رفتن به مطلب

خدای من و فروغ


ارسال های توصیه شده

نگاه خدا

بر روی ما نگاه خدا خنده می‌زند،

هر چند ره به ساحل لطفش نبرده‌ایم.

زیرا چو زاهدان سیه‌كار خرقه‌پوش،

پنهان ز دیدگان خدا می نخورده‌ایم

پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود،

بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا.

نام خدا نبردن از آن به كه زیر لب،

بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا.

ما را چه غم كه شیخ شبی در میان جمع،

بر رویمان ببست به شادی در بهشت.

او می‌گشاید … او كه به لطف و صفای خویش،

گوئی كه خاك طینت ما را ز غم سرشت.

طوفان طعنه، خنده‌ی ما را ز لب نشست،

كوهیم و در میانه‌ی دریا نشسته‌ایم.

چون سینه جای گوهر یكتای راستیست،

زین رو به موج حادثه تنها نشسته‌ایم.

مائیم … ما كه طعنه زاهد شنیده‌ایم،

مائیم … ما كه جامه تقوی دریده‌ایم؛

زیرا درون جامه بجز پیكر فریب،

زین راهیان راه حقیقت ندیده‌ایم!

آن آتشی كه در دل ما شعله می‌كشید،

گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود؛

دیگر به ما كه سوخته‌ایم از شرار عشق،

نام گناهكاره رسوا، نداده بود.

بگذار تا به طعنه بگویند مردمان،

در گوش هم حكایت عشق مدام ما.

"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما"

  • Like 16
لینک به دیدگاه
:w58:

من اسم تاپیک و خوندم فک کردم میخوای در مورد خدای تو و فروغ یکی از بچه های باشگاه حرف بزنی:ws47:

منم همین فکر رو کردم.....:ws47:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

ولی من اینجوری فک نکردم ....چون تو اون یکی تاپیک به پسورد جی میلت و شعر فروغ اشاره کرده بودی....گفتم شاید یاد فروغ افتادی و این تاپیکو زدی......:ws37:

"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما" :ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

نگاه خدا

بر روی ما نگاه خدا خنده می‌زند،

هر چند ره به ساحل لطفش نبرده‌ایم.

زیرا چو زاهدان سیه‌كار خرقه‌پوش،

پنهان ز دیدگان خدا می نخورده‌ایم

پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود،

بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا.

نام خدا نبردن از آن به كه زیر لب،

بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا.

ما را چه غم كه شیخ شبی در میان جمع،

بر رویمان ببست به شادی در بهشت.

او می‌گشاید … او كه به لطف و صفای خویش،

گوئی كه خاك طینت ما را ز غم سرشت.

طوفان طعنه، خنده‌ی ما را ز لب نشست،

كوهیم و در میانه‌ی دریا نشسته‌ایم.

چون سینه جای گوهر یكتای راستیست،

زین رو به موج حادثه تنها نشسته‌ایم.

مائیم … ما كه طعنه زاهد شنیده‌ایم،

مائیم … ما كه جامه تقوی دریده‌ایم؛

زیرا درون جامه بجز پیكر فریب،

زین راهیان راه حقیقت ندیده‌ایم!

آن آتشی كه در دل ما شعله می‌كشید،

گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود؛

دیگر به ما كه سوخته‌ایم از شرار عشق،

نام گناهكاره رسوا، نداده بود.

بگذار تا به طعنه بگویند مردمان،

در گوش هم حكایت عشق مدام ما.

"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما"

 

این شعرو دیدم یاد این نامه افتادم..................ممنون سارا :icon_gol:

 

سیدمحمد خاتمی امروز درسالروز تولد امام سوم شیعیان، با خانواده دکتر عرب‌مازار دیدار کرد و از خانواده این زندانی دلجویی کرد.

 

در این دیدار رییس جمهور دولت اصلاحات از صبر و استقامت دکتر عرب‌مازار، مشاور میرحسین موسوی، تجلیل و قدردانی کرد.

 

خاتمی ابراز امیدواری کرد تا هر چه سریع‌تر دکتر عرب‌مازار از زندان آزاد شود. همچنین او متن دل‌نوشته‌ای با دست‌خط خود برای دختر وی نوشته است.

 

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

زهرای عزیز؛

 

جانت چون زلال اشک پاک و دلت چون آفتاب گرم و درخشان باد.

 

لبخندت مداوم و تلاشت برای خوب بودن روزافزون باد. می‌دانم که دل پاکت راستی و صداقت و عدالت را دوست دارد. آنچه که امروز کمتر شاهد آن هستیم و دریغ که ناراستی و صداقتی و بی‌عدالتی به نام دین انجام می‌شود.

 

می‌دانم که دلت برای پدرت که متهم به راستی و درستی و پاکی است تنگ شده ولی باید شکیبا باشی همه باید شکیبایی پیشه کنیم البته در راه راست استقامت.

 

پیروز و سرفراز باش

  • Like 6
لینک به دیدگاه
ولی من اینجوری فک نکردم ....چون تو اون یکی تاپیک به پسورد جی میلت و شعر فروغ اشاره کرده بودی....گفتم شاید یاد فروغ افتادی و این تاپیکو زدی......:ws37:

"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما" :ws37:

آفرین دختر باهوش و دقیق خودم که پستای منو با دقت نانو میخونی :ws3:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

منم ميخوام يه شعر از فروغ بنويسم :من از نهايت شب حرف ميزنم.....من از نهايت تاريكي....واز نهايت شب حرف ميزنم.......اگر به خانه من آمدي...براي من اي مهربان چراغ بيار......ويك دريچه كه از آن.... به ازدحام كوچه خوشبخت بنگرم.:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
منم ميخوام يه شعر از فروغ بنويسم :من از نهايت شب حرف ميزنم.....من از نهايت تاريكي....واز نهايت شب حرف ميزنم.......اگر به خانه من آمدي...براي من اي مهربان چراغ بيار......ويك دريچه كه از آن.... به ازدحام كوچه خوشبخت بنگرم.:icon_gol:

 

این همون رمز عبور ایمیل من بود

یادش بخیر:ws37:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...