panoram 5055 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ بر بالای تپه ای در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و افتخارشان است: افسانه حاکی از آن است که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند.اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می برند. فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود روند. پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و بر اساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد. نا گفته پیداست که قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند بسیار تماشایی بود. به نظرشما اگه قضیه بر عکس بود آقایان چکار میکردند ؟ 8 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ اوخی چه خانومای مهلبونیییییییی:rose::rose::rose: 3 لینک به دیدگاه
CodePlus 15426 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من خودمو تحویل میدادم .... ( دیگه با ارزش تر نداشتم جان شما !) 3 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ عجبببببببببببب! من عمرا اون موقع همچین چیزی به ذهنم نمی رسید!!!! مطمئنا آقایونم زناشونو به عنوان باارزش ترین چیز انتخاب میکردن(پای دشمن که در میون باشه،همه با غیرت میشن) 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ یاد بگیرید از خانوما.... اگه آقایون بودن .....بگذریم! 4 لینک به دیدگاه
panoram 5055 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ یاد بگیرید از خانوما....اگه آقایون بودن .....بگذریم! نگذریم..............بگو!! این کنایه بود که گذاشتم!!!! زنای اون زمانا با زنای امروز مقایسه کنید!!!!!! :w16: 2 لینک به دیدگاه
panoram 5055 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من خودمو تحویل میدادم .... ( دیگه با ارزش تر نداشتم جان شما !) غیب میگی؟؟:ws2: از جون مرد که با ارزش تر نداریم 2 لینک به دیدگاه
panoram 5055 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ عجبببببببببببب!من عمرا اون موقع همچین چیزی به ذهنم نمی رسید!!!! مطمئنا آقایونم زناشونو به عنوان باارزش ترین چیز انتخاب میکردن(پای دشمن که در میون باشه،همه با غیرت میشن) مرسی صداقت 3 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من نظرم عوض شد. اولا مردایی که از ترس جونشون برن تو قلعه با زنا و بچه ها قایم بشن به چه درد زندگی می خورن،من همچین شوهری رو میندازم جلو گرگ تا بخوردش(الان یه کم تند رفتم)مرد باید بره جونشو واسه سرزمینش بده. دوما حالا چرا این زنا شوهراشونو کول کردن!!!!! تازه این آقایون چه جوری روشون میشه اسم خودشونو مرد بذارن ،باید برن سیبیلاشونو بزنن و جاش سرخاب سفیداب بمالن لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۸۹ نگذریم..............بگو!! این کنایه بود که گذاشتم!!!! زنای اون زمانا با زنای امروز مقایسه کنید!!!!!! :w16: مگه زنای امروز چشونه:167: زنا همیشه به شوهرشون وفادارن ؛ولی مردا ... لینک به دیدگاه
ALMAS 80 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۸۹ اون اونموقع بود بابا الان یکی باید دست زنای ایرانو بگیره تا را رفتنی نخورن زمین لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده