niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۸۹ لودویگ میس ون در روهه (۲۷ مارس ۱۸۸۶ – ۱۷ اوت ۱۹۶۹) معمار آلمانی-آمریکایی، و سومین مدیر باوهاوس از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ بود. همکاران، دانشجویان، نویسندگان و دیگران معمولا او را توسط نام خانوادگی او یعنی میس مورد خطاب قرار می دادند.لودویش میس ون در روهه، در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه به عنوان استادان پیشرو در معماری مدرن شناخته میشوند. میس مانند بسیاری از معاصران خود به دنبال بنا نهادن یک سبک معماری ای بود که نمایانگر عصری جدید باشد درست مانند کاری که سبک های معماری کلاسیک و معماری گوتیک برای زمان خود انجام دادند.او یک سبک معماری قرن بیستمی تاثیر گذار را خلق کرد که دارای صراحت مفرط و سادگی بود. در ساختمان های کامل ساخته شده، او از مصالح جدید مانند فولاد صنعتی و صفحات شیشه ای برای تعریف فضاهای داخلی استفاده کرده است. او تلاش کرد که به سمت معماری ای برود که دارای حداقل چارچوب ساختمانی باشد و دارای یک تعادل در مقابل آزادی ضمنی جریان آزاد فضاهای باز باشد. او ساختمان های خود را معماری “پوست و استخوان ها” می نامید. او در جستجوی یک روش منطقی بود که باعث هدایت فرآیند خلاق طراحی معماری شود. او بخاطر استفاده از کلمات کوتاه کمتر بیشتر است و خداوند در جزییات است شهرت دارد. وی در آمریکا و بخصوص در موسسه فناوری ایلینوی آمریکا آثار مهمی از خود بر جای گذاشت. اوایل دوره زندگی میس در مغازه ی حکاکی بر روی سنگ و چندین شرکت محلی طراحی داخلی کار می کرد و سپس به برلین رفت و به دفتر طراح داخلی برونو پاول پیوست. او حرفه معماری خود را به عنوان یک کار آموز در کارگاه پیتر بهرنس بین سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۲ میلادی شروع کرد، جایی که او در معرض نظریه های رایج معماری و فرهنگ مترقی آلمان قرار گرفت او همچنین در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه کار می کرد. او همچنین به عنوان مدیر پروژه های ساختمانی سفارت امپراطوری آلمان در سن پترزبورگ تحت نظر پیتر بهرنس کار می کرد. استعداد او به سرعت شناخته شد و او با توجه به عدم تحصیلات رسمی دانشگاهی شروع به قرارداد بستن به صورت مستقل کرد. او کم گو، مشاوره گر و ار لحاظ جسمانی با ابهت بود. لودویش میس به عنوان قسمتی از یک تبدیل سریع از پسر یک کاسب به یک معمار که با فرهنگ ممتاز برلین کار می کند، نام خانوادگی خود را تغییر داد و نام خانوادگی مادر خود (ون در روهه) را که تاثیرگذار تر بود برگزید. او کار مستقل و حرفه ای خود را با طراحی ساختمان های طبقات مرفه جامعه با سبک سنتی محلی آلمانی شروع کرد. او پهنِ متناسب را، نظم عناصر موزون را و توجه به رابطه سازه های ساخته شده توسط انسان با طبیعت را و ترکیب های ساده ی حجم های مکعبی کارل فریدریش شینکل متعلق به سبک معماری نئو کلاسیک پروسی (Prussian Neo-Classical) در اوایل قرن ۱۹ را، در صورتی که در آن قرن درنظر نگرفتن گلچین بودن و درهم ریختگی سبک معماری کلاسیک به دلیل این که با عصر مدرن نامربوط است رایج بود، را می پسندید. از سنت گرایی به نوگرایی(مدرنیسم) بعد از جنگ جهانی اول میس در حالی که هنوز کار طراحی خانه هایی با فرهنگ سنتی را انجام می داد، شروع به انجام به یک سری فعالیت های آزمایشی موازی در زمینه سبک بین المللی کرد و ملحق به همتاهای پیش قراول خود در یک جستجوی طولانی برای یک سبک جدید برای یک دموکراسی صنعتی جدید شد. نقاط ضعف سبک سنتی از اوایل قرن ۱۹ میلادی توسط تئورسین های مترقی مورد حمله قرار گرفته بود. انتقاد افزاینده آن ها از سبک های تاریخی بعد از جنگ جهانی اول یک اعتبار قابل توجه بدست آورد که بیشتر به عنوان شکست در سبک رهبری سلطنتی اروپا در نظر گرفته می شد. معنی و مفهوم میس یک ماموریت مادام العمر و جاه طلبانه را دنبال می کرد، نه تنها برای ایجاد یک سبک معماری جدید بلکه برای ایجاد یک زبان معماری جدید که میتوانست عصر جدید فن آوری و تولید را به نمایش گزارد. او می دید که نیاز به یک معماری پرمعنی که هماهنگ با دوره ی او باشد، وجود دارد، درست مانند معماری گوتیک در عصر روح گرایی (spiritualism). او یک فرآیند طراحی منظم را با استفاده از اندیشه های منطقی برای رسیدن به اهداف معنوی خود به کاربرد. او معتقد بود که پیکربندی و نظم هر جزء معماری باید کمک به یک بیان پیوسته (unified expression) کند. میس با دقت شروع به مطالعه فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ گذشته و حال کرد تا بتواند درک خود را از کیفیت و طبیعت عصری که او در آن زندگی میکند را افزایش دهد. میس احتمالا بیشتر از هر پیشرو دیگری در زمینه نوگرایی(مدرنیسم) از فلسفه به عنوان پایه ی کارهای خود استفاده کرده است. معماری میس با سطح بالایی از انتزاع ساخته می شد و توصیفات عمومی او از کارهایش فضای بیشتری را برای تفسیر باز میگذاشت. با این حال ساختمان های او در نظر یک فرد بسیار ساده و مستقیم می آید. مهاجرت به ایالات متحده موقیعت ها برای کار بعد از سال ۱۹۲۹ رو به کاهش نهاد، در اوایل دهه ی ۱۹۳۰ میس مدت کوتاهی را به عنوان آخرین مدیر باوهاوس که بی ثبات بود خدمت کرد البته به درخواست همکار و رقیب او والتر گروپیوس. بعد از ۱۹۳۳ فشار سیاسی حزب نازی میس را مجبور کرد تا مدرسه را که با بودجه دولت اداره می شد را ببندد. او در این سال ها ساختمان های بسیار کمی را ساخت (یکی از کار های او آپارتمان فیلیپ جانسون در نیویورک بود). سبک او از طرف نازی ها به این عنوان که “آلمانی” نیست، رد می شد. او ناامید و ناراحت و البته با بی میلی وطن خود را در سال ۱۹۳۷ ترک کرد زیرا او میدید که فرصت های او برای ساختن ساختمان به صفر می رسند. او انجام یک ساختمان مسکونی در وایومینگ ایالات متحده را قبول کرد و بعد از آن یک پیشنهاد به عنوان رییس یک دانشکده معماری شدن در شیکاگو را قبول کرد. حرفه او در ایالات متحده میس در شیکاگو، ایلینوی ساکن شد جایی که او به عنوان رییس دانشکده معماری دانشگاهی که بعد ها به موسسه فناوری ایلینوی تغییر نام داد، انتخاب شده بود. یکی از فواید قبول کردن این موقعیت آن بود که او می توانست کار طراحی ساختمان های جدید و همچنین نقشه کلی (master plan) محوطه دانشگاه را انجام دهد. تمام ساختمان های او که در دانشگاه انجام شده هم اکنون نیز پا برجا هستند.نام هنری : میسسبک(ها) :مدرن – بین المللی – مینیمالپروژههای معروف:ساختمان سیگرام – خانه فارنس ورث – نمایشگاه بین المللی بارسلوناجوایز:مدال طلای سلطنتی (۱۹۵۹) – مدال طلای اِی آی اِی (۱۹۶۰) – مدال آزادی رییس جمهوری (۱۹۶۳) گرد آوری شده توسط عباس ولدی 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ لودویگ میخائیل میس (Ludwig Mies van der Rohe) در سال ۱۸۸۶ به دنیا آمد. لودویگ میخائیل میس در سال ۱۸۸۶ میلادی در شهر آخن در آلمان به دنیا آمد. او بعدها با افزودن نام مادریاش، نام خود را به میس فان در روهه تغییر داد. سیر زندگی میس فان در روهه از شاگرد بنا تا فیلسوف هنری و یکی از پایهگذاران معماری قرن بیستم جالب توجه است. او آرشیتکت و طراح آلمانی یکی از مهمترین پایهگذاران معماری و طراحی قرن بیستم محسوب میشود. بناهای او مکانهایی "خنثی" هستند که به گفته خود او، تنها انسانها به آنها روح میبخشند. لودویگ میس فان در روهه چهره معماری معاصر را دگرگون کرد. روش کاری و فلسفه هنری او تاثیر بسیار عمیقی در آرشیتکتهای قرن بیستم گذاشته است. نفوذ او در معماری جهان، به ویژه آمریکا انکارناپذیر است. او با استفاده از تکنولوژی مدرن و مصالح موجود، معماری قرن بیستم را بهشکل بنیادی تغییر داد. بناهای او دارای ویژگیهایی منحصر به فرد و نمایانگر بافتی جدید هستند که به بعدی جهانی دسته یافتهاند. ساختکار بنائی در معماری او اهمیت ویژهای دارد، چنانکه به بناهای او "معماری آناتومی" گفته میشود. ایجاد فضاهای باز و وابسته به یکدیگر که عنوان "فضای روان" به آن داده شده، از خصوصیات معماری اوست. دقت در جزئیات ساختمان و اهمیت در انتخاب مصالح، یکی از ویژگیهای میس فان در روهه بوده و نوآوریهای او در این زمینه تکنیکی تا امروزه مورد استفاده قرار میگیرند. 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ شروع تکامل هنری از شاگرد بنا او از همان ابتدا به تناسب در معماری و بافت ساده ساختمانی اهمیت فراوانی میداد. بناهای قدیمی آخن تاثیر فراوانی در تکامل سبک هنری میس فان در روهه دارند. او در این رابطه میگوید: «زیبائی بناهای قدیمی در سادگی فرم، خطوط مستقیم و تناسبات سنجیده شده آنان است». میس فان در روهه پس از دوران کارآموزی به برلین رفت و از سال ۱۹۰۸ در دفتر معماری پیتر برنز، یکی از پیشگامان معماری مدرن، مشغول به کار شد. در اینجا بود که با والتر گروپیوس و لوکوربوزیه، دو تن از دیگر پایهگذاران مهم معماری قرن بیستم آشنا گردید. فاصلهگیری از اصول و قواعد متداول در معماری لودویگ میس فان در روهه اصول متداول معماری دوره خود را مورد انتقاد قرار داد و با الهام از سبکهای هنری دهه سوم قرن بیستم مانند دادا و ساختمانگری (CONSTRUCTIVISM، قواعد معماری مدرن را پایهگذاری کرد. استفاده از آهن در بدنهسازی و شیشه در نمای ساختمان نشاندهنده سبک معماری او است که در "غرفه آلمان" در نمایشگاه بیناللملی سال ۱۹۲۹در بارسلونا اجرا شده است. غرفه آلمان در بارسلونا پس از بازسازی در حال حاضر مقر بنیاد میس فان در روهه برای پیشبرد معماری مدرن است. او در دوران اقامت خود در برلین بناهای مهمی مانند آسمانخراش خیابان برلین و بنای یادبود "روزا لوکزمبورگ و کارل لیبکنشت" را ساخت و شمار زیادی مبلمان و وسائل خانگی را طراحی کرد. میس فان در روهه سال ۱۹۳۰ به مدیریت آموزشگاه هنر باوهاوس در شهر دساو و جانشینی والتر گروپیوس انتخاب شد. این آموزشگاه هنری که دو سال پس از آن به برلین منتقل گردید، در سال ۱۹۳۳ میلادی به اتهام آنکه "مرکز بلشویستی" است، توسط نازیها تعطیل شد. 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ مهاجرت و شهرت جهانی لودویگ میس فان در روهه در سال ۱۹۳۸ به آمریکا مهاجرت کرد و مکتب باوهاوس را به شهرت جهانی رساند. مجتمعهای مسکونی او در شیکاگو و نیویورک که نمای آنان کاملا از شیشه ساخته شدهاند، از سویی نشانگرتکامل هنری او و از سویی دیگرنشانگر وابستگی او به مکتب هنری باوهاوس است. از مشهورترین مجتمعهای مسکونی او Lake Shore Drive 860/880 است که در آن برای اولین باردر ساخت بنا از آهن در چهارچوب و شیشه در نما استفاده شده است. او این روش را در بناهای دیگر خود مانند Curtainwall با تغییراتی تکامل میدهد. به عقیده میس فان در روهه، «رعایت اصول و قواعد برای دستیابی به آزادی بیانی و فرم در معماری امری کاملا ضروری است. رعایت نظم کاری بسیار پیچیدهتر از برنامهریزی کاری است. برنامهریزی هدفی را در نظر میگیرد. اصول و قاعده به محتوا میپردازد. این نقطه مشترک آن با هنر معماری است، چرا که در این رابطه ارزش و نه نتیجه کاری مورد توجه است». 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ ساختمان Seagram در نیویورک که از شاهکارهای معماری مدرن است، اوج تکامل اصول و قواعد معماری او را نشان میدهد. هماهنگی فضای داخلی ساختمان و بافت شهری که از ابتکارات او است، در این بنا به شکل بینظیری اجرا شده است. چکیده فلسفه هنری او را در این گفتهاش میتوان دید: «امکانات صنعتی و تکنولوژی به انسان نوید دستیابی و عظمت را میدهد. این وعده خطرات بیشماری به همراه داشته و موجب نگرانی انسانهایی میشود که احساس مسئولیت عمیقی در ارتباط با جامعه حس میکنند. بههمین دلیل ضروری است که جایگاه و ارزش تکنولوژی در جامعه امروزی مورد بحث قرار گیرد». 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ فیلسوف هنری و شاعر معماری لودویگ میس فان در روهه در سالهای آخر زندگی خود جوائز متعددی از جمله مدال طلائی انجمن بینالمللی آرشیتکتها را دریافت کرد و از دانشگاههای گوناگون دکترای افتخاری به او تعلق گرفت. دفتر معماری او سالهای طولانی نبض هنر معماری و شهرسازی در آمریکا بود. او در روز ۱۷ اوت سال ۱۹۶۹ پس از سالهای طولانی تحمل بیماری سرطان حنجره، در سن ۸۳ سالگی بر اثر ابتلا به ذات الریه درگذشت. به گفته او، «معماری با قرار دادن دو آجر در کنار یکدیگر شروع میشود. معماری زبانی است که پایه آن نظم و قواعد دستوری هستند. زبان در زندگی روزمره میتواند تکامل بیابد و به مرحله شعر برسد. اگر ما زبان را به این مرحله از تکامل برسانیم، به رتبه شاعری خواهیم رسید». میس فان در روهه از مهمترین پایهگذاران معماری مدرن در قرن بیستم بوده و اگر از دید خود او به او بنگریم، میتوانیم او را شاعر معماری بدانیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ لودویگ میس ون در روهه (۲۷ مارس ۱۸۸۶ - ۱۷ اوت ۱۹۶۹) معمار آلمانی-آمریکایی، و سومین مدیر باوهاوس از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ بود. همکاران، دانشجویان، نویسندگان و دیگران معمولا او را توسط نام خانوادگی او یعنی میس مورد خطاب قرار می دادند. Villa Tugendhat لودویش میس ون در روهه، در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه به عنوان استادان پیشرو در معماری مدرن شناخته میشوند. میس مانند بسیاری از معاصران خود به دنبال بنا نهادن یک سبک معماری ای بود که نمایانگر عصری جدید باشد درست مانند کاری که سبک های معماری کلاسیک و معماری گوتیک برای زمان خود انجام دادند.او یک سبک معماری قرن بیستمی تاثیر گذار را خلق کرد که دارای صراحت مفرط و سادگی بود. در ساختمان های کامل ساخته شده، او از مصالح جدید مانند فولاد صنعتی و صفحات شیشه ای برای تعریف فضاهای داخلی استفاده کرده است. او تلاش کرد که به سمت معماری ای برود که دارای حداقل چارچوب ساختمانی باشد و دارای یک تعادل در مقابل آزادی ضمنی جریان آزاد فضاهای باز باشد. او ساختمان های خود را معماری "پوست و استخوان ها" می نامید. او در جستجوی یک روش منطقی بود که باعث هدایت فرآیند خلاق طراحی معماری شود. او بخاطر استفاده از کلمات کوتاه کمتر بیشتر است و خداوند در جزییات است شهرت دارد. وی در آمریکا و بخصوص در موسسه فناوری ایلینوی آمریکا آثار مهمی از خود بر جای گذاشت. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ اوایل دوره زندگی میس در مغازه ی حکاکی بر روی سنگ و چندین شرکت محلی طراحی داخلی کار می کرد و سپس به برلین رفت و به دفتر طراح داخلی برونو پاول پیوست. او حرفه معماری خود را به عنوان یک کار آموز در کارگاه پیتر بهرنس بین سال های 1908 تا 1912 میلادی شروع کرد، جایی که او در معرض نظریه های رایج معماری و فرهنگ مترقی آلمان قرار گرفت او همچنین در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه کار می کرد. او همچنین به عنوان مدیر پروژه های ساختمانی سفارت امپراطوری آلمان در سن پترزبورگ تحت نظر پیتر بهرنس کار می کرد. استعداد او به سرعت شناخته شد و او با توجه به عدم تحصیلات رسمی دانشگاهی شروع به قرارداد بستن به صورت مستقل کرد. او کم گو، مشاوره گر و ار لحاظ جسمانی با ابهت بود. لودویش میس به عنوان قسمتی از یک تبدیل سریع از پسر یک کاسب به یک معمار که با فرهنگ ممتاز برلین کار می کند، نام خانوادگی خود را تغییر داد و نام خانوادگی مادر خود (ون در روهه) را که تاثیرگذار تر بود برگزید. او کار مستقل و حرفه ای خود را با طراحی ساختمان های طبقات مرفه جامعه با سبک سنتی محلی آلمانی شروع کرد. او پهنِ متناسب را، نظم عناصر موزون را و توجه به رابطه سازه های ساخته شده توسط انسان با طبیعت را و ترکیب های ساده ی حجم های مکعبی کارل فریدریش شینکل متعلق به سبک معماری نئو کلاسیک پروسی (Prussian Neo-Classical) در اوایل قرن 19 را، در صورتی که در آن قرن درنظر نگرفتن گلچین بودن و درهم ریختگی سبک معماری کلاسیک به دلیل این که با عصر مدرن نامربوط است رایج بود، را می پسندید. Barcelona Pavilion 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ از سنت گرایی به نوگرایی(مدرنیسم) بعد از جنگ جهانی اول میس در حالی که هنوز کار طراحی خانه هایی با فرهنگ سنتی را انجام می داد، شروع به انجام به یک سری فعالیت های آزمایشی موازی در زمینه سبک بین المللی کرد و ملحق به همتاهای پیش قراول خود در یک جستجوی طولانی برای یک سبک جدید برای یک دموکراسی صنعتی جدید شد. نقاط ضعف سبک سنتی از اوایل قرن 19 میلادی توسط تئورسین های مترقی مورد حمله قرار گرفته بود. انتقاد افزاینده آن ها از سبک های تاریخی بعد از جنگ جهانی اول یک اعتبار قابل توجه بدست آورد که بیشتر به عنوان شکست در سبک رهبری سلطنتی اروپا در نظر گرفته می شد. Lake Shore Drive, Chicago, Illinois 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ معنی و مفهوم میس یک ماموریت مادام العمر و جاه طلبانه را دنبال می کرد، نه تنها برای ایجاد یک سبک معماری جدید بلکه برای ایجاد یک زبان معماری جدید که میتوانست عصر جدید فن آوری و تولید را به نمایش گزارد. او می دید که نیاز به یک معماری پرمعنی که هماهنگ با دوره ی او باشد، وجود دارد، درست مانند معماری گوتیک در عصر روح گرایی (spiritualism). او یک فرآیند طراحی منظم را با استفاده از اندیشه های منطقی برای رسیدن به اهداف معنوی خود به کاربرد. او معتقد بود که پیکربندی و نظم هر جزء معماری باید کمک به یک بیان پیوسته (unified expression) کند. میس با دقت شروع به مطالعه فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ گذشته و حال کرد تا بتواند درک خود را از کیفیت و طبیعت عصری که او در آن زندگی میکند را افزایش دهد. میس احتمالا بیشتر از هر پیشرو دیگری در زمینه نوگرایی(مدرنیسم) از فلسفه به عنوان پایه ی کارهای خود استفاده کرده است. معماری میس با سطح بالایی از انتزاع ساخته می شد و توصیفات عمومی او از کارهایش فضای بیشتری را برای تفسیر باز میگذاشت. با این حال ساختمان های او در نظر یک فرد بسیار ساده و مستقیم می آید. Lafayette Pavillion Apartments 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ مهاجرت به ایالات متحده موقیعت ها برای کار بعد از سال 1929 رو به کاهش نهاد، در اوایل دهه ی 1930 میس مدت کوتاهی را به عنوان آخرین مدیر باوهاوس که بی ثبات بود خدمت کرد البته به درخواست همکار و رقیب او والتر گروپیوس. بعد از 1933 فشار سیاسی حزب نازی میس را مجبور کرد تا مدرسه را که با بودجه دولت اداره می شد را ببندد. او در این سال ها ساختمان های بسیار کمی را ساخت (یکی از کار های او آپارتمان فیلیپ جانسون در نیویورک بود). سبک او از طرف نازی ها به این عنوان که "آلمانی" نیست، رد می شد. او ناامید و ناراحت و البته با بی میلی وطن خود را در سال 1937 ترک کرد زیرا او میدید که فرصت های او برای ساختن ساختمان به صفر می رسند. او انجام یک ساختمان مسکونی در وایومینگ ایالات متحده را قبول کرد و بعد از آن یک پیشنهاد به عنوان رییس یک دانشکده معماری شدن در شیکاگو را قبول کرد TD Centre Toronto حرفه او در ایالات متحده میس در شیکاگو، ایلینوی ساکن شد جایی که او به عنوان رییس دانشکده معماری دانشگاهی که بعد ها به موسسه فناوری ایلینوی تغییر نام داد، انتخاب شده بود. یکی از فواید قبول کردن این موقعیت آن بود که او می توانست کار طراحی ساختمان های جدید و همچنین نقشه کلی (master plan) محوطه دانشگاه را انجام دهد. تمام ساختمان های او که در دانشگاه انجام شده هم اکنون نیز پا برجا هستند. نام هنری : میس سبک(ها) :مدرن - بین المللی - مینیمال پروژههای معروف: ساختمان سیگرام - خانه فارنس ورث - نمایشگاه بین المللی بارسلونا جوایز: مدال طلای سلطنتی (1959) - مدال طلای اِی آی اِی (۱۹۶۰) - مدال آزادی رییس جمهوری (1963) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
judyabott 8886 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۱ لودْویگ میس فَن دِر رُهِ (1969-1886) طراح، معمار و مدرس بزرگ آلمانی که بعدها به امریکا مهاجرت کرد، به عنوان یکی از برجستهترین معماران قرن 20 میلادی شناخته میشود. او با تأکید بر فضاهای باز در معماری و استفاده از مصالح صنعتی در سازههای خود، کمک شایانی به شکلگیری معماری مدرن دنیا کرد. این اینفوگراف بلند و به اندازه کافی جامع هست. پس سخن را کوتاه کرده و از شما دعوت میکنیم تا در ادامه مطلب، بیشتر با خدمات این استاد برجسته تاریخ معماری مدرن آشنا شوید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۴ [h=2]معرفی لودویگ میس ون در روهه[/h] فهرست: بیوگرافی معمار اوایل دوره زندگی از سنت گرایی به نو گرایی(مدرنیسم) معماری و شهرسازی معماری و عمارت سازی مدرسه معماری میس وندروهه(Crown hall) تقسیم بندی معماری مدرن عوامل موثر در معماری او تاثیر مکتب آمستردام ویلا سازی پاویون آلمان خانه فارنس ورث گالری ملی در شهر برلین خانه های شیشه ای میس وندرو پدر برج سازی مدرن ساختمان سیگرام Highfiel house اصول طراحی برج ها مقایسه آثار و بروتالیسم تاثیر بر سایر معماران برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام (4.02 مگابايت, 0 نمايش) 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده