*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۸۹ یاد اون روز به خیر باز دلم سوی همون کافی شاپه پر کشیده یادته؟ یادته گفتم: چه قدر قهوه ی من تلخه و گرم! من که خوب یادم می یاد تو گفتی: پس دلت بسوزه چون بستنی من شیرین و سرده! یادته؟ یاد اون روز به خیر تو تبسمی به لبهات داشتی چه قشنگ میگفتی: آره عمرم... زندگی تلخی و شیرینی داره زندگی سرما و گرما... زندگی پستی و بلندی داره یادته؟ یاد اون روز به خیر تو چه خوب راست گفتی زندگی تلخی و شیرینی داره اما تلخی همون قهوه ی من شده حالا تلخی روز و شبم تو دیگه نیستی تا هی بهت بگم عزیزکم یادته؟ پس فقط همینو بارها من میگم: یاد اون روز به خیر یاد اون روز به خیر... آره... واقعأ دلم حالا میسوزه کاشکی اون روز منم یه بستنی خورده بودم... 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده