ملیساا 5015 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۸۹ انقلاب در سرعت پاسخگويي مترجم : همکاران سيستم منبع : oracle يكپارچگي كسبوكار از طريق معماري خدمات محور در فضاي كنوني اقتصاد كه مرتباً در حال تغيير است، همه انواع سازمانها با يك چالش عام و پايدار مواجه هستند و آن اين است كه چگونه ميتوانند براي پاسخ به انتظارات روبه ازدياد مشتريان و انطباق با تعهدات جديد به ميزان كافي چابك باشند و در عين حال در رقابت پيش تر از رقباي خود باشند. راهكار صحيح يكپارچگي كسبوكار است. يكپارچگي كسبوكار با تركيب مديريت فرايند كسبوكار (BMP) و نگرش خدمات محور به مديريت IT، باعث ارتقاء كارآمدي همه فرايندها، اطمينان از پشتيباني سرمايههاي IT موجود از فرايندهاي حقيقي كسبوكار و تمركز سرمايهگذاري جديد در حوزه IT بر بيشترين بازگشت خواهد شد. يكپارچگي كسبوكار اگرچه در مفهوم ساده به نظر ميرسد اما در طول زمان ثابت شده است كه استقرار آن بسيار مشكل است. امروزه با نگرش مبتني بر معماري خدمات محور كه كسبوكار و IT را با هم يكسان در نظر ميگيرند و همچنين راهكارهاي اوراكل، اين مشكل برطرف شده است. با استفاده از استراتژيهاي اين مقاله سازمانها اطمينان پيدا ميكنند كه گذار تدريجي، دلپذير و موفقي به سوي يكپارچگي تجاري خواهند داشت. چالش سازمانها به IT با ديد فراهم كننده راهكارهايي براي مشكلات پيچيده كسبوكار مينگرندكه اين به معناي در اختيار قرار دادن اجزاي قابل انعطاف مورد نياز آنها براي پشتيباني از آن فرايند است. اين نوع از يكپارچگي كسبوكار به طور سنتي دو چالش كليدي را تحميل ميكند: يكي پل زدن ميان كسبوكار و دنياي IT و ديگري تامين زيرساخت قابل انعطاف و مستحكم براي پشتيباني از اين پل. سازمانها معمولاً نگرش بالا به پايين يا پايين به بالا را براي اين كار پيش ميگيرندكه هر دوي آنها موفقيت كمي داشتهاند. نگرش بالا به پايين براي رسيدن به عمليات محاسباتي خاص كه اغلب شباهت كمي به توانمنديهاي نرمافزاري موجود دارد، فرايندهاي كسبوكار را به دقت مطالعه ميكنند. در مقابل، نگرش پايين به بالا تلاش ميكند بر اساس عمليات محاسباتي به فرايندي دست يابد كه غالباً شباهت كمي با فرايندهاي جامع كسبوكار دارد و آنچه اوضاع را وخيمتر ميكند آن است كه زير ساخت ارتباط دهنده فعاليت افراد به قدري غير منطف است كه سازمانها نميتوانند كسبوكار و نقشهIT خود را به سرعت با آن انطباق دهند. راهكار با تامين ابزارهاي تهيه نقشه مفهومي براي بخش كسبوكار سازمان و تجهيز دپارتمانهاي IT به نقشه خدمات، داده و دستورالعملهاي فعلي، BMPو SOA امكان يكپارچگي و ادغام كسبوكار فراهم ميشود. اينها با كمك يكديگر مفهوم كاري واحدي را براي كسبوكار و IT پيشنهاد ميكنند كه عبارتست از: خدمات كسبوكار تجزيه ناپذير. اين مدل كسبوكار فرايندها را به خدمات تجاري قابل تشخيص اما كوچك تقسيم ميكند، در حاليكه IT سرمايههاي موجود و اجزاي جديد را با يكديگر تركيب ميكند. علاوه بر اين، كسبوكار و IT از طريق پشتوانه قابل انعطافي موسوم به گذرگاه خدمات بنگاه اقتصادي كه به پذيرش كمك ميكند، با يكديگر مرتبط شدهاند. نتيجه اين امر يك زيرساخت قابل انعطاف است كه به سازمانها اجازه ميدهد به سرعت خدمات جديد اضافه كنند، خدمات خارجي را با خدمات داخلي جايگزين كنند، به جاي خدمات قديمي سرويسهاي جديد ارائه كنند، توالي ارائه خدمات را بازآرايي كنند، سياستهاي دولتي را اجرا كنند و بر اجراي خدمات نظارت كنند. پيادهسازي موفقيت در فرايندهاي يكپارچگي كسبوكار نيازمند يك پلت فورم كامل شامل موارد زير است: BPMSuites:كه به هر فرايند اجازه ميدهد همچون يك "فعاليت" رفتار كنند (مثل تكميل سفارش) زيرساخت تلفيق دادههاي خدمات: كه به كاركنان IT اجازه ميدهد "نامهاي " لازم را تامين كنند (مثل مشتري و محصول) زيرساخت تلفيق برنامههاي كاربردي خدمات: كه به كاركنان IT اجازه ميدهد "افعال" لازم را تامين كنند (همچون خريد و نقل و انتقال با كشتي) گردآورنده/ESB: كه رابط نامها و افعال در يك فعاليت مطلوب است. ( و به شركتها اجازه ميدهد كه فعاليتها را به طور مرتب اصلاح كند) يك مزيت مهم يكپارچگي كسبوكار آن است كه بنگاهها ميتوانند با توجه به موقعيت و نيازهايشان راههاي مختلفي را براي پيادهسازي در پيش بگيرند؛ به عنوان مثال اگر بخش بازرگاني شركت قصد دارد ميدان ديد، كنترل و چابكي خود را افزايش دهد، ميتواند با نرمافزار BPM آغاز كند. در حالي كه در سازماني ديگر اگر هدف بازگشت سريع سرمايه براي مشكلات فعلي باشد، روش ادغام داده يا نرمافزارها مناسبتر است. در نهايت، در سازماني كه زيرساخت جوابگوي نياز پروژههاي ادغام موجود باشد، روش ESB اولين گام سازمان محسوب ميشود. صرفنظر از اينكه شركت از كدام مرحله آغاز كند، به خوبي ميتواند با تركيب SOAو BPM فعاليتهاي خود را يكپارچه نمايد. از آنجاييكه نميتوان براي همه يك نسخه واحد را تجويز نمود، اوراكل به منظور توسعه ارزش زيرساختهاي نرمافزارهاي موجود و براي پشتيباني از هر مشتري در مسير منحصر به فرد او، اقدام به ارائه مجموعهاي از محصولات نموده است. يكپارچگي كسبوكار با استفاده از معماري سازماني خدمات محور از زماني كه Clive Finkelstein مفهوم مهندسي اطلاعات را ايجاد و James Martine آنرا مشهور كرد، كسب و كارها تلاش ميكنند سرمايههاي IT خود را در جهت اهداف بلندمدت (بالاي 25 سال) شركت به كار گيرد. نگرشهاي اوليه به كار در جاييكه كسبوكارها براي استنتاج توانمنديهاي IT خود، مدلهاي كسبوكار خود را مورد مطالعه قرار ميدادند، از روش بالا به پايين استفاده ميكردند. نتيجه ايجاد "سندروم لوح خالي"، يا ليستي از نيازمنديهاي ويژه است كه به ندرت با ويژگيهاي سيستمهاي موجود همخواني دارد و بدان معناست كه تنها راه انجام تعهدات، سرمايهگذاري در توسعه نرمافزاري است. البته هر تغييري در اهداف كسب و كار، باعث ايجاد مجموعه جديدي از شكافهاي توانمندي و سرمايهگذاري قابل توجه در اين زمينه خواهد شد. بسياري از شركتها در پاسخ به ضعفها و محدوديتهاي اين نگرش، نگرش پايين به بالا را امتحان كردندكه منجر به ازدياد راهكارهاي مقطعي شد. مشكل اين راهكارها آن بود كه به ندرت اجراي منسجم كل فرايند را پشتيباني ميكردند و موجب بروز "سندروم لوله بخاري" شد. بدان معنا كه شركتهاي داراي پراكندگي جغرافيايي در تبادل اطلاعات از يك بخش شركت با ساير بخشها با مشكل مواجه ميشدند. يعني پروژههاي فردي براي تجميع عملياتهاي نرمافزاري سطح پايين با عمليات جزئي كه تنها با نيازهاي فوري كسبوكار سازگار است، از ابزارهاي يكپارچهسازي استفاده ميكردند. اين به معناي آن است كه تنها راه پايبندي به تعهدات، تلفيق مجموعهاي از پروژههاي مجزاست كه هر كدام به يك لوله بخاري جديد منجر شود. بنابراين شركتها به جاي مدلسازي مداوم كسب و كار، خود را با پروژههاي يكپارچهسازي تمام نشدني مواجه ديدند. تلفيق كسبوكار مبتني بر SOA از طريق معرفي دو ابتكار مهم شامل: يك واحد كار فرضي كه رابط بخشهاي بازرگاني و IT است و يك ستون حمايتي كه به راحتي ميان واحدها واسطهگري كند، اين مشكلات را حل كردند. خدمات كسبوكار تجزيه ناپذير هم براي هم براي بخش بازرگاني و هم براي بخش IT يك شركت معنيدار است. براي بخش بازرگاني، اين خدمات تجزيه نشدني كسب وكار نشاندهنده مجموعهاي از اقدامات مرتبط است كه يك ماژول نرمافزاري ( نظير پردازش پرداخت) ممكن است در دنياي خرده فروشان انجام دهد. براي بخش IT، خدمات تجزيه نشدني كسبوكار نشاندهنده مجموعهاي از اقدامات مرتبط است كه يك ماژول نرمافزاري (نظير پردازش پرداخت) در دنياي كهن سرويس گيرنده/ سرويس دهنده ارائه ميكند. از منظر كسب و كار، خدمات كسبوكار تجزيه نشدني پايينترين سطح خدمات است كه بدون تحميل معماري سازماني سطح IT معنا پيدا ميكند. از منظر IT، خدمات كسبوكار تجزيه نشدني بالاترين سطح خدمات است كه بدون تحميل هيچگونه فرايند ويژه سطح كسبوكار معنا پيدا ميكند. آنچه مسلم است اين تعاريف بسته به نوع شركت يا صنعت از تعابير مختلفي برخوردار است. به طور مثال يك شركت توليدي ممكن است پردازش پرداخت را به عنوان خدمات كسبوكار تجزيه ناپذير در نظر بگيرد. در حاليكه يك شركت پردازش پرداخت ثالث، سطح پايينتري از تجزيهناپذيري را براي اين گونه خدمات را ميپذيرد. همچنين صنايعي كه وابستگي زيادي به اطلاعات دارند، نظير شركتهاي ساختماني، بهتر پذيراي خدمات تجزيه ناپذير كسبوكار هستند. اين انعطاف در سطح جذب نشاندهنده زيبايي خدمات كسبوكار است: هر شركتي ميتواند به زبان خودش صحبت كند و يا حتي با گذشت زمان اين زبان را به دست آورد، بدون اينكه پارادايمها شكسته شوند. شكل يك نشان ميدهد كه چگونه اين واحد كار فرضي روي شكاف ميان بازرگاني و IT پل ميزند. كسبوكار، فرايندهاي مدل خود را تا سطح خدمات تجزيه نشدني ميشكند در حاليكه IT با تركيب سرمايههاي نرمافزاري به سوي سطح تلفيق مبتني بر خدمات حركت ميكند. آنها در ميانه راه با يكديگر تلاقي كرده و در مورد نگرش جامع به خدمات تجزيه ناپذير كسبوكار با يكديگر مذاكره ميكنند. شكل يك: تلاقي خدمات تجزيه ناپذير كسب و كار دومين ابتكار در پس تلفيق خدمات مبتني بر SOA،ESB نهفته است كه براي پاسخ به نيازهاي تغيير، به تامين مكانيزم لازم براي پذيرش مستمر پورتفوي خدمات قابل دسترس ميپردازد. هيچ پورتفوي خدماتي براي همه موقعيتها مناسب نيست؛ به جاي به روز رساني خدمات جزئي، ESB ميتواند ميان آنها واسطهگري كند. به عنوان مثال اگر دو نوع خدمات از دو فرمت با تفاوت اندك استفاده كنند، ESB ميتواند نقش مترجم را در ميان آنها بر عهده بگيرد. در عين حال اگر تغيير كسبوكار در يك حوزه نيازمند نوع جديدي از خدمات باشد، ESB ميتواند درخواستهايي كه نيازمند عمليات سطح بالاتر هستند را به نسخه جديد و درخواستهايي كه به عمليات ابتدايي نياز دارند را به نسخه قديمي ارجاع دهند. بنابراينSOA علاوه بر تامين اصول معمول براي كسبوكار و IT، انعطاف پذيري لازم براي راهكارهاي گسترش يافته را نيز فراهم ميكند. پلت فورم معماري مبتني بر خدمات اگرچه ESB تنها بخش يكپاچگي كسبوكار مبتني بر SOA نيست، اما به عنوان شالوده كل پلت فورم محسوب ميشود. شكل 2 نشاندهنده چگونگي عملكرد و ظاهر SOA است. • پلت فورم يكپارچگي كسبوكار در ميان مشاركت كنندگان در فرايند و سرمايههاي IT موجود قرار ميگيرد و تلاشهاي آنها را هماهنگ ميكند. • لايه مديريت فرايند كسبوكار در ارتباط با شركت كنندگان در فرايند است، وظايف آنها را مرتب ميكند و با استفاده از ESB از آنها حمايت ميكند. • لايه تركيب داده و نرم افزار كاربردي در ارتباط با سرمايههاي موجود و خلاصه كردن داده و وظايف بوده و براي خدمات كسبوكار تجزيه ناپذير كه از سوي ESB، اعلام شده لازم است. شكل دو: يكپارچگي كسبوكار بر پايه SOA مديريت فرايند كسب و كار از منظر كسبوكار، مهمترين قسمت قابل رويت يكپارچگي كسبوكار، لايه مديريت فرايند است كه به تامين عناصر مدلسازي، اجرا و مديريت كسبوكار ميپردازد. عناصر مدلسازي به تحليلگران كسبوكار اجازه ميدهدكه با استفاده از كنوانسيونهايي نظير مدلسازي فرايند كسب و كار ، داستان فرايند هركدام را بنويسند. آنها همچنين امكان مستندسازي مراحل فرايند و مدلسازي مواجهه كاربران براي تشريح چگونگي مشاركت افراد در فرايند را براي تحليلگران فراهم ميكند. در نهايت اجزاي مدلسازي براي كمك به تحليلگران در جهت شكستن يك رويداد به مجموعهاي بهينه از خدمات كسبوكار تجزيهناپذير، جريان كار را به صورت دستي و اتوماتيك شبيهسازي ميكنند. عناصر اجرايي، يك فرايند را به دستورالعملهاي قابل اجرا تبديل ميكند و سپس از طريق ESB، خدمات كسبوكار تجزيه ناپذير لازم را فراميخواند. آنها همچنين يك فضاي كاري مبتني بر وب ايجاد كردند كه كابران بتوانند از طريق آن وظايف خود را انجام دهند. اجزاي نظارتي جريان و معيارهاي فرايند بلند مدت را رهگيري ميكنند تا زمان پاسخ به بحرانهاي ناگهاني را كاهش دهد. مجموعه برنامههاي نرمافزاري مديريت فرايند كسبوكار اوراكل همه عناصر مدلسازي، اجرا و مديريت را كه قابل اعتماد بودن، در دسترس بودن و مقياسپذيري براي تغيير مالكيت آن به اثبات رسيده است را در غالب يك پكيج واحد ارائه ميكند. تركيب دادهها كسبوكارها با استفاده از اطلاعات قدرتمند ميشوند. زمانيكه اطلاعات صحيح و به موقع ارائه شوند، سازمانها ميتوانند تصميمات منطقي اتخاذ كنند. دريافت اطلاعات صحيح در مكان و زمان درست، توانمندسازهاي كليدي براي اين جريان از اطلاعات محسوب ميشوند. • اطلاعات صحيح: اطلاعات نه تنها بايد براي مصرفي كه براي آن در نظر گرفته شده است مناسب باشند، بلكه بايد صحيح و قابل اعتماد نيز باشند. • محل صحيح: اكوسيستم كلي اطلاعات شامل چند سيستم تحليلي و عملياتي است. صرفنظر از محل دادهها، هر سيستم بايد با استفاده از دادههاي موجود در سيستمهاي ديگر ارتقا يابند. • زمان صحيح: دادهها به سرعت كهنه ميشوند. سيستم پشتيباني تصميمات اگر در زمان مناسب به دادهها دسترسي نداشته باشد بلااستفاده خواهد بود. دريافت داده در زمان مناسب يكي از مهمترين چالشهاي پيشروي كسب و كارهاي امروزي محسوب ميشود. راهكار تركيب دادههاي اوراكل، راهكار جامعي است كه اطلاعات صحيح را در زمان و مكان مناسب تهيه ميكند. اين نرمافزار با عملكردي قاطع همه نيازهاي تركيب داده نظير تغيير داده، كيفيت داده، شكل دادن به دادهها و استخراج، تغيير شكل و ذخيرهسازي اطلاعات را مورد توجه قرار ميدهد. اين ابزار اگر همزمان با راهكار Oracle Fusion Middleware مورد استفاده قرار ميگيرد به بخش مركزي معماريIT تبديل ميشود و سطح بالايي از خدمات IT را در سطح بنگاه اقتصادي ارائه ميكند. گذرگاه خدماترساني به بنگاه اقتصادي (ESB) ESB به عنوان مترجم، سياستگذار، پيوند دهنده و ناظر نيز عمل ميكند. در واقعESB علاوه بر مديريت جريان پيام ميان خدمات، تعيين سياستهاي مديريت و امنيت و حمايت از حاكميت SOA بر بنگاه اقتصادي؛ همكاري ميان دادههاي سطح پايينتر و خدمات نرمافزاري را نيز تسهيل ميكند كه همه موارد فوق نشاندهنده لزوم استفاده از تجارب برتر در هنگام استفاده از ESB است. گذرگاه خدمات رساني به بنگاههاي اقتصادي از طريق راهكار ESBاوراكل براي برقراري ارتباط، ميانجيگري و مديريت روابط ميان خدمات نامتجانس، بسته نرمافزارهاي كاربردي و مثالهاي متعددي از بكارگيري ESB در شبكه خدمات در كل بنگاه اقتصادي طراحي شده است. ثبت و ذخيره خدمات همزمان با رشد زيرساخت يكپارچهسازي كسبوكار مبتني بر SOA در بنگاه اقتصادي، اهميت اجراي سياستهاي پايدار براي توسعه خدمات و درك كامل بخشهاي كليدي از اين خدمات (نظير اينكه كداميك در دسترس هستند، هركدام چه ميكنند و كدام سرويسگيرندگان از چه فرايندهايي استفاده ميكنند) بيشتر ميشود. • تحليلگران كسبوكار نيازمند شناخت خدمات تجزيهناپذير كسبوكار براي طراحي فرايندهاي جديد هستند. • معماران IT بايد بدانند كه چه وابستگيهاي خدماتي وجود دارند تا بتوانند در مورد تاثير آنها بر تغيير، تصميمگيري كنند. • مديران عمليات بايد نسبت به كاربري خدمات دانش جامعي داشته باشند تا بتوانند اطمينان حاصل كنند كه تعهدات توافقنامه سطح خدمات محقق شده است. راهكارهاي Enterprise Repository و Service Registry اوراكل از طريق اختصاص زمان بيشتر براي طراحي فرايندهاي كسبوكار و خدمات از طريق يكپارچگي كسب و كار، از اين گونه فعاليتهاي حاكميت خدمات حمايت ميكند. مدلهاي پذيرش در ابتداي فرايند يكپارچگي كسب و كار، شركتها مجبور بودند پلت فورم بسيار بزرگي را به شكل پروژه به طور گسترده پيادهسازي تبديل كنند. امروزه استفاده از SOA بازرگاني و IT را در جايگاه يكساني قرار داده است. بدان معنا كه كسب و كارها به آرامي ميتوانند از ادغام بخشي به سوي يكپارچگي كامل پيش روند. در واقع قابليت پيادهسازي تدريجي باعث افزايش بازگشت سرمايه در پروژههاي خاص ميشود چرا كه شركتها ميتوانند به جاي كاهش هزينهها در يك دپارتمان يا فعاليت خاص آنرا با اكولوژي پردازش كسبوكار در مقياس بزرگتر هماهنگ كنند. در زير به نگرشهاي سازمانها براي تبديل به يكپارچگي كامل كسبوكار اشاره ميكنيم. ادغام به عنوان نقطه شروع كسب و كارها اغلب از پروژههاي يكپارچهسازي سيستمهاي اطلاعاتي موفق به عنوان نقطه پرش به سوي يكپارچگي كسبوكار استفاده ميكنند و از اين رهگذر منافع زيرساخت قابل انعطاف براي كسبوكار آنها افزايش مييابد. گذرگاه خدمات بنگاه اقتصادي به عنوان نقطه شروع برخي از سازمانها كهSOA را پذيرفتهاند از ESB به عنوان نقطه شروع يكپارچگي كسبوكار استفاده ميكنند. اين سازمانها داراي جزاير BPM و يكپارچگي كسبوكار هستند و ميخواهند آنها را قابل دسترستر نمايند. اگرچه اين سازمانها به ESB به عنوان لازمه زيرساخت افقي مينگرند، اما حقيقت آن است كه سرمايهگذاري در ESB منافع تجاري قابل توجهي را در غالب چابكي و پاسخگويي به ارمغان ميآورد. دلايل اين امر آن است كه ESB ميتواند امكان دسترسي به هر يك از جزاير توانمندي را در سراسر شركت فراهم نمايد.ESB همچنين سياستهاي پايداري را در زمينههاي امنيت، دسترسي بيشتر و سطح خدمات قويتر اجرا ميكند. با استقرار ESB به راحتي و با سرعت ميتوانند اين جزاير را به يكديگر متصل كنند و شكافهاي موجود براي دستيابي به تلفيق كسبوكار را پر كنند. مديريت فرايند كسبوكار به عنوان نقطه شروع براي بسياري از سازمانها به ويژه آنهاييكه به دنبال اجراي بهتر فرايندهاي كسبوكار هستند، مدلسازي فرايند كسبوكار نقطه شروع يكپارچگي محسوب ميشود. سازمانها براي حمايت از اين تلاشها و ارائه منعطفترين نگرش، عناصر تركيب كسبوكار مبتني بر SOA را به عنوان گام بعدي ميشناسند. اين الگو در شركت Screwfix كه فروشنده چفت و ابزارهاي مرتبط با آن است و در گذشته چالشهاي بسياري را در فرايند تداركات خود تجربه كرده بود، اجرا شد. در گذشته واسطهگران با مشكل كمبود محصولات كليدي مواجه بودند كه به كاهش فروش و افزايش هزينههاي توزيع منجر ميشد. مقابله با اين موقعيت آن هم زمانيكه همه فرايندهاي موجود (و بهبود دهندههاي آنها) تنها به ذهن تحليلگران كسبوكار محدود ميشد، بسيار مشكل بود. با اجراي راهكار BPM اوراكل در اين شركت، امكان رسميت بخشيدن به اين دانش و ايجاد يك فرايند جديد فراهم شد. Screwfix توانست از اين رهگذر به سرعت دادههاي فعلي و سرمايههاي نرمافزاري خود را با فرايند مطلوب همسو كنند. با در ذهن داشتن يك انگيزه كسبوكار روشن، مزاياي داشتن نگرشي كلي و جامع به زودي آشكار ميشود. نتيجهگيري سازمانها با استقرار نرم افزارهاي كاربردي BMP، يكپارچهسازي و ESB ميتوانند به سرعت از مزاياي يكپارچه سازي كسبوكار مبتني بر SOA بهرهمند شوند. با استقرار اين نرم افزارها و اندكي تلاش مضاعف سازمانها مي توانند به همسويي كسب وكار بهتري دست پيدا كنند. اين نوع از يكپارچه سازي به سازمانها اجازه ميدهد در پاسخ به فرصتهاي ويژه، پورتفوي يكپارچه سازي كسب و كار خود را توسعه دهند. درنتيجه، مزيتهاي يكپارچهسازي كسب و كار در شركتها هيچ محدوديتي ندارد. از آنجائيكه حذف نرم افزارهاي كاربردي جديد ارتقاي پورتفوي خدمات كسبوكار موجود است يك تاثير شبكهاي هم در بخش بازرگاني (تشكيل فرايندها از خدمات كسبوكار تجزيه ناپذير) و هم در بخش IT (تركيب سرمايهها با خدمات كسب و كار تجزيه ناپذير) وجود دارد. اگرچه سازمانها از مسيرهاي مختلفي ميتوانند به يكپارچگي كسبوكار از طريق نگرش مبتني بر SOA دست يابند، امايك پلت فورم كامل بايد شاملBPM، تركيب نرم افزار و داده و اجزاي ESB باشد كه به شركتها اجازه ميدهد از هر نقطهاي از اين راهكار فعاليت يكپارچهسازي را شروع كنند. اوراكل با استفاده از محصولات برتر خود در صنعت و همچنين تجربيات و نيروي متخصص خود ميتواند راهنماي شركتها در اين مسير يكپارچهسازي كسبوكار بر پايه SOA باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده