panoram 5055 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ کتیبه سنگى به خط پهلوى، منطقه باستانى بیستون، هرسین تعریف :کتیبه در فرهنگ فارسى معین تعریف آن به این صورت آمده است. ‘نوشتهاى که بر سر در ورودى دیوار ابنیه (کاخها، مساجد، اماکن متبرکه و غیره) یا بر بدنهٔ کوه به خطوط مختلف نویسند: کتیبه بیستون’ علاوه بر این کتیبه برحاشیه بالاى صفحات کتاب نیز اطلاق شده است. در زبانهاى ایران باستان، کتیبه بیشتر شامل نبشتههائى است که بر دیوار کاخها، دامنهٔ کوهها، الواح گلی، فلزی، نقشها و نوشتههاى روى سکهها، قطعههاى سنگی، چرم و غیر از آن نوشته شده است. در فارسى امروز واژهٔ کتیبه و سنگ نبشته هر دو بهکار مىرود. نخستین آثار خطى بشر بر روى موادى سخت همچون سنگ، عاج، استخوان، فلز و خشت بوده و بعدها بر روى چرم نیز نوشته شده است. با کشف پاپیروس و کاغذ، نوشتن بر سنگ و مواد سخت بهتدریج منسوخ گردید. این گونه نگارش در تمام ملتهائى که پیشینهٔ تاریخى کهن دارند، در گونههاى متفاوت بهچشم مىخورد. در ایران پیش از اسلام، کتیبهنگارى محدودهٔ وسیعى را در بر مىگیرد؛ که شامل دوره باستان و دوره میانه است. دورهٔ باستان که محدودهٔ زمانى پادشاهى هخامنشیان و دورهٔ میانه شامل دورهٔ اشکانیان و ساسانیان را در بر مىگیرد. از دورهٔ پیش از هخامنشیان نیز کتیبههائى به خطاهاى غیر ایرانى از جمله سومری، میخى بینالنهرین، اورارتو و احتمالاً با خط تصویرى بهدست آمده است. ۱:دورهٔ باستان کتیبه هخامنشى، تختِ جمشید، مرودشت 4 لینک به دیدگاه
panoram 5055 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ زبانها و خطهائى که در دورهٔ هخامنشیان در امپراتورى آنان بهکار مىرفته و بر کتیبهها، فلزها، سکهها، سفالینهها و … نوشته شدهاند، عبارتند از: خط میخى فارسى باستان، خط آرامی، خط ایلامی، خط بابلی، هیروگلیف و خط یونانی. زبان آرامی، متعلق به یکى از اقوام سامىنژاد است. این زبان با زبان عبرى و فنیقی، شاخه غربى زبانهاى سامى را تشکیل مىدهد. گونهاى از زبان آرامى که در امپراتورى هخامنشى رایج بود، ‘آرامى شاهنشاهی’ گفته شده است. یک کتیبهٔ آرامى در ‘سند قلعه’ در آذربایجان و حدود پانصد قطعه نوشته در تخت جمشید بهدست آمده است. بخشهائى از کتیبه بیستون و نیز کتیبهاى در نقش رستم به این زبان دیده شده است. اما در مجموع زبان نوشتن کتیبه نبودهاست. ایلامى نیز با هیچ یک از دو خانوادهٔ زبان هند و اروپائى و سامى همانند روشنى ندارد. این اقوام پیش از هخامنشیان در فارس که ایلام نام داشته، مستقر بودهاند. زبان ایلامى از زبانهاى رایج دورهٔ هخامنشى بوده و کتیبههاى هخامنشى عموماً روایت ایلامى نیز دارند. از چهار کتیبهٔ مهم حک شد. بر دیوار جنوبى تخت جشمید، یکى به ایلامى نوشته شده است. این زبان براى مسایل مالى دوره هخامنشى نیز کاربرد داشته و احتمال مىرود که حسابداران این دوره ایلامى بودهاند. زبان ایلامى حدود سى قرن در منطقه رواج داشته که ایلامى دوره هخامنشی، جدیدترین گونه آنرا نشان مىدهد. از زبانهاى دیگر دورهٔ هخامنشی، زبان بابلى یا اکرمى بوده و کتیبههاى هخامنشى معمولاً یک روایت بابلى نیز دارند و کوروش بزرگ پس از فتح بابل فرمان مشهور خود را به زبان و خط بابلى نوشته است. زبان یونانى در این دوره زبان منطقهاى بوده که در مواردى بهکار گرفته شده است. قدیمىترین کتیبههاى بازمانده از دورهٔ هخامنشی، دو لوحهٔ طلائى یکى منسوب به آریامنه و دیگرى منسوب به فرزند او ارشامه است که هر دو در همدان پیدا شدهاند، اگرچه برخى در صحت این امر تردید نشان دادند. از کوروش دوم کتیبههائى بر روى دو جزر سنگى در کاخهاى کوروش در پارساگاد در دشت مرغاب بهدست آمده است. اما کتیبه مشهور کوروش فرمانى است در باب آزادى لیوریان در بند هنگام فتح بابل. مهمترین کتیبههاى بازمانده از داریوش (۴۸۶ – ۵۲۲ ق م) و بهعبارتى مهمترین کتیبهٔ دوره هخامنشى کتیبهٔ بیستون است که به سه زبان نوشته شده؛ فارسى باستان و روایت ایلامى و بابلى آن. از داریوش هفت کتیبه نیز در تخت جمشید بهدست آمده است و سه کتیبه از داریوش در آبراه سوئز کشف شده است. دو کتبیه دیگر از داریوش بر دامنهٔ کوه الوند در محل گنجنامه یافت شده و نیز کتیبهاى در همدان از وى بر جاى مانده است. علاوه بر اینها، سنگهاى وزنهاى که از دورهٔ هخامنشیان بر جاى ماند، و غالباً سه زبانه هستند، در مکانهاى مختلفى از جمله تخت جمشید، کرمان، افغانستان و … پیدا شدهاند. از خشایارشا (۴۶۵ – ۴۸۶ ق م) در تخت جمشید ۱۲ کتیبه باقى مانده است. از زمان این پادشاه هخامنشی، مهرها و ظرفهائى با نوشتههائى به سه زبان فارسى باستان، ایلامى و اکرمى و گاه هیروگلیف بهدست آمده است. از اردشیر اول (۴۶۵ – ۴۲۴ ق م) یک کتیبه بهدو زبان فارسى باستان و بابلى در تخت جمشید و کتیبهٔ دیگرى به بابلى بهدست آمده است. همچنین ظروفى با یک یا چند زبان بر روى آنها بر جاى مانده است. کتیبههائى نیز از داریوش دوم (۴۰۴ – ۴۲۳ ق م) بهدست آمده است، کتیبهاى به فارسى باستان بر روى لوحههاى زرین و دو کتیبه در شوش. چند کتیبه از اردشیر دوم (۳۵۹ – ۴۰۴ ق م) در همدان یافت شده که به زبانهاى فارسى باستان، ایلامى و بابلى است. از اردشیر سوم (۳۳۸ – ۳۵۹ ق م) نیز کتیبهاى به فارسى باستان بر دیوار شمال ایوان کاخ اردشیر و کتیبه دیگرى بر دیوار غربى کاخ داریوش بهدست آمده است. در کاوشهاى تخت جمشید همچنین حدود سى هزار لوحهٔ گل خام به خط ایلامى بهدست آمد که مربوط به سالهاى ۴۹۲ و ۴۵۸ و ۵۰۹ و ۴۹۴ ق م است. کتیبههاى گنجنامه، همدان بهطور کلى کتیبههاى هخامنشى بیشتر در دو منطقه شوش و فارس یافت شدهاند. کتیبهها معمولاً شروع و پایان مشابهى دارند. آغاز آنها به چند شیوه تکرار شده است؛ از جمله با واژهٔ ‘گوید’ یا ‘من’ و پس از آن نام پادشاه و یا با عباراتى نظیر ‘بغ بزرگ اورمزداست’ . بهطور کلى تأکید یا بر معرفى پادشاه و نسب او است که پس از کلمات آغازین مىآید و یا بر بزرگى و قدرت نیروى اورمزد. پایان کتیبهها نیز با تقاضاى یارى و پایندگى از اورمزد، یا از ایزدان دیگر و در چند مورد با یاد از نام ‘ایزد ناهید و مهر’ است. جملاتى نظیر: اورمزد مرا و خاندان مرا و شهریارى مرا بیاید. یا اورمزد و مهر مرا و خاندان مرا بپایند. کتیبههاى بزرگ گاهى اطلاعات جانبى بههمراه دارند. مثلاً اطلاعاتى از رویدادها و یادکرد و رخدادها، اطلاعات تقویمی، رفتاری، اجتماعى و جغرافیائی. در مواردى نیز مباحث اخلاقى در کتیبهها آورده شده است. از نظر زبانی، کتیبههاى دورهٔ هخامنشی، داراى زبانى بسیار سادهاست. بخشهاى چند کتیبه: - کتیبهٔ بیستون، بخشى از ستون چهارم، بنده؛ گوید داریوش شاه، تو که پس از این شاه باشى از دروغ به سختى بپای! مردى که دروغ زن باشدى او را مپرس پرسیدنی، اگر آنگونه مىاندیشى سرزمینم باید درست باشدی. - کتیبه داریوش در نقش رستم؛ بندا بغ بزرگ اورمزداست که داد این شکوه را که دیده مىشود، که داد شادى مردم را، که خرد واروندى بر داریوش شاه فرو نهاد. - کتیبه داریوش در آبراه سوئز؛ بندا بغ بزرگ اورمزد که آن آسمان را داد، که این بوم راداد، که مردم را داد، که شادى را به مردم داد، که داریوش را شاه کرد، که شهریارى نیک و داراى اسبان نیک و مردان نیک را به داریوش فراد داد. من داریوش، شاه بزرگ، شاهشاهان، شاد هیوهاى داراى همه قبیلهها، شاه در این بوم بزرگ بسیار دور، پسگشتاسب، هخامنشی. ۱:دورهٔ میانه این دوره با فروپاشى پادشاهى هخامنشى آغاز و با ظهور اسلام پایان مىپذیرد و اصطلاحاً در تاریخ زبان و ادب فارسى به دورهٔ میانه شهرت دارد که از دورههاى مهم زبان و ادب فارسى بهشمار مىرود. این دورهٔ هزارساله شامل دوران حکومت دو سلسله پادشاهى اشکان و ساسانى در ایران است. خطهائى که در نوشتههاى کتیبهاى دورهٔ میانهٔ فارسى بهکار رفتهاند، بهگونهاى از خط آرامى امپراتورى گرفته شدهاند. پس از سقوط هخامنشیان، زبان آرامى همچنان بهکار مىرفت. پس از آنکه خط آرامى کمکم متروک شد، بهجاى آن نوشتن به زبانهاى محلى فارسى میانه، پهلوى اشکانی، سغدى و خوارزمى و به قلمهاى مختلف از خط آرامى آغاز شد. در آثار بهجاى مانده از زبان پارتی، خطى بهکار رفته که شبیه خط سنگنبشتههاى پارتى است و در اصطلاح ‘خط پارتى کتیبهای’ گفته مىشود. آثار زبان فارسى میانه بهدو خط نوشته شدهاند: فارسى میانه کتیبهاى و فارسى میانهٔ کتابى که هر دو خط از راست به چپ بهصورت افقى نوشته مىشوند. کتیبههاى دورهٔ میانه از مهمترین اسناد بازمانده ایرانى هستند که دربارهٔ تاریخ، سیاست و اجتماعی، آگاهىهائى را در اختیار قرار مىدهند. کتیبههاى پارتى : کتیبههاى پارتى همگى به خط کتیبهاى نوشته شده و بسیارى از آنها را پادشاهان ساسانى نوشتهاند. کتیبه عیلامی، معبد چُغازَنبیل ( زیگورات) – شوش بر سنگ آرامگاهى در شوش در ناحیهٔ ‘تنگ سروک’ در نزدیکى بهبهان سنگنبشتهٔ شوش قرار دارد که تاریخ آن ۲۱۵ م است. چند سنگنبشته کوچک در کال جنگال در کوه ریچ نزدیک شهرستان بیرجند پیدا شده است. چند سنگنبشته نیز در ۲۹ کیلومترى جنوب شرقى بیرجند بهنام سنگنبشتههاى لاخمزار پیدا شده است که همگى آسیب دیدهاند. همچنین سفالینههائى از شهر نسا بهدست آمده که حدود دو هزار عدد است و تاریخ آنها سدهٔ نخستین پیش از میلاد مىباشد. بر روى این سفالینهها نوشتههائى به زبانهاى پارتى و آرامى بهکار رفته است در جنوب ترکمنستان اسنادى بهدست آمده که در حدود فاصله زمانى سدهٔ اول پیش از میلاد و سدههاى سوم و چهارم میلادى نوشته شدهاند. چند سند نیز در اورامان کردستان متعلق به این دوران بهدست آمده و مجسمهاى از هرکول از جنس برنز در عراق با کتیبهاى به زبانهاى پارتى و یونانى بر آن از یافتههاى دوران پارتى است. یکى دیگر از منابع نوشتههاى پارتى سکههاى این دوران است و از حدود نیمهٔ سدهٔ اول میلادى از زمان بلدش یکم زبان و خط پارتى بر رى سکهها بهکار رفته است. در ناحیهٔ دورا اورویوس در کنار رود فرات (در محل صالحیه کنونى در روسیه) نوشتههائى به زبان پارتى و فارسى میانه بر دیوارها، سفال و پوست بهدست آمد. بیشتر نوشتهها برابر سالهاى ۲۵۳ یا ۲۵۶ میلادى است. 5 لینک به دیدگاه
panoram 5055 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ کتیبههاى ساسانى: سنگنبشتههاى شاهان ساسانى تا زمانى مرسی، بیشتر به زبانهاى پارتی، فارسى میانه و یونانى هستند؛ اما نوشتههاى درباریان و فرمانروایان به فارسى میانه است. از سنگنبشتههاى شاهان ساسانى مىتوان به سنگنبشتهٔ اردشیر بابکان و اورمزد در نقش رستم، سنگنبشتهٔ شاپور یکم در حاجىآباد، سنگنبشتهٔ شاپور در کعبه زردشت، سنگ نبشتهٔ شاپور در نقش رجب، سنگنبشتهٔ شاپور دوم و سوم در تاقبستان اشاره کرد. سنگنبشتههاى رجال و درباریان که شمار مشخصى ندارد بیشتر براى بیان رویدادى و بهروال سنگنبشتههاى شاهان نوشته شده است؛ از جمله مهمترین آنها، سنگنبشتههاى کردیر، در جنوب کازرون، در نقش رستم، در کعبه زردشت و در نقش رجب؛ سنگنبشتهٔ شاپور سکانشاه در تخت جمشید مىباشد. نگاره نقش رستم – مرودشت در بیرون از مرزهاى کنونى ایران نیز کتیبههاى ساسانى یافت شده است؛ ازجمله مهمترین آنها کتیبههاى در بند قفقاز، کتیبههاى قرهتپه در جنوب شرقى ازبکستان؛ سنگنبشتهٔ پهلوى شیان چین؛ سنگنبشتههاى غارهاى کانهرى در غارهاى بودائى کانهرى نزدیک بمبئى و … . در دوران اروپوس نیز آثارى بر دیوار، سفال و پوست بهخط فارسى میانه بهدست آمده است. سکههاى دورهٔ ساسانی، با نوشتههائى به خط فارسى میانه از جمله نوشتههاى این دوره است. بر روى سکهها نیمرخ راست پادشاه و بر پشت آن آتشدانى است با آتش نمایان در آن. شمارى از مهرهاى دورهٔ ساسانى نیز از سنگهاى قیمتى بهدست آمده که برخى داراى نقشهاى گوناگون و برخى نیز داراى نوشته است. تعدادى سفال نوشته از ورامین، نزدیک تهران، قصرابونصر، نزدیک شیراز و بخشهائى از جنوب ترکمنستان با نوشتههائى بهخط فارسى میانه بهدست آمده است. نوشتههائى به خط فارسى میانه بر جامهاى نقشدار نقرهٔ ساسانى از دیگر آثار این دوره است. بهطور کلى نثر کتیبههاى دوره میانه ساده و خالى از آرایشهاى لفظى است. برگرفته شده از سایت : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده