pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ آره داداشی میدونم چی میگی اخ جون خواهر دار هم شدیییییم :ws3: 1 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ خيلي وقتا به اين موضوع فكر ميكنم البته براي فاميل اين كارو كردم خيلي دوست دارم تو يه جاي ديگه مثل بهزيستي اين كارو انجام بدم. 1 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم واقعا!!... میتونم انجام بدم اما شرط دارم!! 1 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم واقعا!!... میتونم انجام بدم اما شرط دارم!! :banel_smiley_4: :banel_smiley_4: 1 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم واقعا!!... میتونم انجام بدم اما شُرط دارم!! از اینا؟ همگی ببخشید لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ از اینا؟ همگی ببخشید چیو ببخشیم!!!؟ لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ -آیا شما حاضرید تو اوج موفقیت و مقام تو همچین جاهایی فعالیت و خدمت کنید ولو شده دو روز در ماه؟! -حاضرید غرور خودتونو مثل مددکاران اجتماعی بشکنید و لباسای زیر یه پیرزن یا پیرمردی رو که تو گوشه سالمندان افتاده رو عوض یا تمیز کنید؟ راستشو بخوای نمیدونم چون تو اون موقعیت قرار نگرفتم من کمی وسواسم خیلی سخته نظر بدم 1 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ درست دوسال پیش همین موقع ها بود که من این تصمیم رو گرفتم اون موقع شرایط زندگیم و کاری و مالیم درسطح عالی بود! اهداف کلی و خیلی خوب و شفافی واسه خودم تو ذهنم تعیین کرده بودم کارامو مو به مو انجام داده بودم تا رسیده بودم به اون مرحله چهارتا هدف کوتاه مدت و میان مدت داشتم واسه همشون هم قدمای اول رو برداشته بودم یکی از اهدافم که البته با دیدن یه فیلم به ذهنم خطور کرد این بود که روزایی از هفته رو برم به یه آسایشگاه! نمی دونم چه نوع اسایشگاهی شاید تو بهزیستی یا سالمندان فرقی نمی کرد اما اینو میدونستم حالا که به این مرحله از موفقیت رسیدم باید دینمو به جامعه ام ادا کنم و چه بهتر که برم تو مکانی که بتونم هم کمک کنم هم تو کانون کمک باشم و هم خودسازی کنم حتی تصمیم داشتم این فعالیتمو از خونواده ام مخفی کنم ( منی که هیچی رو ازشون مخفی نمی کنم ) اما نشد.. یه تغییر خیلی طوفانی و بی رحم تموم برنامه های منو بهم زد اما سوالم ازشما اینه : -آیا شما حاضرید تو اوج موفقیت و مقام تو همچین جاهایی فعالیت و خدمت کنید ولو شده دو روز در ماه؟! -حاضرید غرور خودتونو مثل مددکاران اجتماعی بشکنید و لباسای زیر یه پیرزن یا پیرمردی رو که تو گوشه سالمندان افتاده رو عوض یا تمیز کنید؟ خواهش می کنم خوب فکر کنید بعد جواب بدید. من جوابمو بعداز اینکه حرفای دوستان رو شنیدم و خوندم میدم من همیشه با خودم قرار گذاشته بودم اگه یه روزی واسه خودم کسی شدم و از پسه خودم تونستم بر بیام همچین کاری کنم. مخصوصا خانه سالمندان واسه پیرمردا نمیدونم شاید چون وقت نکردم واسه بابای خودم کاری کنم،........ امیدوارم روزش برسه و انجام بدم 2 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ بزای غریبه تا حالا نکردم. ولی 3 سال تمام کارای مادربزرگم با من و داداشم بود .(همه کار) الان که فک میکنم مطمئن هستم و دوست دارم به یک غریبه هم اگه نیاز داشه باشه کمک کنم ........ امیدوارم اگه موقغ عملش اومد همین نطر رو داشته باشم:w16::w16: 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ بزای غریبه تا حالا نکردم.ولی 3 سال تمام کارای مادربزرگم با من و داداشم بود .(همه کار) الان که فک میکنم مطمئن هستم و دوست دارم به یک غریبه هم اگه نیاز داشه باشه کمک کنم ........ امیدوارم اگه موقغ عملش اومد همین نطر رو داشته باشم:w16::w16: :wubpink: 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ سخته انجامش اما اگه ادم متعهد به انجام کاری بشه و کمی عشق و علاقه هم چاشنیش کنه هیچ کاری غیر ممکن نیست و نمی شه . 2 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ تا حالا که تعداد خیلی ناچیزی جرات گفتن آره داشتن هووووووووووووووووووووم لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ من خیلی دلم میخواد آدم مفیدی باشم .. چیزی که تا حالا نبودم:shame: میدونم که هیچ وقت یه کار خیلی بزرگ برای بشریت نمیتونم انجام بدم برای همین حاضرم هر کاری بکنم که بالاخره به درد یه نفر بخوره..... میکنم این کارو 1 لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ درست دوسال پیش همین موقع ها بود که من این تصمیم رو گرفتم اون موقع شرایط زندگیم و کاری و مالیم درسطح عالی بود! اهداف کلی و خیلی خوب و شفافی واسه خودم تو ذهنم تعیین کرده بودم کارامو مو به مو انجام داده بودم تا رسیده بودم به اون مرحله چهارتا هدف کوتاه مدت و میان مدت داشتم واسه همشون هم قدمای اول رو برداشته بودم یکی از اهدافم که البته با دیدن یه فیلم به ذهنم خطور کرد این بود که روزایی از هفته رو برم به یه آسایشگاه! نمی دونم چه نوع اسایشگاهی شاید تو بهزیستی یا سالمندان فرقی نمی کرد اما اینو میدونستم حالا که به این مرحله از موفقیت رسیدم باید دینمو به جامعه ام ادا کنم و چه بهتر که برم تو مکانی که بتونم هم کمک کنم هم تو کانون کمک باشم و هم خودسازی کنم حتی تصمیم داشتم این فعالیتمو از خونواده ام مخفی کنم ( منی که هیچی رو ازشون مخفی نمی کنم ) اما نشد.. یه تغییر خیلی طوفانی و بی رحم تموم برنامه های منو بهم زد اما سوالم ازشما اینه : -آیا شما حاضرید تو اوج موفقیت و مقام تو همچین جاهایی فعالیت و خدمت کنید ولو شده دو روز در ماه؟! -حاضرید غرور خودتونو مثل مددکاران اجتماعی بشکنید و لباسای زیر یه پیرزن یا پیرمردی رو که تو گوشه سالمندان افتاده رو عوض یا تمیز کنید؟ خواهش می کنم خوب فکر کنید بعد جواب بدید. من جوابمو بعداز اینکه حرفای دوستان رو شنیدم و خوندم میدم کسانی مثل من که هنوز به این نرسیدند نمیتونند به این سوال جواب بدهند. :icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34): 2 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ نميدونم شايد فقط بتونم برم و بهشون سر بزنم و احوالشونو بپرسم ولي اين رو نميدونم يعني واقعا بايد تو يه موقعيت خاصي باشه تا بتونه چنين تصميمي بگيره در کل بنظرم لازم نيست که براي خدمت کردن به شخص يا گروهي دست به کارهاي پست يا کوچيک بزني هر کسي ميتونه به سهمي کمک کنه و مفيد باشه بنظرم تاپيکت خيلي شعاريه مرسي 1 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم ولی فکر نکنم بتونم اما اگه یه روزی رسید که تا این حد کمک به دیگران برام عادی و لذت بخش شد حتما بعد مهمی تو وجودم به تعالی و لذت رسیده....این تعالی اسون به دست نمیاد.... 1 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم ولی فکر نکنم بتونماما اگه یه روزی رسید که تا این حد کمک به دیگران برام عادی و لذت بخش شد حتما بعد مهمی تو وجودم به تعالی و لذت رسیده....این تعالی اسون به دست نمیاد.... مرسی فروغ جونم دقیقا زدی تو خال مرسی :wubpink: صادقانه ترین حرفی بود که خوندم 1 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۸۹ مرسی فروغ جونم دقیقا زدی تو خال مرسی :wubpink: صادقانه ترین حرفی بود که خوندم وظیفه بود سارا جونم:wubpink: 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده