتر باشد. در صورتي كه براي آب و هواي مرطوب، ريزش و پرش آب حتيالامكان بايد كمتر شود. در مناطقي مثل تهران بهتر است حدود 25درصد از مساحت كل پارك به آب و آبنماها اختصاص داده شود.برحسب شرايط، توپوگرافي زمين و هدفهايي كه از ايجاد آبنما وجود دارد، اشكال مختلفي از آن ساخته ميشود. شكل و تعيين محل آبنما خود بستگي به موقعيت زمين و هماهنگي با ديگر عوامل باغ، همچنين سليقه و ابتكار طراح دارد. استخر استخر شنا در باغهاي خصوصي احداث ميشود و در پاركهاي عمومي، استخرها نقش آبنما را دارند و در بعضي موارد، براي بازي از آنها استفاده ميشود. مانند استفاده از قايقهاي موتوري و پايي. اينگونه استخرها در اوايل قرن بيستم به شكل مستطيل، بيضي يا به اشكال هندسي منظم ساخته ميشدند. در قرن حاضر، در طرح اينگونه استخرها تجديدنظرهايي شده و اشكال هندسي نامنظم با خصوصيات بهاشتي بيشتر، تزيينات نوري و توليد امواج در آب، تفنن خاصي را به همراه آورده است. به طوركلي عمق استخرها برحسب موارد استفاده و سن استفادهكنندگان، متغير است. براي احداث استخر ابتدا مكان مناسبي در نظر گرفته ميشود. اين مكان بايد از هر نظر براي بازديدكنندگان جاذبه داشته باشد. علاوه بر آن روباز و آفتابگير و حتيالمقدور كمشيب باشد. آبنما حوضچهها يا حوضهاي كمعمق كه اغلب در آنها فوارههاي متعدد و چراغهاي رنگين تعبيه ميشود به آبنما معروف هستند. عمق آنها تا 60 سانتيمتر است و برحسب شكل و فرم طراحي شده، با مصالح ساختماني مختلف ساخته ميشوند. گاهي در كناره آنها از لكههاي گلكاري يا جعبههاي گل استفاده ميكنند. ميتوان در داخل يا كنار آلاچيقها آب نماهاي كوچكي احداث كرد. چشمه با استفاده از خصوصيات طبيعي، چشمههايي را در پاركها و باغهايي كه به شيوه طبيعي و كلاسيك احداث شدهاند، طراحي ميكنند. ايجاد چشمههاي كوچك به طور مصنوعي به نحوي به لطافت و زيبايي فضاي پارك ميافزايد. در صورت امكان مسير و حركت آب را به صورت كانالهاي زيرزميني درميآورند تا از يك نقطه به صورت مظهر ظاهر شود. حوضچه كوچكي نيز در كنار مظهر ايجاد ميكنند تا حالت طبيعي به چشمه بدهند. چشمهها را بايد با توجه به انواع طبيعي آن، با جريان تند يا ملايم، با در نظر گرفتن وضع توپوگرافي زمين با سرعت كم يا زياد آب طراحي كرد. بركه بركهها يا باغچههاي آبي احداث بركه بر تلطيف هواي پارك و زيبايي آن بسيار موثر است.به اشكال منظم و غيرمنظم با اعماق مختلف در نزديكي منطقه جنگلكاري، در وسط پارك يا در كنار سطوح گلكاري وسيع ساخته ميشود. براي اين منظور در قطعه موردنظر خاكبرداريهايي با اعماق مختلف و اشكال نزديك به حالت طبيعي انجام ميدهند. براي تامين آب بركه از كانالهايي آب را به آن وارد ميكنند كه اين كانالها ميتوانند جنبه تزييني داشته باشند و به صورت آبشار و جويبار طراحي شوند. در بركهها ضمن اينكه آب راكد است متحرك هم هست تا گياهان از موهبت طبيعي ساخته شده به دست بشر برخوردار شوند. گياهاني كه در داخل يا نزديك بركه كاشته ميشوند بايد با خطوط و گلهاي تزييني منطقه هماهنگي داشته باشند.گياهان آبزي، با اشكال متنوع و رنگ سبز برگهاي خود، مناظر زندهاي به باغچههاي آبي داده و به آن حالت طبيعي ميدهند. مهمترين خاصيتي كه گياهان آبزي در باغچههاي آبي دارند، توليد اكسيژن و افزايش رطوبت هواست كه در خنك كردن هواي منطقه نقش مهمي دارد. گياهاني نظير آلاله آبي و نيلوفر آبي با برگهاي خود سطح آب را ميپوشانند و ايجاد سايه ميكنند كه به خودي خود باعث ميشود آب در فصل تابستان زود گرم نشود. آبشار و جويبار آبشارها و جويبارهاي طبيعي هميشه براي مردم جذابيت خاصي داشتهاند. امروز طراحان توانستهاند با الهام از زيباييهاي طبيعي و از جمله آبشارها و جويبارها، در پاركها و باغها گوشههايي از طبيعت را تا حد امكان بيافرينند. ارزش وجودي آنها به جنبههاي زيباييشناسي آنها محدود نميشود، بلكه در تلطيف هوا و مطبوع ساختن فضا موثرند. جويبار را ميتوان طوري طراحي كرد كه دو عمل آبياري و حركت آب همزمان انجام شود. فوارهها فواره تنها نمايشي از زيبايي آب نيست، بلكه در روزهاي خشك و گرم تابستان، رطوبت هوا را افزايش ميدهد و فضاي دلپذيري فراهم ميسازد. خلاف تصور همگان، فوارهها الزاما مصرفكننده آب نيستند. ميتوان به وسيله يك پمپ شناور، آب استخر يا حوضچه را به گردش درآورد. فوارهها به سه گروه اصلي تقسيم ميشوند: 1-فوارههاي پرتابي (Spray) 2-فوارههاي ريزشي (Spill) 3- فوارههاي جهنده (Splash). در مناطقي كه در معرض وزش باد قرار دارند، استفاده از فوارههاي كوتاه و نيرومند مناسبتر است. ارتفاع فوارهها نبايد بيش از فاصله منبع فواره تا لبه استخر باشد. بر پايه يك قانون تجربي، قطر استخر يا حوضچه آب، بايد دست كم دو برابر ارتفاع آب فواره باشد. اگر سر فوارهها پايينتر از سطح آب تعبيه شود، زيبايي بيشتري دارد. مگر اينكه از اشكال و مجسمههاي خاصي براي ايجاد فواره استفاده شود.براي نمايش فوارهها در شب از چراغهايي در زير محل ريزش آب استفاده ميكنند كه بايستي با اصول نورپردازي در آب مطابقت داشته باشد. تابش نور از پايين به بالا و تنظيم ميزان آن، باعث انعكاس حركات آب در محوطه اطراف و روي شاخ و برگ گياهان ميشود و زيبايي خاصي به محيط ميبخشد. در صورت وجود گياهان آبزي يا ماهي در استخر، بايد در نصب فوارهها دقت شود. براي نيلوفرهاي آبي تلاطم سنگين آب مضر خواهد بود. اما اكسيژن فراوان حاصل از آب فوارههاي بلند براي ماهيها مفيد و مطلوب است. 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ آب و معماری در همه دوران تاریخی معماران ما آب را در مجموعه های خود وارد می کردند و گنجینه ای از خصوصیات فیزیکی ، مذهبی و اسطوره ای را به خدمت می گرفتند تا معماری آنان از غنای بیشتری برخوردار باشد . چنان که می دانیم نزد ایرانیان از روز گاران بسیار کهن آب مانند آتش مقدس بوده به گواهی اوستا و همه نامه های دینی پهلوی و بسیاری از نویسندگان یونان و روم و خود همین هردوت ایرانیان آب و آتش را بزرگ می پنداشتند و می ستودند و آلودن آنها ازگناهان بزرگ به شمار می رفت آب خواه شیرین و خواه شور چه رود و چه دریا در خور ستایش و نیایش است . آب و آتش لازم و ملزوم یکدیگر برای ادامه حیات می باشند .هر دو هم هستی بخش و هم ویرانگر هستند . پرستشگاهان بسیار باشکوه آناهیتا (ناهید) ،ایزد نگهبان آب، در سراسر ایران زمین و خاکهای همسایه برپا بود . آبان یشت و آبان نیایش که در اوستا به جای مانده در ستایش همین ایزد است از این گذشته بسا دریای شور و رود های شیرین درنامه کهن سال یاد گردیده و ستوده شده از آنهاست وئوروکش Vouru Kaska (دریای گرگان ،خزر ) چئچست Caecasta ( دریاچه ارومیه ) کاسائویه Kasaoya (در پهلوی ، کیانسیه =دریاچه هامون = زره سیستان )، دائیتیا Daitya (در پهلوی ، روت داتیک یا وه روت =آمویه ، جیحون) و جز اینها ستایش آب نزد ایرانیان بیش از این است . 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ احترام به آب احترام ایرانیان به آب توسط اردوسیو آناهیتا فرشته آب و احترام به درختان و پرستیدن آنها در ایران قدیم وجود داشت (چنین چون بود مردم گز پرست – شاهنامه)بعدها در اروپا بصورت احترام به چاه (بویژه در انگلستان ) و گذاردن درختان کریسمس در کلیساها شد. مروری بر تاریخچه آب گرمابه و پاکیزگی در ایران هرودت مورخ یونانی چنین می نویسد « … ایرانیان … در آب تف نمی اندازند در آن دست نمی شویند و متحمل هم نمی شوند که دیگری آن را به کثافت آلوده کند و احترامات بسیاری برای آن منظور می دارند …».استرابون جغرافی دان می نویسد :« ایرانیان در آب جاری استحمام نمی کنند . در آن لاشه و مردار و آنچه ناپاک است نمی اندازند … به خصوص احتیاط می کنند که آب را به خون نیالایند …»آگاتریاس مورخ یونانی قرن ششم بعد از مسیح نیز نوشته های هرودت و استرابون را مبتنی بر اینکه ایرانیان آب جاری را به هیچ وجه به کثافات نمی آلایند و دست و روی در آن نمی شویند و به آن دست نمی زنند مگر برای آشامیدن و یا آب دادن به گیاه تایید می نماید . آئین شستشوی مهر پرستان سابقه مراسم شستشو در ایران زمین به پیش از زمان زرتشت می رسد و به نظر می آید که مهر پرستان برای انجام مراسم مذهبی می بایستی به مدت سه روزو سه شب در فواصل معین غسل کنند تا قادر گردند در برنامه های دینی شرکت جویند . اهمیت آب در مذهب مزبور به حدی بود که می بایستی مهرابه ها یعنی عبادتگاهشان در محلی قرار گیرد که آبی روان از کنارش بگذرد یا اینکه در کنار چشمه ساری قرار داشته باشد . با این ترتیب یکی از اعتقادات آئین مهر شستشو و حمام رفتن به عنوان یک فرضیه مذهبی بوده است . شستشوی در آئین مزدیسنا در آئین مزدیسنا نیز پاکی جسم و روان از اهمیت ویژه ای بر خوردار بوده است . بر اساس این تفکر و اندیشه وابستگی پاکی جسم و روان به یکدیگر از نعمات بزرگ شمرده می شده است .به همین جهت برای دور نمودن آلودگی و گناه همواره شستشو می کردند و معابدی برای فرشته و پاسدار آب آناهیتا ترتیب داده بودند که اگر چه از تشریفات در آن مکان اطلاع کاملی نداریم ولی به احتمال قوی در ارتباط آب مراسم تطهیر انجام می گرفته است . 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ ناهید یا آناهیتا ناهید که مقام ایزدی در آئین زرتشت دارد و نگهبان آب می باشد در نزد ایرانیان خاصه دوران ساسان مقامی بس ارجمند داشته و مورد ستایش بوده است . ناهید و آناهیتا به معنی پاکی و بی عیبی است و منظور از اردوی « سور آناهیتا » بنا به متن آبان یشت هم نگهبان آب و هم رودی مینوی و تصوری است که مظهر تمام آبهای روی زمین است .ناهید یا آناهیتا اثری از خود در کتیبه های باقی مانده از دوران شاهان هخامنشی به جا نگذاشته است ولی پاره ای از مورخان وقایعی که از جهتی به ناهید مربوط می شود ذکر نموده اند . بنا به گفته مورخ کلدانی بروسوس که در قرن سوم قبل از میلاد مسیح می زیسته اردشیر دوم ستایش ناهید را در قلمرو حکومت خود معمول داشت . معبد آناهیتا در بیشاپور یکی از ساختمانهای مهم و شاخص دوره ساسانی بیشاپور موسوم به معبد آناهیتا دارای حجم مکعب شکلی است که نیمی از آن درون زمین قرار دارد وچرخش آب از مسیر های زیر زمینی به داخل مشهود است . آب پس از وارد شدن به حوضچه مربع شکل آن از مسیر دیگری خارج می شود اگر چه مراسم خاص مربوط به آن مشخص نیست ولی واضح است که آب در این بنا در درجه اول اهمیت قرار دارد .این بنا مهمترین مدرک تاریخی در استفاده از آب درون یک ساختمان در شهر بیشاپور با وجود اینکه رودخانه شاپور در کنار شهر است . آب انبار نیاز به آب در سراسر راههای ایران و در اکثر شهرهای این سرزمین باعث ایجاد معماری آب انبار شد که هم آب را مدتی ذخیره کنند و بعضی از آب انبار هایی که در شهرهای خشک کم آب ساخته شده خود اثری بسیار زیبا و از لحاظ معماری شایان توجه است . سابقه ساخت آب انبار در ایران بسیار طولانی بوده و هنوز آب انبارهایی از قرن ۶و۷ هجری به جا مانده است. برای اینکه آب داخل آب انبار نگندد چند بار آهک ونمک داخل آن می ریختند بدین ترتیب روی آن لایه بسته شده و اگر پرده روی آن پاره می شد آب آن می گندید وغیر قابل استفاده می شد.شیوه های مختلفی برای ساخت آب انبارها در نقاط مختلف ایران به کار می برند .خزانه بعضی آب انبارها مثل آب انبار حاج آقا علی در کرمان خیلی بزرگ است به طوری که زیر کاروانسرای آن تماما خالی است . در آب انبار وزیریا میرزا مقیم ۴ بادگیر دارد و آب آن در تابستان بسیار خنک است . تمامی ساختمانهای وابسته به راه با آب با طراوت می شوند مثل ساباط ، رباط ، کاربات وکاروانسرا . ساباط ، که خود به معنای آسایشگاه و رباط به ساختمانهای کنار راه و به ویژه بیرون از شهر اطلاق می شود. 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ شیوه های آبرسانی در تمدن اورارتو آبداری آبیاری از مسائل بسیار مهم و توجه به آن در کشور اورارتو به حدی بوده که بعضی از محققین این تمدن را دارای جامعه هیدرولیک می دانند تامین آب آشامیدنی ساکنین قلعه ها و استحکامات نظامی که اغلب در ارتفاع نسبتا زیادی از محیط اطراف خود قرار داشتند . به خصوص در زمان حصار بندان دشمن ، به زیر کشت بردن زمینهای بایر و مرتفع تر از سطح منابع آبی موجود . هدفی بوده که در طول سه قرن و اندی حکومت این دولت دنبال شده است .بسیاری از متون نوشتاری اورارتویی به فعالیتهای عمرانی اختصاص دارند و در این میان تاکنون حدود سی کتیبه که به اهداف کانال ، دریاچه ذخیره آب ، سد ، آب انبار و سایر تاسیسات هیدرولیکی پرداخته اند به دست آمده است .برای تامین آب آشامیدنی در قلعه وان چشمه های موجود در داخل باروها که امروز نیز جریان دارند ، امکان برداشت آب در مواقع اضطراری را بدون مواجهه با دشمن فراهم می کرده است . در توپراخ قلعه جهت جمع آوری آب باران ، تمهیداتی در بخش های صخره ای قلعه به کار رفته بود. در دواتی بلور (آرگیشتی هینیلی)در ارمنستان و در چاووش تپه (ساردوری هینیلی) در ترکیه ،انبار های بزرگی جهت ذخیره آب در صخره ها تراشیده شده بود . در بیشتر قلعه های اورارتویی روش آخر جهت تامین آب در مواقع ضروری اعمال می شد.سدها ، دریاچه ها و کانالهای آبیاری متعدد ساخته شده توسط اورارتوها باعث رونق کشاورزی در کشور شده بود . این تاسیسات ساختاری داشتند که در مقابل زلزله های شدید معمول منطقه مقاوم بود و به همین دلیل بیش از موارد مشابه خود که در دورانهای بعدی ساخته شدند کاربرد داشتند. 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ آب و هنر در باغ یکی از عناصر اصلی و حیاتی در باغ وجود آب است که قسمتی از آن منحصرا برای آبیاری حفاظت گیاهان و بخش دیگر به منظور ایجاد و خلق زیبایی در طراحی مورد استفاده قرار می گیرد. ولی آنچه که مورد توجه است وجود و تاثیر آب از دیدگاه خلق زیبایی و تنوع در محیط از قبیل تشکیل انواع نهرها ،به طور مصنوعی آب نما ها (حوض و حوضچه ) آبشارها چشمه های مصنوعی ،حلقه چاه ها استخر و آبشخور پرندگان است .از طرف دیگر وجود آب در باغ به هر یک از صور فوق ،خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا ، تامین رطوبت نسبی جهت گیاهان و ایجاد طراوت خاص موثر می باشد که نتیجتا مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط می کاهد . بنا براین لازم است در مورد صور مختلف کاربرد آب در باغ ، به طور جداگانه به اختصار توضیحی داده شود .فرق باغهای ایرانی و اروپایی در این است که اروپاییان به دلیل داشتن آب و هوای معتدل به پرورش گل و بوته اشتیاق دارند به خاطر اینکه بتوانند از آفتاب بیشتری برخوردار شوند ولی ایرانیان بدلیل اینکه هوای گرم و خشکی دارند بیشتر از بوته استفاده میکنند تا از سایه و خنکی سایه استفاده کنند و از آب نیز استفاده زیادی در باغ می کنند تا باغ را با طراوت کند .پناگاههای بین راه گاهی قهوه خانه هایی بودند دارای حوض آب و مقداری گلدان در گرداگرد حوض و بعضی از اوقات باغچه ای معطر که نهر آبی در آن جریان داشت .خشکی و بی درختی فلات ایران باعث شده است که باغ را نمونه ای از بهشت موعود بدانند . چهار باغ طرح نمونه باغهای ایران است که در آن ممکن است یک محور بلند تر از محور دیگر باشد .از زمان ساسانیان در اینگونه طرحها در شکار گاهها در محل تقاطع محور ها کوشکی بنا می کردند .آب وسیله اساسی ایجاد باغ در ایران است .وسیله اصلی تهیه آب در ایران کاریز است . از دوره هخامنشیان قنات مرسوم بوده است . آب قنات تقریبا با یک میزان واحد در تمام سال از دهانه قنات خارج می شود .قالی در حومه اصفهان بافته شده است و بافنده در طرح آن از باغهای معاصر شاه عباس الهام گرفته است باغ مذبور به قدری بزرگ است که هر یک از قسمت های چهار گانه آن نیز به وسیله نهر های آب به چند قسمت دیگر تقسیم شده است در استخر بزرگ که در مرکز باغ واقع گردیده است تصویر یک کوشک در ارتفاع مستقیم به چشم می خورد و امکان دارد که این کوشک در پشت استخر واقع شده است .گنبد ظریف این کوشکها از کاشیهای به رنگ آبی پوشیده شده است .ایجاد باغ بدون آب مخصوص ایالت خراسان و شمال شرقی ایران است .حوضخانه به معنی حوضی که در داخل عمارت تعبیه می کنند . غالبا حوض یا استخر را در یکی از محور های اصلی فضای خانه یا باغ احداث می کنند به طوری که طول حوض یا استخر در امتداد طول فضای منزل یا باغ قرار بگیرد و برای آنکه هنگامیکه حوض یااستخر پر از آب می شود مقدار آب زیادی به طبق اصل جاذبه زمین به بیرون سرازیر شود، در ساختمان آن شیب مختصری می دهند . ایرانیان اطراف استخر را از سطح آن قدری بالاتر می برند و یک نوع آبرو برای آن تعبیه می کنند که مقدار آب اضافی را به خارج می برد واین روش خاص ایرانیان است هرگاه ذخیره آب به حد کافی باشد این حوض ها و استخرها همیشه لبریز ازآب می باشند به طوری که از یک فاصله کوتاه شخص پهنه ای از آب را مشاهده میکند که به نظر نا محدود می آید .از علائم مشخص و بر جسته دوران صفویه در اصفهان احداث حوضهای پاشویه دار است بعضی از آنها دارای چهار پاشویه بوده که هریک را زیر دیگری تعبیه می کردند .به طور کلی آب در استخرهای بزرگ به خاطر تیرگی و انعکاس آن مورد پسند ایرانیان قرار می گیرد کف جویهای رو باز را با کاشیهای آبی می پوشانیدند . 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ استخر طبیعت گرایش موجودات به آب و آب تنی، سبب شده که انسان ها بالاخص به نحوی از انحناء از این موهبت حیاتی تا آنجایی که میسر است ، حداکثر بهره برداری را بکنند . از آنجایی که سیر تسلسل علمی و تاریخی می نمایاند ، انسان ها از آغاز تا تا به امروز ارتباط خاصه خود را با آب حفظ کرده اند . اقوام و مردمانی که در کنار دریا و دریاچه ها می زیستند حداکثر امکان را برای استفاده از آب داشته اند آن دسته که امکان کمتری در اختیارشان بوده از آب های معدنی ، برکه های طبیعی، رودخانه ها و … سود برده اند .سیر تاریخ وافزایش تجملات حیاتی ، تکنولوژی مدرن و امکانات مالی ،انسان را بر آن داشته که نیاز به آب تنی را با احداث حوض ،حوضچه یا استخر در منازل ، استخرهای محله ای و کوچه ای یا استخرهای عمومی در استادیوم ها بر آورده کنند .اگر به طرحهای مختلف استخرها توجه کنیم ، می بینیم که این گونه استخرها در اوایل قرن بیستم بیشتر به صورت مستطیل ، بیضی یا به اشکال هندسی منظم بوده است در طول قرن حاضر بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم ، در طرح اینگونه استخرها تجدید نظرهایی گردیده و اشکال هندسی نا منظم با خصوصیات بهداشتی بیشتر ،تزئینات نوری و تولید امواج مصنوعی در آب ، تفنن خاصی را به همراه آورده است .در منازل بر حسب موقعیت ساختمان و امکان وجود فضای کافی ، استخرها در اندازه و اشکال مختلف ساخته می شوند. آب نماها یکی دیگر از عوامل تزئینی تلفیقی و ارتباطی با محیط که به نحوی در فضا و مکان باغ موثر می افتد انواع آب نماها می باشد . این نوع آب نماها را در زبان فارسی با توجه به روابط سنتی که سینه به سینه انتقال یافته حوض و حوضچه می گویند ولی در حقیقت این دو ( حوض و حوضچه ، آبنما ) با یکدیگر فرقهایی دارند در حالی که هر دو فضایی یا انباری از آب است .متخصصین فن این فرق را اینگونه توجیه و توصیف می کنند آب نما حوض و حوضچه هر کدام از نظر معماری تابع اصول معین و خاص خود می باشند . آب نماها دارای عمق کمتر از حوض و حوضچه ها است و با تزئینات مدرن از قبیل چراغهای رنگارنگ مخصوص داخل آب فواره های متنوع گاهی جایگاهی برای گیاهان آبی و باغچه های در کنار یا در وسط آن بوده و اشکال آنها کمتر از اصول هندسی منظم پیروی می کنند . در این آب نماها بیشتر از اشکال تغییرشکل یافته هندسی استفاده می شود.معمار فواره ” تروی ” می گوید : این فواره نشان دهنده حرکت کلی آب است که هرگز از عمل خود باز نمی ایستد و توقف آن حتی برای لحظه ای نا ممکن است.فواره ها به طور خطی بر روی محورهای اصلی با عث تشخّص مکان می شوند و مسیرهایی را بوجود می آورند که راهنمای انسان در فضا می شود . فواره ها در واقع موسیقی فضاها محسوب می شوند . می توانند کوتاه و زمزمه گر بوده و مثل موسیقی متن عمل کنند و می توانند با نشاط و پر هیاهو بوده و شادی بخش فضای اطراف شوند . بر خلاف فواره ها ، چشمه ها و رودخانه ها که ذاتا عناصری جنبشی هستند، دریاچه ها ، آبگیرها و حوض ها عناصری آرام هستند . آبهای راکد به طور طبیعی انعکاس دهنده تصاویر هستند و منعکس کننده آسمان هستند . آب نماها آینه محیط اطراف هستند .در معماری ما حوض به عنوان سمبل آب راکد استفاده می شود . حوضهای جلو بناها مکمل معماری می شوند و مانند آینه آنها را در خود منعکس می کنند . نمونه بارز آن چهلستون است .صدای که آب تولید می کند نیز مانند مفاهیم خالص بصری آن تنوع دارد . آب با برخورد با مانع و یا زمان عبور از روی سطوح نا هموار و یا ریزش بر روی خودش ایجاد صدا می کند . توجه به مفاهیم صوتی آب از اهمیت زیادی بر خوردار است . اکر صدا خیلی کم باشد می تواند حتی ناراحت کننده شود مثل چکه شیر آب . صدای زیاد در فضاهای محدود که بیش از تحمل فضاست ، مبتذل جلوه می کند . 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ نهرها شرح و توضیح اختصاصی درباره نهرهایی که جنبه تزیینی داشته باشد، بستگی کامل به سلیقه و ذوق فردی دارد . بنا براین اگر ایجاد نهرها صرفآ به منظور آبیاری باشد و می توان از آن نیز برای خلق زیبایی به صور مختلف استفاده نماییم از شیب ها یا گردش های آب در زوایای مختلف و آبشار های کوچک و شره آب استفاده می شود تا صدای آرامش بخش آن روان خسته رهگذران را بیاساید . درکتاب آثار ایران در مورد چهار باغ اصفهان در عصر شاه عباس پیترودلاواله توضیحاتی بس زیبا داده است که قسمتی از آن بدین شرح است حوضهای بسیار متناسب و در اشکال مختلف دیده می شود که همگی بدون لبه هستند وآبی که در سطح سنگ فرش خیابان جاری است به آنها می ریزد البته برای عبور سواره و پیاده راهی در کنار وجود دارد و این حوض از جویبار بزرگ وسط خیابان تغذیه می کند .شاردن که حدود ۵۰ سال بعد در زمان شاه سلیمان سفرنامه خود را نوشته چنین می نویسد : همه جای این خیابان یک دست نیست و تراسهایی است که هر یک حدود ۲۰۰ قدم طول دارند این تراسها در این سوی رود خانه هر یک از تراس قبلی خود حدود ۳ پا پایین تر و در آن سوی رود به عکس به همین اندازه بلندتر است و این تفاوت ارتفاع به همراه فواره ها حوض ها و آبشار هایی که در حاشیه تراسها به نمایش می گذارد و سپس به توصیف هفت حوض که میان کوشک و رود خانه قرار گرفته می پردازد .اینک آنچه فلاندن و کوست در سال ۱۸۴۰ به هنگام سفر به ایران درباره چهار باغ نوشته اند «… چهار ردیف چنار غول آسا با تنه های عظیم الجثه و سر هایی که چون چتر به هم پیوسته اند پنج شعبه خیابان پهن و مستقیم را در مقابل چشم های ما گشوده اند که فقط طول زیاد آنها مانع می شود که قادر باشیم انتهای آنها را ببینیم . در شعبه وسطی کانالی که تمام عرض خیابان را گرفته وجود دارد که در آن آبی زلال جاری است . در هر ۲۰۰ قدم آب به داخل حوض هایی بزرگی می ریزد و با تشکیل چندین آبشار از یکی به دیگری می رود . از هر سوی این حوض ها کوشک هایی الوان و یا پوشیده از کاشی ساخته اند . در حد فاصل آنها باغهای وسیعی است که شاخ و برگ درختان آن ها از بالای دیوار هایی که به خیابان شکل داده اند سر زده اند و به سلسله ای از طاق نماها زیبایی بخشیده اند .در این زمان متاسفانه چهار باغ به صورت خیابانی تجارتی در آمده . دیگر نه حوضی بر جای مانده و نه آبشاری و نه کاخی با این همه هنوز هم به هنگام عصر تفرجگاه ساکنان اصفهان است . 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ حوضخانه های کاشان نظر به اینکه کاشان در حاشیه کویر قرار گرفته و دارای آب و هوای کویری است و در بعضی از ماهها ، گرمای هوا طاقت فرسا می شود ، بخصوص که از نظر آب ، و مواهب طبیعی هم در مضیقه می باشد لذا معماران مبتکر و خوشفکر و چربدست این شهر با ابداع احداث خانه های گودال باغچه و ساختن یک یا دو طبقه ساختمان در اعماق زمین ،ساخنمانها را به صورتی طراحی کرده اند که علاوه بر استفاده از خواص نارسانایی مصالح سنتی ساختمانی ،نوع طرح و نقشه بنا نیز در عدم انتقال و جابجایی حرارت و یا مقاومت در مقابل گرما و سرما و سر و صدا ، محیط و شرایط راحتی برای سکنه فراهم آید و بعلاوه از نظر اختلاف سطح و شیب نیز به صورتی باشد که آب جاری قناتها هم به آنها مشرف باشد .بررسی نشان می دهد که داشتن عمارت حوضخانه ، یکی از علائم و نشانه های تشخّص و تعیّن هم بشمار می آمده است و لذا افرادی که از نظر مالی امکان ساخت چنین بنایی را می یافته اند ،از لحاظ اظهار وجود و پیدا کردن شخصیّت اجتماعی و سر شناس شدن در جامعه هم مبادرت به احداث حوضخانه می کرده اند تا علاوه بر برخورداری از فضای مطبوع آن در تابستان ، به عنوان طبقه ممتاز جامعه هم مطرح باشند .از عناصر و فضا های تاج محل به روایت پادشاه نامه (ملا عبدالحمید لاهوری)چهارخیابان ، نهر ها ، فواره ها ، چبوتره و حوض باغدر چار[چهار] خیابان وسط باغ که به عرض چهل ذراع است -نهری است به عرض شش گز-و درآن فواره ها از آب دریای جون جوشان -در ملتقای انهار چبوتره است به طول و عرض بیست و هشت گز که نهر مذکور اطراف آن گشته – و در وسط چبوتره حوضی است به طول و عرض شانزده گز و در آن پنج فواره نصب شده – فرش خیابان های این نمودار جنت از سنگ سرخ است که آن را به طراحی تمام گره بندی نموده اند.عبدی بیگ شیرازی در مثنوی دوحةالازهاراز شاهنامه می نویسد: یکـــی بـاغ پـیش اندر آمد فـــراخ بــــرآورده ازگوشــــه بـاغ کــــاخ بشـــد تازیـــــان با تنی چند شــاه همــی یود لشــکر بنـخجیــر گـــــاه چـو بهــرام گـور اندر آمد به بـاغ یکـی بـاغ دیـد از فراخی چــو راغ زمـیـنش زدیبـــــــا بیــــاراستـــه همـــه بــاغ پـــر بنـده و خواستـــه میــــــــــــان گلستــان یکی آبگیر بلــــــب بر نشستـــــه یکی مرد پیر ( شاهنامه فردوسی ) در بیت آخر از متن فوق به وجود آبگیری در میان گلستان یا باغ اشاره شده است . البته در بسیاری از باغ ها ،عمارت کوشک را در وسط یا در مکانی در میان باغ طراحی و برپا می کردند که از لحاظ برخی از خصوصیات معماری از جمله منظر و نحوه دسترسی از بهترین مکان های باغ به شمار می رفت . عموما در این حالت ، یک حوض یا یک آبگیر در جلوی کوشک طراحی و ساخته می شد که بر کیفیت منظر و فضای مزبور افزوده می شد .طبس ، باغ گلشناین باغ دارای نوعی طرح است که آبگیر آن در وسط باغ قرار گرفته است و آن را می توان نمونه ای از نوعی باغ دانست که فردوسی در ابیات خود به طراحی آن اشاره کرده است .تنها در شمار اندکی از باغ ها ، حوض یا آبگیری بزرگ را در وسط باغ می ساختند و این در حالتی بود که به سبب برخی از عوامل و پدیده های طبیعی ، عمارت کوشک را در میان باغ نسازند ، در این حالت خاص ، حوضی در مکان مرکزی باغ و غالبا در محل تلاقی امتداد راه های اصلی طراحی و ساخته می شد . باغ گلشن در طبس را می توان از نمونه های خوبی به شمار آورد که حوض آن در مرکز محوطه مربع شکل کرت ها قرار داده شده بود. بنا براین اشاره شاهنامه به طراحی و ساخت آبگیری در وسط باغ ، موضوعی است که از لحاظ پیشینه طراحی باغ ها مصداق هایی از آن وجود داشته است .عرصه حرم در یک سوی باغ قرار داشت و چند عمارت بلند در آن ساخته شده بودو شماری حوض در محوطه آن بود که گویا همه یا بیشتر آنها شکل مربع بودند و باغچه هایی پیرامون برخی از حوضها وجئد داشت و گلهای زیبایی در آنها کاشته شده بود . یک یا چند فواره در هر حوض وجود داشت که موجب صفا و طراوت فضا می شد . آب حوض ها بسیار صاف و زلال بود به گونه ای که کف آنها به خوبی دیده می شد و به گفته شاعراگر سوزنی دریکی از حوض هامی افتاد،به خوبی قابل مشاهده بود.توصیف دقیق و گاه اغراق آمیز حوضها که تنها بخشهایی ازابیت مربوط به آنها در این متن آورده شده است ، اهمیت این عنصر را در معماری ابران نشان می دهد و به همین سبب است که همواره در باغهای طراحی شده یک حوض در جلوی عمارت اصلی یا به عبارت دیگر در جلوی ایوان اصلی عمارت طراحی و ساخته می شد . 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ باغ واقع در کنار رودخانه بسیاری از شهرهای قدیمی ایران در کنار یا دو سوی رودخانه ای بزرگ یا متوسط شکل می گرفتند و توسعه می یافتند . در بعضی از موارد که باغی در این گونه از شهر ها در کنار رودخانه ساخته می شد،در صورت امکان ترجیح می دادند که عــــمارت کوشک آن را به جای آنکه در میان باغ بسازند ، در کنار رودخانه برپا کنند ، زیرا در این صورت از منظررودخانه به بهترین نحو ممکن می توانستند استفاده کنند . کـــــاخ آیینه را در اصفهان که در دوره صفویه در کنار زاینده رود ساخته شده بود ، از این گونه عـمارت ها به شمار می رود این کاخ در دوره قاجار ویران شد و اکنون اثری از آن و فــــضاهای سبز و ساخته شده پیرامون آن در دوره صفویه بر جای نمانده است ، بلکه تنها تصویری که از آن باقی مانده است نشان می دهد بسیاری از ویژگیهای معماری آن مانند عمارت کاخ چهل ستون در اصفهان بوده است ، این عمارت نیز دارای محوری با یک جهت بود که به سمت زاینده رود طراحی و تنظیم شده بود و منظر اصلی ایوان ستون دار واقع در جلوی عمارت به طرف رودخانه بود .در هند ، شماری رودخانه پرآب و بزرگ وجود داشت که در اطراف آن محیط هایی سر سبز و خرم پدید می آمد . به همین سبب در آن سرزمین در هنگام ساختن باغ در کنار این نوع از رودخانه ها ، غالبا عمارت کوشک را در کنار رود خانه طراحی و احداث می کردند . ساختن عمارت مزار تاج محل در کنار رودخانه جمنا را می توان در تداوم همین سنت طراحی به شمار آورد . باغ آبی منظور از باغ آبی گونه ای از باغ است که آبگیری بزرگ در قسمتی از عرصه آن به شکل مصنوعی یا با استفاده از عوارض طبیعی ساخته می شد و برای پدید آوردن منظره ای بدیع و خوشایند ،عمارت کوشک در روی سکویی که در میان آبگیر با مصالح مقاوم در برابر آب ساخته می شد ،بر پا می گردید و برای ایجاد دسترسی به کوشک غالبا معبر یا پلی بین کوشک و عرصه واقع در کنار آبگیر ساخته می شد کمبود آب در بیشتر نواحی ایران موجب می شد که شمار بسیار اندکی از این گونه باغها در کشور ساخته شود . باغ ائیل گلی در تبریز یکی از نمونه های باقی مانده از این گونه باغ ها به شمار می آید . منبع:http://www.memarblog.com 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ معماری هنری است که سعی دارد تلاش آدمی را به بالا سوق دهد و از این رو مقدس است. بشر برای ساخت خانه، معبد و یا هر بنای دیگری از زمین شروع می کند و به سمت آسمان پیش می رود. از زمین به آسمان رسیدن، به معنای قدسی شدن و همنشین با خدایان بودن است. هر بنایی که بشر می سازد یادآور کوه نیز هست، که رابطی است میان زمین و آسمان. کوهی که جایگاه خدایان بوده و ناجی نسل بشر در اسطوره طوفان نوح. بشر برای ساخت اولین بناها و یا بهتر است بگوییم اولین خانه ها از در دسترس ترین مصالح بهره برد. از آب و خاک. دو عنصر مقدس از چهار عنصر اولیه با هم آمیخته شدند تا بعدها نیز آتش و هوا در کار داخل شوند و مسکن و معبد آدمی شکل بگیرد. بنابراین گزاف نیست اگر پیوند آدمی با معماری را، میراث کهن انسان با چهار عنصر اولیه طبیعت بدانیم. از این میان هرچند که نقش خاک پر رنگ تر می نماید، اما وجود آب، همان عنصری که همواره به سویش بر می گردیم، مثل همیشه لطافت را در این هنر به ارمغان می آورد. اگر که خانه مکانی است برای پناه گرفتن و آرامش یافتن، تماس این خانه با آب همواره آرزوی امکان حیاتی تازه را به همراه خواهد داشت و تخیل انسان را به شکلی ماورایی تسخیر می کند. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ از دیرباز نقش آب در معماری در اقلیم ها و فرهنگ های مختلف نمادی بارز داشته است. "درک مفهوم آب در معماری یا همان معماری آب، به درک قوانین فیزیکی آب، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب، و مهم تر از همه، نقش و تمثیل و ارتباط با زندگی انسان ها بستگی داد." وجود آب در معماری باعث می شود که انسان، علاوه بر ظرافت های بنا، طبیعت اطراف را ببیند و با تحریک شدن قوای بینایی، شنوایی و لامسه اش آن را دقیقا حس کند. و هنگامی که آب در نزدیکی ماست، معنای مکان را با ترکیب ها و تضادهایی که با طبیعت می سازد، بیش تر درک می کنیم. آب در گاهی از اوقات هیچ صدایی تولید نمی کند یا بسیار کم تولید می کند. به همین خاطر گاهی از نقش سکوت آب در معماری بهره برداری می شود و این موضوع برای آدمی یک نوع حس رهایی به ارمغان می آورد. آب وقتی که با پوست تن مان تماس حاصل کند، صمیمی ترین تجربه شخصی را بین ما و خودش ایجاد می کند. تماس با او همچنین می تواند روح مان را از قید و بند ها آزاد سازد. اگر نظری به کشور خودمان بیندازیم متوجه می شویم که ایرانیان از دیرباز با زیبایی و حالت آرامش بخش آب آشنا بوده اند. ما در معماری آب گویی او را دعوت کرده ایم که در منزل ما باشد و خودنمایی کند و مشعوفمان سازد. از همان آغاز بنای کاخ ها و باغ های واقع در پاسارگاد، طرح چهارباغ ها بر اساس آب و نقش آن شکل گرفت. آب در باغ های ایرانی، همان گونه که در باغ فین کاشان و شازده ماهان و ایل گلی تبریز و ... شاهدش هستیم، تنها به منظور آب رسانی باغ نیست، بلکه از حرکت و سکون و صدا و کف آن بهره برداری های لذت بخش مادی و معنوی شده است. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ کاخ شاهان در برخی از موارد در با غ هایی بنا شده که آب نقش مهمی در زیبایی آن ها دارد. کاخ چهلستون اصفهان و کاخ فتحعلی شاه در چشمه علی دامغان از این گو نه ا ند. چه کسی است که از انعکاس این کاخ ها در آب دچار حظ نشود، گویی در انعکاس، چیزی هست که قلب را تکان می دهد. این است که برای عظمت بخشیدن و دلپذیر نشان دادن بناهای مهم باید از انعکاس آن ها در آب استفاده می کنند. به طور مثال، "اگر آبگیر منعکس کننده ی تاج محل با چمن پوشیده می شد، بنای آن مقدار زیادی از بار جادویی خود را از دست می داد". در واقع "طراحان با به کارگیری خاصیت انعکاس،عمق و بی کرانگی سطوح وسیع آب، حریم شخصی افراد را وسعت داده، حس خفقان در مکان ها بسته را از آن ها دور می کنند." در خانه های ایرانی، مساجد، معابد و کاروانسراها همیشه نقش آب پررنگ بوده است. بسیاری از بناهای زادبومی که در اقلیم و جغرافیای ایران شکل گرفته اند در پیوند با آب و در نتیجه ضرورت آن بوده اند. آب انبارها، یخچال ها، پایاب ها، پل ها، قنات ها و بادگیرها از این جمله اند. یک مثال قابل ذکر "پادیاو" است.ایرانیان به جایگاه هایی که برای شست و شو ساخته بودند، پادیاو می گفتند. پادیاو ایرانی، چنان که نمونه های متعدد آن در گوشه و کنار کشور، مثلا در تپه میل ورامین، نشان می دهد، چهار دیواری کوچکی بوده است که جوی آب یا برکه ای در میان و رختکن ها و تاق نماهایی در پیرامون داشته است. همین پادیاو با همه ویژگی هایش بعد از اسلام در پیش مساجد و زیارتگاه ها به نام وضوخانه، جای گرفت. همین واژه "پادیاو"، نخست به صورت پائیا و پاتسیو به زبان های اسپانیایی و ایتالیایی راه یافت و در فرانسوی و انگلیسی به پاسیو و پاتیو و پیشیو تبدیل شد. از طرف دیگر، شهرهایی همچون اصفهان و شوشتر نمونه بسیار متعالی از هم زیستی شهر و آب و به عبارتی معماری آب هستند که موضوع حظ بصری و آرامش یافتن از آب در شکل گیری آن ها نقش پررنگی داشته است. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ در ساخت تاسیسات آبی شوشتر مهم ترین هدف، آبیاری بوده; اما سازندگان آن توانسته اند به اهداف بزرگ دیگری چون اهداف معماری، صنعتی، بازرگانی، دفاعی و... نیز دست یابند. در واقع استفاده از آب در ساخت محیطی برای زندگی و براساس شرایط اقلیمی، با ایجاد شبکه های زیرزمینی در زیر شهر کهن شوشتر، موجب بروز یکی از هوشمندانه ترین اشکال معماری شهری آبی گردیده است. در شهر اصفهان نیز، زاینده رود نقش مهمی در معماری شهر ایفا کرده است. پل های متعددی که بر روی این رودخانه بنا شده اند، نمونه ی زیبا و متعالی از معماری آب به شمار می روند که کارکردهایی علاوه بر کارکرد اصلی داشته اند. علاوه بر مواردی که ذکر شد، مثال های دیگری هم وجود دارند که نقش آب را در معماری شهر، بناهای درون شهری و برون شهری نشان می دهند. اما هدف ما تنها اشاره ای کوتاه به اهمیت این عنصر مقدس و حضور آن در معماری بود. فرنوش هدایتی امین روزنامه آفرینش 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۳ گوشه ای از مقاله: آب در معماری دوران قبل از اسلام: قبل از اسلام معماری در کنار آب و در دامن طبیعت حضور خود را اعلام می کرد بدون آنکه طبیعت را مخدوش کند."نقش آب بیشتر نقشی تجریدی بوئ"نیایشگاه ها(معابد آناهیتا و آتشکده ها) در کنار آب و در نهایت احترام به وجود آب شکل می گرفتند.گویی آب گذرگاه انسان برای ورود به دنیایی دیگر است.دنیایی خالص تر که جسم قادر به گذر از آن نیست.آب و آتش به طور مسالمت آمیز در کنار هم قرار گرفته و وصلت خود را جشن می گرفتند نمونه های آن را در آتشکده آذرگشنسب و آتشکده کاریان(فیروز آباد)شاهد هستیم. مشخصات مقاله:مقاله در 7 صفحه به قلم هدی علم الهدی.منبع:کتاب هنر/خرداد و تیرماه 1382. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده