رفتن به مطلب

قاتل حقيقي انگيزه


panoram

ارسال های توصیه شده

قاتل حقيقي انگيزه

 

(نويسنده: جيسون گارسيا)

 

روزمرگي يك جاني است

سالها قبل از اينكه نوشتن را آغاز كنم در ذهن خود نظريات و ايده هاي فراواني داشتنم و دائماً فكرم مشغول بود. اما در دنياي واقعي هيچ اتفاق مثبتي برايم رخ نمي داد. و هيچ قسمت از زندگي من درجهتي كه اميدوار بودم پيش نمي رفت تا آنجا كه به امكان ايجاد تغيير در زندگي خود شك كرده بودم. و با خود فكر مي كردم آيا مي توانم اوضاع زندگي خودم را سروسامان دهم؟

چندي بعد وقتي در اتاق انتظار پزشك خود نشسته بودم تا نوبتم برسد در مجله اي يك سؤال كوتاه توجه مرا به خود جلب كرد اين پرسش بسيار ساده بود، (همان طور كه بيشتر حقايق ساده هستند.) اما تأثيري سريع و عميق در من ايجاد كرد بطوري كه مرا از آن حال و روز به جايي رسانده است كه اكنون هستم و از زندگي و حرفه خود لذت مي برم.

قبل از اينكه بخواهم درباره اين پرسش صحبت كنم مي خواهم درباره مشكل صحبت كنم.

 

قاتل

در يك كلام روزمرگي

اين قاتل همانند مواد مذاب آتش فشاني در دنياي بزرگسالان مي خزد، روياها، اميدها و بلندپروازي ها را مي پوشاند تا اثري از آنها نماند. اين اتفاق هر روز براي ما مي افتد چون ما هر روز همان كار هاي روز گذشته را انجام مي دهيم. اين يك دور باطل از تكرار اعمال و تكاليفي است كه به هيچ كجا ختم نمي شود.

علت اينكه نمي توانستم زندگي خود را تغيير دهم اين بود كه در روز مرگي گير كرده بودم هر روز كار هاي مشخصي را انجام مي دادم: بيدار شدن، كار كردن، خواب و دوباره تكرار همه آنها.

تا اينكه آنروز در مطب دكتر با اين حقيقت آشنا شدم.

  • Like 14
لینک به دیدگاه

پرسشي كه زندگي مرا متحول كرد.

حقيقت تلخي كه وجود دارد اين است كه بيشتر افراد هيچگاه متوجه نمي شوند چه اتفاقي در حال افتادن است تا اينكه بسيار دير مي شود. اين مهارت و زيركي روزمرگي است همان جنايتكاري است كه رويا هاي شما را مي دزدد. او روي ساعت ها و دقايق زندگي شما دست مي گذارد. هواپيماي زندگي شما را روي خلبان خودكار و بي مقصد قرار مي دهد طوريكه نمي دانيد به كجا مي رويد و حالت گيجي به شما دست مي دهد.

روزمرگي يك جنايتكار است. او اميد را مي كشد و شانس شما را براي تغيير نابود مي كند. ما را نسبت به حقيقت نابينا مي كند و روياها و اهداف را مي دزدد. روزمرگي مانع از رشد و پيشرفت مي شود و شما را به كاري كه راه به جايي نمي برد مشغول مي كند.

اگر مي خواهيد فردي موفق و متفاوت باشيد بايد با روزمرگي مبارزه كنيد خوب بعد از همه اين حرف ها حتما مي خواهيد بدانيد در آن مجله چه چيزي نوشته بود آن جمله يا پرسش اين بود:

« اگر هر روز يك برنامه تكراري را دنبال كنيد چه شانسي براي عملي كردن روياهاي خود خواهيد داشت؟»

من اين جمله را دوباره خواندم و با خود فكر كردم اكنون چه كار خاصي انجام مي دهم؟ و چرا بايد همان كارهايي را كه تا كنون نتيجه اي نداشته است همچنان ادامه دهم؟

  • Like 11
لینک به دیدگاه

تعبير من

من پاسخ خود را داشتم. هيچ شانسي نداشتم!

من هيچگاه درباره ايده ها و افكارم كاري نكرده بودم هيچگاه به سمت فرد خاصي كه مي خواستم در آينده باشم حركت نكرده بودم. اگر همان كار هاي تكراري و همان برنامه هاي تكراري را ادامه مي دادم به آنچه مي خواستم نمي توانستم دست يابم.

شايد آنچه داشتم براي بسياري ايده آل بود. ولي من بيش از اين مي خواستم. و مي دانستم كه زندگي چقدر مي خواهد به من امتياز بدهد ولي بايد در ابتدا تجربه مي كردم و مي آموختم و هزينه آن را مي پرداختم تا بتوانم زندگي كه لايق آن بودم را بدست آورم.

در اداره اي كه كار مي كردم به افراد دور بر خودم نگاه كردم همه ما در روزمرگي گير گرده بوديم و آن دور باطل ما را به خود مشغول كرده بود.

من با حقيقتي رو در رو ايستاده بودم حقيقتي كه بسياري از مردان و زنان آنرا نمي ديدند در حاليكه مانع پيشرفت آنها شده بود. همه ما به خود مي گوييم « يك روز اين كار را انجام خواهم داد. » همه ما خود را با اين فكر كه اكنون چه بايد بكنم خود را اذيت نمي كنيم بلكه همانند افراد نادان صورت مسئله را از ذهن خود پاك مي كنيم.

ولي حقيقت اين است: « اگر اكنون اين كار ها، برنامه ها و روش هاي تكراري را عوض نكنيد هيچگاه به اهداف خود نمي رسيد. هيچگاه اين اتفاق نمي افتد كه از خواب بيدار شويد و روياهاي شما خود به خود به حقيقت پيوسته باشد. هرگز! » از اين حقيقت پنهان نشويد آنرا قبول كنيد آنرا در آغوش بگيريد. از آن استفاده كنيد تا از بند زنجير روزمرگي آزاد شويد و قدم در راهي از زندگي بگذاريد كه هر روزش برنامه اي براي پيشرفت داشته باشد.

نويسنده: جيسون گارسيا

ترجمه: علي يزدي مقدم

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • 7 ماه بعد...

چه متن زیبایی واقعا روزمرگی یکی از بزرگ ترین مشکلات من هست! بارها پیش اومده که خواستم باهاش مبارزه کنم,اما نمی دونم چرا هر دفعه که روش زندگی امو تغییر دادم باز اسیر روزمرگی شدم!

اما به این جمله باید توجه داشت:(من هيچگاه درباره ايده ها و افكارم كاري نكرده بودم هيچگاه به سمت فرد خاصي كه مي خواستم در آينده باشم حركت نكرده بودم ...)

  • Like 1
لینک به دیدگاه

درسته که همیشه امکان فرار از روزمرگی نیست

ولی حداقل این فکر رو نزاریم تو ذهنمون بمیره که این روزمرگی باید یه روزی تموم شه اگه بهش فکر کنیم راه حل فرار از اونهم بدست میاد

هرجا اراده ای هست راهی هم هست

مشکل بزرگ اینه که یادمون میره چه بلایی داره سرمون میاد

وای به روزی که تسلیم این جنایتکار بشیم

  • Like 3
لینک به دیدگاه
درسته که همیشه امکان فرار از روزمرگی نیست

ولی حداقل این فکر رو نزاریم تو ذهنمون بمیره که این روزمرگی باید یه روزی تموم شه اگه بهش فکر کنیم راه حل فرار از اونهم بدست میاد

هرجا اراده ای هست راهی هم هست

مشکل بزرگ اینه که یادمون میره چه بلایی داره سرمون میاد

وای به روزی که تسلیم این جنایتکار بشیم

 

اره ولی یه وقتایی همچین گیر میکنی که هیچ راه گریزی نداری

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...