Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۸۹ نه منظورم این نبود:hanghead: پس چی بود؟؟؟ آهان منظورت این بود که فقط خودت واقعیات رو می بینی؟؟؟؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
!... 1099 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ ممنون سجاد جان... به نظرم بزرگترین اشتباه زندگی هر فرد میتونه ازدواج باشه! انسان تنها به دنیا اومده,تنها هم از این دنیا میره... دلیل نداره تو زندگی کسی رو دنباله خودش بکشه...! زیبایی زندگی به تنها بودنشه... به اینکه,واسه خودت باشی... من که یکی از تصمیمات زندگیم اینه که ازدواج نکنم... که امیدوارم به این مهم دست پیدا کنم...! 4 لینک به دیدگاه
Behrooz CE 550 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ خدا به همه جوونای مملکت صبر و استقامت مضاعف بده... ثواب اونایی که دراین دوره زمونه تونستند ازدواج کنند کم تر از خط شکنا نیست. موانع که خیلی زیاده ولی مانع اصلی اینه که گاهی نمیدونیم برای چی میخوایم ازدواج کنیم. ولی اونایی که خیلی دیگه زور میزنند تا مجرد بمونند فقط به خاطر اینکه پشت سرشون حرف در نیارند اقدام به ازدواج میکنند. منظورم اینه که چیزایی که از منتجه این عمل قراره نصیبشون بشه، براشون قانع کننده نیست. 9 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ فقط اينو بگم هر چي كه قبل ازدواج فكر ميكنيد با اوني كه تو زندگي براتون پيش مياد فرق ميكنه پس همه عواقبشو در نظر بگيرين مهسا جان چه فرقی دارن؟ میشه لطف کنی وبیشتر توضیح بدی ممنون 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ ازدواج کردن یعنی قبول مسئولیت یک زندگی.......تا دیروز فقط خودت رو میدیدی برای اینده خودت فقط برنامه داشتی ................مشکلاتت فقط مشکلات خودت بود..........خوشی هات هم فقط برای خودت بود ..........این خودت بودی که شاید موفق بودی یا ناموفق................اما وقتی ازدواج کردی دیگه تنها نیستی............تویی و همسرت و یه مفهوم جدید بنام خانواده...........با یه ادم دیگه قرار میذاری که خانواده تشکیل بدین........همه چیزتون یکی بشه.............تو شادی و غم باهم باشین...........میدونین یه زن و شوهر نرمال بعد از یه مدت که از ازدواجشون میگذره اصلا یادشون میره که روزی هم بوده که بدون هم بودن...........انگار از زمان تولد باهم بودین..................اینقدر بهم نزدیک میشن که انگار یه نفرن................این خیلی ارزش داره.............من با تجربه تقریبا 10 سال ازدواج دارم به جرات میگم که اصلا زندگی بدون همسرم حتی در خیال هم برام ممکن نیست...............خوب این حالت ارزش داره.........محبتی که بین زن و شوهر بوجود میاد اصیله............خیلی پیش میاد که ادم تو جوانی با یه دختر یا یه پسر آشنا میشه................شاید در اون لحظه فکر کنه که در حد پرستش طرفشو دوست داره...........ولی این دوستی اصیل نیست...........در ازدواج شما مرد و مردونه اعلام دوستی میکنی..........اقا یا خانم من دوستت دارمت واقعیه .........پاش می ایستی ..........ولی در اینجور دوستی ها و عشقها اینگونه نیست................هیچ مسئولیتی رو قبول نکردی...................مگه میشه ادم بره به یکی بگه فلانی من عاشقتم برات میمیرم....................بعد طرف بگه فلانی نمیر یه 500 هزار تومن بده فلان جا کارم گیره...................ببین جواب چی میدی؟ ....... من یه کارگر بدبختی رو میشناسم...............که ماهی 300 تومن حقوق داره................و 3 تا بچه داره..................خانمش سرطان گرفته و داره میمیره............این مرد گویا خودش میخواد بمیره ..........از غصه داره دق میکنه...........تمام زندگی مختصرشو داره هزینه میکنه تا شاید بتونه جلو رفتن همسرشو بگیره................حالا اینو شما با چی میتونین مقایسه کنید.......................این پیوند اصیل رو چجوری میخواید نادیده بگیرین؟؟؟؟؟ من الان دور از پدر مادر در شهر دیگه زندگی میکنم................دو تا خواهر و یه برادر دارم سالی 2 یا 3 بار میبینمشون............و پدر مادرمو هم سالی 4 یا 5 بار...................هیچکدام رابطه شون به اصالت ازدواج نیست............چون همسرم هرحا برم باهامه..............ولی دیگه از پدر و مادر نزدیکتر ..........شما بری یه شهر دیگه ایا اونها همرات میان............حتی فرزند هم رابطه ش به اندازه همسر اصیل نیست...............همین بچه من پس فردا یزرگ میشه میره پی زندگیش...........ولی همسر تا اخر عمر همراهت میمونه.....................تو سختی و مشکلات کنارته ............یار و یاور فکر و زندگیته و تو هم یار ویاور اونی............ اما یه تجربه........زیاد دیر ازدواج نکنید............اگه مشکلاتی هست باید همسر شما هم تو اون مشکلات با شما باشه...................هر چیزی یه فصلی داره............اگه تو فصل تابستون درخت شکوفه بزنه میوه نرسیده میشه...................دیدید یه وقتایی گشنه هستین ساعت یک بعد از ظهر ................اگه نهار نخورین چی میشه؟.................ایا اگه ساعت پنج بعد از ظهر بشه و نهار براتون بیارن............همون لذتی رو داره که تو ساعت یک بعد از ظهر داشت؟؟؟؟ منکه 23 سالم بود ازدواج کردم..................و اگه صد بار دیگه هم به اون سن برگردم باز هم همین کارو میکنم..........هیچی هم نداشتم .............من هزینه شو دادم...........خدا میدونه به چه سختی شروع شد ولی یه عشقی داشتم براش میجنگیدم....................و شد و الحمدلله الان همه چی دارم........و همه شم از تلاش و امید بدست اومد من فقط تجربه شخصیمو گفتم .................. 6 لینک به دیدگاه
asal sadra 3752 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ این چه وضیه ..اسم تاپیک ازدواج هرکی نمیخواد ازدواج کنه اومده پست داده جوری که ادم تو کف ارادشون بمونه خب من که مجردم ولی خان داداش تازه دوماد چندروز پیش داشت در مورد وام مسکن اقسطاش حرف میزد کلافه شد با خنده میگفت اقا من غلط کردم الان دیگه میگم زن نگیرید:w74: تو کل خانواده ما مده دختر زیر 27 ازدواج نمیکنه پسرم زیره 30 ... ((مثلا:مامانم 28 سالگی ..بابام 33)) مجردم زیاد داریم مثلا عمم 50 سالشه مجرده.. ولی بنده معتقدم نه بهتره بگم دوس دارم ازدواج کنم بچه دار شم بچه ام نه بچه هامو بزرگ کنم پیرشم و روزی که مردم همسرم بالای سرم باشه... من به اینا نمیگم گرفتار شدن من بش میگم هدفدار شدن ... کسی هس ادعا کنه هدف داشتن تو زندگی بده..؟؟ من فکر میکنم همه چیز به عشق برمیگرده ..منظورم اینه که اکثر اونایی که نمیخوان ازدواج کنن واسه اینه که اون نیمه گمشدرو پیدا نکردن یا بش اعتقاد ندارند و یا .. (البته خیلیا هستن که ازدواج میکنن واسه داشتن رابطه جنسی بی دغدغه شرعی ویا هرچی که اسمشو میذارن و نه به خاطر عشق..اما علت مخالفت با ازدواج بیشتر برمیگرده به عشق..) وگرنه مشکل همیشه هس همه جا هس ... میشه تنها بود زندگی رو تنها گذروند میشه واقعا میشه ولی قشنگ نمیشه تازه تنها که باشیم مشکل هس.. من میگم اگه نمیخوای ازدواج کنی همیشه رو نظرت بمون ینی نه حرفه تا زیر 30 سالگیت باشه با تمام اونایم که اینجوی میگن .. وقتی فکر میکنی قراره همیشه مجرد باشی جوری زندگی میکنی ,فکر میکنی, تصمیم میگیری ,یاد میگیری و عادت میکنی که دیگه به درد زندگی مشترک نمیخوره.. 5 لینک به دیدگاه
asal sadra 3752 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ ازدواج کردن یعنی قبول مسئولیت یک زندگی.......تا دیروز فقط خودت رو میدیدی برای اینده خودت فقط برنامه داشتی ................مشکلاتت فقط مشکلات خودت بود..........خوشی هات هم فقط برای خودت بود ..........این خودت بودی که شاید موفق بودی یا ناموفق................اما وقتی ازدواج کردی دیگه تنها نیستی............تویی و همسرت و یه مفهوم جدید بنام خانواده...........با یه ادم دیگه قرار میذاری که خانواده تشکیل بدین........همه چیزتون یکی بشه.............تو شادی و غم باهم باشین...........میدونین یه زن و شوهر نرمال بعد از یه مدت که از ازدواجشون میگذره اصلا یادشون میره که روزی هم بوده که بدون هم بودن...........انگار از زمان تولد باهم بودین..................اینقدر بهم نزدیک میشن که انگار یه نفرن................این خیلی ارزش داره.............من با تجربه تقریبا 10 سال ازدواج دارم به جرات میگم که اصلا زندگی بدون همسرم حتی در خیال هم برام ممکن نیست...............خوب این حالت ارزش داره.........محبتی که بین زن و شوهر بوجود میاد اصیله............خیلی پیش میاد که ادم تو جوانی با یه دختر یا یه پسر آشنا میشه................شاید در اون لحظه فکر کنه که در حد پرستش طرفشو دوست داره...........ولی این دوستی اصیل نیست...........در ازدواج شما مرد و مردونه اعلام دوستی میکنی..........اقا یا خانم من دوستت دارمت واقعیه .........پاش می ایستی ..........ولی در اینجور دوستی ها و عشقها اینگونه نیست................هیچ مسئولیتی رو قبول نکردی...................مگه میشه ادم بره به یکی بگه فلانی من عاشقتم برات میمیرم....................بعد طرف بگه فلانی نمیر یه 500 هزار تومن بده فلان جا کارم گیره...................ببین جواب چی میدی؟ ....... من یه کارگر بدبختی رو میشناسم...............که ماهی 300 تومن حقوق داره................و 3 تا بچه داره..................خانمش سرطان گرفته و داره میمیره............این مرد گویا خودش میخواد بمیره ..........از غصه داره دق میکنه...........تمام زندگی مختصرشو داره هزینه میکنه تا شاید بتونه جلو رفتن همسرشو بگیره................حالا اینو شما با چی میتونین مقایسه کنید.......................این پیوند اصیل رو چجوری میخواید نادیده بگیرین؟؟؟؟؟من الان دور از پدر مادر در شهر دیگه زندگی میکنم................دو تا خواهر و یه برادر دارم سالی 2 یا 3 بار میبینمشون............و پدر مادرمو هم سالی 4 یا 5 بار...................هیچکدام رابطه شون به اصالت ازدواج نیست............چون همسرم هرحا برم باهامه..............ولی دیگه از پدر و مادر نزدیکتر ..........شما بری یه شهر دیگه ایا اونها همرات میان............حتی فرزند هم رابطه ش به اندازه همسر اصیل نیست...............همین بچه من پس فردا یزرگ میشه میره پی زندگیش...........ولی همسر تا اخر عمر همراهت میمونه.....................تو سختی و مشکلات کنارته ............یار و یاور فکر و زندگیته و تو هم یار ویاور اونی............ اما یه تجربه........زیاد دیر ازدواج نکنید............اگه مشکلاتی هست باید همسر شما هم تو اون مشکلات با شما باشه...................هر چیزی یه فصلی داره............اگه تو فصل تابستون درخت شکوفه بزنه میوه نرسیده میشه...................دیدید یه وقتایی گشنه هستین ساعت یک بعد از ظهر ................اگه نهار نخورین چی میشه؟.................ایا اگه ساعت پنج بعد از ظهر بشه و نهار براتون بیارن............همون لذتی رو داره که تو ساعت یک بعد از ظهر داشت؟؟؟؟ منکه 23 سالم بود ازدواج کردم..................و اگه صد بار دیگه هم به اون سن برگردم باز هم همین کارو میکنم..........هیچی هم نداشتم .............من هزینه شو دادم...........خدا میدونه به چه سختی شروع شد ولی یه عشقی داشتم براش میجنگیدم....................و شد و الحمدلله الان همه چی دارم........و همه شم از تلاش و امید بدست اومد من فقط تجربه شخصیمو گفتم .................. چه خوشحال شدم اینو خوندم ای جان..:w72: 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ عالی بود هوتن عالی من برم به فکرازدواج باشم 3 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ عالی بود هوتن عالیمن برم به فکرازدواج باشم آره خیلی خوبه..........منم میام 4 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ یکی سمن صدا کنه.. :167: بنده خدا سمن..........بابا من اگه بمیرم زن مشهدی نمیگیرم........................ 4 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ بنده خدا سمن..........بابا من اگه بمیرم زن مشهدی نمیگیرم........................ :ws28: 3 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ آره خیلی خوبه..........منم میام چایی نبات نمی خوای احیاناً؟؟ 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ چایی نبات نمی خوای احیاناً؟؟ زعفرونی باشه ممنونتم.............. 2 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ آره خیلی خوبه..........منم میام چی چیو زن مشهدی .. :w74:بذار سمن لیلی و شقایق بیان یه چندتا حرکت اینطوری برات برن:167: :vahidrk::brodkavelarg: ببینم بازم ...:w00: زعفرونی باشه ممنونتم.............. بله البته حتماً رو چشمم بفرما فقط مطمئنی بعد خوردنش مشکلی برات پیش نمیآد؟ 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ بله البته حتماً رو چشممبفرما فقط مطمئنی بعد خوردنش مشکلی برات پیش نمیآد؟ مشکل؟؟؟....................نه بابا خوبه توصیه 14 معصومه............ اقا بیخیال اسپم نکنیم............حیفه تاپیکه ..............من بعدن میام این اسپما رو پاک میکنم.........تا سجاد ماشه رو نچکونده 3 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ مشکل؟؟؟....................نه بابا خوبه توصیه 14 معصومه............ اقا بیخیال اسپم نکنیم............حیفه تاپیکه ..............من بعدن میام این اسپما رو پاک میکنم.........تا سجاد ماشه رو نچکونده باشه ولی به نظر من به چیزی که اینجور مواقع تو چاییت میریزن شک کن!!!!!!!!!! 2 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ اسپم...................... :banel_smiley_52::banel_smiley_52: :banel_smiley_52: لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ اسپم...................... :banel_smiley_52::banel_smiley_52: :banel_smiley_52: لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده