Architect 3224 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۸ حمام عمومي حمام تا قبل از عصر جديد بخشي از حوزة عمومي بود، حمام كنار خيابان بود. در عصر گذشته حاشية خيابان مهمتر از خود خيابان بود، اما در عصر جديد، خود خيابان موضوعيت يافته وبخشي از سپهر عمومي شده و هر حاشيه و بيرون خيابان در قلمرو خصوصي قرار گرفته است. حمام هاي عمومي تنها مكان شستشوي آدمها نبوده، اگرچه به يك معنا آدمها بدنهاي يكديگر را به آساني مي ديدند و از كم و كيف اندام يكديگر باخبر مي شدند و مسائل خصوصي بدن خود را نيز به آساني در حمام به نمايش مي گذاشتند.حمام عمومي بهقدري، به لحاظ پديدارشناسي تثبيت شده و پذيرفته شده بود كه پيدايش حمام هاي خصوصي با مقاومت هايي روبرو شد. از بين رفتن حمام خزانه اين پرسش را طرح كرد كه پس مسلمين چگونه غسل نمايند. لذا تا آن موقع شكل غسل، متناظرباساختار حمام ها (حمام هاي خزانه اي) بود، تنها وقتي كه حمام ها، خصوصي شدند، احكام مربوط به حمام و غسل تغيير يافتند. اين تصورايجاد شده بود كه اين شكل حمام، طبيعي ترين شكل استحمام است. حمام كردن بدين شيوه، بخشي از نگرش طبيعي شده بود كه مورد بازانديشي قرار نميگرفت. اساساً گاهي مخالفتهایي از سوي برخي بزرگان مذهبي در آن زمان در جهت برچيده شدن حمام خزانهاي صورت ميگرفت. مگر ممكن است به لحاظ مذهبي حمام خزينهاي وجود نداشته باشد؟ در هر صورت در حمام هاي عمومي، بدن به شكل خاصي كنترل ميشد. حمام ها به واقع عمومي بودند نه صرفا از اين بعد كه عموم مردم با هم ميتوانستند به حمام بروند بلكه از اين لحاظ كه بخشي از حوزة عمومي سنتي جامعة ما بود. برخي از مذاكرات سران در حمام صورت مي گرفت. قرارهاي روزمره تا قرارهاي جدي و اساسي نيز در حمام گذاشته مي شد.برخي قتل هاي مهم در حمام صورت مي گرفت. داستانهايي هست كه دزديهايي در حمام انجام ميشد. نقل ها،ضرب المثل ها، خاطرات، احكام فقهي، توصيه هاي پزشكي و مقررات حكومتي در مورد حمام ها وجود داشت. اكنون هيچكدام از اين مقررات ، احكام و … وجود ندارد. در واقع حمام، گفتمان خاص خود را به همراه داشت. بسياري از داستانها و حوادث در حمام صورت گرفت. حمام هاي مدرن، خصوصي اند، هيچ احكام و مقررات جمعي به آن سوار نميشود. ساخت حمام هاي مدرن، توصيه پزشكي، احكام فقهي را نيز تغيير دادهاست. داستانها و ضرب المثل هايي با جوك هايي اگر مرتبط با حمام جديد باشد، با تكيه بر امر خصوصي و موضوعات خصوصي است.شغل هاي مرتبط با حمام، فروشنده هاي دست فروشي كه كنار حمام وسايل مرتبط با آنرا بفروش ميرسانند.گداهاي سرقفلي دار به تدريج با افول حمام عمومي از منظر چشمهاي ما رخت بر ميبندند. اگر كسي حمام مي رفت، بسياري از آن با خبر مي شدند. حمام رفتن امري عمومي و اجتماعي محسوب مي شد، نه به اين دليل كه در آن آدمهاي متفاوت حضور داشتند بلكه به اين دليل، حمام در مركز شهر قرار داشت، فردي كه به آنجا مي رفت، همانند، خريد، تجارت… در معرض ديد همه قرار داشت، در واقع مي شد مسائل مرتبط با نظافت افراد را تحت نظارت هاي اجتماعي قرار داد. برقراري روابط جنسي در جامعة ما بدليل قدرت احكام مذهبي، اشكال خاص خود را مي يافت. اين روابط جنسي دقيقاً مرتبط با مقوله حمام عمومي بود. حمام همواره در اختيار و در دسترس افراد نبود.زمان خاص داشت. روابط جنسي زمان خاصي و موقعيت خاصي داشت. مسأله نوبت در ميان بود. ميان حوزة روابط جنسي با حمام فاصلة بسياري بود. همين امر روابط جنسي معمول و متعارف را با توجه به مقرراتي كه احكام فقهي جهت غسل و… بر آن سوار كرده بود، تحت نظارت و انضباط خاصي قرار مي داد. حمام در كنار بازار قرار داشت، يعني بخش از امر تجارت بود تا طهارت. افراد جهت استحمام پول پرداخت مي كردند. حمام ها، همينطور تحت نظارت، شهرداري هاي زمان خود بودند. مرتب بازديد مي شدند.حمام ها، همانطور كه گفتيم بخشي از حوزة عمومي محسوب مي شد. در حمام مردانه: رد و بدل اخبار، گفتگو و مذاكرات، برنامة توطئه ياقتل و…. در حمام زنانه: گزارش مسائل درون خانواده، حل و فصل دعواهاي زنانه، مقرر داشتن ازدواج براي دختر، نشان كردن دخترها براي خانواده خود.دخترهايي كه به حمام مي آمدند، اندام و گيسوانشان را به نمايش مي گذاشتند، اينگونه خود را به زنان ديگر نشان مي دادند تا براي پسرهاي خود انتخاب كنند.حمام ها به دليل عمومي بودنشان هم مورد قدم (اقتصاد) هم حكومت و هم مذهب (فقها) بودهاند. لذا گفتمان خاصي حول حمام شكل گرفت.بسياري از داستان ها، نوشته ها، خاطرات، احكام فقهي، مسائل بازار، توصيه هاي پزشكي مجموعه نظام سخن پيرامون حمام را شكل مي دادند. حمام بهگونهاي مورد توجه قدرت بود و ازجانب قدرت كنترل مي شد، در عين حال خود نيز سوژة قدرت بود. حمام خود صاحب قدرت بود. و آنقدر مكان مهمي بود كه در رفتارهاي جدي، فتواي فقهي نيز مورد توجه بود.براي مثال يك كلمه فقهي دربارة سربازاني كه بدليل عدم دريافت حقوق كنسولگري روس پناه بردند وجود دارد كه بواسطه آن، سربازان ايراني از حضور در حمام عمومي منع شدند. «از اشخاصي مثل اين چند نفر سرباز جديد بيشرف كه به کنسولگري روس پناه برده اند، دوري كنيد. امروز مي توان گفت كه رفتن اين بي غيرتها به حمام مسلمين اشكال دارد. خداوند خودش جزاي اينها را بدهد» واضح است كه حمام هاي سنتي مكاني عمومي بود. حمام مسلمين همانند خيابانها و بازار مسلمين داراي ارزش اجتماعي بود. اما امروزه منع در باب حمام رفتن افراد متخلف معنائي ندارد. امروزه مكانهاي عمومي قداست و كنترل پذيري دوران سنت را ندارند. نميشود افراد متخلف را از حمام عمومي، خيابانها، پاساژها، رستوران ها منع كرد. گفتمان حمام برخاسته از شرايط اجتماعي، منطق ذهني انسانهاي آن روز بخشي از ادبيات گفتاري گذشتة ما را شكل ميداد. افول حمام عمومي و كاسته شدن اهميت اجتماعي آن چنين گفتماني را به تدريج با افول همراه ساخت. ديگر چه كسي در باره حمام عمومي مينويسد، سخن ميگويد يا فتوائي صادر ميكند؟ 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۸ خیلی جالب بود مهندس واقعا ما ایرانیها چه قبل از اسلام و چه بعد از اون در هنر معماری پیشتاز دنیا بوده ایم اما چه سود که در این زمان به این علم کمتر بها داده میشود 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده