ALMAS 80 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ شهسواري به دوستش گفت: بيا به كوهي كه خدا آنجا زندگي مي كند برويم.ميخواهم ثابت كنم كه اوفقط بلد است به ما دستور بدهد، وهيچ كاري براي خلاص كردن ما از زير بار مشقات نمي كند. ديگري گفت: موافقم .اما من براي ثابت كردن ايمانم مي آيم . وقتي به قله رسيد ند ،شب شده بود. در تاريكي صدايي شنيدند:سنگهاي اطرافتان را بار اسبانتان كنيد وآنها را پايين ببريد شهسوار اولي گفت:مي بيني؟بعداز چنين صعودي ،از ما مي خواهد كه بار سنگين تري را حمل كنيم.محال است كه اطاعت كنم . ديگري به دستور عمل كرد. وقتي به دامنه كوه رسيد،هنگام طلوع بود و انوار خورشيد، سنگهايي را كه شهسوار مومن با خود آورده بود،روشن كرد. آنها خالص ترين الماس ها بودند. مرشد مي گويد:تصميمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند . پائولوكوئيلو 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ god works in mysterious ways یک راه دیگه برای توضیح چیزایی که قابل توضیح نیستند و ساکت کردن عامه... 1 لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ کسی که نشانه های خدا را در زندگی خود ندیده باشد هر گز ایمان نمیاورد لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ کسی که نشانه های خدا را در زندگی خود ندیده باشد هر گز ایمان نمیاورد یعنی میشه کسی ندیده باشه؟ لینک به دیدگاه
ALMAS 80 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۸۹ کسی که نشانه های خدا را در زندگی خود ندیده باشد هر گز ایمان نمیاورد یعنی میشه کسی ندیده باشه؟ نه ولی روشونو برمیگردونن لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده