mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۸۹ مسلمانی ما هم حکایتی دارد، اول برای دیگران و آنگاه برای خودمان. نه مسلمانی ما چنان است که بشود با آن وزیر و وکیل شد و مجوز مطبوعه یا کارخانه گرفت و نه آنچنان که بشود خود را جزو ساکنان بهشت به شمار آورد. مصرف بسیار بالای مذهب در ایران ما را درمقابل خداوند واکسینه کرده است.شاید به همین دلیل تحت تاثیر قرار نمی گیریم و حضور او را نمی یابیم، در ما نشست نمیکند. اینقدر که دین فروشی و ریاکاری دیده ایم، اینقدر که به اسم دین دروغ شنیده ایم دیگر حضور در اینجا هم به راحتی درما اثر نمیکند. احساس کردم مثل دکتری که از فرط تماشای مرگ و جسد،احساسهای انسانی اش را از دست داده و مثل آدمی که از فرط دندان درد صورتش بی حس شده یا مثل آدمی که از فرط تکرار و گناه وجدانش را از دست داده است شده ایم. این را به یکباره ندیدم، اما یکباره فهمیدم و پس ازفهمیدن آن سخت دقت کردم و تکرار آن حالا دیگر به سختی آزارم میدهد.البته در میان ایرانی ها هم این احساس را متفاوت یافته ام. بعضی از ماها سریعا گریه میکنیم تا خیالمان راحت شود،تا خیالمان راحت شود که تعهدمان را انجام داده ایم و بعد، هیچ. 16 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۸۹ مسلمانی ما هم حکایتی دارد، اول برای دیگران و آنگاه برای خودمان. نه مسلمانی ما چنان است که بشود با آن وزیر و وکیل شد و مجوز مطبوعه یا کارخانه گرفت و نه آنچنان که بشود خود را جزو ساکنان بهشت به شمار آورد. مصرف بسیار بالای مذهب در ایران ما را درمقابل خداوند واکسینه کرده است.شاید به همین دلیل تحت تاثیر قرار نمی گیریم و حضور او را نمی یابیم، در ما نشست نمیکند. اینقدر که دین فروشی و ریاکاری دیده ایم، اینقدر که به اسم دین دروغ شنیده ایم دیگر حضور در اینجا هم به راحتی درما اثر نمیکند. احساس کردم مثل دکتری که از فرط تماشای مرگ و جسد،احساسهای انسانی اش را از دست داده و مثل آدمی که از فرط دندان درد صورتش بی حس شده یا مثل آدمی که از فرط تکرار و گناه وجدانش را از دست داده است شده ایم. این را به یکباره ندیدم، اما یکباره فهمیدم و پس ازفهمیدن آن سخت دقت کردم و تکرار آن حالا دیگر به سختی آزارم میدهد.البته در میان ایرانی ها هم این احساس را متفاوت یافته ام. بعضی از ماها سریعا گریه میکنیم تا خیالمان راحت شود،تا خیالمان راحت شود که تعهدمان را انجام داده ایم و بعد، هیچ. 2 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۸۹ یه تاپیک توپ http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=27752 4 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ یه تاپیک توپhttp://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=27752 این اسپمه پاک شوددددد! 4 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ این اسپمه پاک شوددددد! آری آری والبته همراه با اخطار 4 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ آری آریوالبته همراه با اخطار مدیرتش هم به من سپرده شودددد،چون من بودم که تشخیص دادم اسپم کرده:persiana__hahaha: 1 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ مدیرتش هم به من سپرده شودددد،چون من بودم که تشخیص دادم اسپم کرده:persiana__hahaha: آخه سهیل چیه که مدیریت بخواد.باشه.مدیریتش با تو.فقط رحم نکن که بهت رحم نمیکنن 2 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ آری آریوالبته همراه با اخطار و سپس اخراج به جرم اسپم 2 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ مسلمانی ما هم حکایتی دارد، اول برای دیگران و آنگاه برای خودمان. نه مسلمانی ما چنان است که بشود با آن وزیر و وکیل شد و مجوز مطبوعه یا کارخانه گرفت و نه آنچنان که بشود خود را جزو ساکنان بهشت به شمار آورد. مصرف بسیار بالای مذهب در ایران ما را درمقابل خداوند واکسینه کرده است.شاید به همین دلیل تحت تاثیر قرار نمی گیریم و حضور او را نمی یابیم، در ما نشست نمیکند. اینقدر که دین فروشی و ریاکاری دیده ایم، اینقدر که به اسم دین دروغ شنیده ایم دیگر حضور در اینجا هم به راحتی درما اثر نمیکند. احساس کردم مثل دکتری که از فرط تماشای مرگ و جسد،احساسهای انسانی اش را از دست داده و مثل آدمی که از فرط دندان درد صورتش بی حس شده یا مثل آدمی که از فرط تکرار و گناه وجدانش را از دست داده است شده ایم. این را به یکباره ندیدم، اما یکباره فهمیدم و پس ازفهمیدن آن سخت دقت کردم و تکرار آن حالا دیگر به سختی آزارم میدهد.البته در میان ایرانی ها هم این احساس را متفاوت یافته ام. بعضی از ماها سریعا گریه میکنیم تا خیالمان راحت شود،تا خیالمان راحت شود که تعهدمان را انجام داده ایم و بعد، هیچ. قصد ندارم تاپیکو سیاسی کنم فقط خواستم دوستان اینو بخونن. ولی از اون جایی که طبق قوانین انجمن ممنوعیت بحث سیاسی وجود داره، خواستید حذفش کنید : دوستان عزیز دو تفسیر زیر را از اسلام بررسی و مقایسه کنید: -1 حجه الاسلام احمد خاتمی، خطیب جمعه تهران: جوانان بايد بدانند در نگرش ما وليفقيه فقط رهبر سياسي نيست، حجت شرعي است. نايب امام زمان است و مخالفت با نايب امام زمان، مخالفت با امام زمان است. وي در ادامه با استناد به برخي روايات گفت: كسي كه دستور وليفقيه را زير پا بگذارد، دستور امام معصوم را زير پا گذاشته است و مخالفت با دستور امام معصوم، مخالفت با دستور خداست. -2 امیرالمؤمنین، مولا علی (ع)، امام اول شیعیان ایشان در همان آغاز خلافت، صریحاً مردم را به حقگوئی (انتقاد) از خود و نظردهی (مشورت) دعوت و "تأکید کرد: "من بالاتر از این نیستم که اشتباه نکنم، مگر آنکه خدا کفایتم کند و در متن عهدنامه معروف خود به مالک هشدار داد: باید نزدیکترین وزیرانت از نظرقرب و مقام کسی باشد که بیشترین حرف تلخ حق را به تو میزند و آنگاه که عملی از تو سر میزند که خدا از اولیائش ناخوش دارد، کمترین یاری را به تو میرساند، .. همکارانت را به جد بیاموز تا تو را ستایش و بی جهت تجلیل نکنند 4 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ قصد ندارم تاپیکو سیاسی کنم فقط خواستم دوستان اینو بخونن. ولی از اون جایی که طبق قوانین انجمن ممنوعیت بحث سیاسی وجود داره، خواستید حذفش کنید : دوستان عزیز دو تفسیر زیر را از اسلام بررسی و مقایسه کنید: -1 حجه الاسلام احمد خاتمی، خطیب جمعه تهران: جوانان بايد بدانند در نگرش ما وليفقيه فقط رهبر سياسي نيست، حجت شرعي است. نايب امام زمان است و مخالفت با نايب امام زمان، مخالفت با امام زمان است. وي در ادامه با استناد به برخي روايات گفت: كسي كه دستور وليفقيه را زير پا بگذارد، دستور امام معصوم را زير پا گذاشته است و مخالفت با دستور امام معصوم، مخالفت با دستور خداست. -2 امیرالمؤمنین، مولا علی (ع)، امام اول شیعیان ایشان در همان آغاز خلافت، صریحاً مردم را به حقگوئی (انتقاد) از خود و نظردهی (مشورت) دعوت و "تأکید کرد: "من بالاتر از این نیستم که اشتباه نکنم، مگر آنکه خدا کفایتم کند و در متن عهدنامه معروف خود به مالک هشدار داد: باید نزدیکترین وزیرانت از نظرقرب و مقام کسی باشد که بیشترین حرف تلخ حق را به تو میزند و آنگاه که عملی از تو سر میزند که خدا از اولیائش ناخوش دارد، کمترین یاری را به تو میرساند، .. همکارانت را به جد بیاموز تا تو را ستایش و بی جهت تجلیل نکنند 1 لینک به دیدگاه
mamadj 1361 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ قصد ندارم تاپیکو سیاسی کنم فقط خواستم دوستان اینو بخونن. ولی از اون جایی که طبق قوانین انجمن ممنوعیت بحث سیاسی وجود داره، خواستید حذفش کنید : دوستان عزیز دو تفسیر زیر را از اسلام بررسی و مقایسه کنید: -1 حجه الاسلام احمد خاتمی، خطیب جمعه تهران: جوانان بايد بدانند در نگرش ما وليفقيه فقط رهبر سياسي نيست، حجت شرعي است. نايب امام زمان است و مخالفت با نايب امام زمان، مخالفت با امام زمان است. وي در ادامه با استناد به برخي روايات گفت: كسي كه دستور وليفقيه را زير پا بگذارد، دستور امام معصوم را زير پا گذاشته است و مخالفت با دستور امام معصوم، مخالفت با دستور خداست. -2 امیرالمؤمنین، مولا علی (ع)، امام اول شیعیان ایشان در همان آغاز خلافت، صریحاً مردم را به حقگوئی (انتقاد) از خود و نظردهی (مشورت) دعوت و "تأکید کرد: "من بالاتر از این نیستم که اشتباه نکنم، مگر آنکه خدا کفایتم کند و در متن عهدنامه معروف خود به مالک هشدار داد: باید نزدیکترین وزیرانت از نظرقرب و مقام کسی باشد که بیشترین حرف تلخ حق را به تو میزند و آنگاه که عملی از تو سر میزند که خدا از اولیائش ناخوش دارد، کمترین یاری را به تو میرساند، .. همکارانت را به جد بیاموز تا تو را ستایش و بی جهت تجلیل نکنند بابا صحبتای این احمد خاتمی رو من واسه خنده گوش میکنم.......اینقدر میخندم ما رفتیم کهریزک نمیای؟ 1 لینک به دیدگاه
mamadj 1361 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ مسلمانی ما هم حکایتی دارد، اول برای دیگران و آنگاه برای خودمان. نه مسلمانی ما چنان است که بشود با آن وزیر و وکیل شد و مجوز مطبوعه یا کارخانه گرفت و نه آنچنان که بشود خود را جزو ساکنان بهشت به شمار آورد. مصرف بسیار بالای مذهب در ایران ما را درمقابل خداوند واکسینه کرده است.شاید به همین دلیل تحت تاثیر قرار نمی گیریم و حضور او را نمی یابیم، در ما نشست نمیکند. اینقدر که دین فروشی و ریاکاری دیده ایم، اینقدر که به اسم دین دروغ شنیده ایم دیگر حضور در اینجا هم به راحتی درما اثر نمیکند. احساس کردم مثل دکتری که از فرط تماشای مرگ و جسد،احساسهای انسانی اش را از دست داده و مثل آدمی که از فرط دندان درد صورتش بی حس شده یا مثل آدمی که از فرط تکرار و گناه وجدانش را از دست داده است شده ایم. این را به یکباره ندیدم، اما یکباره فهمیدم و پس ازفهمیدن آن سخت دقت کردم و تکرار آن حالا دیگر به سختی آزارم میدهد.البته در میان ایرانی ها هم این احساس را متفاوت یافته ام. بعضی از ماها سریعا گریه میکنیم تا خیالمان راحت شود،تا خیالمان راحت شود که تعهدمان را انجام داده ایم و بعد، هیچ. :wubpink::wubpink: مرسی 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو میروی به ترکستان است. 3 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ ترسم نرسی به کعبه ای اعرابیاین ره که تو میروی به ترکستان است. منظورت من نیستم که اسی.این تاپیک بیشتر نقد خودمون بود تا نقد حکومت. 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ منظورت من نیستم که اسی.این تاپیک بیشتر نقد خودمون بود تا نقد حکومت. خودت داری میگی نقد خودمون بود. پس معلومه شامل حال من و شما و کل ایرانی ها میشه،متاسفانه!!! 2 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ خودت داری میگی نقد خودمون بود.پس معلومه شامل حال من و شما و کل ایرانی ها میشه،متاسفانه!!! بله اما منهای حکومت:icon_pf (44): 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده