tiba* 797 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۸۹ برنامهریزی نگهداری و تعمیرات شاخهای از رشته مهندسی صنایع است که با کنترل تجهیزات و ماشین آلات تولیدی از نظر برنامه زمانبندی تعمیراتی و تعویض قطعات و با استفاده از تجزیه و تحلیلهای آماری هزینههای تعمیراتی را کاهش میدهد و در سطح بهینه نگه میدارد. اهداف اصلی بیشینه کردن دوره عمر مفید تجهیزات و ماشین آلات. بیشینه کردن قابلیت اطمینان تجهیزات و ماشین آلات. بیشینه کردن کارایی کلی تجهیزات. کمینه کردن تعمیرات اتفاقی تجهیزات و ماشین آلات. کمینه کردن هزینههای توقفات خطوط تولیدبر اثر خرابیهای دستگاه 5 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۸۹ انواع سیاستها و روشهای نگهداری و تعمیرات نگهداری و تعمیرات اضطراری یا Emergency Maintenance به اختصار EM: در این روش , تعمیر تجهیز بعد از اولین خرابی به وجود آمده در تجهیز صورت میگیرد. نگهداری و تعمیرات اصلاحی یا Corrective Maintenance به اختصار CM: در این روش , بعد از بوجود آمدن علائمی از عیب که منجر به توقف تجهیز نشده برنامه ریزی خاصی صورت میگیرد تا در زمان مناسب تجهیز رفع عیب شده و به حالت اولیه خود باز گردد. نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه یا Preventive Maintenance به اختصار PM: در این روش , نگهداری از تجهیزات در پریودهای زمانی خاص و بر اساس زمانبندی مشخص صورت میگیرد. نگهداری و تعمیرات پیشگویانه یا predictive maintenance به اختصار PDM: در این روش در بازههای زمانی معین تعدادی از پارامترهای تجهیرات اندازهگیری میشود و بر اساس این دادهها برای تعمیر و یا تعویض قطعات و تجهیزات تصمیمگیری میشود. 5 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۸۹ مشكلاتی كه در صورت عدم وجود سیستم مكانیزه برنامه ریزی نت بروز می نماید عبارتند از : · از قلم افتادن فعالیت های نت به دلیل حجم بالای فعالیت ها · حجم زیاد بایگانی از نظر شناسنامه ها و رزومه شرکت و مشكل دسترسی به اطلاعات مورد نیاز · عدم وجود ارتباط سریع بین مستندات فعالیت های نت و سایر سیستم ها · عدم تصمیم گیری درست و به موقع مدیران به دلیل مشكلات تهیه گزارش های مورد نیاز و وقت گیر بودن تهیه هر گزارش · عدم دسترسی به كلاس های نوین CMP و امكانپذیر نبودن انجام برنامه ریزی به صورت ICMP. · Integrateنبودن اجرای فعالیت های نت در بخش های مختلف سازمان كه این عامل موجب بروز توقفات بیش از حد و افزایش نفر / ساعت انجام كار تعمیرات می گردد. · به دلیل حجم بالای فعالیت ها و وقت گیر بودن پردازش اطلاعات مختلف می بایست فعالیت ها در سیستم های دستی بین واحدهای مختلف توزیع گردد كه این عامل موجب عدم وجود یك مركز مستقل جهت پیگیری امور و اجرای برنامه ریزی نت و تهیه گزارشات دلخواه می گردد · محاسبات در برنامه ریزی با دقت كافی انجام نمی شود و معمولاً برنامه ریزی بر اساس شرایط واقعی انجام نمی شود. مثلاً توقفات ماشین آلات در زمانبندی ها تاثیر نمی گذارد و در نتیجه فعالیت ها در زمان مقرر انجام نخواهد شد · ایجاد تغییر در برنامه ریزی و جا به جا كردن برنامه براحتی انجام نمی شود، در صورتی كه در سیستم های مكانیزه این عمل به وسیله برخی توابع نرم افزاری براحتی و در حداقل زمان انجام می شود · عدم حصول نتایج برنامه تولید به دلیل بروز مشكلات در برنامه ریزی نت و در نتیجه تاخیر در تحویل سفارشات به مشتریان · امكان برنامه ریزی فعالیت ها از طریق یك مركز برای ماشین آلات در مناطق مختلف جغرافیایی به صورت Online وجود نخواهد داشت. · پیگیری انجام فعالیت ها و برآورد نیروی انسانی مورد نیاز و قطعات و ملزومات به صورت دقیق امكانپذیر نمی باشد · موجودی انبارها در اثر عدم برآورد دقیق قطعات و ملزومات به صورت ناموزون افزایش و یا كاهش می یابد كه هر دو حالت آن موجب زیان مالی برای هر سازمان خواهد بود · سفارشات قطعات یدكی با دقت مورد نیاز انجام نمی شود و تبعات آن متوجه روند كاركرد ماشین آلات خواهد بود · تعریف كار از طرف مدیران برای نیروهای اجرائی با مشكل مواجه می شود زیرا استخراج لیست تمام فعالیت ها به صورت غیر مكانیزه با دشواری های متعدد انجام می شود و در نتیجه تمام فعالیت ها جهت اجرا به واحدهای اجرائی اعلام نمی شود و گاهاً مشاهده می شود در ظاهر كلیه فعالیت ها انجام شده ولی در واقع تعدادی فعالیت از قلم افتاده است · محاسبه قیمت تمام شده محصول به درستی انجام نمی شود و این مساله با توجه به وجود رقابت در عرضه محصولات، حجم بازار فروش هر تولید كننده را كاهش می دهد · دفعات بروز عیوب با یك دلیل مشابه در مكان های مختلف از نظر واحدهای مسئول پنهان می ماند · محاسبه عمر اقتصادی ماشین آلات و آنالیز تعویض آنها قابل انجام نمی باشد و یا به درستی انجام نمی شود و خسارات مالی ناشی از آن متوجه سازمان خواهد بود 4 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۸۹ آناليز روغن عبارت است از ارزيابي روغن و محتوياتي از آن كه مي تواند آلوده كننده محسوب شود. بطور مثال چنانچه ميزان آب در روغن از1 درصد تجاوز كند، آلودگي به حساب خواهد آمد. همچنين با استفاده از روش تحليل طيف شيميايي (Spectrochemical Analysis) روغن، مي توان ذرات فلزي سايشي و فرسايشي تجهيزات را شناسايي كرد كه اين تست، كيفيت و درجه سلامتي دستگاه را آشكار مي سازد. آزمایشات کیفی روغن : نتایج آزمایشات کیفی خود روغن نیز وضعیت طول عمر روغن را نشان داده و میتوان با دقت زیاد زمان تعویض روغن را اعلام و برنامه نت را با آن تنظیم نمود . از مهمترین آزمایشات کیفی روغن میتوان به آزمايش RULER كه به معناي «تخمين عمر مفيد باقيمانده روغن» است اشاره نمود ، در این آزمایش با اندازه گيري مقدار تركيبات ضد اكسيداسيون و عدد اسيدي روغن، زمان تقريبي پايان يافتن عمر مفيد روانكار را تعيين مي گردد ، به اين مفهوم كه با افزايش عدد اسيدي يا TAN روغن، مسلماً از مقدار و كارآيي مواد افزودني با خاصيت ضداكسيداسيون كاسته مي شود و زماني فرا مي رسد كه ميزان ادتيوهاي ياد شده به قدري كاهش يافته است كه روغن كاملاً اسيدي و خورنده شده و ادامه فعاليت آن موجب آسيب هاي شديد به دستگاه خواهد شد. آزمایش ویسکوزیته یا گرانروی نیز از آزمایشات رایج در برنامه آنالیز روغن میباشد , در صورت كاهش ويسكوزيته، امكان تشكيل فيلم پايدار روانكار به حداقل مي رسد و بر اثر تماس فلز با فلز، سايش شديدي ايجاد گردیده كه نتيجه مستقيم آن، عمر كمتر دستگاه خواهد بود 4 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۸۹ تفاوت های TPM و RCM : 1- خاستگاه: TPM: كشور ژاپن (مشرق زمين) RCM: كشور انگلستان (مغرب زمين) 2- توسعه داده شده توسط: TPM: آقاي سيايچي ناكاجيما RCM: آقاي جان موبراي 3- عمده ترين مشاور اوليه اين سيستم: TPM: انستيتو نگهداري و تعميرات كارخانجات ژاپن (JIPM) RCM: موسسه Aladdon 4- ابزار يا روش اندازهگيري عملكرد سيستم: TPM: ضريب اثربخشي كلي تجهيزات (OEE) RCM: شاخص MTBF براي هر جزء 5- هدف نت: TPM: دستيابي به توقفات غيربرنامهاي صفر RCM: كاهش توالي خرابيها تا سطح مورد پذيرش كاربر 6- راهكار اوليه: TPM: برقرار كردن شرايط اوليه تجهيزات RCM: مشخص كردن عملكرد (وظيفه) و حالات خرابي 7- روش اجرا: TPM: روش از بالا به پايين سازمان (Top-Down) RCM: روش از پايين به بالاي سازمان (Bottom-Up) 8- مفهوم بهبود: TPM: اعتقاد به بهبود مستمر RCM: تفكر نت قبل از طراحي مجدد 9- باور عمومي: TPM: نتكاران به اپراتورهاي توليد آموزش مي دهند. RCM: حالاتي وجود دارد كه اپراتورهاي دستگاه به نتكاران آموزش ميدهند 10- زمان مورد نياز براي پيادهسازي: TPM: هر فاز يا مرحله حدود سه ماه RCM: هر مورد (دستگاه) حدود سه ماه 11- امكان تركيب: TPM: بلي، TPM روش RCM را كامل ميكند. RCM: خير (بدون توضيح از طرف نويسنده!) 12- تمركز نت بر: TPM: شش ضايعه عمده ناشي از ماشينآلات RCM: وظايف اوليه و ثانويه تجهيزات 13- هدف كلي نت: TPM: پيشگيري از نياز به نت (Maintenance Prevention) RCM: نت پيشاقدام (Proactive Maintenance) TPM معتقد است در راه توسعه برنامه نگهداري، حفظ شرايط اساسي تجهيزات اولين قدم است. در حاليكه RCM معتقد است اولين قدم تغيير نحوه تفكر افراد و تسري دادن آن به تجهيزات است. لازم به توضيح است، مقايسه فوق نظر شخصي نويسنده بوده و بر اساس تجربيات و معلومات ايشان مطرح شده است. در حاليكه به نظر من طول زمان استقرار پروژههاي TPM معمولا بين سه تا پنج سال و حتي بيشتر اينها ميباشد و ممكن است برخي از فازهاي آن مثل نت خودكنترلي حتي بيشتر از يكسال نيز طول بكشد. و در مورد روش سازماني قابل اجرا در استقرار اين سيستمها، معتقدم در هر دو متدولوژي، روشهاي از بالا به پايين و پايين به بالا لازم و ضروري است. 5 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۹ امروزه با پيشرفت تکنولوژي و به دنبال آن توسعه اطلاعات نيازمبرم سازمانها و صنايع به مکانيزه شدن سيستمهاي اطلاعاتي روز به روز بيشتر خواهد شد. امروزه سيستمهاي اطلاعاتي به عنوان يک صنعت شناخته شده و ابزارهاي آن که به عنوان تکنولوژي اطلاعات نامبرده شود، پيشرفت خاصي ازخود نشان داده است . دراين ميان جهت مکانيزه نمودن سيستمهاي اطلاعاتي ، بايستي برنامه هاي کامپيوتري ،به طور سيستماتيک طراحي ، ساخت و پياده سازي گردد . اين عامل باعث گرديده هر روزه تنوع وسيعي از نرم افزارهاي مربوط به انواع سامانه هاي اطلاعاتي به بازار عرضه گردد . دراين حين وجود خلا حس مي شود و آن هم نبود يک روند سيستماتيک جهت توليد نرم افزار مي باشد . نقاط ضعف در هريک ازمراحل توليد باعث شده بسياري ازنرم افزارها کاربر پسند نبوده و با وجود صرف هزينه زياد جهت توليد آن ، بعد ازعرضه بدون استفاده باقي بماند. اين امردرمورد نرم افزارهايي که سامانه هاي اطلاعاتي صنعتي را دربرمي گيرد تشديد مي شود . يکي از مهم ترين پارامترهادر تعيين تناسب و سازگار بودن نرم افزار توليد شده در سازمان و يا تهيه شده از تامين کنندگان نرم افزار براي يک سامانه اطلاعاتي ، شناسايي نياز مندي هاي اطلاعاتي سامانه مورد نظر و انطباق آن با نرم افزار هاي موجود جهت بررسي چگونگي تامين نياز مندي هاي شناسايي شده با امکانات نرم افزارمي باشد. ( دراکثرموارد نرم افزارهايي موفق بوده و فروش زيادي دربازارداشته اند که نيازمندي سامانه هاي اطلاعاتي را درک نموده و آن را به توابع نرم افزاري تبديل نموده است).با شناسايي دقيق و طبقه بندي صحيح نيازمنديها مي توان چک ليستي تهيه نمود که بر مبناي آن نرم افزار هاي ارائه شده به سازمان از سوي شرکت ها را تحليل نموده و سازگار بودن آن را تاييد نمود تا علاوه بر دسترسي به کارايي بالا و استفاده از نرم افزار ، در هزينه ها نيز صرفه جويي نمود . 5 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۹ طبقه بندي نيازمنديها: مجموعه نيازمنديهاي فرايندهاي کاري يک سازمان اعم از فرايند نگهداري و تعميرات که بايستي ارزيابي نرم افزارها بر مبناي آن صورت پذيردشامل دو دسته مي گردد : ۱- نيازمنديهاي عملياتي : نرم افزارها در مرحله اول بر مبناي چگونگي تامين نيازمنديهاي اطلاعاتي فرايندهاي کاري مورد ارزيابي قرار گيرند. زماني که يک فرايند کاري در سازمان شروع به فعاليت مي کند بايستي اطلاعاتي جمع آوري نموده تا مسئول فرايند بر مبناي آن اطلاعات در مورد چگونگي انجام فرايند تصميم گيري نمايد .دراين فسمت مجموعه اطلاعاتي که بايستي توسط نرم افزار جمع آوري شده تا به منظور تصميم گيري مورد استفاده قرار گيرد در فرايند نگهداري وتعميرات مورد بررسي قرار مي گيرد. ۲- نيازمنديهاي غير عملياتي : نرم افزارها همانند ساير سامانه ها هنگام انتخاب و خريد بايستي از نظر کيفي مورد بررسي قرار گيرند.نسبت پارامترهاي کيفي ،نرم افزار را نسبت به س اير رقبا ممتازتر مي نمايد. موارد زير به عنوان يک چک ليست مميزي ، نرم افزارهاي نگهداري و تعميرات را از لحاظ کيفي مورد ارزيابي قرار مي دهد. 5 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۹ برنامه ريزي نگهداري جهت افزايش بهره وري : وجود تنوع در فعاليت ها نگهداري پيشگيرانه و تعميرات که نيازمند مهارتهاي مختلف بوده و مديريت خدمات فني را در هنگام برنامه ريزي با محدوديت روبه برو مي نمايد از يک سو و ازسوي ديگر تعدد تقاضاي در خواست ها ي تعمير که ازسوي دپارتمانهاي توليدي صادر ميشو د حجم فعاليتهاي سرويس و نگهداري را با دو حالت رو به رو مي نمايد: در حالت اول حجم کارها بيش ازحد خواهد بود و دپارتمان تعميرات را در يک دوره زماني با ده ها سفارش کار مواجه کرده که دراين حالت مديريت توانايي برنامه ريزي را نخواهد داشت و در حالت دوم فعاليتي وجود نداشته و کادر فني در بيکاري قرار دارند نتايجي که اين امردرپي خواهد داشت پيچيده مي باشد . زيرا دراين حالت هيچ اهرم کنترلي جهت تنظيم درخواست هاي سفارش کار وجود ندارد . و درنهايت اينکه تعدادي بسياري ازکارها موجود بوده که تعداد کمي کامل شده اند و تعدادي بسياري ديگربا تاخيرکامل مي شود و خدمات سرويس و نگهداري با تاخير ارائه ميگردد .اين عمل را نمي توان قصورافراد تکنسين دانست بلکه مي توان ضعف و کمبود ابزارهاي مديريت نگهداري تلقي نمود .سيستم مديريت نگهداري کامپيوتري به عنوان يک ابزار قدرتمند در مديريت فعاليتهاي سرويس ، نگهداري وتعميرات خواهد بود که مي تواند به مديريت جهت برنامه ريزي و کنترل فعاليتها کمک شاياني نمايد.اما سوال اينکه درحين پياده سازي سيستم مکانيزه ، چه فرآيندي کاري بايستي طي گردد ؟ دربسياري ازحالات ديده شده که عملکرد سيستم مديريت نگهداري کامپيوتري دارای بهره وری کمي بوده که علت آن درواقع اين بوده که شما يک سيستم دستي با بهره وري پايين را مکانيزه نموده ايد که نتيجه مطلوبي به دنبال نخواهد داشت . بنابر اين سوالات کلي که با يستي مديريت خدمات فني قبل از پياده سازي سيستم مکانيزه نگهداري مورد ارزيابي قرار دهد عبارتند از : ۱- نرم افزار چه عايدي را دربرداشته است . ۲- چه مقداربهبود بهره وري عايد شده است . ۳- چه مقداربرگشت سرمايه دربرخواهد داشت؟ درصورت عدم توانايي پاسخ به اين سوالات تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد ازفوايد سیستم مکانیزه تعمیرات حاصل خواهد شد. 4 لینک به دیدگاه
tiba* 797 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۹ سازماندهي دپارتمان نگهداري و تعميرات : به منظوراستفاده مطلوب از استقرار سيستم مکانيزه نگهداري و تعميرات بايستي مراحلي انجام پذيرد . دراين بخش چگونگي سازماندهي دپارتمان نگهداري تعميرات توضيح داده شده و در بخش بعد نيز مجموعه فعاليتهايي که بايستي در سازمان جاري بوده تا بتوان استفاده بهينه از پياده سازي سيستم مکانيزه نگهداري و تعميرات نمود معرفي مي گردد. سرويس ونگهداري برنامه ريزي شده با ظرفيت محدود يک ابزارمديريت نگهداري با بهره وري بالا بوده که مورد استفاده برنامه ريزان و سرپرستان جهت سازماندهي فعاليتهاي دپارتمان نگهداري قرار مي گيرد تا بتوانند سفارشات و کارها با استفاده ازنيروي انساني به طور بهينه زمانبندي ، ،برنامه ريزي و پي گيري کنند . اين تکنيک برمبناي قانون تيلور مي باشد که به شرح زير است : بهترين عملکرد بهره وري زماني حاصل مي شود که هرفرد يک کارتعريف شده داشته باشد . سازماندهي ، برنامه ريزي و انجام کارها دريک دپارتمان نگهداري معمولا گريبان گير سرپرستان و افراد تکنسين بوده که دراين حالت مسئوليتهاي فراواني به وجود مي آيد بطوريکه تمامي آنها بردوش افراد سرپرست و تکنسين ها مي باشد و هيچ فرد ديگري اين مسئوليتها را برعهده نمي گيرند .مسئوليتهايي ازقبيل برنامه ريزي شغلي ، بازرسي ها ، تصميم گيري هاي انجام کار، سفارش مواد و .... .همچنين همه روزه بايستي سفارشات کاررا منظم نموده و با توجه به الويت انجام دهند . اين عمل توسط برنامه ريزان انجام مي گيرد . طبق استاندارده ا بايستي به طورمتوسط به هر ۳۰ تعميرکار يک برنامه ريز جهت انجام فعاليت ها فوق تخصيص داده شود . خاصيت اين کار اينست که بهره وري افراد تعمير کار بالا مي رود . برنامه ريزان فعاليتهايي از قبيل تعيين الويت سفارش کار وکنترل ابزارها و قطعات مورد نيازو ايمني مربوط به آن و شناسايي و تعيين مهارت ها جهت تخصيص به فعاليت ها محوله ، تعيين مقدار زمان استاندارد براي انجام کار و..... را بايستي بر عهده گيرند . 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده