marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ Who soever exalt himself shall be abased and who humble himself shall be exalted هر کسی هر که باشد اگر خودش را تمجید کند سر آخر خوار میشود و هرکس که فروتن باشد بلند میشود. لغات: Soever: To any possible or known extent هر کس در هر شرایط Exalt: Praise or regard highly تمجید کردن، تجلیل کردن، بلند کردن Abase: To lower in rank, office, prestige or esteem پست کردن، تحقیر کردن 8 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ the indiscriminate use of chemical fertilizers استفاده حساب نشده از کودهای شیمیائی لغات: indiscriminate: an indiscriminate action is done without thinking about what harm it might cause عمل حساب نشده - عملی بدون تشخیص صحیح 6 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ an eminent anthropologist یک انسان شناس والا مقام لغات: eminent: an eminent person is famous, important, and respected والا مقام Literature is replete with tales of power ادبیات مملو از افسانه هائی است که مربوط به قدرت هستند. لغات: replete: formal full of something لبریز - مملو - مالامال 6 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ I am confident that I will be fully exonerated if I'm given a fair trial. مطمئنم که اگر دادگاهی من عادلانه باشد کاملا تبرئه خواهم شد. لغات: To exonerate: to state officially that someone who has been blamed for something is not guilty تبرئه کردن - مبرا کردن 5 لینک به دیدگاه
mehrshad53 433 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ There must be one that sticks out of the bunch یکیشون باید باشه که از بقیه بهتر باشه.( از داخل دسته سرش بیرون زده باشه) اینو دیروز توی یه فروم دیدم و خیلی حال کردم! 6 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۸۹ 1.abandon: to leave abandon: to give up 2. adversely: in a harmful way adversely: negatively 3. aggregate: gather into or amounting to a whole. 4. cultivation: preparing the land to grow crops. 5. fertilize: to supply plants with nourishments by adding helpful substances to the soil. 6. intensify: a. to act with increased strength. b. to increase in power 7. irrigation: the supplying of water to dry land. 8. obtain: to gain possession of 9. photosynthesis: the process by which green plants make their own food by combining water, salts and carbon dioxide in the presence of light. 10. precipitation: water that falls to the earth's surface. 11. anticipate: a. to expect b. to sense something before it happens. 12. catastrophic: extremely harmful 13. collide: a. to come together with great or violent force collide: b. to disagree strongly 14. eruption: a sudden often violent outburst 15. famine: severe hunger فایل صوتیشو از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دانلود کنید.سعی کنید از دیکشنری انگلیسی به فارسی استفاده نکنید 1 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ Every year economic disparities in the world grow larger and larger. اختلاف اقتصادی هر ساله در جهان بیشتر و بیشتر میشود. لغات: Disparity: a state of inequality, a great difference اختلاف -عدم توافق - ناجوری The teachers put some of their course materials on the Internet to facilitate. معلمین باری تسهیل کردن کار مقداری از مطالب درسی را در اینترنت قرار دادند. لغات: Facilitate: to make easier resource sharing. تسهیل کردن - آسان کردن 1 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ Richie received his wealth throughfraudulentmeans. ریچی از راه کلاهبرداری به ثروتش دست یافت. لغات: Fraudulent: dishonest, deceptive فریب آمیز - ریاکارانه - متقلبانه The politician's attempts to cover up his crimes were ludicrous. تلاشهای سیاستمداران برای پوشاندن جرمهای او خنده دار و مضحک بود. لغات: Ludicrous: laughable. اخنده دار - مضحک 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده