spow 44198 ارسال شده در 3 آذر، 2010 سلام میگن تو جنگای صلیبی وقتی قرار شد بین دولشکر قرارداد صلح منعقد بشه ریچارد شیردل فرمانده مسیحیان وصلاح الدین ایوبی فرمانده مسلمین باهم گفتگویی داشتند... وسط گفتگوشون ریچارد میزنه با شمشیر سپری رو نصف میکنه ومیگه ما مشکلات رو اینجوری خورد میکنیم وحلشون میکنیم صلاح الدین ایوبی پارچه ای ابریشمی رو میندازه بالا وشمشیر رو زیرش نگه میداره تا پارچه دوتیکه میشه برمیگرده به ریچارد میگه اینم روشی برای حل مشکلات هست چالشها ومشکلات همیشه جزئی از زندگی انسانها هستند بدون وجود مشکلات واختلافات زندگی کسل کننده ویکنواخت وبی روح میشه گاهی بین دودوست گاهی بین دوناشناس وگاهی بین دوفکروحتی بیشتر! مهم اینه بهینه ترین راه حل ممکن رو براش پیدا کنیم نظر شما چیه؟ 22
DCBA 8191 ارسال شده در 3 آذر، 2010 یاد تاپیک یک حدیث معتبر سهیل افتادم..... درسته بدون مشکلات زندگی کسل کننده و بی روح میشه....از طرفی به نظر من مشکلات به ادم یاد میده که ظرفیت خودشو بالا ببره..... اما این برام سواله که یه ادم چقد دیگه میتونه گنجایش داشته باشه!؟!؟ چقد صبر و حوصله؟؟ از طرفی ادمهایی رو اطراف دیدم که به مشکلات عادت کردن!!! به نظر من فقط زنده اند و زندگی نمیکنن....وقتی پای حرفاشون میشینی میگه خوب چی کار کنم..... همینی که هست ..... منم دارم زندگیمو میکنم..... یعنی این قد این مشکلات براش عادی شده که دیگه از اونا به عنوان مشکل یاد نمیکنه.... میفهمه که داره ازار میبینه و اذیت میشه ولی انگار به مغزش تزریق کرده که کاری نمیشه کرد و زندگی همینه..... هیچ تغییری امکان پذیر نیست...... وای به روزی که ادم دیدش نسبت به زندگی به این مرحله برسه.... 7
yasi * m 5032 ارسال شده در 3 آذر، 2010 خیلی از مشکلات اصلن راه حل ندارن که حالا ما بخوایم بهینه رو انتخاب کنیم.... نظر شما چیه؟ 5
zzahra 4750 ارسال شده در 3 آذر، 2010 آخه بعضی مشکلا انقد پیچیدن که وقتی میندازیمش بالا هزار تا چرخ میخورن و بزرگ ترم میشن،آخرسرم نمیان رو شمشیرمون که ببریمشون...! 6
spow 44198 مالک ارسال شده در 3 آذر، 2010 یاد تاپیک یک حدیث معتبر سهیل افتادم.....درسته بدون مشکلات زندگی کسل کننده و بی روح میشه....از طرفی به نظر من مشکلات به ادم یاد میده که ظرفیت خودشو بالا ببره..... اما این برام سواله که یه ادم چقد دیگه میتونه گنجایش داشته باشه!؟!؟ چقد صبر و حوصله؟؟ از طرفی ادمهایی رو اطراف دیدم که به مشکلات عادت کردن!!! به نظر من فقط زنده اند و زندگی نمیکنن....وقتی پای حرفاشون میشینی میگه خوب چی کار کنم..... همینی که هست ..... منم دارم زندگیمو میکنم..... یعنی این قد این مشکلات براش عادی شده که دیگه از اونا به عنوان مشکل یاد نمیکنه.... میفهمه که داره ازار میبینه و اذیت میشه ولی انگار به مغزش تزریق کرده که کاری نمیشه کرد و زندگی همینه..... هیچ تغییری امکان پذیر نیست...... وای به روزی که ادم دیدش نسبت به زندگی به این مرحله برسه.... ظرفیت ادما بیشتر از اون چیزی هست که فکرشو میکنن استعدادهای ادمی فقط باید رشد داده بشه ومراقبت بشه تا به ثمر برسه این یه هنره همش میتونه درحد همون شعار دادن من باقی بمونه یا تو میتونی بارورش کنی این نیروهای بالقوه رو درمورد عادت فقط میتونم بگم بدترین وبهترین خصلت ادماست بستگی داره چجوری کنترلش کنی! خیلی از مشکلات اصلن راه حل ندارن که حالا ما بخوایم بهینه رو انتخاب کنیم.... نظر شما چیه؟ هیچ مشکلی بجز مرگ بدون چاره نیست ومیشه حلش کرد هرقدر هم که بزرگ باشه میتونم اینو به عینه برات اثبات کنم آخه بعضی مشکلا انقد پیچیدن که وقتی میندازیمش بالا هزار تا چرخ میخورن و بزرگ ترم میشن،آخرسرم نمیان رو شمشیرمون که ببریمشون...! پیچیدن یا تو فکر وذهنیت ما پیچیده هستن؟ ما ذهنمونو از حل مسئله منحرف نمیکنیم؟ 10
yasi * m 5032 ارسال شده در 3 آذر، 2010 خوب آخه من الان به اینجا رسیدم که فکر میکنم یه مشکل رو هر چی بیشتر دستکارش بکنی بدتر میشه... البته اینو در مورد خودم میگم....واسه همین ترجیح میدم کاری نکنم و بشینم نگاه کنم فقط... 6
spow 44198 مالک ارسال شده در 3 آذر، 2010 خوب آخه من الان به اینجا رسیدم که فکر میکنم یه مشکل رو هر چی بیشتر دستکارش بکنی بدتر میشه...البته اینو در مورد خودم میگم....واسه همین ترجیح میدم کاری نکنم و بشینم نگاه کنم فقط... دونفر میتونن به یه نقطه مشترک نگاه کنند وبرداشتهای متفاوتی داشته باشند مطمئنا هر قفلی کلیدی داره فقط کافیه نوع نگاهت رو به مشکلت عوض کنی بقیش میمونه تو مسئله زمان! 8
afshin18 11175 ارسال شده در 3 آذر، 2010 قبول دارم همه ی مشکلات قابل حل اند و راه حلش آسون تر از اونه که فکرش رو بکنی 6
Hossein.T 22596 ارسال شده در 3 آذر، 2010 در حال حاضر بیخیالم . . .! تا ببینیم باز کی حالت روانیم پیش میاد!!!!!!!! 4
*Polaris* 19606 ارسال شده در 3 آذر، 2010 چالشها ومشکلات همیشه جزئی از زندگی انسانها هستندبدون وجود مشکلات واختلافات زندگی کسل کننده ویکنواخت وبی روح میشه گاهی بین دودوست گاهی بین دوناشناس وگاهی بین دوفکروحتی بیشتر! مهم اینه بهینه ترین راه حل ممکن رو براش پیدا کنیم نظر شما چیه؟ زندگی با مشکلات و سختی هاش مثل یه بازی می مونه! باید تمام تلاشت رو بکنی،تا برنده بازی باشی. باید قوانین رو بشناسی،خوب فکر کنی...تا بدونی چه طور حریفت رو شکست بدی! به راه های اصلی و فرعی دقت کنی! بدونی به کجا میرسه... باید راه بازی رو یاد گرفت. 6
هوتن 15061 ارسال شده در 3 آذر، 2010 پیچیده ترین مشکلات از مشکلات ساده ای تشکیل شدن به نظر من باید به مشکل به چشم مسئله نگاه کرد و هر مسئله ای راه حلی داره باید مسائل پیچیده رو بازکرد و تبدیلشون کرد به چندین مسئله ساده و مسئله رو اینقدر خورد کرد تا یه مسئله پیچیده تبدیل بشه به چندین مسئله ساده مثل برنامه نویسی کامپیوتر 9
غایب 4790 ارسال شده در 4 آذر، 2010 مشکل انسانهایی که با خودشان مشکل دارند حل شدنی نیست. وقتی خود انسان نونه مشکلش چیه و نتونه حل کنه. کاری از من و شما بر نمیاد. اگر میخواهید دچار مشکل نشوید با انسانهایی که خودشان مشکل خودشان هستند درگیر نشوید. در ضمن در متن موضوع نوع مشکلات مشخص نشده و کلی گویی شده. مشکلات فردی , اجتماعی , جهانی , طبیعی و مشکلات خودجوش. شما کدامیک از این مشکلات را میگوئید؟ 3
shaden. 18583 ارسال شده در 4 آذر، 2010 خيلي وقتها مشكلات بزرگي برام پيش اومده كه واقعا قادر به حل كردنش نبودم يه جورايي كم آورده بودم سپردمش به دست زمان شايدم يه كمي صبر كردم نتيجش جالب بود مشكل حل شد 6
نغمه 411 ارسال شده در 4 آذر، 2010 بهتره هیچ وقت نگیم مشکل بگیم مسئله مثبت دیدن وحرف زدن خیلی خوبه به قول سجاد هیچ مسئله ای نیست که راه حل نداشته باشه جزمرگ اما گاهی اوقات تنها راه حل صبره ونه هیچ چیز دیگه وبه نظر من این سخت ترین مسئله واسه ادمه که باید روحشو خیلی بزرگ کنه وبزرگ نگه داره 4
spow 44198 مالک ارسال شده در 4 آذر، 2010 مشکل انسانهایی که با خودشان مشکل دارند حل شدنی نیست. وقتی خود انسان نونه مشکلش چیه و نتونه حل کنه. کاری از من و شما بر نمیاد. اگر میخواهید دچار مشکل نشوید با انسانهایی که خودشان مشکل خودشان هستند درگیر نشوید. در ضمن در متن موضوع نوع مشکلات مشخص نشده و کلی گویی شده. مشکلات فردی , اجتماعی , جهانی , طبیعی و مشکلات خودجوش. شما کدامیک از این مشکلات را میگوئید؟ مشکل انسانهایی که با خودشان مشکل دارند؟ هیچ انسانی رو که قدرت فکر کردن داشته باشه بدون مشکل نمیتونید پیدا کنید! هرانسانی دغدغه ها وچالشهایی با خودش وپیرامونش داره متناسب با تواناییهاش فقط گاهی این توانایی ها یا شناخته نمیشوند ویا مشکلات را بسیار بزرگتر از انچه که هستند میبینیم نتیجش میشه رسیدن به باور اشتباه غیرقابل حل بودن موضوع ومشکل! درمورد کلی گویی هم من زمینه رو مشخص کردم این شمایید که میتونید چارچوبهارو مشخص کنید 6
spow 44198 مالک ارسال شده در 4 آذر، 2010 ظاهرا روش اروپایی بهتر جواب داده،نه سجاااااد؟ درمورد اون مشکلی که تو فکرشو میکنی اره دقیقا اونا بهترین روش برخورد رو اجرا کردن ولی چون اینجا ما هنوز مشکلمون رو نمیتونیم بشناسیم پس لاجرم نمیتونیم حلش هم بکنیم مسئله فقط زمان واگاهیه! 3
FriendlyGhost 998 ارسال شده در 4 آذر، 2010 فکر کنید شما با یه نفر اختلاف نظر یا مشکلی دارید و طرف مقابلتون هم میشه گفت فقط میخواد نظرش رو تحمیل کنه ...اخلاق خود من اینجوریه که در مقابلش اونقدر کوتاه میام تا مشکل حل بشه ولی این اعصابم رو میریزه به هم ، چون میدونم حق خودم رو نادیده گرفتم :icon_pf (34): ولی اگه مشکل از یک نوع دیگه باشه خوب خودم میگردم و راه حل رو پیدا میکنم بالاخره 5
mehrshad53 433 ارسال شده در 4 آذر، 2010 تفاوت جواب قاطع و کاربردی اروپاییه و جواب فانتزی و دهن پر کن اون یارو نمیدونم چی چی عبدلملک ریگی! دقیقا تفاوت ما با اروپاییها و کلا دنیای پیشرفته است. 4
ارسال های توصیه شده